واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: همه انسانها، از کودکان گرفته تا سالخوردگان، در برخي از مـراحـل زندگي خود احسـاساتي مـثل تـرس و اضـطـراب را تجربه ميـکنــند. احساس اضطراب در موقعيتي ناخوشايند،احسـاس جـالـبـي نـخـواهـد بـود. هرچن همه انسانها، از کودکان گرفته تا سالخوردگان، در برخي از مـراحـل زندگي خود احسـاساتي مـثل تـرس و اضـطـراب را تجربه ميـکنــند. احساس اضطراب در موقعيتي ناخوشايند، احسـاس جـالـبـي نـخـواهـد بـود. هرچند براي کودکان، اين احسـاسـات نـه تـنـها نرمال و طبيعي است، بلکه لازم هم هسـت. تـجـربـه کـردن چنـيـن احسـاسي در کودکان باعث ميـشود بـتـوانند در آينده با تجربيات و موقعيت هاي آشفته و نابسامان زندگي راحت تر کنار بيايند. ترس و اضطراب طبيعي است اضـطـراب به صورت "هراس و تشويش بدون هيچگونه دليل اشـکار" تعريف مي شود. معمولاً زماني اتفاق مي افتد که هيچ گـونه تـهديـد فـوري بـراي امنـيـت يا سلامت فرد وجود ندارد، اما اين تهديد براي فرد احساسي واقعي است و باعث مي شود فرد مضطرب قصد فرار از آن موقعيت را نمايد. قلب او به شدت مي تپد، بدن او عرق مي کند و کليه سيستم بدنش دچار اختلال مي شود. اما، کمي اضطراب باعث مي شود افراد هوشيار و مراقب باشند. داشتن ترس و اضطراب در مورد چيزي براي کودکان نيز لازم است چون باعث مي شود به طريقي مطمئن و بي خطر رفتار کنند. مثلاً کودکي که ترس از آتش دارد، از بازي کردن با آن خودداري مي کند. طبيعت اين اضطرابها و ترسها با بزرگ شدن بچه ها تغيير مي کند: به خاطر اضطراب از برخورد با غريبه ها، کودکان با ديدن افرادي که نميشناسند، نزد والدين خود مي مانند. کودکان تازه راه افتاده بين 10 تا 18 ماهه اضطراب ناشي از جدايي را تجربه ميکنند که با ترک يکي از والدين ايجاد مي شود. کودکان 4 تا 6 ساله ترس هايي خيالي دارند که فراتر از واقعيت است، مثل ترس از ديو و روح. کودکان 7 تا 12 ساله نيز ترسهايي را تجربه مي کنند که ناشي از اتفاقات واقعي محيط پيرامون آنهاست، مثل زخم و جراحت هاي فيزيکي يا بلاياي طبيعي. با بزرگ شدن کودکان، يک ترس از ميان رفته و ترسي ديگر جايگزين آن مي شود. مثلاً کودکي که تا سن 5 سالگي نمي توانست در اتاقي تاريک بخوابد، چند سال بعد ممکن است از خواندن داستانهاي مربوط به ارواح لذت ببرد. برخي ترسها نيز به خاطر انگيزه هاي بخصوصي است، مثلاً کودکي که حتي نمي تواند به سگ همسايه نزديک شود، ممکن است در خيالات خود دوست داشته باشد که شير باغ وحش را حيوان خانگي خود کند. شناخت علائم اضطراب ترسهاي معمول کودکي با بالا رفتن سن تغيير مي کند. اين ترسها شامل ترس از غريبه ها، ترس از بلندي، تاريکي، ترس از حيوانات و حشرات، ترس از خون يا تنها ماندن در خانه مي باشد. کودکان معمولاً پس از گذراندن يک تجربه ي ناخوشايند با يک شيء خاص، ترس از آن را در ذهن خود پرورش مي دهند، مثل گاز گرفتگي از سگ يا تصادف. اضطراب از جدايي نيز معمولاً موقع آغاز مدرسه رفتن کودکان شروع مي شود، و ترس نوجوانان نيز معمولاً درمورد مورد پذيرش