تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815220322




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صادق گنجي شهيد راه بيداري اسلامي


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: صادق گنجي شهيد راه بيداري اسلامي
بوشهر- صادق گنجي سفيرشهيد فرهنگي ايران درلاهور پاكستان از اولين شهداي راه بيداري اسلامي پس از پيروزي انقلاب و برپايي نظام جمهوري اسلامي در كشورهاي منطقه و افشاگر چهره نفاق و التقاط بود.


به گزارش ايرنا، شهيد صادق گنجي در ششم ارديبهشت 1342درخانواده اي معتقد و مذهبي از ديار دشتستان درشهرستان فسا از توابع استان فارس متولد شد، پدر بزرگوار ايشان كرم گنجي كه ارتشي بود، به سبب ماموريت كاري از برازجان راهي فسا شده بود.

صادق كلاسهاي اول و دوم ابتدايي را در دبستان شهرستان فيروزآباد و سوم را در فليون نورآباد ممسني گذراند و هنوز 9 ساله نشده بود كه پدرش در 23فروردين ماه 1351 براثر عارضه سكته به ديار معبود شتافت.

از آن پس ايشان به همراه مادر و سه خواهر و دو برادرش به سرزمين پدري بازگشت و كلاس هاي چهارم و پنجم را در مدرسه خواجه خضر قديم كه بعدها حكمت نام گرفت گذراند و دوره متوسطه را در دبيرستان فرخي سابق برازجان(شهيدبهشتي) به پايان رساند.

در واقع او كه فرزند ارشد خانواده بود از همان كودكي با درد آشنا و غمخوار مادر و بزرگتري براي خواهران و برادرانش بود و محروم از نعمت پدر زير سايه مادري شيرزن چنان رشد كرد كه چه در مدرسه و چه محله و شهر همه او را بزرگتر از سن و قدش مي ديدند.

گنجي كه مصداق راستين سخن امام در سال 42 كه فرمودند: "سربازان من هم اينك در گهواره اند" بود نوجواني اش مقارن بود با اوج مبارزات مردم عليه رژيم ستم شاهي و طولي نكشيد كه خود را به خط مقدم مبارزه با جور عمال رژيم رساند.

طوري كه به گفته خود شهيد در كتاب (بخشي به عنوان زندگي من) در سن 12 سالگي در مبارزات انقلابي شركت كرده و توسط مامورين ساواك دستگير شده است.

او هم مرد ميدان مبارزه بود و هم در علم و تحصيل و مطالعه شاگردي شاخص و به قول دوستانش نابغه بود.

او از جمله افراد پرتلاش حلقه مبارزاتي ماشاءالله كازروني (مبارز قديمي و راهبر مبارزين خطه دشتستان عليه رژيم طاغوت) بود و همراه دوستان نوجوانش به شعارنويسي روي ديوارهاي شهر، سازماندهي تظاهرات و پخش اعلاميه ها و نوارهاي سخنراني حضرت امام(ره) مي پرداختند.

وي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي نيز در تشكيل انجمن هاي اسلامي دانش آموزان و سه نهاد مردمي و انقلابي سپاه پاسداران، كميته انقلاب اسلامي و بسيج مستضعفين در برازجان تلاش كرد.

در سال 59 براي تحصيل علوم ديني به تهران رفت وبا نمراتي عالي در آزمون ورودي مدرسه عالي شهيد مطهري پذيرفته شد و از بزرگان و استادان مجربي چون آيت الله امامي كاشاني درس گرفت و موفق به اخذ مدرك كارشناسي در رشته الهيات و برتن كردن لباس مقدس روحانيت شد.

با آغاز جنگ تحميلي هم در سنگر علم مشغول به تحصيل علوم بود و هم گاه و بيگاه از طريق اين مركزعلمي و ديني تا پايان جنگ تحميلي به عنوان مبلغ به جبهه ها اعزام مي شد.

در يكي از همين اعزام ها با رزمنده اي به نام آقاي فني زاده آشنا مي شود كه اين آشنايي و بدنبال آن ارتباط صميمانه بتدريج باعث ازدواج صادق با خواهر دوستش در سال 64شده كه سبحان و نادر ثمره اين ازدواج مبارك است.

وي در اين سالها در كنار تحصيل و حضور در جبهه مدتي رييس هسته گزينش كشتيراني جمهوري اسلامي و سپس مسوول بازرسي عقيدتي نيروي دريايي سپاه پاسداران بود.

