واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > ترک همدانی، مصطفی - مصطفی ترک همدانی وکیل پایه یک دادگستری جناب آقای کشاورز باسلام در پاسخ متین تان ، بدرستی درباره پوشش وکلا و به لزوم رعایت جایگاه وکالت از این جهت پرداخته بودید.هرچند در سخنانتان موضوع لزوم پرداختن به مسایل پراهمیت تر ، درست است اما در عین حال نمی توان مسئله پوشش وکیل ایرانی را از نظر دور داشت. اما بنده بعنوان شاگردتان که حضرتعالی را نمادی از یک وکیل موفق می دانم و درسالهای میانی دهه هفتاد با حضور خود در رسانه سیما (در پرونده معروف شهردار اسبق تهران) توانستید مفهومی واقعی تر از وکالت را به جامعه نشان دهید انتظار و توقعی بیشتری از باب توجه به مقوله کراوات داشتم. پدرانمان هم در گذشته چون در باب انجام امور و فرهنگ نمی خواستند کم کاری کنند " نمی گفتند به کسی مربوط نیست! و وضعمان این شد. همچنانکه پیشینیان ما در فصل پنجم از نظامنامه قانون وکالت مصوب سال 1316 نیز به این مهم پرداخته اند و بشرح مواد زیر "هرچند منسوخ" تصویب کرده اند: ماده 66 وکلا درجه اول و دوم عدلیه مکلفند در موقع محاکمات جنائی و در سایر محاکماتی که قضاة با لباس قضائی هستند و همچنین در مواردی که از طرف قسمت تشکیلات وکلا به آنها ابلاغ میشود با لباس مخصوص وکالت حاضر شوند استعمال لباس وکالت غیر از موارد فوق ممنوع است. ماده 67 لباس مخصوص وکالت عبارت است از لباده وکلا مشگی و یقهلب شکسته سفید و دستمال گردن سفید چیندار مطابق نمونه که در قسمت تشکیلات و کلا موجود است با شلوار و کفش و جوراب مشگی استعمال میشود. ماده 68 داشتن لباس وکالت برای وکلا درجه اول و دوم اجباری است بنابراین ملاحظه می فرمایید در بدو پایه گذاری نظام وکالت و براساس نظم نوین نیز نه تنها به این مهم پرداخته شده بلکه قانونگزار چنان به ویژگیهای ریز آن ولزوم استفاده و متحدالشکل بودنش اشاره کرده که خواننده را مجاب به مقام و شان ویژه وکالت می نماید. جالبتر از همه اینست با وجودیکه لباس مشروحه و جزئیاتش کپی برداری از قوانین وکالت کشور "احتمالا" بلژیک بوده است اما در جزییاتش از "کراوات" خبری نیست. بنده نیز تا چندی پیش استفاده از کراوات را موضعی شخصی می پنداشتم اما باید پذیرفت که استفاده از کراوات نشانه و بیانگر طرز فکر خاص و دارای وجه مفارقه است هر چند بهره بردارانش بهانه بکارگیری کراوات را نشانه زیبایی ، نظم و نظافت بدانند. تا اینجا اگر فردی و بدون در نظر گرفتن جایگاه رسمی یا منصب خاص اداری از آن بهره گرفت می توان گفت آن فرد فقط سلیقه اش را "هرچند مذموم " بکار برده است. اما اینکه استفاده از کراوات را در مجموعه ای از افراد فرهیخته با مقام و جایگاهی همچون وکالت رواج دهیم _ و یا اقلا ممانعت ننماییم _ امر دیگریست که در خوشبینانه ترین حالت می توان گفت فرهنگ ایرانی را قربانی آزادی عمل کرده ایم. فرهنگی که چکیده ای از آداب و رسوم و آیین و دینمان است. این که حتی پیشینیانمان نگفته بودند" به کسی مربوط نیست وکلا کراوات بزنند" اوضاع فعلی مان اینست که هر وکیلی ساز خودش را در استفاده کراوات و دیگر کالاهایی اینچنینی بنوازد، حکایت امروز ماست. و هرگاه انتقاد کنی استدلال بشنوی که "کراوات ایرانیست و ریشه اش از خراسان خودمان ! " بدون تامل دراین نکته کسانی که در صد سال پیش کراوات را وارد کردند آنرا نماد ورود به تمدن و پیشرفت غربی معرفی کردند و نگفتند بفرمایید کرواتی را آوردیم خدمتتان که از خراسان خودتان! است. حال آنکه بر اساس یکی از پژوهشها اصولا منبع ایرانی بودن کراوات رد شده و ضمن توصیف آن به " افسار تمدن در میان خود غربیها" نحوه ورودش را به ایران چنین تشریح نموده است:کراواتی که امروزه نشانه ی شخصیت و به اصطلاح تمدن اقایان ودر مواردی خانمهاست تارخچه ی جالب دارد .