تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 11 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خوش اخلاقى در بين مردم زينت اسلام است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803245149




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

کاسه چشم حریصان


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی  - وقتی آدم طبع نوکری پیدا کرد و به دله‌دزدی و حرص مدام عادت کرد، دیگر کاری‌اش نمی‌شود کرد. داشتم روزنامه اعتمادالسلطنه می‌خواندم که تفصیل ماجرایی را دیدم و حیفم آمد برای شما نقلش نکنم و چند سطری در باره‌اش ننویسم. هر چه باشد می‌دانید که نگارنده را عقیده بر این است که ما از صد و پنجاه سال به این طرف تغییری نکرده‌ایم و مطالباتمان عوض نشده و بلکه در خلق و خویمان اتفاق جدیدی نیفتاده. از همین جهت مرور مکاتبات و خاطرات مردان نامی از قاجار به این طرف، نه تنها بسیار لذت‌بخش و نشاط‌آور است، بلکه عبرت‌آموز هم هست و قوه تعقل و تفکر آدم را به کار می‌اندازد. ابتدا اصل قضیه که عیناً از روزنامه اعتمادالسلطنه نقل می‌کنم: «... بعضی تشریفات امین‌السلطان از قبیل شیرینی و میوه فراهم آورده بود. شاه از چادر بیرون تشریف می‌برند، بلافاصله فراش خلوت و فراش‌ها و سقاها ریخته بودند میان چادر، هرزگی زیاد کرده و شیرینی و میوه را غارت می‌کنند. شاه متغیر شده جمعی را چوب می‌زنند.» با شما که رودربایستی ندارم، اولش یاد دوران بچگی خودم افتادم که مهمان می‌آمد خانه ما و قبلش از ما شش، هفت بچه قول می‌گرفتند که دست به میوه و شیرنی نزنیم و آبروداری کنیم و مثل نخورده‌ها، بساط پذیرایی را غارت نکنیم. بچه‌های آن روزگار البته حق داشتند اگر به محض بیرون رفتن مهمان، افسار دریده می‌شدند و حمله می‌بردند و جیب و دهان خود را پر از مأکولات می‌کردند. مثل حالا که نبود. اولاً همه چیز کم بود و ثانیاً تعداد بچه‌ها زیاد بود و دخل صاحبخانه کفاف هشت، نه سر عائله را نمی‌کرد. بچه‌های دیروز فرق داشتند با بچه‌های امروز که از شدت رسیدگی و توجه، نک خشک شده‌اند و باید دنبالشان کرد تا لقمه‌ای فرو دهند و بشقابی‌ را تا ته بخورند. بچه‌های قدیمی دست خودشان نبود، نخورده بودند و حرص و طمعی، شبیه به حرص و طمع نوکرهای شاه داشتند که وقتی چوب و نگاه و تشری بالای سر خود نمی‌دیدند، دلی از عزا در می‌آوردند و تا فیهاخالدونشان می‌خوردند و می‌بلعیدند. خوردن و بلعیدن مهم نبود. بالاخره شکم حدی دارد که با یک بشقاب، نه دو بشقاب سیر می‌شود، اما این چشم حریص و مولع است که پر نمی‌شود و سیری بر نمی‌دارد. یعنی خوردن یک چیز است، عادت به حرص و ولع و طمع یک چیز دیگر. از این حیث بسیارند از آنهایی که برای خودشان آقایی شده‌اند و جیبشان پر پول شده و سفره‌شان لبریز مأکولات شده، اما هنوز عادت نوکری و حرص و ولع را از سر نینداخته‌اند. فقط بحث غذا و آجیل و شیرینی نیست، وقتی آدم طبع نوکری پیدا کرد و به دله‌دزدی و حرص مدام عادت کرد، دیگر کاری‌اش نمی‌شود کرد. برای همین به محض اینکه در دیزی را باز ببیند، مثل گربه، بی‌حیا می‌شود و می‌دزدد و می‌گریزد. متأسفانه هنوز عادت‌ زشت و زننده نوکرهای شاه، در میان ما هم هست، با این تفاوت که از میان سبد میوه و جعبه شیرینی به زمین‌خواری و خانه‌سازی و کارخانه‌داری و... تغییر شکل داده. اشتباه نکنید. عرض من چیز دیگر است. نه زمین خریدن عیب دارد و نه کارخانه داشتن و نه پولدار شدن. همچنان که میوه و شیرینی خوردن هم عیبی نداشت و ندارد، اما عیب اینجاست که از مقام نوکری سوءاستفاده کنیم و از خانه خالی بهره ببریم و حریصانه، جیب و دهان خود را پر کنیم. اما این چشم لعنتی مگر پر می‌شود؟ بعضی‌ها طبعشان پست است و کاری‌اش نمی‌شود کرد. بعضی‌ها هم عزت‌نفس دارند و مناعت‌طبع دارند و از شدت نداری هم بمیرند، دست توی بشقاب شاه نمی‌کنند. ما هر دو گروه را دیده‌ایم و با هر دو گروه نشسته‌ایم و برخاسته‌ایم. بعضی‌ها آقازاده‌اند به معنای واقعی کلمه، و بعضی‌ها نوکرزاده‌اند به معنای سخیف لفظ. تا اینجای کار مشکلی نیست، اما مشکل از آنجا شروع می‌شود که جای طبایع عوض می‌شود و آنکه طبع پست و حرص دارد، جای کسی می‌نشیند که نباید. اینجاست که می‌بینی طرف با یک من اهن و تلپ و با یک خروار کپکپه و دبدبه، سر سفره غذا که می‌نشیند، جوهر خود را آشکار می‌کند و عین از قحطی برگشتگان می‌خورد. اتفاقاً توی همین جزئیات است که آدم‌ها خودشان را لو می‌دهند و طبعشان را آشکار می‌کنند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 571]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن