محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
دکتر عرفان فدایی وکیل پایه یک دادگستری
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802701459
او یك فرشته نیست
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: او یك فرشته نیست
«من نمی‌تونم هیچ كدوم از جراحی‌ها مو بندازم پنجشنبه. چون اون موقع ایران نیستم.» دكتر نائینی این جمله را می‌گوید و چند بار دستش را تكان می‌دهد و می‌رود. وقتی از جلوی دوربین عبور می‌كند، صدای كارگردان مجموعه «اغما» شنیده میشود كه می‌گوید: «برداشت خوبی بود». با این جمله سیروس مقدم است كه گروه تصویربرداری برای گرفتن صحنه‌های بعدی آماده می‌شوند. اینجا پشت صحنه مجموعه ای است كه در بیست و چند روزی كه از شروع پخش آن گذشته، به‌شدت طرفدار پیدا كرده است.بعد از «او یك فرشته بود»، این مجموعه بازگشتی به مضمون‌های ماورایی به‌حساب می‌آید. گروه سازنده اغما جای دنجی را برای كار انتخاب كرده‌اند. آنها آسایشگاه معلولان در شمال تهران را به مجتمع پزشكی تبدیل كرده‌اند اما هنوز هم آسایش چنین مكانی وجود دارد؛ نه خبری از سر و صدا هست و نه كسی مزاحم دیگری میشود.آرامش اینجا را تنها گروه سازنده اغما برهم زده است. ناصر ممدوح - بازیگر نقش دكتر نائینی- دور از بقیه ایستاده و فیلمنامه می‌خواند. او بیشتر شهرتش را مدیون گویندگی در تلویزیون و رادیوست؛ به‌خصوص اینكه خیلی‌ها او را با عنوان راوی كارتون ماركوپولو به یاد می‌آورند. او می‌گوید: «اگر پیشنهاد جالبی بشود، بدم نمی‌آید هر از گاهی هم جلوی دوربین بازی كنم». برای انتخاب اغما 2 دلیل دارد؛ اول قصه غریب و جذاب‌اش و دوم هم جمع بازیگران‌اش. با این همه، او از كمبود وقت گلایه دارد: «در كارهای مناسبتی معمولا سناریوها روزنوشت هستند، در نتیجه فشار زیادی به گروه وارد میشود. باید مدام منتظر باشیم تا به ما زنگ بزنند و بگویند فیلمنامه آمده». به نظر می‌رسد، مشكل آماده نبودن فیلمنامه گریبان این مجموعه را گرفته است. انگار كسی یادش نمانده كه امسال هم ماه رمضان داریم! گروه هنوز پلان بعدی را شروع نكرده‌اند. امین تارخ بعد از مدت‌ها دوباره به تلویزیون برگشته است. او این بار نقش متفاوتی را بازی كرده؛ دكتری كه یكباره از دنیایی واقعی به فضایی ماورایی پرتاب میشود. او می‌گوید: «همیشه سعی داشتم كه از كلیشه پرهیز كنم. تكرار، یك جورهایی بازیگر را از بین می‌برد. برای همین، سراغ این كار آمدم كه از فیلم‌ها و سریال‌های معمول تفاوت داشت. 2 سال صبر كردم تا موردی مناسب به من پیشنهاد شود». از او می‌پرسم سینما و تلویزیون برایتان تفاوتی ندارد و او می‌گوید: واقعا نه. اغما طرح خوبی داشت، به علاوه اینكه كارگردان‌اش سیروس مقدم بود؛ كارگردانی كه قبولش دارم. دكتر پژوهان سریال اغما حالا باید سر صحنه برود. او را صدا می‌كنند تا در داخل مجتمع- جایی كه حالا بیمارستانی است- روبه‌روی دوربین برود.«به دكتر نائینی بگید كه این عمل ارجحیت دارد. حال بیمار مناسب نیست. یكی از عمل‌های چهارشنبه رو بندازه پنجشنبه». دكتر پژوهان جمله‌اش را می‌گوید و سیروس مقدم كات می‌دهد. این دیالوگی است كه دكتر نائینی جوابش را در محوطه داده و زودتر تصویربرداری شده. سیروس مقدم پشت تلویزیونی مخفی شده تا هم صحنه را ببیند و هم خودش دیده نشود. برداشت دوم راضی كننده است و او بلند میشود تا صحنه بعد را ببیند. مقدم یكی از معدود كارگردان‌های تلویزیون است كه تقریبا تمام سریال‌هایش، جزء پرمخاطب‌ها بوده است؛ پلیس جوان، دریایی‌ها و مهم‌تر از همه نرگس. او می‌گوید: «از قسمت دوم بود كه گمانه‌زنی‌ها، شرط‌بندی‌ها و اگرها و شایدها بین مخاطب شكل گرفته و این نشان می‌دهد كه این سریال مخاطب را درگیر كرده. همین اواخر سوار تاكسی بودم و راننده‌اش مدام می‌پرسید آخر قصه چه میشود».