نا گفته نماند که این نشانه ی تمدن از اسب به انسان رسیده و عالم گیر شده است. فرانسویها اولین ملتی هستند که کروات را استفاده کرده و ان را همگانی نمودند بدین جهت فرانسه را کشور کروات می گویند.کروات کلمه ای فرانسوی به معنی اسب جسور و نیرومندو تندرو است که در میدانهای نبرد و در جنگها پهلوانان و فرماندهان بر انها سوار می شدند.برای اینکه این اسبها که به کروات موسوم بودند به وضوح شناخته شوند واز اسبهای دیگر متمایز گردند بر گردن آنها رشته نوار سفید رنگی می بستند و سوار کاران این اسبها برای اینکه خود را فردی جسور ونیرومند نشان دهند نواری شبیه نوار گردن اسبها به گردن خود می بستند .بدین صورت از روی حسادت و از اسب به انسان رسیده است. اشراف زادگان فرانسوی که با کراوات مخالف بودند آنان را به مسخره می گرفتند و می گفتند انها افسار به گردن بسته اند ! عنوان افسار تمدن نیز از همان شوخی ابتدایی اشراف زادگان در مورد کروات ریشه گرفته است.رومیها و کرواتقبل از فرانسویها رومی ها بودند که از کروات استفاده می کردند ولی نه با نام کروات .زیرا چنانچه بیان شد کراوات از اسب وقرنها بعداز رومی ها به فرانسه رسید وتاریخ رسمی ابداع کروات از همین زمان است ولی رومیها اولین کسانی بودند که پارچهای باریک وبلند به گردن می بستند ان هم بیشتر برای جلو گیری از سرماخوردگی!!رومی ها این پارچه را فو کال می نامیدند. در واقع استفاده از کروات از قرن 16 اغاز گردیدوبین تمام اقشار رایج شد. لویی چهاردهم کروات می بست وزنان خود را نیز وادار به بستن کروات می کرد.از نکات قابل توجه کروات در ان زمان این بود که محبوبیت و نزدیکی رجال به دربار فرانسه بستگی به درازای دم کروات داشت.یعنی هر چه اشخاص به دربار فرانسه نزدیک بودند دم کرواتشان بلندتر بود.در ایرانسابقه کروات در ایران به78 سال قبل می رسد. کروات دو سال بعداز کلاه ((شاپو)) و کلاه شاپو دو سال بعداز کلاه ((پهلوی)) مد شد .وقتی کروات وارد ایران شد مورد مخالفت شدید مردم ایران قرار گرفت.در اوایل که کروات در ایران استفاده می شد اکثرا وارداتی بود . البته بخشی هم از پارچه های یزدی در داخل تهیه می شد.مرتضی مسعود نیا اولین کروات فروش در تهران بود که کار خود را در سال 1326 اغاز کرد.در سال 1335 ورود کروات به ایران ممنوع شد . از این سال پارچه کرواتی وارد می شد و در ایران دوخته می شد.اولین کارخانه دوخت کروات در ایران به وسیله ی مر تضی مسعود نیا در سال1335 تاسیس شد که در ان زمان از وسایل ابتدایی استفاده می شد. در سال 1341 ورود پارچه کرواتی ممنوع شد. در همین سال به میزان کرواتهای قاچاق افزوده شده و سال بعد 1342 ورود پارچه کرواتی به صورت محدود اغاز شد منبع: اخبار جهان شیعه:http://shianew.blogfa.com/post-430.aspx جناب آقای کشاورز ! اگر بخواهیم با همین سمت گیری و ادبیات پیش رویم واز حساسیت خود در حوزه نحوه پوشش وکیل ایرانی بکاهیم ، با این حساب درچند سال آینده بسیاری از بدیهیات ممنوعه امروزمان دستخوش تحولات اباحه گری گردیده - کما اینکه تجربه تلخ گذشته اینرا ثابت کرده است- و شاید نسلهای بعدی وکلا خواهند گفت :به کسی ارتباطی ندارد که وکلا با طرف مقابلشان.....به کسی ارتباطی ندارد که وکلا برای .......به کسی ارتباطی ندارد که ....و...(بدلیل ناهنجاری تمثیل از متن حذف کردم) جناب کشاورز ! این ما هستیم که فردای آشفته نظام وکالت را باید سامان دهیم و با شانه خالی کردن از بار مسولیت هرچند در باب فرهنگ و اخلاق و پوشش وکیل ایرانی می باید پاسخگوی نسل بعدی باشیم.صدالبته مسایل مبتلا به دیگری نیز وجود دارند که به آنها هم پرداخته خواهد شد. یقین دارم شما هم به زنهارهای امروزمان حساسیت دارید و منتظر فردای از دست داده شده نخواهید ماند. بقول جناب سعدی سر چشمه شاید گرفتن به بیل چو پر شد نشاید گرفتن به پیل مصطفی ترک همدانی وکیل پایه یک دادگستری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 717]