تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 19 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):ما (اهل بيت) ستون هاى حق را استوار و لشكريان باطل را متلاشى كرديم.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827759674




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با کتاب ‌خبرنگار نمی‌شوید‌


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > توکلی، احمد  - گفت‌وگوی منتشر شده در "ایبنا" کامران علمدهی‌ - احمد توکلی در 25 خرداد 1336 خورشیدی در طبس متولد شد. در سال 1340 به همراه خانواده به مشهد مهاجرت کرد‌ و پس از فارغ‌التحصیلی از هنرستان صنعتی مشهد ‌(‌شهید بهشتی فعلی‌)‌ در مقطع کاردانی انستیتوی تکنولوژی مشهد، به تحصیل در رشته "تاسیسات حرارتی" پرداخت‌‌. وی پس از دریافت کاردانی در سال1360 راهی تهران شد‌ و تحصیلاتش را در رشته‌ی علوم ارتباطات و‌ مدیریت رسانه تا کسب مدرک فوق لیسانس علوم ارتباطات (روزنامه‌نگاری) و دکترای مدیریت رسانه ادامه داد. ‌ کار مطبوعاتی را در سال ‌1360 و با ‌‌روزنامه‌ی "جمهوری اسلامی" آغاز کرد. سپس در سالهای 1373 و 1382 به ترتیب از بانیان راه‌اندازی تحریریه روزنامه‌ی "ایران" و هفته‌نامه‌ی "همشهری محله" بود. از دیگر فعالیت‌های مطبوعاتی توکلی می‌توان به ‌سردبیری و مدیر مسئولی روزنامه‌ی "ایران ورزشی" و‌ ‌سردبیری خبرگزاری "‌شانا" _ نفت _ اشاره کرد. از توکلی تاکنون کتاب‌های "گزارش نویسی در مطبوعات"، "مصاحبه خلاق"، "ویراستاری و مدیریت اخبار"، "مثلث طلایی نوشتن" و "هنر گفت و گو کردن" منتشر شده است. ‌وی در حال حاضر غیر از تدریس، مدیریریت انتشارات ثانیه ‌(‌ناشر کتاب‌های ارتباطی و روزنامه‌نگاری) را نیز بر عهده دارد. آن‌چه می‌خوانید ماحصل گفت‌وگوی "ایبنا" با‌ اوست.  ‌این کتاب‌ها را برای خبرنگاران نوشتید یا برای علاقه‌مند‌ان خبرنگاری؟ من، آدمی دوشغله‌ام. هم کار روزنامه‌نگاری انجام داده و می‌دهم ‌و هم‌ ‌علوم ارتباطات را در دانشگاه تدریس می‌کنم، پس دغدغه‌ی من همیشه برای نوشتن، هم دانشجویان بوده‌اند‌ و هم همکارانم. به هر حال، ‌آدمی می‌تواند‌ تجربه‌ای‌ که سال‌ها آن را به‌دست آورده‌‌ ‌با همکارانش در میان بگذارد. مبنای در اختیار گذاشتن این تجارب هم صرفا آموزش دادن آن‌ها نبوده و نیست. معتقدم وقتی آدم هر فنی را با آن زاویه‌ای که خودش تجربه کرده و زبانی که خودش بلد است، منتشر کند؛ "‌اتفاق خوبی" می‌افتد.  این اتفاق خوب؛ در تألیف و بازخورد کتاب‌هایتان هم دیده می‌شود یا خیر؟ حقیقتش بیش از آن چیزی که فکر می‌کردم، بله. گاهی اوقات از افرادی این بازخورد‌‌ها را می‌گیرم که اصلا کارشان روزنامه‌نگاری نیست. فکر می‌کنم شاید توانسته‌ باشم به یک زبان مشترک با همکاران این حوزه برسم. سادگی بیان است یا چیز دیگر، نمی‌دانم، ولی واقعا توقع این استقبال را نداشتم. تعداد زیادی از‌ خبرنگاران، ارتباطی با کتاب‌های این حوزه ندارند یا به مباحث و محتوای کتاب‌ها حتی برای ارتقاء کارشان هم توجه نمی‌کنند.‌ علت را در چه می‌دانید؟ آیا نیازی به این اطلاعات نمی‌بینند؟ یا این موضوع به ‌سواد‌ افراد برمی‌گردد؟ ‌ این مسأله فقط مختص به حرفه‌ی روزنامه‌نگاری نیست. کلا فرهنگ ما ایرانی‌ها این طور است. اصولا علاقه‌ی ما به تجربه کردن بیشتر است و دوست داریم همیشه با آزمایش و خطا آن‌قدر جلو برویم تا به یک جایی برسیم. شاید هم در بعضی مواقع، ما شیفته‌ی گونه‌ای نوشته شویم. این شیفتگی هم به معنی آن نیست که ما آن نوشته را قبول کرده‌ایم و به آن اعتقاد داریم. مثلا خود شما‌ قبل از آن که بخواهید این کتاب را به لحاظ آموزش روزنامه‌نگاری بخوانید، ممکن است می‌خوانید که ببینید توکلی چه نوشته. درست نوشته، بد نوشته، ساده نوشته و ... باید از این نکته هم نگذریم که‌ خبرنگار فقط با خواندن این نوع کتاب‌ها ‌خبرنگار نمی‌شود.‌ در این رشته علاقه‌مندی، استعداد ذاتی، تجربه و مطالعه همزمان نیاز است. خبرنگار باید برای اهداف کاری‌اش دغدغه‌ داشته باشد. حالا ببینید دغدغه‌ی چند درصد از ما روزنامه‌نگاران ‌"آموختن و ارتقاء" است؟ مساله دیگر این که فاصله‌ی بین مطالعه و عمل در روزنامه‌نگاری که یک کار ذوقی، ‌هنری و علمی است، زیاد است. لذا لزوما اگر شما مطالعه درباره تکنیک‌های تیترنویسی انجام دادید و آن را فهمیدید، به معنای آن نیست که بلافاصله تیترزن حرفه‌ای خواهید شد. ذوق و استعدادی که از آن یاد کردیم، خیلی می‌تواند کمک کننده و موثر باشد و البته دقت در این مطالعات و استمرار در تمرین، به کار شما سرعت می‌دهد. من در دانشگاه درسی را با عنوان ویراستاری و مدیریت اخبار تدریس می‌کنم. وقتی ما از دانشجویان می‌خواهیم که سر کلاس پنج تیتر بنویسند، می‌بینیم که تیتر ششم بهتر از پنجمی است.‌ به این دلیل هم بهتر می‌شود که وقتی فرد تیترهای اول و دوم را می‌نویسد، کسی به او اشتباهات و نقاط ضعفش را می‌گوید و چون در مقام دانشجو نشسته و پذیرفته که از معلم باید بیاموزد، بعد از مدتی می‌توان حرکت به جلو را در او دید. اگر این فرآیند را رعایت کردید و بعد هم کتاب‌هایی مانند "مثلث طلایی و..." را خواندید، به شما کمک می‌کند که در ارتقاء کارتان سرعت بیشتری پیدا کنید.  با توجه به عنوان کتاب "مصاحبه خلاق" و همچنین مباحث کتاب "مثلث طلایی نوشتن"، به نظر می‌رسد شما به خلاقیت در روزنامه‌نگاری خیلی اهمیت می‌دهید؟ بله، صد درصد. اصلا عقیده‌ی من در روزنامه‌نگاری داشتن روحیه‌ی خلاق است. اگر روزنامه‌نگار، خلاق نباشد یعنی می‌توانسته برود جوراب ببافد ولی آمده خبرنگاری. ببینید! به یک نفر چند بار بگویی بنویس "وی گفت، وی افزود ..." چند بار هم که تمرین کند، خلاصه چیزی به نام خبر تولید می‌کند. ولی خبرنگار خلاق آن است که وسط این «وی گفت» و «وی افزود» ها تولید خلاقانه می‌کند. جملاتی را کم و‌ کلماتی را خلق می‌کند که آن خبرنگار را از دیگران متمایز خواهد کرد. وقتی‌ می‌گویی "خبری تولید کن" از هیچ خبر می‌سازد. وقتی می‌گویی "مقاله‌ای بنویس" سوژه‌ی بکری خلق می‌کند؛ آن هم از زاویه‌ای به موضوع ورود می‌کند که شما را به تحسین وا می‌دارد و ... ولی برخی از همکاران ما احتمالاً در اثر یک اشتباه تاریخی یا یک حادثه به این وادی کشیده شده‌اند! این حادثه می‌توانست آنان را کارمند پست و تلگراف هم بکند. با وجود این همه دانشکده و آموزشگاه‌هایی که هر روز هم بر تعدادشان افزوده می‌شوند، جایگاه خبرنگاران ما کجاست؟ اولا نحوه‌ی جذب دانشجوی روزنامه‌نگاری منطبق با اصول حرفه‌ای نیست. متاسفانه برخی از آنان در سال آخر دانشگاه هم، هنوز نمی‌دانند این رشته را درست انتخاب کرده‌اند یا خیر؟! دانشجوی ما هم مدرک محور شده است. در ثانی، در حال حاضر بسیاری از خبرنگاران، نه تنها برای ارتقاء دانش خود مطالعه نمی‌کنند؛ بلکه در حوزه‌ی کاری خودشان هم تحقیق نمی‌کنند. به عنوان مثال، اگر از خبرنگار اقتصادی‌ یک روزنامه بپرسیم معاون وزیر اقتصاد را می‌شناسد یا خیر؟ می‌بینید متاسفانه نام وی را نیز نمی‌داند، چه برسد که از او درباره‌ی شاخص بورس بپرسیم. به طور کلی، کار اغلب خبرنگاران این شده که بروند ببینند چه کسی چه می‌گوید، بعد عین همان حرف‌ها را بیاورند. شما به همین خبرنگار ‌وقتی می‌گویید نوشته‌ات ضعیف است، می‌رود و دیگر بر نمی‌گردد. در گذشته، خبرنگار گزارشش را می‌داد، اگر چاپ نمی‌شد، ناراحت می‌شد که چرا کار خوب ارائه نکرده است. سعی می‌کرد عیب آن را برطرف کند و کارش را برای نوبت بعد بهتر انجام دهد. الان شما نمی‌توانی به خبرنگارت بگویی "بالای چشمت ابروست!" مثلا خبرش را کار نمی‌کنی، گریه می‌کند! قهر می‌کند! یا حتی با دلخوری از محل کارش بیرون می‌رود! اصلا کسی را قبول ندارد. به نظر می‌رسد تحریریه‌های قدیم از دیسیپلین و نظم اصولی‌تری برای تربیت خبرنگار برخوردار بوده‌اند. از این بابت باید به منتقدان حق داد. به نظر می رسد یا دست‌کم چنین وانمود می‌شود که جایگاه یک خبرنگار‌ در اروپا و آمریکا، جایگاه ویژه‌ای است. در این میان تفاوت‌هایی را بین این کشورها و جوامع در حال توسعه از جمله کشور خودمان، می‌بینیم. آیا علت این شکاف و تفاوت در کار حرفه‌ای و به کارگیری تکنیک‌ها، به همان سطح سواد بر می‌گردد؟‌ متاسفم که این‌قدر تلخ صحبت می‌کنم. به عقیده‌ی من، ساختار رسانه‌ای در ایران صدمه دیده است. برخی از مطبوعات ما در جایگاه حزب نشسته‌اند. برخی از مطبوعات پرتیراژ ما یا دولتی‌اند یا به نهاد‌های دولتی وصلند. تلاطم رسانه‌ای ما زیاد است. معیشت خبرنگاران دستخوش تغییرات ناخواسته است. مدیریت رسانه در کشور از ثبات برخوردار نیست. چنین وضعیتی اصول کار خبرنگاری را با خطر روبرو ساخته است. امروزه "خبرنگار یک روزه" در سطح تحریریه‌ها زیاد داریم؛ کسی که امروز وارد می‌شود و فردا با وزیر و وکیل و کارشناس می‌خواهد از طریق تلفن گفت‌وگو بگیرد. افرادی که نیامده دبیر و سردبیر می‌شوند. در این شرایط، معلوم است که حرمت کار خبری شکسته می‌شود و جایگاه خبرنگاران نزد جامعه پایین می‌آید. به عقیده‌ی من شرایط موجود، معلول وضعیت موجود است.  می‌توان از صحبت‌هایتان چنین نتیجه گرفت که کم‌کاری‌تان در مطبوعات ناشی از دلزدگی شماست؟ به این دلیل به کار انتشارات روی آوردید؟ به آن صورت خیر. انتشارات ثانیه مختص کتاب‌های ارتباطی است و در حاشیه‌ی کار اصلی من، که تدریس و روزنامه‌نگاری است، نیمه فعال است. به نظرم، برای کار روزنامه‌نگاری، شرایط چندان جالبی فراهم نیست. اگر دغدغه‌ی نان از طریق روزنامه‌نگاری نداشته باشید، به نظرم بهتر است کمی به خودتان استراحت بدهید!




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 406]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن