واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اگر شما دقت و حوصله به خرج دهید ، احساسات خصمانه و پرخاشگرانه کودکتان ، بدون این که مشکلات دیگری بروز کند ، قابل حل خواهد بود . بی تردید ، کودک نهایتاً یاد می گیرد که احساسات خود را با شیوه مطلوبی کنترل نماید . اگر شما با واکنش های خودتان کاری کنید که در او احساس شرم و گناه به وجود آید، در واقع به وی القاء می کنید که او کودک بدی است . وقتی که کودک احساسش این باشد که او از نظر شما بچه بدی است ، دیگر از او چه انتظاری دارید، به غیر از این که ناراحت شده و از اعتماد به نفسش کاسته شود؟ ممکن است به نظر شما کسی که رفتار خصمانه و پرخاشگرانه دارد، باید از این اخلاقش احساس گناه کند و خجالت بکشد. اگر چنین است ، در واقع شما ناخواسته می خواهید شیوه تربیتی را که احتمالاً خودتان با آن بزرگ شده اید در مورد کودکتان نیز به کار برید . اگر شما صرفاً به دلیل داشتن احساسات خصمانه و پرخاشگرانه احساس گناه می کنید و یا اگر هنوز نمی دانید که چگونه این احساسات را کنترل کرده ، خودتان را آزاد نمایید، در این صورت در آموزش دادن به کودک برای کنترل چنین احساساتی با مشکل جدی مواجه خواهید شد. در اینجا ، احتمالاً لازم است که شما ابتدا رفتار خودتان را تغییر دهید . به آهنگ و تن صدای خودتان ، وقتی که از دست کودک عصبی می شوید ، خوب گوش کنید؛ زیرا بدون توجه به چگونگی حل کردن مسئله یا بحران فعلی ، چگونه می توانید رفتار خودتان را اصلاح کنید؟ برای این که کودک بداند وقتی که عصبانی و خشمگین بودید واقعاً چه می خواستید ، مطلب را به او بگویید ( آموزش دهید) .او نیاز به توضیحات شما دارد. بهتر است به کودک کمک کنید تا دریابد که شما احساس کردید که لازم است احساسات خودتان را رها ( تخلیه ) کنید . در هر حال او نیاز به توضیح و توجیه شما دارد. انتظار نداشته باشید که کودک یک دفعه و با سرعت واکنش های هیجانی خود را تغییر دهد . او به زمان و تجربه احتیاج دارد و شما هم می بایست کوچکترین سعی و تلاش او را در جهت کنترل هر چه بیشتر احساساتش تشویق و ترغیب نمایید. خواهران و برادران کودک اگر کودکتان خواهران و برادرانی دارد ، مسلماً شما می دانید که آنها تا چه اندازه می توانند در کمک به روانی کلامی کودک مؤثر باشند و یا این که برعکس مانع رشد طبیعی او بشوند . خواهران و برادران کودک خردسال او را تحریک می کنند که صحبت کند و بعضاً به او ( به کودک ) فرصت نمی دهند که حرفش را بزند . بچه های شما مثل جوجه های پرنده در آشیانه محبت ، هر کدام به گونه ای در جلب توجه شما با هم رقابت می کنند و معمولاً کسی که سریع تر و بلندتر از دیگران صحبت می کند ، بیشتر در جلب توجه شما موفق می شود . باید توجه داشت که در خانواده های چند فرزندی ، به خاطر کودکی که زمینه لکنت زبان دارد ، لازم است که با کنترل رفتار دیگران ، فرصت های مناسبی را برای صحبت کردن وی فراهم نمود. اگر به نظر می رسد که کودک ل گوشه گیر است و یا به مراتب ، کمتر از دیگران صحبت می کند و همیشه دچار تردید است، به توجه و حمایت شما بیشتر نیاز دارد. البته این بدان معنا نیست که کودک اجازه داشته باشد همیشه ، وقت و بی