واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: امروزه یکی از موارد شکایات والدین کنار نیامدن با فرزندان جوانشان است. جوانانی که با ورود فرهنگ جدید، جهان بینی متفاوتی از والدین خود دارند و چه بسا اصول و ارزش های سنتی حاکم بر خانواده یا جامعه را بر نمی تابند یا درصدد تغییر آن برمی آیند. اصولا در تمامی فرهنگ ها و کشورها این اتفاق رخ می دهد و از آن جا که نگاه بشر همواره رو به جلو ست، نمی توان توقع داشت نسل های آینده همانند گذشتگان بیندیشند، زندگی و یا رفتار کنند.در این گیرودار آن چه کارشناسان را وامی دارد تا به تعامل بهتر و بیشتر والدین و فرزندان بیندیشند، در واقع تلاش برای تشکیل زنجیره فرهنگی و سنتی است که چارچوب کلی یک جامعه را شکل می دهد. سنت ها، آداب ها، رسوم و فرهنگ حاکم بر یک جامعه نسل به نسل منتقل می شود و این کار در تمامی نسل ها یک چرخه پایان ناپذیر را تشکیل می دهد. حال باید دید آیا می توان همزمان با تلاش برای حفظ ارزش ها و سنت های یک جامعه به تعامل مثبت با نسل جدید که با نگرشی نو در حال ساخت آینده خود هستند،رسید؟ دکتر اکرم پرند روان شناس بالینی از دانشگاه تهران در این باره به خراسان چنین می گوید: طبیعی است که در جامعه ای که در دوره گذار به سر می برد، شکاف بین والدین و فرزندان بیشتر شود، نسل امروز باید یاد بگیرد که از فناوری های جدید چگونه استفاده کند زیرا زندگی امروز بدون استفاده از لوازم دیجیتال پیشرفته غیرممکن است. البته این به معنای مداخله نکردن والدین نیست زیرا هر چه والدین بر این ابزار مسلط تر و آگاه تر باشند، تعامل بهتری با فرزندان خود داشته و آن ها را هر چه بیشتر به استفاده بهینه از این ابزارها تشویق خواهند کرد. یک راهکار دیگر پذیرش تغییرات نسل جدید است. گاه والدین این واقعیت را که نسل جدید نمی توانند همانند آن ها باشند، نمی پذیرند و اصرار دارند که به عقاید خود پافشاری کنند. افزایش اطلاعات و آگاهی والدین، افزایش مهارت های فرزندپروری، آموزش ارتباط صحیح با فرزندان از دوران کودکی می تواند بسیار تاثیرگذار باشد.وی تاکید می کند امروزه تربیت کودکان طبق رسوم و سنت های گذشتگان منسوخ شده است. زیرا نسل کنونی برخلاف نسل گذشته فقط با اعضای خانواده و محله خود در ارتباط نیستند بلکه از همان دوران کودکی وارد شبکه های اجتماعی می شوند و با دسترسی به دنیای مجازی شاهراه های ارتباطی بی پایانی دریافت می کنند. این ارتباطات گسترده باعث می شود تربیت کودک یک مسئله پیچیده و هزار رنگ شود و برخورد با این نسل نیازمند افزایش آگاهی و اطلاعات فراوان است.این که کارشناسان همواره تاکید می کنند که زوج ها قبل از بچه دار شدن باید آموزش های کافی در زمینه فرزندپروری را ببینند دقیقا به همین دلیل است. والدین با تولد کودک باید بدانند چه وظیفه سنگینی به عهده گرفته اند و همزمان با رشد او نیازهای روحی و روانی او را دریابند.