واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: سعدی شاعری است كه در عرصه نظم و نثر آثاری ماندگار، دلچسب و شیرین دارد، نامش را از همان كتابهای سالهای ابتدایی دانشآموزی به خاطر میسپاریم و هر قدر... به مناسبت بزرگداشت سعدی، شهسوار ادبیات ایران ادبیات پارسی به حدی غنی است كه نام بردن از بهترین اثر خواه در عرصه نظم و خواه نثر امری دشوار است، اما با این حال اگر قرار باشد از ماندگارترین و بهترین آثار ادبی نام ببریم بیگمان نام شیخ مصلحالدین سعدی شیرازی به میان خواهد آمد، شاعری كه اول اردیبهشتماه جلالی را بنا به آنچه در خلال اشعارش موجود است به بزرگداشت وی و یادآوری جایگاه رفیعش در فرهنگ و ادب ایران میپردازیم. سعدی شاعری است كه در عرصه نظم و نثر آثاری ماندگار، دلچسب و شیرین دارد، نامش را از همان كتابهای سالهای ابتدایی دانشآموزی به خاطر میسپاریم و هر قدر هم از وی بخوانیم باز هم خسته و یا دلزده نخواهیم شد، چرا كه آثارش چنان لطیف و جذاب است كه نهتنها از حافظه ما ایرانیان بلكه از حافظه جهان پاك نخواهد شد. چه درست و بجا میگوید استاد مرحوم عبدالحسین زرینكوب كه: در این دنیایی كه هفتصد سالی است كه خاكستر فراموشی و خاموشی بر روی آن نشسته است، هنوز همه چیز زنده و جنبنده است. هم سكوت بیابان و هم حركت شتر را میتوان دید و هم صدای تپش قلب عاشقی را كه كسی جز خود سعدی نیست و در دهلیزخانهها از دست محبوبی شربت گوارا میگیرد، میتوان شنید. همه قبیله من عالمان دین بودند سعدی با تخلص و شهرت «ابوعبدالله مشرف به مصلح» یا «مشرف الدین بن مصلح الدین»، مشهور به «شیخ سعدی» یا «شیخ شیراز» و یا «شیخ» و همچنین معروف به «افصح المتكلمین» است. درباره نام و نام پدر شاعر و همچنین تاریخ تولد سعدی اختلاف بسیار است. سال تولد او را از 571 تا 606 هجری قمری احتمال دادهاند و درباره تاریخ درگذشتش هم سالهای 690 تا 695 را نوشتهاند. سعدی در شیراز پای به دایره هستی نهاد. هنوز كودكی بیش نبود كه پدرش درگذشت. آن چه مسلم است این كه اغلب افراد خانواده وی اهل علم و دین و دانش بودند. چنانچه خود نیز اشارتی داشته و میگوید: «همه قبیله من عالمان دین بودند.» سعدی پس از تحصیل مقدمات علوم از شیراز به بغداد رفت و در مدرسه نظامیه به تكمیل دانش خود پرداخت. وی در محضر ابوالفرج بن الجوزی و همچنین شهابالدین عمر سهروردی بسیار آموخته و سپس به حجاز و شام رفت و زیارت حج به جا آورد. در شهر شام به وعظ و سیاحت و عبادت پرداخت. در روزگار سلطنت اتابك ابوبكر بن سعد به شیراز بازگشت و در همین ایام دو اثر جاودان بوستان و گلستان را آفرید و به نام «اتابك» و پسرش سعد بن ابوبكر كرد. پس از زوال حكومت سلغریان، سعدی بار دیگر از شیراز خارج شد و به بغداد و حجاز رفت. در بازگشت به شیراز، با آن كه مورد احترام و تكریم بزرگان فارس بود، بنابر مشهور عزلت گزید و در زاویهای به خلوت و ریاضت مشغول شد. سعدی شاعری است كه به واسطه آثار نیكویش یعنی قصاید، غزلیات و كتابهای گلستان و بوستان در جهان شناخته شده است. وی