اين روحاني وارسته در جبهه با اينكه امام جماعت و روحاني گروهان بود ولي در هر پست و جايگاهي وجود خود را لازم مي ديد حتي نگهباني دريغ نداشت.

سال 64شاهد شهادت دوست، همرزم ونيز همسرخواهرش هوشنگ مزارعي و در چهلمين روز شهادت ايشان شهادت برادرش نادر بود.

بار ديگر او بود كه بايد غمخوار و تسلي بخش دل داغديده مادر و خواهرش باشد و دست نوازش بر سر يتيمان خواهر بكشد.

همه اين دردها بود كه او را چون آهن گداخته صاف و صيقل داد و براي مقابله با مرارت ها آماده كرد و از آنجايي كه انقلاب امام، انقلاب رنج كشيده ها بود در سايه اين انقلاب به گوهر وجودي خود دست يافت و شهادت بالاترين ارزش وتحفه الهي به انسانهاي بزرگ را نصيب خود كرد.

در همين سالها به استخدام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي درآمد كه پس از مدت چند ماه براثر فراست، زيركي، ايمان به خدمت و نطق بالاي ايشان نظر مسوولان وزارتخانه را به خود معطوف ساخت و در سال 65 از طرف معاونت بين الملل وزارت ارشاد به عنوان سفير فرهنگي در كسوت مسووليت خانه فرهنگ در لاهور پاكستان انتخاب شد.

صادق براي برقراي ارتباطي مستقيم و قوي با مردم آن ديار، با هوش سرشار خود بسرعت زبان اردو را بخوبي فرا گرفت طوري كه آثار و نوشته ها و حتي اشعاري به اين زبان از وي باقي است.

شهيد گنجي براي انجام ماموريت الهي اش كه خدمت به مسلمانان و روشنگري و رسوا ساختن دشمنان دين و عقيده مردم و خنثي ساختن نقشه هايشان بود از پا نمي نشست.

از فعاليت هاي فرهنگي و علمي ايشان در طي حضور سه سال و نيم،در پاكستان بايد گفت كه ايشان با حضور در همه سمينارها، مجامع علمي، فرهنگي و هنري به روشنگري مي پرداخت و مقالات و نوشته هاي علمي، ديني وي سرتيتر مهم بسياري از مطبوعات پاكستان بود.

صادق جوان در مدت حضورش در آنجا 25 جلد كتاب از جمله مسيحيت در پاكستان، زن در پاكستان، شخصيت هاي پاكستان، احزاب و گروه هاي پاكستان، پاكستان و چگونگي فعاليت آمريكا در اين كشور وآموزش و پرورش پاكستان را به چاپ رساند.

عشق و محبت گنجي اين جوان 28 ساله برازجاني كه در واقع گنجي بود كه پاكستاني ها تازه او را دريافته و كشف كرده بودند در عمق دل اقشار مختلف مردم، استادان علمي و ديني و احزاب ريشه دوانده بود دوري از او را برايشان سخت كرده بود.

لذا در زمان پايان ماموريتش و بازگشت به ايران برايش 54 آيين توديع برگزار كردند كه در آخرين مراسم ديگر دشمنان كوردل تاب تحمل وجودش را نداشتند و در آذرماه 69 او را به آرزوي ديرينه اش و به كاروان دوستان و همرزمانش رساندند.

مادرشهيد گنجي در گفت وگو با ايرنا گفت: صادق مهربان، افتاده وبسيارعاقل بود بعد از فوت پدرش با اينكه 9سال بيشتر نداشت از درك بسيار بالايي برخوردار بود و در سختي ها مرا دلداري و اميدواري مي داد و من به او تكيه مي كردم و جاي برادر و پدر من بود.

مرضيه خليفه افزود: زماني كه با شش فرزند يتيم به برازجان برگشتم با كار خياطي مشغول بزرگ كردن بچه ها شدم صادق بدليل اينكه مدرسه مي رفت و سنش كم بود نمي توانست كار كند ولي پولي را كه براي مدرسه اش مي دادم را به دور از چشم ما جمع مي كرد و در زمان لزوم خرج خانه مي كرد.

وي يادآورشد: صادق در مدت كوتاه چهل روز در فصل تعطيلي مدارس در مكتب قران را ختم كرد، بسيار باهوش و با استعداد بود همه معلمان و بعد از آن در دانشگاه از او به عنوان شاگرد نمونه ياد مي كردند.

من را يكي دو باري با خود به پاكستان برد، يكبار وقت دنيا آمدن بچه دومش نادر و بار ديگر نيز كه در سال 68 از ايران به او دورنگار زده بودند كه به عنوان نماينده جمهموري اسلامي ايران در سمينار ائمه اطهار(ع) به مناسبت مبعث پيامبر در هندوستان شركت كند.

آن موقع نيز من پاكستان بودم و به همراه خانواده اش با او به هند رفتيم كه يك هفته مانديم و او به زبان اردو سخنراني مي كرد.

در پاكستان خانه آنها بالاي اداره اشان بود روزها ناهار صادق را پايين مي برديم چون كار زياد مي كرد زياد او را نمي ديديم بيشتر آخر شب به منزل برمي گشت.

مادر شهيد گنجي بيان كرد: آخرين باري كه او را ديديم نيز چهار ماه قبل از شهادتش بود كه با خانواده اش به برازجان آمده بودند و شب شهادتش نيز من يكدفعه حالم بسيار بد شد كه اصلا دليلش را نمي دانستم.

فرداي آن روز به قصد دكتر از خانه خارج شدم كه آقاي توكلي دامادم سر كوچه من را ديد و برگرداند و گفت تو برو من خودم برايت نوبت مي گيرم من كه به دلم گذشته بود به خانه همسايه امان آقاي كوثري رفتم و به او و خانمش گفتم مگر صادق شهيد شده؟

يكباره حال آنها نيز خراب شد به آنها گفتم راستش را بگوييد من آمادگي آن را دارم فرزندانم هميشه من را براي همچين روزي آماده مي كردند اينطوري بود كه آنها گفتند "در لاهور تيراندازي شده و صادق زخمي شده است" ولي من گفتم نه صادق شهيد شده و من خبر شهادتش را همان روز فهميدم.

مادر شهيد گنجي گفت: خدا را شكر مي كنم كه امانت هايي را كه خدا به من داده بود توانستم به تنهايي بزرگ كنم و به خودش برگردانم و فداي اسلام و امام كنم و امروز مايه افتخار من و سرزمينم باشند.

يوسف توكلي دوست و همسر خواهر شهيد گنجي گفت: صادق اهل قلم و بسيار با ذوق بود، اطلاعيه ها و شعار راهپيمايي ها را در زمان مبارزه با رژيم طاغئت مي نوشت، بسيار منظم و اصولي بود و هميشه مي گفت كارها بايد منسجم و تشكيلاتي و با همدلي و وحدت انجام گيرد.

توكلي افزود: شهيد گنجي در زمان فعاليت گروهك ها و منافقين عليه امام، با قدرت بيان و توانايي با آنها مناظره وعليه آنها موضع گيري مي كرد و با قدرت جاذبه و دافعه اي كه داشت سعي مي كرد آنها را جذب كند.

وي اضافه كرد: صادق از هر لحاظ، اخلاقي و عقيدتي، فكري و قدرت استدلال و بحث و مناظره، معلومات و قدرت برنامه ريزي صحيح از همه ما كه با هم كار مي كرديم و بيشترمان از لحاظ سني بزرگتر از او بوديم، بالاتر بود.

هميشه به ما توصيه مي كرد خط مستقيم ولايت و رهبري را رها نكنيد از افراط و تفريط بپرهيزيد و فقط گوش به فرمان رهبر باشيد و كاري به گروهك ها و جناح ها نداشته باشيد و خود رهرو راستين ولايت بود و عامل به تمام معناي گفته هاي خود بود.

او هميشه مي گفت محبوس كردن اسلام ظلم به اسلام است، انقلاب و اسلام تنها براي ما ملت ايران نيست بلكه براي همه ملتهاي مستضعف و پابرهنه دنياست و ما بايد با ارشاد راهنمايي و گفت وگو با ملت ها انقلاب را صادر كنيم.

صادق با اشاره به گفته امام(ره) كه راه قدس از كربلا مي گذرد مي گفت صدور اسلام با زور و سرنيزه نيست و با توجه به سخن امام راه آن اشاعه فرهنگ عميق و مكتب حسين(ع) و خون پاك او و انجام رسالت زينب گونه ماست.

يادواره شهيد صادق گنجي روز پنجسنبه هفته جاري با حضور مسولان كشوري و استاني در شهر برازجان برگزار مي شود. ك/4

7213/539

انتهاي خبر / خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا) / كد خبر 30759670

چهارشنبه|ا|21|ا|دي|ا|1390





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن