واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: چند می گیری تبلیغ کنی؟رتبههای اول امسال برای هر دو مؤسسه مطرح كنكور در تلویزیون تبلیغ میكنند.اوایل مهرماه، همزمان میشود با شروع تبلیغات مؤسسات آمادگی كنكور و درست در این روزهاست كه هی پشت سر هم رتبههای برتر كنكور سال قبل را میبینیم كه برای مؤسسهای تبلیغ میكنند؛ از شركت در كنكورهای آزمایشی آن مؤسسه بگیر تا استفاده از كتابها و جزواتشان.تا حالا با خودتان فكر كردهاید كه این مؤسسات چطور رتبههای برتر را راضی میكنند كه بیایند جلوی دوربین؟ اصلا آیا قراردادی بینشان وجود دارد و آنها با رضایت این كار را میكنند یا خیر؟ به هر حال این روزها كه بازارگرمی كلاسهای كنكور به اوج رسیده، كافی است 5 دقیقه تلویزیونتان را روشن كنید تا متوجه این موضوع بشوید.
تلویزیون روشن است و داریم سریالهای ماه رمضان را نگاه میكنیم كه یكهو تبلیغ شروع میشود؛ «شهرام رحیمی هستم، من با خواندن كتابهای... و.... توانستم فلان درس را در كنكور 100 درصد بزنم». پشت بندش نوبت تبلیغ یك مؤسسه مشهور دیگر است؛ «من شهرام رحیمی هستم، رتبه یك تجربی. من یك سال از آزمونهای كانون فرهنگی آموزش استفاده كردم». شهرام رحیمی اهل سنندج است و الان دانشجوی ترم یك پزشكی دانشگاه تهران. او در كنكور86 رتبه یك كنكور تجربی را به دست آورده؛ «اولین باری كه خودم را توی تلویزیون دیدم خیلی تعجب كردم چون تبلیغ قلمچی و گاج پشت سر هم پخش شد و من در هر دو تایش بودم!». رحیمی از اتفاقات بعد از كنكور میگوید؛ وقتی كه این 2 مؤسسه سراغش آمدند؛ «قلمچی روزهای 30 و 31شهریور و اول مهر جشنی برگزار كرد كه همه یكرقمیهای كشور در آن حضور داشتند.آنجا، هم با ما مصاحبه كردند، هم كلی عكس گرفتند و من فكر نمیكردم این مصاحبهها قرار است بعدا از تلویزیون پخش شود؛ یعنی آن موقع من چیزی نپرسیدم آنها هم چیزی نگفتند». این مسئله برای بچههایی كه رتبه اول بقیه رشتهها را كسب كرده بودند هم اتفاق افتاده؛ «یك سری عكس و فیلم از ما گرفتند، كسی هم نپرسید كه رضایت دارید یا نه. ولی خب، چون سالهای قبل هم این كار را كرده بودند میشد حدس زد كه این تصاویر را برای چی میخواهند». نوید نادری - رتبه یك ریاضی امسال- آنطوری كه لهجه و پیش شماره تلفناش نشان میدهد، از بچههای مازندران است. نوید میگوید این اتفاق خیلی برایش مهم نیست چون بالاخره او 3 سال از آزمونهای قلمچی استفاده كرده. نظر شهرام اما كمی متفاوت است؛ «بعد از اینكه تبلیغ پخش شد یك مقدار پیگیری كردم كه ببینم چرا این كار را كردهاند ولی بعد یكی از دوستانم یادآوری كرد كه یكی از موارد فرم ثبتنام قلمچی این بوده كه مؤسسه میتواند از فیلم و عكس ما هر جا كه میخواهد استفاده كند. برای همین هم دیگر دنبالش را نگرفتم». چه مهم است پول یا بیپول؟و اما داستان گاج. این مؤسسه كمی متفاوتتر و شاید بشود گفت حرفهایتر وارد عمل شده. «رتبه یكها را دعوت كردند و بعد از اینكه كمی بحث كردیم، گفتند اگر دوست دارید در تبلیغات ما شركت كنید. حتی قول دادند فیلم را بعد از ضبط نشانمان بدهند كه اگر نخواستیم پخش نشود. بعد هم ما یك رضایتنامه پر كردیم و رفتیم جلوی دوربین.»اینها را نوید نادری میگوید؛ رتبه یكی كه به سختی میشود از او درباره جزئیات جریان حرف كشید. شهرام رحیمی اما اینجا هم به كمك میآید؛ «من و نفر اول ریاضی رفتیم توی دفترشان و نشستیم، قراردادی تهیه شد با این مضمون كه فقط كتابهایی را كه خواندهایم تبلیغ كنیم. مثلا من زیستشناسی این مؤسسه را نخوانده بودم، توی تبلیغ هم نگفتم. راستی، قراردادی كه امضا كردیم، هم برای تبلیغ در تلویزیون بود و هم در روزنامه».بچهها كمی با اكراه درباره قول و قرارهایشان با این مؤسسات حرف میزنند اما اینطوری كه میشود از حرفهایشان فهمید، چندان از اتفاقی كه افتاده ناراضی نیستند. رحیمی میگوید آنها از قلمچی بابت پخش آن تبلیغ پولی نگرفتهاند. این را نادری هم تایید میكند. او البته یادآوری میكند كه این مؤسسه 3 روز برایشان در هتلهای معروف تهران جشن گرفته و بعد هم 2 تا سكه بهشان جایزه داده است. هر دو نفر در عین حال میگویند كه مؤسسه گاج بابت ضبط و پخش تبلیغ تلویزیونی، 4میلیون تومان به شان پول داده است و البته یك سكه تمام! چنین كردند گذشتگانسالهای گذشته هم از این اتفاقها میافتاد. اگر باز هم بخواهیم روی 2 مؤسسه مطرح این روزها زوم كنیم، میبینیم كه قلمچی تقریبا هر سال همین برنامه را برای رتبههای برتر اجرا میكند. گاج اما در طول این چند سال كمی متفاوت عمل كرده. آنها پارسال قول داده بودند كه به رتبه یكهای هر رشته یك 206 جایزه بدهند كه دادند؛ هر چند كه امسال دیگر خبری از 206 نبود. از میان كنكوریهای 85 میشود ساحل رمضانی - رتبه یك انسانی - را پیدا كرد. او درباره عكسالعمل مؤسسات بعد از اعلام نتایج میگوید: «بعد از كنكور چون من در 2 آزمون قلمچی شركت كرده بودم، اسمام را در روزنامه و تلویزیون اعلام كردند. آنها تقریبا از من اجازه گرفته بودند. البته ما از نظر قانونی حق داشتیم اعتراض كنیم ولی نكردیم چون عرف جامعه این است». او توضیح میدهد كه نه برای این تبلیغ و نه برای تبلیغ گاج هیچ پولی نگرفته؛ «اینكه میگویند این مؤسسات پیشنهاد چند میلیون تومانی میدهند به نظر من بیخود است. شاید هم من راه استفادهاش را بلد نبودهام».آناهیتا قزوینی هم رتبه یك كنكور هنر 85 است. او جزو كسانی است كه كاملا از حضور در این تبلیغات رضایت دارند؛ «یك مؤسسهای بود كه من از كلاسهایش استفاده میكردم. آنها از من اجازه گرفتند و تبلیغ را چاپ كردند. من هم هیچ پولی ازشان نخواستم چون در طول سال از هیچ مشاورهای برایم دریغ نكرده بودند».و باز هم درباره گاج؛ «آنها گفتند اگر كتابهای ما را خواندهاید و تمایل دارید، بیایید تبلیغ كتابها را بكنید و از رابطهای كه با كتابهای ما داشتهاید بگویید. آنها یك جمله پیشنهادی میگفتند ولی هر كس میتوانست جمله خودش را بگوید. رودربایستی كه نداشتیم، كسانی كه مخالف بودند كلا جملهای نگفتند». عذاب وجدان؟ چرا؟برگردیم به سال 86. «در طول این مدت هر كس بهمان میرسد میگوید چطور حاضر شدید این كار را بكنید؟» نوید و شهرام هر دو میگویند كه فقط تبلیغ كتابهایی را كردهاند كه خواندهاند؛ برای همین هم اصلا مشكلی با این قضیه ندارند. نوید البته با خنده اضافه میكند كه سؤال همه این است كه چقدر پول گرفتهای؟ به هر حال پخش همزمان دو تا آگهی برای 2 مؤسسه رقیب، این سؤال را در ذهن خیلیها به وجود میآورد.راستی، خود مؤسسهها با دیدن این اتفاق شاكی نشدهاند؟ شهرام كه میگوید اطلاعی از این جریان ندارد و حتی اگر شاكی هم شده باشند، او احساس بدی نخواهد داشت چون فكر میكند كار اشتباهی نكرده و حقش بوده. نوید اما جواب بامزهتری دارد؛ «بعد از پخش آگهیها، نماینده قـلـمچی در شهرمان زنگ زد و پرسوجو كرد كه چقدر بهات پول دادند آنها؟» منبع: همشهری جوان با تلخیص
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2376]