واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پايين آمدن آمار حوادث با بهبود رفتارهاي رانندگي
ميگويد: تنها راه، نه ساخت خيابان است و نه رعايت مقررات رانندگي و نه فرهنگسازي؛ بلكه ممنوعيت بيرون آوردن خودرو از پاركينگ است؛ و اگر اين كار تبديل به فرهنگ شود، كاراترين روش در امر رانندگي خواهد بود.
ميگويم: ولي مهندس! مگر اين راهكار براي روزهاي آلودگي هوا نيست؟
ميگويد: همه امور مربوط به ماشين، به همديگر پيوستگي پنجضلعي دارد. آلودگي هوا، پاكي هوا، تصادفهاي رانندگي، رعايت مقررات و ناكارايي مغز، رابطه تنگاتنگي با هم دارند و از هم جدا نيستند. وقتي شما در هواي پاك، خودروي شخصي خود را بيرون ميآوريد، هوا را آلوده ميكنيد و هنگامي كه هوا آلوده شود، كوشش براي پيروي از مقررات رانندگي بيفايده است، زيرا مغر تا 60 درصد توانايي خود را از دست ميدهد و مانند شاسي يك ماشين خراب، در خيابان و جادهها گيج ميزند و موجب تصادف ميشود.
ميگويم: اما مهندس، همه تصادفهاي رانندگي كه مربوط به خودروي شخصي نيست.
ميگويد: براي آزمايش يك روز همه شهروندان، خودروي شخصي خود را از پاركينگ بيرون نياورند و با تاكسي و ون و اتوبوس آمدوشد كنند، آنوقت خواهيد ديد كه آمار تصادف، به يك پنجم خواهد رسيد.
***
درويشخان (از نامداران موسيقي ايران)، خودرو نداشت، ولي نخستين قرباني خودرو شخصي در ايران (1305 خورشيدي) است، زيرا خودرو، توانايي تشخيص ندارد و با هردو (پياده و سواره) و نيز موافق و مخالف، تصادف ميكند؛ از اينرو اگر امروز نيز درويشخان زنده بود، باز ممكن بود خودرو شخصي اختيار نميكرد و يك اتومبيل وي را زير ميگرفت. اين پيشدرآمد براي طرح اين پرسش بنيادي است كه «سهم شهرونداني كه به دلايل شخصي، اتومبيل دوست ندارند و ميخواهند با ناوگان شهري آمدو شد كنند، از ايمني و امنيت، چقدر است؟
صاحب يك خودرو، خود را بيمه ميكند، اتومبيل و نيز بدنه خودرويش را نيز در برابر تصادف و سرقت بيمه ميكند و آنگاه با خيال آسوده در خيابانهاي شهر و برونشهر ويراژ ميدهد و كاري هم به انديشه و باور و تفكر خيل انسانهاي پياده و پير و بيمار و كودك و پيرزن ندارد كه مخالف آمدوشد اتومبيلهاي شخصي هستند و از سوي خودروها احساس خطر ميكنند.
شايد بگوييد كه اين احساس خطر، يك توهم است، ولي باور كنيد اينگونه نيست و آمار جهانيِ 4هزار كشته در روز، لرزه به اندام هر انسان دلير و شجاعي مياندازد. آمار درونكشوري نيز بهتر از اين نيست و خواندن خبر 13 ميليون خودرويي كه در همين امسال، موجب مرگ ناگوار 20هزار نفر شدند، به كابوسي هولناك ميماند.
حوادث رانندگي در ايران
ايران با توجه به جمعيت 75 ميليوني خود، به لحاظ سرانه قرباني پيشامدهاي رانندگي، رتبه نخست در جهان را دارد، زيرا در سال و مابهازاي هر 10 هزار وسيله نقليه، 120 تصادف رانندگي رخ ميدهد.
به گفته عبداله ابراهيمي ـ مهندس ترافيك، در كشور ما بر پايه آمار، در نيمه نخست امسال، نزديك به 163 هزار مورد آسيبديده از پيشامدهاي رانندگي برجا مانده است.
به باور او، ميانگين كشتههاي حوادث رانندگي در هر سال در ايران، 20 تا 30 هزار نفر است كه با توجه به هزينههاي فراوان اجتماعي، كاري، اقتصادي، روحي و رواني و جسمي در اين مورد، نمودي فرافاجعه دارد.
او ميافزايد: در 10 سال گذشته، استانهاي سمنان و قزوين و كرمان، بيشترين كشته و آسيبهاي انساني ناشي از حوادث رانندگي را ويژه خود كردهاند.
نمايدور
در حالي ميانگين تصادفهاي جادهاي در كشور 75 ميليوني ما بيش از 27هزار نفر و به گفته كارشناسي ديگر نزديك به 30 هزارنفر در سال است كه كشوري چون فرانسه با همين ميزان جمعيت، يك دهم اين تلفات را ميدهد.
سازمان ملل با توجه به فاجعه رو به فزوني رخدادهاي جادهاي، دهه پيشرو را «دهه ايمني جادهها» نام نهاده است. بيگمان در اينميان، عوامل گوناگوني در ايجاد چتر ايمني كارساز است، مانند برنامههاي دولتها، استانداردسازي جادهها و ناوگانهاي جادهاي، رويكرد جهاني ايمني و بازآموزي پيگير فرهنگ ترافيك.
اما در كشورهاي پيشرفته، فاجعه آنچنان عظيم نيست كه در كشورهاي جهان سوم هست. برخلاف كشورهاي جهان سوم، در كشورهاي پيشرفته، عامل تصادف در رده ششم مرگ و مير ديده ميشود. يا به سبب فرهنگ نهاده ترافيك در ژاپن، مردم كشور نامبرده، يكبيستم ايران، دچار تصادفهاي رانندگي ميشوند. بيشتر عامل تصادف در آزادراههاي بسيار بزرگ آلمان، رگبار و باران زياد است. در ديگر كشورهاي اروپايي نيز، يخبندان و مه موجب تصادف ميشود و بيشترين عامل تصادف در هند، رفتن گاوهاي بيافسار به ميانه خيابانهاست.
به ميزاني كه آمار تصادفهاي رانندگي در كشورهاي پيشرفته، پيوسته رو به كاهش است، در كشورهاي جهان سوم، روز به روز بالا ميرود؛ و اين در حاليست كه آنان تنها 48 درصد از كل وسيلههاي نقليه جهان را در اختيار دارند.
پيشروندگان منفي
چرا مرگ انسان بر اثر حوادث رانندگي، اينهمه بياهميت شده است؟ اتوبوسها واژگون ميشوند. يك راننده خودرو نه با خود مهربان است و نه با ديگري و در حركت به سوي رشت، به سبب سرعت زياد، خود را به داخل رودخانه مياندازد و چهار سرنشين ديگر را به همراه خود در آب غرق ميكند! يا در نوروز امسال دو راننده اتوبوس، موجب مرگ 16 مسافر در جاده جيرفت، ميشوند و بدينسان آمار 30 هزار كشته در جادههاي ايران ساخته ميشود.
تقي زادمهر ـ كارشناس مسائل شهري، در اين مورد ميگويد: تنها در نوروز امسال، هزار و 204 نفر بر اثر رخدادهاي رانندگي جان باختند. در نمودار آمار جديد آسيبهاي رانندگي، استان خراسان رضوي با هزار و 275 كشته، و در رده دوم تهران با هزار و 182 و در رده سوم فارس با هزار و 170 كشته ديده ميشود. در اين ميان، ايلام با 113، و كهگيلويه و بويراحمد با 114 و خراسان جنوبي با 145 نفر، كمترين كشتهها را داشتهاند.
او در ادامه گفت وشنود با روزنامه اطلاعات ميافزايد: در 8 ماه امسال، 14هزار و 977 نفر در پيشامدهاي رانندگي جـــان خود را از دست دادهاند؛ كه بيشترين آنها مربوط به جادههاي برون شهري و پس از آن درون شهري است.
وي ادامه ميدهد: در آبان امسال نيز آسيبهاي رانندگي هزار و 740 نفر بوده است كه با اندكي كاهش، باز هم جاي تاسف دارد. از هزار و 740 كشته حوادث رانندگي آبانماه، هزار و 367 نفر مرد و 373 نفر زن بودهاند و هزار و 78 نفر از دسترفتگان در جادههاي برون شهري، و 495 نفر در درون شهر، و 146 نفر در روستا و مرگ 21 نفر نيز نامعلوم ثبت شده است.
به گفته زادمهر در 10 سال گذشته، بيش از 235 هزار نفر در پيشامدهاي رانندگي در كشور، جان خود را از دست دادهاند، در حالي كه در اين بازه زماني، آمار از دسترفتگان در رخدادهاي هوايي، 986 نفر بوده است؛ ولي اينكه چرا مرگ صدها هزار انسان در جاده، آن اهميت را ندارد كه جان صدها نفر در پيشامدهاي هوايي، بر كسي روشن نيست.
چالشها
در يك برخورد خوشبينانه، بايد گفت كه نگاه تنها به عامل انساني در پيشامدهاي رانندگي، سادهانگارانه است و تنها بياحتياطي و بياعتنايي به مقررات رانندگي را زمينهساز رخدادهاي رانندگي دانستن، به دور از حقيقت مينمايد.
به گفته عبداله ابراهيمي، در جادهها جاي سوزنانداختن نيست. آسفالتها پرچاله و نااستاندارد است. در بزرگراه تهران/كرج، با بيش از دنده دو نميتوان حركت كرد. وجود افزون بر دوهزار نقطه حادثهخيز در جادهها، زنگ خطري خاموش است؛ كه به اينها، جنون سرعت و شتابناكي و استرس كمبود وقت رانندگان را نيز بايد افزود.
به باور اين كارشناس، حقيقت آن است كه گناه بالابودن آسيبهاي رانندگي را نبايد تنها به پاي رانندگان نوشت. ما پس از هشت دهه از ورود نخستين خودرو به كشور، براي بيرون كشيدن خودروهاي فرسوده و نيز نااستاندارد از خيابانها و يا گسترش ناوگانهاي شهري و ترويج و آموزش فرهنگ درست رانندگي و رفتار بهنجار ترافيكي، چه به مردم دادهايم، يا به سخن ديگر چه آموختهايم؟ و يا جادههاي ايمن براي 90 درصد مردمي كه با ناوگان جادهاي در حال آمدوشد و حمل بارند، ساختهايم؟ و يا ايجاد امكانات مناسب رفاهي و استراحتگاههاي بينراهي، گسترش خدمات اورژانس چطور؟
كمكهاي نخستين
پديده مرگ برآمده از راندن و رانندگي، پس از بيماريهاي قلبي و عروقي، دومين عامل مرگ و مير در ايران به شمار ميرود.
تقي زادمهر در اين باره ميگويد: پيامد رخدادهاي رانندگي و موتوسيكلت ـ كه انگار به استقالبش ميرويم ـ چيزي مگر آسيبهاي رواني/جسمي، فلج شدن و 10هزار زنداني در سال نيست. آن 70درصد ديگر نيز كه جان از كف ميدهند، كساني هستند كه خانوادههاشان به سرپرستي آنان نياز داشتهاند.
وي با اين مقدمه به گزاره كمك به آسيبديدگان حوادث رانندگي ميپردازد و ميافزايد: اما در اين مورد بد نيست بگويم كه هر شهروندي ممكن است در خيابان به يك آسيبديده رانندگي برخورد كند. از اينرو همه نيازمند آموزش در اين مورد هستند تا بتوانند تا رسيدن پزشك، با كمكرساني و يا رساندن كمكهاي ابتدايي به فرد آسيبديده، وي را از مرگ برهانند. آموختن كمكهاي اورژانسي نيز، پروسهاي آسان دارد و به ما كمك ميكند تا با ياري رساندن، احساس ناتواني را از خود برانيم و وجداني دژم نداشته باشيم.
وي ادامه ميدهد: اين كه شهروندان چه كارهايي ميتوانند، انجام دهند، به نسبت رخدادها متفاوت است و همه موارد در آموزشهاي مبتني بر تصوير و فيلم به مشتاقان آموخته ميشود.
زادمهر سپس به تروما اشاره ميكند: «آموختن كمكرسانيهاي اوليه در ايران بسيار مهم است، زيرا كشور از نظر ميزان رخدادهاي تروما دومين در دنياست.
وي در باره اين واژه توضيح ميدهد: تروما(يا انرژي وارده به بدن منجر به آسيب) در شمار واژههاي به شدت نژاده و خودبنيادي است كه برابرنهاده نميپذيرد و بايد خالص خودش را بهكار بست.