از طرفی زیبایی و لطافت غزل عاشقانه را به اوج خود میرساند و چنان لطافت و شور شاعرانهای را در پیكره فسرده شده قالب میریزد كه هنوزهم با گذر ایام غزلش معیار و سنجهای در تشخیص سره از ناسره غزل عاشقانه محسوب میشود. بوستان و یا آرمانشهر سعدی دیگر اثرش، بوستان كه به نظم و در قالب مثنوی سروده شده است را هم مدینه فاضله سعدی دانستهاند، وی در این اثر به معرفی جهان چنان كه مطلوبش است دست زده و در عین حفظ جنبههای اخلاقی و تعلیمی اثر، ویژگی ادبی آن را حفظ كرده است. بوستان كه آمیختگی زیبایی با حكمت دارد خود نشانی است از دانش والا و حكمت سرایندهاش. گلستان و فصلی نو در نثر پارسی سعدی از دیگر سو در زمانهای كه نثر در تصنع و پیچیدگیهای مغلق دست و پا میزند گلستانی را از خود بر جای میگذارد كه خودش بهتر از هر كسی در دیباچه كتاب از آن سخن میگوید: «ذكر جمیل سعدی كه در افواه عوام افتاده است و صیت سخنش كه در بسیط زمین رفته و قصب الجیب حدیثش كه همچون شكر میخورند و رقعه منشأتش كه چون كاغذ زر میبرند...» و یا در یكی از غزلیاتش میگوید: من آن مرغ سخندانم كه در خاكم رود صورت/ هنوز آواز میآید به معنی از گلستانم گلستان در 8 باب در سیرت پادشاهان، در اخلاق درویشان، در فضیلت قناعت، در فواید خاموشی، در عشق و جوانی، در ضعف و پیری، در تأثیر تربیت و در آداب صحبت و همچنین یك دیباچه نگاشته شده است. سعدی در عرصه نگارش نثر نیز چنان مینگارد كه پس از سالها هنوز هم اثر زیبایش گلستان نمونهای است برای نثر سلیس و سالم پارسی. گلستان از جمله آثاری است كه مطالعه آن برای هر ایرانی اخلاقمداری، توصیه شده و میشود و از آنجا كه نثر متكلف و متصنعی نیز ندارد، خواندن آن كه رمزگشایی از خصلتهای نیك و بد مردمان است، لذتی مضاعف دارد. میتوان گفت، سعدی با آگاهی درست از ظرفیتهای زبان فارسی و با شناخت كامل از ویژگی واژهها، به طبیعیترین شیوه، تقلید ناپذیرترین شعر و نثر فارسی را آفریده است. از دیگر سو و جدای از ویژگیهای زبانی این اثر، میتوان از بعدی دیگر هم آنرا نگریست. آنچه در متن گلستان دیده میشود این موضوع است كه این كتاب دربردارنده تجربیات بسیار نگارنده است كه جهاندیده است و بر وبحر و آدمی بسیار دیده و درجریان این سفرها بد و خوب بسیار دیده و از باب همین نگاه جامعهشناسانه است كه مقبول خاص وعام میشود. در این كتاب جهان عصر سعدی با تمامی زیباییها و نازیباییهایش معرفی میشود و نگارنده در اوج واقعبینی زیبایی و زشتی، شادی و غم و همه وهمه را كنار هم قرار داده و اوضاع را آنگونه كه هست بیان میدارد. در این كتاب ردی از آرمانها و آرزوهای نگارنده دیده نمیشود و هر چه هست ارائه گزارشی است دقیق از زمانه زندگیاش. از عشقها، زندگیها، آداب و رسوم، عادات، خلق و خوها و این موارد به خودی خود برای مخاطب جذاب خواهند بود، هنگامی كه با زبان و بیانی شیوا و سعدیوار همراه شوند طی قرنهای متمادی حرفهایی خواهند داشت كه همیشه همه را با خود همراه خواهد كرد. زبان سعدی در انتقاد، زبانی گزیده و گزنده است. با این همه، از نزاع و صلح همواره صلح را برمیگزیند و پند پیران پارسا را خاطرنشان میكند كه فاسدان را باید به صلاح و نیكرفتاری با آنان خجل كرد. ترجمههای گلستان به گفته دكتر خسرو ناقد مترجم، نویسنده و فرهنگنگار، ترجمههایی كه تا كنون از اثر جاوید سعدی انجام شده به شرح زیر است: 1634 میلادی بخشهایی از گلستان بهفرانسوی ترجمه میشود. یكسال بعد، نخستین ترجمه آلمانی گلستان از روی متن ترجمه فرانسوی منتشر میشود. ۱۶۵۱ میلادی ترجمه گلستان بهزبان لاتین در آمستردام بهچاپ میرسد. باز در آمستردام، در سال ۱۶۵۴ میلادی، ترجمهای از گلستان مستقیماً از فارسی بهزبان آلمانی انتشار مییابد. در همین سال ترجمه هلندی گلستان را میتوان خواند و ۱۷۷۴ ترجمه انگلیسی آن را. از گلستان و بوستان تنها در میان سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ میلادی سه ترجمه بهزبان فرانسه، هفت ترجمه بهانگلیسی و بیش از هشت ترجمه بهزبان آلمانی انتشار مییابد. در سده ۱۸ میلادی، فرزانگان و فرهیختگان اروپایی با نام سعدی و گلستان و بوستانش آشنایی و انس و الفت دارند. هِردِر و گوته در آثارشان از سخنان آموزنده و اخلاقگرایانه سعدی بهره بسیار گرفتهاند. گوته در یادداشتها و رسالههایی كه برای درك بهتر «دیوان غربی- شرقی» نگاشته است، در كنار معرفی فردوسی و انوری و نظامی و مولانا جلالالدین و حافظ و جامی، بهمعرفی سعدی میپردازد و جالب آنكه در شرح ساقینامه و شرط شاهدبازی شاعران، دو حكایت از حكایتهای گلستان را نیز بهمثل بازگو میكند. از آن جمله حكایتی كه در باب «عشق و جوانی» آمده است و ماجرای آشنایی سعدی با پسری است در كاشغر كه «مقدمه نحو زمخشری در دست داشت و...». در میان ترجمههایی كه از گلستان بهزبان آلمانی صورت گرفته است، بیگُمان ترجمه منظوم اشعار گلستان كه «فریدریش روكرت»، زبانشناس و شاعر آلمانی و «پدر شرقشناسی آلمان»، آن را در سال ۱۸۴۷ میلادی بهانجام رساند، بهترین و زیباترین ترجمهای است كه تا كنون از این دفتر منتشر شده است. ترجمه روكرت از گلستان نزدیك به 50 سال بعد از اتمام آن و بیش از 30سال پس از مرگ روكرت، نخستین بار در «مجله تاریخ ادبیات تطبیقی» بهسال ۱۸۹۵ میلادی منتشر شد. روكرت خود در سال ۱۸۵۱ برای اولین بار در «دفتر یادداشتهای شاعرانه» خود اشارهای به ترجمه بخش منظوم گلستان دارد. سعدی، «فردوسی ثانی» است دكتر اصغر دادبه درباره جایگاه والای سعدی در ادبیات ایران و تاثیرات ژرف این شاعر بزرگ میگوید: سعدی، فردوسی ثانی است. به این معنا كه آن اتفاقی كه با فردوسی در سده چهارم افتاد و ایرانیان با شاهنامه توانستند هویت خود را بازیابی كنند، با شعر سعدی نیز برای ما روی داد و همان تاثیر را داشت. هر دو آنها گسستگی و آشفتگی را كه در زمینه زبان و فرهنگ و هویت ایرانی پدید آمده بود، سامان دادند. و خلاصه اینكه شیخ مصلحالدین سعدی به راستی كه فردوسی ثانی است و ناجی هویت و روح ایرانی در برههای سخت از تاریخ پر فراز و نشیب تاریخ كشورمان.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 655]