تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835302132
سردار جعفري: فتنه 88 فاز دوم عمليات عليه نظام اسلامي بود
واضح آرشیو وب فارسی:جهان نیوز: سردار جعفري: فتنه 88 فاز دوم عمليات عليه نظام اسلامي بود
زمينههاي شكلگيري و دلايل شكست فتنه 88، تحليل اقدامات جريان روشنفكري سكولار در ايران، قتل هاي زنجيره اي، دستاوردهاي حماسه نهم دي و راهكارهاي برخورد با توطئه هاي دشمنان در انتخابات مجلس از جمله محورهاي گفتگوي مهر با فرمانده كل سپاه بود.
به گزارش جهان به نقل از مهر، "سپاه پاسداران انقلاب اسلامي كه در نخستين روزهاي پيروزي اين انقلاب تشكيل شد، براي ادامه نقش خود در نگهباني از انقلاب و دستاوردهاي آن پابرجا ميماند." عبارت فوق فراز ابتدايي اصل 150 قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران است كه وظيفه اصلي اين نهاد انقلابي را به خوبي عنوان مي كند.
به مناسبت سالگرد حماسه تاريخي نهم دي ماه 88 به سراغ فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامي رفتيم تا از منظر فرمانده نهاد اصل صد و پنجاهم قانون اساسي ريشه ها و علل فتنه 88 و وقوع حماسه نهم دي ماه را بررسي كنيم. گفتگو با سردار جعفري چه به عنوان فرمانده سپاه و چه به عنوان مردي جهادي كه از ابتداي انقلاب تا كنون در عرصه هاي مختلف نظامي، سياسي و فرهنگي پاسدار انقلاب اسلامي و دستاوردهاي آن بوده است جذاب و البته دلنشين است.
*خبرگزاري مهر- گروه سياسي: قبل از هر چيز لازم مي دانم از وقتي كه در اختيار ما قرار داديد سپاسگزاري كنم و سالروز حماسه عظيم نهم دي را به شما تبريك بگويم. قريب به دو سال و هفت ماه از وقوع فتنه پس از انتخابات 88 مي گذرد. در اين مدت تحولات بسيار قابل توجهي در داخل كشور و در سطوح منطقه اي و جهاني اتفاق افتاده است. به عنوان نخستين سئوال، حضرتعالي در مقام فرمانده سپاه پاسداران با در نظر گرفتن اين تحولات جديد، ريشه و زمينه شكل گيري فتنه 88 را چگونه تحليل مي كنيد؟
-سردار جعفري: من هم به نوبه خود فرارسيدن سالروز اين حماسه شكوهمند و اين آيت الهي را به پيشگاه مقام معظم رهبري و ملت سرافراز و حماسه ساز ايران اسلامي تبريك و تهنيت عرض مي كنم.
ببينيد، حادثه فتنه عميق سال 88 به عنوان يكي از مهم ترين و سرنوشت سازترين نقاط عطف تاريخ انقلاب اسلامي به هيچ وجه يك حادثه خلق الساعه، دفعي و بدون پيش زمينه نبود. بلكه بايد آن را به مثابه يك حلقه در زنجيره اقدامات حساب شده و سازمان يافته اي كه از بدو پيروزي انقلاب با هدف سرنگوني نظام جمهوري اسلامي توسط دشمنان به اجرا در آمده است و در ارتباط با ساير تحولات سياسي كشور تحليل و ارزيابي كرد.
انقلاب اسلامي ايران در زمانه اي متولد شد كه محيط بين الملل تحت سيطره فراگير دو قطب بزرگ الحادي و مبتني بر جهان بيني اومانيستي يعني مكتب ليبراليسم غربي و مكتب كمونيسم شرقي به طلايه داري ايالات متحده آمريكا و اتحاد جماهير شوروي قرار داشت. در حقيقت اين دو ابرقدرت پس از جنگ جهاني دوم جهان را ميان خود تقسيم كرده بودند و علي الظاهر هيچ جريان سوم و مستقلي امكان عرض اندام نداشت. در اين شرايط مسئله سكولاريزم و كنار رفت دين و ارزش ها و باورهاي ديني و الهي از صحنه اجتماعات بشري يك رَويه جاافتاده و نهادينه شده به شمار مي آمد.
اما ناگهان در اين فضاي متصلب، انقلاب اسلامي ايران بر مبناي يك ايدئولوژي ديني و با رهبري يك زعيم روحاني و معنوي آن هم در كشوري كه بزرگ ترين متحد ايالات متحده در منطقه استراتژيك خاورميانه محسوب مي شد به پيروزي رسيد. نهضت امام خميني (ره) به تعبير رهبر معظم انقلاب يك "انفجار نور" بود كه پايه هاي نظام جهاني را به شدت لرزاند و تصلب فضا را شكست و همه نگاه ها را متوجه خود كرد. در حقيقت امام خميني (ره) با نهضت خود تمامي اصول و خط كشي هاي ابرقدرت ها را زير پا گذاشته بود و با پشت كردن به هر دو اردوگاه قدرت جهاني، راه سومي را براي حركت خود برگزيده بود. طبعاً اين شرايط نمي توانست براي ابرقدرت ها قابل تحمل باشد و لذا از همان ابتدا سياست راهبردي مهار و سپس نابودي انقلاب اسلامي در دستوركار ابرقدرت ها قرار گرفت.
*چرا شكل گيري اين حركت مردمي به رهبري حضرت امام (ره) تا اين حد براي بلوك هاي قدرت و ثروت جهاني هراس انگيز بود؟
- به دليل اينكه انقلاب اسلامي فراتر از يك حركت سياسي، دربردارنده يك ايدئولوژي و جهان بيني بديع، يك مدل حكومت داري ناشناخته و يك سبك زندگي نوين بود كه به خاطر عدم وامداري و سرسپردگي اش به ايدئولوژي هاي مسلط و طرح آرمان هاي جذابِ آزادي بخش مي توانست براي ملت هاي جهان خصوصاً ملل مسلمان و ستمديدگان بسيار مطلوب و قابل توجه باشد. همچنين نهضت امام (ره) به هيچ وجه خود را محصور در مرزهاي جغرافيايي ايران نمي دانست بلكه داعيه جهاني داشت و عملاً به رويارويي با اردوگاه شرق و غرب برخاسته بود.
از سوي ديگر مسئله صدور انقلاب و پتانسيل اشاعه آن به ساير كشورها به خاطرجذابيت هايي كه از حيث پاي بندي به اسلام و تكيه به مردم داشت نيز مطرح بود. چرا كه با پيروزي انقلاب اسلامي در ايران، جريان مقاومت در جهان اسلام جان تازه اي گرفت و از ورطه نااميدي و انفعال خارج شد. لذا الگوگيري ملت هاي آزادي خواه از نسخه اسلام سياسي ايران، هم براي موجوديت رژيم هاي ديكتاتورِ مرتجع و سرسپرده شرق و غرب در خاورميانه و هم براي جايگاه هژموني ابرقدرت ها تهديدي جدي به شمار مي آمد كه لاجرم بايد از سر راه برداشته مي شد.
به همين خاطر از همان روزهاي نخستينِ پيدايي انقلاب، دشمنان انواع روش ها را براي به زانو درآوردن آن به كار بستند كه مي توان به مداخله نظامي نافرجام آمريكا در ماجراي طبس، طراحي كودتاي نظامي، تجهيز و حمايت گروهك هاي تروريستي براي حذف فيزيكي رهبران فكري و مسئولين اجرايي كشور، سازماندهي و حمايت از حركت هاي تجزيه طلبانه، تحريم هاي اقتصادي و مهم تر از همه پشتيباني تمام عيار از دولت عراق در جريان هشت سال جنگ تحميلي اشاره كرد.
اما به لطف خداوند متعال و در سايه رهبري مدبرانه حضرت امام (ره) و استقامت و جانفشاني ملت قهرمان ايران هيچ يك از اين حربه ها براي سرنگوني نظام اسلامي كارگر نيفتاد و انقلاب با قدرت و بدون تزلزل مسير روشن خود را ادامه داد. مي توان گفت نامه عميق امام خميني (ره) در سال 1367 به ميخائيل گورباچف در اواخر عمر اردوگاه كمونيسم شوروي، سندي رسمي دال بر ظهور و تثبيت يك مكتب عظيم فكري و سياسي جديد در محيط بين الملل بود.