وی با اشاره به دوران حساس بلوغ و نوجوانی که سلامت عبور کردن از آن زمینه سپری کردن دوران جوانی آرام و بدون دغدغه است، می گوید: دراین دوران تجربه تغییرات بلوغ به وجود می آید و نوجوان به دنبال یک هویت و شخصیت است. از طرف دیگر تقاضای اجتماعی و محیطی از وی تغییر می کند و نوجوان دوست دارد پس از گذراندن دوران کودکی همانند یک فرد بزرگسال با او رفتار شود. متاسفانه اغلب والدین نمی دانند که نوجوانی ورود به فاز رشد جدیدی است که بسیار حساس است. نوجوان نیاز دارد استقلالش به رسمیت شناخته شود، احترام ببیند، در حل مسائل خانواده کمک کند، نظریاتش هم جلوه داده شود و مشارکت فعالی در امور خانواده و یا خواهر و برادرهای کوچکترش داشته باشد. این کار در واقع با درایت والدین و درک موقعیت نوجوان امکان پذیر است. والدینی که آموزش مهارت های فرزندپروری را دیده باشند، بهتر خواهند توانست نوجوان خود را مدیریت کنند.وی درباره حوزه آموزش های مهارت های فرزندپروری می گوید: یکی از مهم ترین پیامدهای این مهارت ها، ارتباط و تعامل بهتر بین والدین و فرزندان است. در این سنین بچه ها بیشتر وقت شان را با حلقه دوستان می گذرانند، بهتر است نکات مثبت رفتاری همسالان را برای آن ها برجسته کرد و مهارت هایی نظیر کنترل خشم، کنترل احساسات خود و دیگران، برقراری ارتباط موثر و مدیریت استرس را به آن ها آموزش داد. البته بهتر این است که چنین مهارت هایی را در یک ساختار نظام مند در آموزش و پرورش پی گیری کرد. زیرا این مهارت ها از همین دوران باید درونی شود تا در دوران نوجوانی و بلوغ بهتر بتوانند چالش های این دوران را پشت سر بگذارند. به عنوان مثال، راه های ابراز وجود به آن ها کمک می کند تا بتوانند به شیوه صحیحی علائق خود را ابراز کنند و به وسیله مد و پوشاک نابهنجار نخواهند خود را بروز دهند.بنابراین به نظر می رسد آموزش های رسمی و سازمان یافته حتی به میزان کم اما تاثیرگذار می تواند به تعامل بهتر آنان با محیط پیرامون بینجامد. در واقع اگر می خواهیم مشکلاتی نظیر اعتیاد، افسردگی، اختلالات روانی، اضطرابی و غیره را کم کنیم چاره ای نداریم جز این که با آموزش های لازم و کافی تلاش کنیم از یک سو والدین را برای تربیت فرزندان مجهز کنیم و از طرفی تعامل مثبت و موثر را به نوجوانان یاد دهیم. وی درباره پایبندی نسل های گذشته به رسوم و سنت ها و فاصله گرفتن نسل جوان از این سنت ها می گوید: انتقال سنت ها در چارچوب خانواده ارتباط مستقیمی به رابطه فرزندان با والدین دارد. اگر ارتباط و تعامل مثبت باشد، انتقال ارزش ها و سنت ها بهتر و راحت تر صورت می گیرد. والدین در صورت برقراری ارتباط موثر، فرزندان را نه رودرروی خود بلکه کنار خود می بینند. بنابراین بهتر خواهند توانست از آن ها توقع انتقال ارزش ها را داشته باشند. برای تربیت نسل امروز استفاده از روش های مستبدانه نمی تواند کارساز باشد زیرا کودک و نوجوان امروز زیر بار زور نمی رود. بهترین سبک برقراری ارتباط والدین با فرزندان قاطعیت همراه با مهربانی است. یعنی پدر و مادر در عین پای بندی به قوانین و رسوم با مهربانی با فرزندان رفتار می کنند و از آن ها تقاضای پای بندی به ارزش ها را دارند. احترام به عقاید فرزندان در عین حفظ رسوم و سنت ها کار سهل و ممتنعی است و فقط والدین هوشیار خواهند توانست از این طریق به مرز دلخواه برسند.وی در پایان توصیه می کند: والدین با مراجعه به مراکز آموزشی مشاوره، مطالعه کتب تربیتی و استفاده از رسانه ها تلاش کنند روش های نادرست تربیتی را کنار بگذارند و سعی کنند بهترین راه را برای تعامل موثر با فرزندان خود بیابند. iranpardis.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 600]