واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: نگاهي به پديده فيلمهاي ژانر وحشت در سينما؛ غوطه خوردن در توهم وحشتآفريني
حقيقت آن است كه انبان سينماي ايران طي تمام اين سالها از فيلمهايي در ژانر وحشت تهي بوده و فيلم «نفرين» هم تنها تاييد ديگر و چندين بارهاي است بر همين حقيقت تلخ.
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ سينماي ژانر وحشت يكي از حلقه هاي مفقوده سينماي ماست. شايد به همين دليل هم هست كه اساساً مواجهه مخاطبان در سينماي ايران با ژانر وحشت و نمونه هايش چيزي متفاوت از ساير نقاط عالم است.
به اين شكل كه در هنگامه خطر و ترس در يك فيلم به ظاهر ترسناك، صحنه مضحك مي شود و همگان مي خندند و يا سيطره التهاب و تريلر و تعليق در طول فيلم ابداً لحاظ نمي شود و يا ادراك نمي گردد.
شايد اين دست فيلسازان گمان مي كنند كه با يكي از ژانرهاي معمولي و ساده سينمايي روبرويند كه با لطايف الحيلي بتوانند مخاطب را دستاويز ذهنيت هاي خام و نپخته و غير استاندارد خود كنند، اما حقيقت چيز ديگري است.
ژانر وحشت و تريلر و تعليق سازي در سينما حقاً و انصافاً يكي از سترگ ترين، شگرف ترين، مهيب ترين و سخت ترين ژانرهاي هنر هفتم است و بي دليل نيست كه كسي همچون هيچكاك هميشه استاد، كه برجسته ترين و كاربلدترين سينماگر صاحب سبك و مولف تمام طول تاريخ سينماست، اين، گونه و سبك سينمايي را دستاويز اكثريت قريب به اتفاق فيلم هايش قرار داده است.
ساخت فيلم استاندارد و موثر و درست در ژانر وحشت نيازمند دانش بصري و فن يابي سينمايي در ابزارها و مولفه هاي متنوع و متعدد آن و ايجاد يك هارموني و حس همپوشاني در ميان اين اجزاست.
اتفاقي كه رخ دادن آن بيش و پيش از هر چيز ديگري نيازمند شناخت سينما به معناي درست، اصيل و اصولي و استاندارد آن و در عين حال، كسب و ارتقا و پرورش يك ايده بجا و پديد آوردن يك فضاي ساختاري و فرم روايي متناسب است و اين همان روندي است كه در كارهاي هيچكاك بزرگ به دقت و درستي رخ داده و قابل ارزيابي و آموختن است.
اما وقتي هر از گاهي فيلمي در ژانر وحشت در سينماي ايران به روي اكران مي رود قضيه كاملاً فرق مي كند و چيز ديگري مي شود.
از فيلم «خوابگاه دختران» سال هاي دور بگيريد تا همين فيلم «نفرين» كه اساساً به لحاظ ويژگي هايي بصري و فرم و روايت و ساختار، قابل بحث نيست و تنها به اين درد مي خورد كه به مناسبت شباهت ظاهري و اسمي اش با ژانر مهم وحشت، بتوانيم به نوعي به آسيب شناسي اين ژانر در سينماي ايران بپردازيم و يادآور شويم كه سينما در هر ژانر و گونه اي بيش و پيش از هر چيز نيازمند زمينه ها و ابزارها و مولفه هايي است كه به نوعي مقدمه كار محسوب مي شوند و براي رسيدن به نتيجه درخور ابتدا بايد آنها را ايجاد كرد و گرد آورد؛ و الا با اين شعار سازي ها و نماد پردازي ها و تيزرها و بيلبوردها، كاري از پيش نمي رود، آن چنان كه بايد و شايد.
چطور مي توان از فيلمي مثل «نفرين» توقع تعليق و تريلر داشت كه حتي بازيگر نقش اصلي اش نمي تواند درست جلوي دوربين راه برود؟! همو كه اين شب ها و در تبليغات فيلم، مخاطبان محترم را ارشاد مي كند كه براي يك بار هم كه شده به ديدن ترس و وحشت بروند و با آن در قلب سينما روبرو شوند! البته بعد از يك سري توصيه و توضيح روان شناسانه و جامعه شناسانه بي ربط و بي معنا!
حقيقت آن است كه انبان سينماي ايران طي تمام اين سال ها از فيلم هايي در ژانر ارزشمند و سخت و سترگ وحشت و تريلرهاي خوب و ديدني و تاثيرگذار، تهي بوده و فيلم نازل «نفرين» هم تنها تاييد ديگر و چندين باره اي است بر همين حقيقت تلخ.
شنبه|ا|17|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]