تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اگر پنج خصلت نبود، همه مردم جزوِ صالحان مى شدند: قانع بودن به نادانى، حرص به دنيا، بخ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829224212




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روسفیدان و روسیاهان


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی  -  سید علی میرفتاح اوایل انقلاب که کمیته‌ها جلوی ماشین‌ها را می‌گرفتند و سؤال و جواب می‌کردند، همان ایام لطیفه‌ای درآمده بود که می‌گفتند راننده تاکسی بخت برگشته‌ای از سر ناآگاهی چند خطاکار اخلاقی را سوار کرده بود. توی راه از صحبت‌ها فهمیده بود که این‌ها همه خلاف‌کارند و قصد دارند که بی‌عفتی کنند و دست به کارهای بی‌ناموسی بزنند. بعد که کمیته جلویشان را گرفته بود هر کدام زبان به دروغ و فریب باز کرده بود و خود را عابد و زاهد و مسلمان جا زده بود. راننده ساده‌دل که نمی‌توانست حرف‌های ده دقیقه قبل و حالا در برابر محتسب را هضم کند، معصومانه رو به برادر کمیته‌ای کرده بود و گفته بود: «لابد فلانی منم؟» سال‌هاست که به کرات اتفاقاتی می‌افتد و دست‌اندرکاران اظهار نظرهایی می‌کنند و حرف‌هایی می‌زنند که این فرمایش راننده تاکسی به خاطرم می‌آید که: «پس لابد فلانی ماییم؟» قصد جسارت ندارم، اما در مملکت ما یک استعداد عجیبی وجود دارد که تا تقی به توقی می‌خورد، هر کس خود را منزه جلوه می‌دهد و گناه را فی‌الفور به گردن دیگری می‌اندازد.  همیشه خدا هم مناسبات طوری است که دست آخر کاسه کوزه‌ها سر بیچاره‌ای می‌شکند که دیوارش از همه کوتاه‌تر است و توانایی گریز به جلویش از همه کمتر. امروز (شما بخوانید دیروز) که روزنامه‌ها را خواندم، دیدم که همه بزرگان و دست‌اندر‌کاران از وضعیت بازداشتگاه‌ها گلایه کرده‌اند و سفارش به رافت و مرحمت اسلامی فرموده‌اند و گروه‌های تحقیق و تفحص گذاشته‌اند و اولتیماتوم معلوم کرده‌اند که گویی تازه از سفر آمده‌اند و نبوده‌اند و هیچ نمی‌دانند و نمی‌دانستند که مملکت چه خبر بوده و کی‌ چه کرده و کی چه گفته. گویی صدای‌ سازی که چهل روز پیش شروع به نواختنش کردند حالا دارد به گوش می‌رسد، اما آنقدر به سرعت همه دارند خود را منزه نشان می‌دهند که گویی همه تقصیر‌ها به گردن عناصری «چی‌چی‌نما» است که از نام و اعتبار و منصب خود سوء استفاده کرده‌اند و بی‌خودی دستشان خط خورده و کاری که نباید می‌کردند را کرده‌اند. می‌بینید که باز قضیه همان ایست و بازرسی‌های اول انقلاب است و همان راننده ساده‌دلی که معصومانه گناه دیگران را به گردن می‌گیرد. اینکه شاعر فرموده که «گناه دگری بر تو نخواهند نوشت»، اشتباه فرموده و از اتفاق اینجا به آسانی و با مهارت، وزر و وبال خود را به گردن تو می‌اندازند. «که گناه دگری بر توبخواهند نوشت.» یک مثال بی‌ادبانه دیگر بزنم. توی مجلسی گفتند که صدای پلید و تعفنی پلیدتر برخاست. همه برگشتند و بی‌نواترین فرد حاضر را ملامت‌بار نگاه کردند و به زبان بی‌زبانی گفتند که شرم بر تو باد که این چه حرکت است در این مقام شریف و. . . طرف، مثل ما دستش از همه جا کوتاه بود و می‌دانست که توی این بلبشو هرگز قادر نخواهد بود که حرفش را به کرسی بنشاند. برای همین متواضعانه سر بلند کرد و گفت که «خدا را شکر لااقل پیش دو نفر روسفیدم.» پرسیدند «دو نفر کیست؟» گفت: «یکی خودم و دیگری آن که این بی‌ادبی را کرده و حالا منکر شده.» شرم‌آور است که برای توضیح اتفاقات مهم از مثال‌های زیر دست و پا ریخته استفاده می‌کنم، ولی باور بفرمایید که همه این لطیفه‌ها متضمن حقایقی است که به ما می‌فهماند که اگر چه نه همه، اما بسیاری از ما باید رو سفید باشیم که در این میان هیچ خطایی مرتکب نشدیم و هیچ منکری از ما صادر نشد. این روسفیدی پیش‌کش، تا ببینیم در دادگاه عدل الهی و در آن وادی که مو از ماست بیرون می‌کشند و خیر و شر را به ذره و مثقال می‌سنجند، چه کسانی روسفیدند و چه کسانی روسیاه. این اتفاقات همه غربالی است که مردم زیر و رو شوند و ریز و درشت‌ها در هم بیامیزند و بعد از هم منفک شوند تا در نهایت سیه روی شود هر که در او غش باشد.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 295]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن