تصويري/ مشروح سخنراني بشار اسد رئيس جمهور سوريه (2)

واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: تصويري/ مشروح سخنراني بشار اسد رئيس جمهور سوريه (2)
تهران / واحد مركزي خبر / سياسي 1390/10/20 00:47:07.20 رئيس جمهور سوريه در ادامه سخنراني خود گفت، ما هرگز طرحهاي خارجي را كم اهميت نشمرديم و هيچ فرد عاقلي نمي تواند وجود اين طرحها را انكار كند.

به گزارش مونيتورينگ اخبار خارجي واحد مركزي خبر، بشار اسد افزود، آنها اقدامات خرابكارانه و تروريستي را به سطح ديگري از جنايتكاري منتقل كردند و نخبگان و نهادها را با هدف وحشت آفريني و از بين بردن روحيه و نااميد كردن مردم، هدف قرار دادند تا اين بار با دستان داخلي، طرحهايي را كه در خارج برنامه ريزي شده است، عملي كنند.

آنها ابتدا به دنبال انقلاب مبهمي بودند كه انقلاب شما عليه آنها و خرابكاران و ابزارهاي آنها بود.

ملت سوريه از همان نخستين روزها به پا خاست و راه را بر آنها و مزدورانشان بست.

زماني كه وحدت شما آنها را غافلگير كرد براي ضربه زدن به آن با استفاده از سلاح طايفه گرايي تلاش كردند.

زماني كه اميد خود را به تحقق اهدافشان از دست دادند به خرابكاري و قتل با عناوين و پوششهاي مختلف پرداختند و از بعضي تظاهرات مسالمت آميز و اقدامات نادرست بعضي افراد دولتي سوء استفاده كردند.

آنها عمليات ترور و تلاش براي جدا كردن شهرها و تقسيم كشور به مناطق مختلف را آغاز كردند و اموال عمومي و خصوصي را غارت و تخريب كردند.

آنها پس از آزمايش همه راهها و وسايل ممكن در جهان با وجود حمايتهاي رسانه اي و سياسي منطقه اي و بين المللي جاي پايي براي انقلاب خود پيدا نكردند و به همين علت مسئله دخالت خارجي را مطرح كردند.

زماني كه مي گوييم خارج منظور ما بيگانگان است، اما متاسفانه اكنون خارج به مخلوطي از بيگانه و عرب تبديل شده است.

در بسياري از موارد اين بخش عربي دشمني و شرارتي بيشتر از بيگانگان دارد.

البته شرايط تا اين اندازه هم سياه نيست.

سياست همه كشورهاي عربي يكسان نيست.

بعضي كشورها در اين مرحله تلاش كردند نقش اخلاقي و واقع بينانه اي در برابر آنچه در سوريه رخ مي دهد، ايفا كنند.

بعضي كشورها هم به طور كلي توجهي به آنچه رخ مي دهد ندارند و در بيشتر موارد بيطرف مي مانند.

بعضي كشورهاي عربي هم آنچه را كه از آنها خواسته مي شود انجام مي دهند.

مسئله تعجب آور آن است كه قلب بعضي مسئولان عرب با ماست و سياستهايشان عليه ما و زماني كه سوال مي كنيم چرا اينگونه است مي گويند ما با شما هستيم، اما فشارهاي خارجي وجود دارد.

يعني آنها به طور تقريبا رسمي اعلام مي كنند كه از حاكميت برخوردار نيستند.

تعجب نخواهيم كرد زماني برسد كه كشورها سياستهاي خود را به سياستهاي ديگر كشورها مرتبط كنند همانطور كه ارزش پول خود را به سبد ارزهاي خارجي مرتبط مي كنند.

اين شرايط اوج انحطاط در اوضاع عربي است، اما همواره هر انحطاطي سرآغاز خيزش است.

ما از استقلال سرزمين كه با بيرون راندن استعمارگران عملي شد، اكنون به استقلال اراده در كشورهاي عربي نياز داريم.

زماني كه ملتهاي عربي ابتكار عمل را در دست بگيرند به اين استقلال خواهيم رسيد.

زيرا سياستهاي رسمي كشورهاي عربي به هيچ وجه موضع ملتهاي عربي را نشان نمي دهد.

نقش كنوني عربي كه به طور غيرمنتظره شاهد آن هستيم، زماني كه يك كشور عربي با بن بست و تنگنايي روبروست شاهد آن نبوديم.

اما در بهترين شرايط اين نقش براي نجات يك ابرقدرت از باتلاقي است كه در آن گرفتار شده است.

اين نقش همواره به ضرر آن كشور عربي است و در بيشتر موارد باعث ويراني آن كشور عربي مي شود.

آنچه در عراق و ليبي رخ داد همين شرايط بود و اكنون هم شاهد همين نقش عربي در برابر سوريه هستيم.

پس از آنكه در شوراي امنيت براي راضي كردن جهان در مورد دروغهاي خود شكست خوردند به پوشش و سكوي عربي نياز داشتند و از اينجا طرح عربي مطرح شد.

اما واقعيت طرح اتحاديه عرب و مسئله اعزام هيئت ناظران را من چند ماه پيش در ديدار با هيئت اتحاديه عرب مطرح كردم.

ما به آنها گفتيم كه نهادهاي بين المللي به سوريه آمدند و از اوضاع اطلاع پيدا كردند.

واكنش آنها مثبت بود.

ما نمي گوييم كه همه حوادث را مثبت ببينند، بلكه حوادث را آنطور كه هست مثبتي ها و منفي ها هر دو را ببينند.

ما فقط خواهان مشخص شدن واقعيت هستيم.

اتحاديه عرب در آن زمان هيچ توجهي به اين طرح نشان نداد، اما پس از چند ماه شاهد آن بوديم كه اين طرح مورد توجه قرار گرفت.

زيرا طرح خارجي در اين چارچوب آغاز شد.

در هر صورت، ما به گفتگوها با طرفهاي مختلف ادامه داديم و وزير امور خارجه در نشست هاي خبري خود در مورد جزئيات سخن گفت و من آنها را تكرار نخواهم كرد.

ما فقط بر يك مسئله يعني حاكميت سوريه متمركز بوديم.

ما بر اين باور بوديم كه شهروندان، مسئولان و ناظران عرب در هر صورت با وجود وخامت اوضاع عربي، احساساتي در برابر ما دارد.

همان كشورهايي كه ادعا مي كنند به دنبال حمايت از ملت سوريه هستند در حالي كه هيچ آگاهي نسبت به دموكراسي ندارند ما را به انجام اصلاحات توصيه مي كردند.

انها تصور مي كردند ما در جهت اصلاحات گام برنخواهيم داشت و اين كشورها بهانه اي در عرصه بين المللي خواهند داشت تا بگويند كه در سوريه كشمكش بين نظامي است كه اصلاحات نمي خواهد و ملتي كه خواهان اصلاحات است.

زماني كه ما اصلاحات را آغاز كرديم آنها سردرگم شدند و طرح اتحاديه عرب را مطرح كردند.

اگر ما بخواهيم از اين كشورها كه توصيه هايي به ما مي كنند پيروي كنيم بايد به يك و نيم قرن پيش بازگرديم.

در آن زمان ما بخشي از امپراتوري عثماني بوديم.

نخستين پارلمان در سال 1877 در امپراتوري عثماني افتتاح شد و نخستين پارلمان در سوريه هم در سال 1919 بود.

اما اين كشورهايي كه ما را به دموكراسي توصيه مي كنند در آن زمان در چه شرايطي قرار داشتند.

وضع آنها مانند پزشك سيگاري است كه بيمار خود را به ترك سيگار توصيه مي كند.

واكنش مردم سوريه به اتحاديه عرب با خشم همراه بود.

اما من خشمگين نشدم.

چرا بايد از فردي كه اراده اي ندارد خشمگين شويم.

اگر فردي با چاقو به ما حمله كند از خود دفاع مي كنيم اما با خود چاقو جنگ نداريم بلكه با آن فرد مبارزه مي كنيم.

چاقو ابزاري بيش نيست و جنگ ما با آن نيست، بلكه با كسي كه در پشت سر آن قرار دارد است.

مردم سوريه خشمگين بودند كه چرا عربها به جاي موضع گيري عليه سوريه از سوريه حمايت نكردند.

من اين سوال را مطرح مي كنم كه آنها چه زماني از سوريه حمايت كردند؟ ما خيلي به عقب باز نمي گرديم و فقط درباره چند سال گذشته سخن مي گوييم.

پس ازحمله به عراق، زماني كه تهديد عليه سوريه آغاز شد، چه كسي از سوريه حمايت كرد؟ در سال 2005 زماني كه از مسئله ترور الحريري سوء استفاده كردند چه كسي از سوريه حمايت كرد؟ در سال 2006 و در موضع ما در برابر حمله اسرائيل به لبنان و در سال 2008 در ادعاي پرونده هسته اي سوريه چه كسي از ما حمايت كرد؟ كشورهاي عربي عليه ما مذاكره مي كردند.

شايد اين واقعيتها براي بسياري از شهروندان روشن نباشد اما در اين موارد بايد همه مسايل توضيح داده شود.

در مسئله حقوق بشر هم اخيرا كشورهاي عربي عليه سوريه راي دادند و در مقابل بعضي كشورهاي غيرعربي از سوريه دفاع كردند.

به همين علت ما نبايد از اين اوضاع و عملكرد اتحاديه عرب تعجب كنيم.

اتحاديه عرب فقط بازتاب اوضاع عربي است.

اتحاديه عرب آيينه وضع نامناسب عربي است.

اين اتحاديه در شش دهه گذشته در اتخاذ موضعي به نفع كشورهاي عربي ناكام بوده است.

اوضاع كلي عربي هم از بد به سوي بدتر پيش مي رود و آنچه به طور سري انجام مي شد، اكنون با شعار منافع امت عربي به طور علني انجام مي شود.

اين اتحاديه عرب تاكنون توانسته است بخش هر چند ناچيزي از خواست ملتها را عملي كند يا اينكه به طور مستقيم در ايجاد فتنه و تفرقه سهيم بوده است؟ آيا اتحاديه عرب به منشور خود پايبند بوده و از كشورهاي عضو خود دفاع كرده است؟ آيا اين اتحاديه حتي يك اصله زيتون را كه اسرائيل از ريشه درآورده بازگردانده است؟ آيا اين اتحاديه توانسته است حتي مانع تخريب يك خانه عربي در فلسطين اشغالي شود؟ آيا اين اتحاديه توانست مانع تجزيه سودان و كشته شدن بيش از يك ميليون عراقي شود؟ ما اكنون در صدد حمله به اتحاديه عرب نيستيم، زيرا ما بخشي از اين اتحاديه هستيم و اين اتحاديه بازتاب زمان انحطاط عربي است.

تصميم به تعليق عضويت يا اخراج سوريه از اتحاديه عرب به ما ارتباطي ندارد.

من به اين علت اكنون سخن مي گويم كه شاهد ميزان سرخوردگي مردم از اين اتحاديه بودم.

ما بايد اين سرخوردگي را در چارچوب طبيعي آن قرار دهيم.

اتحاديه عرب از مدتها پيش هيچ كارآيي نداشته است و در اجلاسهاي عربي فقط شاهد تمجيد و تعريف بوديم.

ما با صراحت سخن مي گفتيم، اما بعضي خجالت مي كشيدند و براي بعضي هم اين مسايل مهم نبود.

سوال آن است كه با تعليق عضويت سوريه در اتحاديه عرب چه كسي ضرر مي كند؟ ما تا زماني كه اوضاع نامناسب و مزمن كنوني در كشورهاي عربي وجود دارد در روابط با اين كشورها ضرر مي كنيم و سودي در اين مورد وجود ندارد.

اما درباره خروج سوريه از اتحاديه عرب اين سوال مطرح است كه آيا بدن بدون قلب مي تواند زندگي كند؟ ما نگفته ايم كه سوريه قلب تپنده عربيت است بلكه جمال عبدالناصر اين حرف را زد و همچنان ادامه دارد.

به نظر من بسياري از عربها اين مسئله را باور دارند.

تاكيد بر هويت عربي براي سوريه شعار نيست بلكه در عمل آن را نشان مي دهد.

چه كسي بيش از سوريه از مسايل جهان عرب حمايت كرده و مي كند و در اين راه فداكاري كرده است؟ چه كسي بيش از سوريه در راه مسئله فلسطين مبارزه كرده است؟ چه كسي بيش از سوريه بر زبان و فرهنگ عربي در برنامه هاي آموزشي و مدارس تاكيد كرده است؟ اگر بعضي كشورها به دنبال تعليق عضويت ما در اتحاديه عرب هستند ما مي گوييم كه آنها هويت عربي اين اتحاديه را به حال تعليق در مي آورند.

نمي توانند هويت عربي سوريه را تعليق كنند، زيرا سوريه پيش از اين اتحاديه، عربي بوده است.

اگر بعضي تصور مي كنند مي توانند ما را از اتحاديه عرب بيرون كنند نخواهند توانست ما را از عربيت بيرون كنند، زيرا تعيين هويت عربي تصميم سياسي نيست، بلكه مسئله فرهنگ و تاريخ است.

بعضي از اين كشورها در واقع بخشي از هويت عربي را تشكيل نمي دهند، زيرا هيچ فرهنگ و تاريخي ندارند.

اگر آنها تصور مي كنند با پرداخت پول مي توانند تاريخي براي خود بخرند به آنها مي گوييم كه پول امت و تمدن نمي سازد.

شايد ما در شرايط كنوني براي پيگيري هويت عربي خود با آزادي بيشتري عمل مي كنيم.

به همين علت مي گوييم كه آنها بيش از انكه به دنبال خارج كردن سوريه از اتحاديه عرب باشند به دنبال تعليق هويت عربي هستند و در اين صورت ديگر از اتحاديه عرب چيزي باقي نخواهد ماند و از آن براي رسيدن به اهداف خود استفاده خواهند كرد.

نرمش بي سابقه و غيرمنطقي با دشمن صهيونيستي و برخورد قاطع و سختگيرانه در برابر سوريه را چگونه توجيه مي كنيد؟ ما مدتهاست به دنبال افتتاح دفتري براي تحريم اسرائيل هستيم، اما هر بار آن را به تعويق مي اندازند و مي گويند شرايط مناسب نيست.

اما در مدت چند هفته تحريم سوريه را عملي كردند.

00:01:58.02

سه|ا|شنبه|ا|20|ا|دي|ا|1390

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]

[مشاهده در: www.iribnews.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 195]