اجتماع قرار گرفتن يا موفقيت هاي درسي است. اگر اين احساسات بيمناک و اضطراب آور پايدار باشند، ممکن است باعث صدمه زدن به سلامتي کودک شود. اضطراب هاي ناشي از اجتناب ها و کناره گيري هاي اجتماعي، تاثيرات طولاني مدتي در بر خواهد داشت. مثلاً کودکي که مي ترسد از سوي اطرافيات طرد شود، ممکن است در آينده نيز نتواند مهارت هاي اجتماعي و ارتباطي را ياد بگيرد و اجتماع گريز شود. بسياري از نوجوانان به خاطر ترس هايي که ريشه در تجربيات کودکي بوده دچار رنج و عذاب هستند. ترس يک نوجوان از صحبت در جمع ممکن است به خاطر خجالتي بوده که از کودکي گريبانگيرش بوده است. بعضي از علائم اضطراب کودکان را در اينجا براي شما عنوان مي کنم: گيجي، آشفتگي و حواس پرتي حرکت هاي عصبي مشکلات خواب (بي خوابي يا کم خوابي و بيدار ماندن بيش از حد) عرق کردن دست ها بالا رفتن ضربان قلب و تنفس حالت تهوع سردرد دل درد علاوه بر اين علائم، والدين خيلي خوب خواهند فهميد که چه موقع فرزندشان درمورد چيزي احساس ناراحتي مي کند. خوب است که در اين مواقع با آنها صحبت کنند و حرف دل آنها را بشنوند. گاهي اوقات صحبت کردن درمورد يک ترس به مقابله با آن کمک مي کند. فوبي(Phobia) چيست؟ وقتي ترسها و اضطرابها پايدار باشند و در فرد باقي بمانند، مشکلات زيادي ايجاد ميشود. هرچه والدين تصور کنند که با بزرگ شدن، کودک اين ترسها را فراموش مي کند، اما ممکن است اين ترسها بزرگتر و جدي تر شده و غير قابل کنترل گردند. اين ترسها ديگر به فوبي تبديل مي شوند که اصطلاح رايج براي ترس بسيار زياد، جدي و ماندگار است. تحمل فوبي هم براي خود کودک و هم براي اطرافيان او بسيار دشوار است، به خصوص اگر انگيزه ي اين ترس غير قابل اجتناب و کنترل باشد (مثل ترس از رعد و برق). فوبي يکي از شايع ترين دلايل مراجعه ي کودکان به متخصصان ذهني است. اما خوشبختانه با اينکه اين ترسهاي کودک او را از عملکردهاي روزانه ي او بازمي دارد، اما گاهي حتي بدون مراجعه به پزشک متخصص، با گذر زمان خود به خود از بين مي روند. دقت به ترسها، اضطربها و تشويش هاي کودک سعي کنيد با صداقت هر چه تمام تر به سوالات زير پاسخ دهيد: آيا ترس کودک شما و نحوه ي برخورد او با آن براي سن او طبيعي است؟ اگر پاسخ به اين سوال مثبت است، مطمئن باشيد که با گذر اندگي زمان اين مشکل حل خواهد شد و مسئله ي مهمي نيست. البته اين به آن معنا نيست که بايد اين ترس و اضطراب را به کلي ناديده بگيريد، اما بايد آن را عاملي براي رشد طبيعي کودک بشماريد. اما برخي کودکان ترسهايي را تجربه ميکنند که با سن آنها متناسب نيست، مثل ترس از تاريکي. اکثر کودکان با کمي دلگرمي از طرف والدين يا چراغ خواب قادر به مقابله با اين ترس هستند. اما اگر بطور مداوم اين ترس با آنها بماند، يا در مورد ساير مسائل اضطراب داشته باشند، والدين بايد بيشتر مراقب باشند. علائم اين ترس چيست، و چطور بر عملکرد فردي، اجتماعي و تحصيلي او تاثير مي گذارد؟ اگر اين علائم مشخص باشند و بتوان آنها را در فعاليت هاي روزانه کودک شما آشکارا مشاهده کرد، مي توان براي کاهش برخي فاکتورهاي اضطراب انگيز کارهايي انجام داد. آيا آن ترس با توجه به واقعيت محيط، طبيعي است؛ يا ممکن است اين ترس علامت مشکلي جدي تر و بزرگتر باشد؟ اگر ترس کودک نسبت به منشاء استرس زاي آن بيش از اندازه باشد، نشانه ي دقت و توجه بيشتر است و بايد به مشاور يا روانشناس مراجعه شود. مسئله اين است که والدين نبايد يک مشکل را بيش از حد بزرگ يا کوچک در نظر گيرند. بايد با دقت به علائم و نشانه هاي ترس و اضطراب کودکشان توجه کنند، و درصورت تداوم يافتن آن در مسئله دخالت کنند. اگر اينکار را نکنند اين ترس ممک است به شدت بر زندگي فرزندشان تاثير بگذارد. راه هاي کمک کردن به کودکان والدين مي توانند به فرزندانشان کمک کنند تا با تقويت حس اعتماد به نفس و کسب مهارتهاي لازم با ترس هاي خود مقابله کنند. در اين قسمت مي خواهيم شما را با راه هاي کمک به فرزندانتان براي مقابله با ترسها و اضطرابهاي خود آشنا کنيم: تشخيص دهيد که اين ترس واقعي است. هرچند که به نظر شما مسئله اي بسيار کوچک و پيش پا افتاده باشد، براي فرزندتان حقيقت دارد و باعث اضطراب و ترس او مي شود. صحبت کردن درمورد آن ترس بسيار کمک کننده است، کلمات گاهي قادرند احساسات منفي را از چيزي بيرون بکشند. اگر درمورد ترسها صحبت کنيد، قدرت آنها کمتر خواهد شد. هيچوقت با کوچک و ناچيز کردن آن مورد، سعي نکنيد کودکتان را وادار به مقابله با آن کنيد. گفتن "مسخره بازي در نيار! هيچ ديوي تو کمد تو قايم نشده!" ممکن است باعث شود فرزندتان بتواند بخوابد، اما ترس را از بين نخواهد برد. اسباب ترس را براي فرزندانتان فراهم نکنيد. اگر ميدانيد فرزندتان از سگها خوشش نمي آيد، طوري از خيابان رد نشويد که با آن سگ روبه رو نشويد. اينکار فقط باعث مي شود که فرزندتان يقين کند که سگها موجوداتي ترسناک و وحشت آور هستند. در اينگونه مواقع فقط بايد با مراقبت و توجه با کودکتان رفتار کنيد تا بتواند با آن موقعيت ترس آور روبه رو شود. به فرزندتان ياد بدهيد که چطور ميزان يک ترس را اندازه گيري کند. اگر کودک بتواند شدت يک ترس را با ميزان 1 تا 10 بسنجد، ممکن است بتواند به ترس با شدت کمتري نسبت به قبل نگاه کند. تکنيک هاي کنار آمدن و برخورد با ترسها را به کودکانتان بياموزيد. مي توانيد اين تکنيک ها را امتحان کنيد: خودتان را "صاحب خانه" به کودک معرفي کنيد، و اين باعث خواهد شد که کودک نسبت به شيء ترسناک جرات و جسارت بيشتري پيدا کند و براي فرار از آن به شما پناه بياورد. به فرزندانتان ياد بدهيد که در چنين مواقعي به خود بگويند، "من مي توانم.." يا "هيچي نيست، مي تونم با اون کنار بيام...". تکنيک هاي تمدد اعصاب نيز کمک کننده هستند، مثل تجسم فکري (تصور غوطه خوردن روي ابرها يا دراز کشيدن لب ساحل دريا) و تنفس عميق. راه برطرف کردن ترسها و اضطرابها، مقابله با آنهاست. با استفاده از پيشنهاداتي که در اين مقاله ارائه شد، مي توانيد به فرزندتان کمک کنيد تا بهتر با موقعيت هاي زندگي کنار بيايند . iranerooz.com پایگاه اینترنتی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]