وقت صحبت کند و همین طور نباید مقررات خشکی در مورد برادران و خواهرانش وضع کنید تا هیچوقت حرف او را قطع نکنند. در این موارد رفتاری معقول داشته باشید. اگر کودک را بیش از حد حمایت کنید ، او به تدریج دست به هر کاری که برای وی امتیازی نسبت به دیگران محسوب می شود ، خواهد زد . شما باید در تعیین و تشخیص زمانی که لازم است از حق کودک در صحبت کردن حمایت کنید انعطاف داشته باشید . وقتی که کودک دچار ناراحتی و بحران (از هر نوع) می شود نیاز بیشتری به توجه و کمک شما دارد . اما دقت داشته باشید که بحران کودک یک مشکل واقعی باشد و نه ساختگی و تصنعی . اگر هم در تشخیص این که “آیا بحران کودک واقعی است و یا این که او تظاهر می کند ، دچار تردید شدید باز شایسته است که به او توجه کنید . اگر چه بچه های شما هر کدام به شیوه خاصی ارتباط برقرار می کنند ، باید به همه آنها فرصت شنیدن حرفهایتان را بدهید. این قبیل تفاوت های موجود امری است کاملاً طبیعی و مطلوب . وجود تفاوت های فردی در خانواده ، به فرزندان شما ویژگی های شخصیتی مشخص و مجزایی می دهد. این چنین نگرشی نسبت به تفاوت های فردی باید درباره افراد خارج از خانواده هم صادق باشد. هرگز از تفاوت های فردی در زمینه ویژگی های شخصی ، برای مقایسه ، تحقیر و تخریب شخصیت کسی استفاده نکنید. مثلاً اگر شما از آنهایی که از شخص معلول می ترسند و یا احیاناً به او می خندند ، انتقاد می کنید و در عوض به کودک خود می گویید که تفاوت های فردی چیز خوبی نیستند، این کار شما باعث می شود تفاوت هایی که کودک شما با دیگران دارد ، مثل مشکل در صحبت کردن ، برایش خیلی بزرگ جلوه کند . چگونگی مقابله با عواملی که سبب لکنت کودک می شوند . انضباط لازم است به بعضی از رهنمودهای کلی که در ارتباط با چگونگی احساسات کودک نسبت به خودش و دیگران موثر است ، توجه خاصی مبذول دارید. هر چیزی که به کودک احساسی از ناتوانی و شکست بدهد ، بر مهارت کلامی او تأثیر منفی می گذارد و گویایی اش را دچار وقفه می کند. همزمان ، شما نیز می بایست کودک را متقاعد نمایید که سعی کند رفتار مناسبی از خودش نشان بدهد ، به گونه ای که رفتارش برای شما و سایر اعضای خانواده به راحتی قابل قبول باشد . روشی که شما با کودک برخورد می کنید ، تأثیر مستقیمی بر احساسات او خواهد داشت. همواره طریقی از صحبت کردن ( خطاب و عتاب کردن ) که برای تنبیه یا تشویق کودک استفاده می کنید ، بسیار مهم است و کلمات و اظهارات شما می تواند به عنوان تنبیه و آزرده خاطر نمودن کودک مورد استفاده قرار گیرد . وقتی با صحبت کردن ، کودک را سرزنش و تنبیه می کنید ، صدای خودتان را آنقدر بلند نکنید که قابل کنترل نباشد ؛ در هر حال به خاطر داشته باشید که تنبیه کودک فوق العاده گران تمام می شود .اگر شما در تنبیه کلامی کودک فوق العاده خشن می شوید و به اصطلاح از کوره در می روید ، عکس العمل کودک در برابر این رفتار طغیان گرانه شما چگونه است ؟ آیا او خشکش می زند و یا این که نگاهش نشان می دهد که فوق العاده ترسیده است؟ آیا خشم و عصبانیت آنقدر وجود شما را فرا می گیرد که دیگر قادر نیستید توجهی به رفتار کودک داشته باشید و واکنش های او را در این لحظات حساس و بحرانی بررسی نمایید؟ در هر حال ، در این شرایط ، شما از احساسات خودتان به عنوان چوب دستی و شلاقی برای اصلاح رفتار کودک استفاده می کنید. این شیوه ها ممکن است در کوتاه مدت کارساز باشد ، اما این هم به قیمت قربانی کردن امنیت روانی کودک خواهد بود. بعضی از والدین نیز ، به گونه ای دیگر از احساسات و عواطف برای ضربه زدن به کودک استفاده می کنند ، مثلاً به کودک می گویند : اگر مرا دوست داری و می خواهی که من هم تو را دوست داشته باشم ، همیشه باید کاری را که من از شما می خواهم انجام دهی . اما در مجموع در ارتباط با رفتارهای کودک ، بهتر است به گونه ای مستقیم و غیر مستقیم به او بفهمانید که اگر به رفتارهای نامطلوب خودش ادامه دهد ، شما فرصت چندانی برای ابراز علاقه و محبت تان نسبت به او نخواهید داشت. همه روشهای انضباطی ، اعم از تشویق ها و تنبیه ها را بیازمایید. ملاحظه نمایید که کدام یک از این روشها ( تشویق یا تنبیه ) نشان دهنده نگرش مثبت و محبت محسوس شما نسبت به کودک است؟ از آن دسته روشهای انضباطی که فوق العاده هیجانی ، کسل کننده ، سرد و خشن می باشند ، اکیداً اجتناب داشته باشید . خودتان منصفانه قضاوت کنید . شما قطعاً نمی خواهید که در روش های انضباطی خود به صورت اتفاقی و باری به هر جهت عمل کنید و نیز مایل نیستید که خیلی سخت گیر و متعصب باشید. فشار روانی فعالیت های روزانه ای را که کودک شما به نحوی به آنها مشغول است ، مورد بررسی دقیق قرار دهید. آیا فعالیت ها و مشغله های کودک خیلی زیاد است و گاه به دلیل این که سایر اعضای خانواده نیز به بعضی از آن فعالیت ها علاقه نشان می دهند ، کودک مجبور می شود از مشغله ای به مشغله دیگر بپردازد؟ اگر کودک به کودکستان و یا آمادگی می رود، فعالیت ها و برنامه های آموزشی او چگونه است؟ شما چگونه می توانید برنامه زندگی روزانه کودک را به نحوی کامل کنید که او از فعالیت و استراحت کافی برخوردار باشد ؟ آیا کودک در مدرسه و منزل، به تناوب از دقایق و لحظات ساکت و آرام بهره می برد؟ و یا این که برعکس ، کودک شما اوقات زیادی را در سکوت و تنهایی با خودش می گذراند، و به همین دلیل بعضاً وقتی کسی را که به او توجه خاص دارد می بیند ، فوق العاده هیجان زده می شود ؟ آیا کودک شما بیشتر وقتها با بزرگسالان همدم است؟ آیا در میزان فعالیت ها و استراحت های کودک تعادل و موازنه مطلوبی وجود دارد؟ پرداختن به این سؤالات به شما کمک خواهد کرد که محیط زندگی خود را به گونه ای آماده کنید که کودک بدون آن که به دلیل مواجه شدن با خواست های زیاد دچار فشار روانی شود ، از انگیزه های حیاتی کافی برخوردار گردد. به خاطر داشته باشید که هر گونه نگرش و یا رفتار شما که به نحوی موجب پدید آمدن احساسی از گناه ، شرم ، دلسردی و نا امیدی ، بی کفایتی ، طرد و یا نگرانی و دلواپسی در کودک شود ، او را با فشار روانی مواجه می سازد که تظاهر این فشار غالباً به صورت اختلال در تکلم عادی کودک مشخص می شود . بدون شک شما می توانید در به حداقل رسانیدن فشار روانی کودک به او کمک کنید.فشار روانی از عوامل مهم ایجاد کننده لکنت است. سایت تبیان پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]