به سیروس مقدم می‌گویم: خیلی‌ها می‌گویند شما عادت دارید مجموعه‌های عامه‌پسند بسازید؛ سریال‌هایی مثل نرگس كه كلی هم منتقد داشت. واقعا این طور است؟ «شك نكنید. این یك تعریف مثبت است. هركسی كه كار هنری می‌كند، هدف اولش این است كه اثرش دیده شود. در همه این سالها این شانس نصیب من شده كه سریال‌هایم اولین یا دومین مجموعه زمان خودش باشد. من این حرف‌ها را منفی نمی‌دانم». او می‌گوید ساخت سریالی كه درباره خانواده‌ها باشد و آنها را درگیر كند، كار ساده‌ای نیست؛ «هر سریالی كه ساخته میشود حكم میهمان ناخوانده در خانه‌های مردم را دارد. این میهمان ناخوانده باید سعی كند كه ضوابط حاكم بر آن خانه را رعایت كند؛ یعنی ادب را رعایت كند و به سلیقه و شعور خانواده‌ها احترام بگذارد. در این حالت است كه اثرش مورد قبول قرار می‌گیرد. تمام تلاشم در این سالها این بوده كه این قواعد را رعایت كنم؛ اینكه بیننده حداقل 40 دقیقه به مشكلات خودش فكر نكند و ذهنش درگیر مضمون‌های دیگری بشود كه در حالت عادی مغفول می‌ماند. اغما هم با این ایده ساخته شده».پس اغما هم مثل نرگس محبوب و جنجالی میشود؟نرگس اتفاق خیلی مهمی بود؛ ملودرامی‌خانوادگی بود كه در زمان خوبی هم نمایش داده شد اما اغما لایه‌های ماورایی و ارزشی دارد و قرار است كه به اینها بیشتر از مضمون‌های دیگر پرداخته شود. بخش عمده‌‌ای از سریال اغما در بیمارستان می‌گذرد و البته باغی كه الیاس در آن زندگی می‌كند؛ جوانی كه همه در مقبول بودنش شك دارند. اما همین چند قسمتی كه از پخش مجموعه گذشته، كلی جنجال به راه انداخته است. با این همه، عوامل دور از هیاهو در میان درخت‌های سر به فلك كشیده كارشان را انجام می‌دهند. دكتر طاها پژوهان، دكتر نائینی، الیاس و... همه به كارشان مشغول‌اند.منبع : همشهری مطالب مرتبط :نفس به نفس با تماشاگر «اغماء» جلو می‌رویم نیروی اهریمنی شیطان شیطان مجسم را با تحقیق تصویر كردیم گزارشی از پشت صحنه سریال اغماء «لازم نبود شیطان در«اغما» به صورت انسان دیده شود»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 708]
-
گوناگون
پربازدیدترینها