او معتقد است: نماد تروما
ـ برآمده از انرژي خارجي واردآمده به بدن ـ زخم و ســـوختگي نمــايان و يا آسيبهاي پنهان مانند شكستگي و پارگي روده و يا مسموميت است كه ممكـــن است در برخوردهـــا، رويدادهاي ناگــوار، پـــرتشدن، سقوط، جنگ، ترور و يا چاقوخوردگــي پيش آيد.
به باور وي، زبانهاي ديگر زنده جهان نيز از برابر نهاده و معادلسازي براي واژه «تروما» ناتوانند و بهناچار مردم از خود واژه «تروما» استفاده ميكنند. در زبان فارسي نيز واژه «اتفاق»، ترجمان درست و كاملي براي تروما نيست، چون اين واژه (اتفاق) هميشه با پسوندهاي خوب و يا بد همراه است، در حالي كه «تروما» تنها شامل اتفاقهاي بد است و همواره آسيبهاي ناگوار را در بر ميگيرد.
زادمهر ميافزايد: اگر اتفاقي رخ دهد و يا آسمانخراشي فرو ريزد، به خودي خود ترومايي رخ نداده است، ولي اگر فرد انساني در آنجا دچار آسيب شود، گفته ميشود كه آن فرد يا افراد، دچار تروما شدهاند.
بهبود رفتارهاي ترافيكي
خسرو ايزدي ـ كارشناس مسايل شهري تنها راه جلوگيري از بحران مرگ و مير برآمده از رخدادهاي ناگوار رانندگي را بهبود رفتارهاي ترافيكي رانندگان ميداند و رعايت مقررات راهنمايي و رانندگي و دوري از سرعت و شتاب از سوي كساني كه به هر دليل پشت فرمان نشستهاند.
دوم اين كه اين كارشناس معتقد است، عقدهها را دستكم به هنگام رانندگي بايد كنار گذاشت و نسبت به كهنه و يا نو و يا مدلبالا بودن خودرو خود و يا ديگران، بايد بياعتنا بود.
او ميگويد: يك پلاك قرمز دولتي نيز نبايد مانند اين پديده در ورزش، براي يك راننده احساس مصونيت از ترس از آسيب به خودرو به ارمغان بياورد. خودشيفتگي برآمده از مهارت راندن و دشمني نسبت به رانندگان ديگر نيز بايد از فرهنگ نادرست رانندگي ما رخت بربندد.
به نظرم بايد كارشناسان فني و مهندسي نيز در پي گسترش آسيبهاي جادهاي در ايران، همايشهاي آموزشي برپا كنند و به بررسي سببها و پيامدهاي ناگوار جادهاي بپردازند و به ارايه راهكارهايي براي ايمني بيشتر و كاهش آسيبهاي منجر به مرگ و يا معلوليت ـ كه آسيبهاي فردي و اجتماعي ديگري را نيز در پي دارد ـ
برآيند.
او ميافزايد: همه گزارههاي فرهنگ ترافيك در همه كشورهاي پيشرفته در يك بازه زماني درازمدت نهادينه شده است و گوشزد كننده اين نكته است كه هر آموزشي در اين مورد به زمان نياز دارد و نبايد چشمداشت بازده زودهنگام را داشت.
او معتقد است: پايبندي به روشن نگه داشتن چراغهاي راهنما و بزرگ خودرو، دست كم يك ساعت پيش از تيرهشدن هوا در شب و در روزهاي ابري و باراني و مهآلود، مهم است.
رعايت فاصله با خودروهاي ديگر نيز در بيرون شهر 10 متر و در درون شهر بايد 4 تا 5 متر باشد. رعايت حقوق عابران پياده و دادن حق تقدم به آنان نيز بايد آدابرانندگي ما باشد و رعايت قوانين راهنمايي و رانندگي از جمله نخوردن غذا و گپزدن با تلفن همراه در پشت فرمان، بايد آويزه گوشمان باشد. برخورد سنگين با راننـــدگان متخلف و گرفتن گواهينامه آنان هم در كاهش حوادث رانندگي بيتاثير نيست.
ع.درويشي
شنبه|ا|17|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4102]