* فرو پاشي اتحاد جماهير شوروي چه تأثيري بر اوضاع جهاني در ارتباط با موقعيت انقلاب اسلامي داشت؟
- با فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و كنار رفتن يك قطب نظام دو قطبي، ايالات متحده آمريكا خود را ابرقدرت بي رقيب نظام بين الملل مي پنداشت و بستر را براي استقرار نظم نوين جهاني با يك ساختار تك قطبي و سايه گستر نمودن هژموني ليبرال سرمايه داري آمريكايي در سراسر دنيا مهيا مي ديد.
برآيند نظرات اتاق هاي فكر ايالات متحده اين بود كه با كنار رفتن كمونيسم از صحنه رقابت، تنها موجوديتي كه ياراي ايستادگي در برابر سلطه آمريكا را دارد و تهديدي جدي براي اهداف دولتمردان كاخ سفيد محسوب مي شود، جمهوري اسلامي ايران و تفكر انقلابي امام خميني (ره) است. لذا پس از فروپاشي شوروي، ايالات متحده براي انهدام سنگر مقاومت انقلاب اسلامي بسيار مصمم تر و باانگيزه تر شده بود. اما روش هاي سخت افزاري در مورد ايران كارايي لازم را نداشت و از طرف ديگر اميد جهان غرب براي اضمحلال جمهوري اسلامي پس از فوت حضرت امام (ره) نيز با انتخاب هوشمندانه حضرت آيت الله خامنه اي از سوي مجلس خبرگان و تداوم بي كم و كاست راه امام (ره) توسط ايشان، به يأس مبدل شده بود.
براين اساس ايالات متحده و هم پيمانان غربي اش بايد حربه ديگري را در مقابله با جمهوري اسلامي برمي گزيدند و اين بار توجه آن ها به راهكار "فروپاشي از درون" جلب گرديد و احساس كردند كه مي توانند از ظرفيت جريانات روشنفكري سكولار و غربگرا در درون جامعه ايراني براي تضعيف تدريجي پايه هاي ايدئولوژيك انقلاب به عنوان مقدمه براندازي نرمِ نظام حاكم استفاده كنند.
* شما اقدامات و تحركات جريان روشنفكري سكولار در جامعه ايراني را مبتني بر يك پروژه هدفمند و از پيش طراحي شده مي دانيد؟
- بدون ترديد همين طور است. البته اين جريان از ابتداي پيروزي انقلاب و در زمان حيات حضرت امام (ره) نيز وجود داشت اما شور انقلابي حاكم بر جامعه و نقش محوري حضرت امام (ره) به آنان مجال كنشگري فعالانه نمي داد و عملاً حاشيه نشين بودند. دوران هشت ساله جنگ تحميلي كه بخش اعظم نيروهاي مؤمن و متعهد نظام را درگير وظيفه دفاع از كشور و موجوديت انقلاب كرده بود، فرصت مغتنمي را در اختيار روشنفكران سكولار قرار داد كه با تحصيل در دانشگاه هاي خارج از كشور، انجام مطالعات علمي گسترده و تشكيل حلقه هاي فكر، كادرسازي كرده و براي رخنه به نهادهاي استراتژيك نظام مهيا شوند.
پس از جنگ طيفي از روشنفكران تكنوكرات كه به عمل بر اساس اصول و مباني انقلاب باور چنداني نداشتند و پيروي از الگوهاي توسعه غربي را در دستوركار قرار داده بودند، زمينه هاي نفوذ سكولارهاي غربزده به حلقه هاي مديريتي و اجرايي جمهوري اسلامي را فراهم آوردند. در اين دوران به موازات گسترش و نهادينه سازي روحيه اشرافيت و تجمل گرايي در ميان مديران اجرايي، پديدارشدن كانون هاي قدرت و ثروت، بي توجهي به عدالت اجتماعي، انحصارطلبي در عرصه سياسي و مسامحه در برابر قدرت هاي استكباري، نه تنها نسبت به امور فرهنگي اعتناي كافي نشد بلكه مباني ديني و اعتقادي جامعه به خاطر غفلت و بي تدبيري مسئولان فرهنگي دركتاب ها، فيلم ها و ديگر آثار هنري مورد هجوم قرارمي گرفت. در همين بستر بود كه روشنفكران سكولار با استفاده از فضاي به وجود آمده توانستند با ايجاد حلقه¬هاي فكري، جريان انحرافيِ تجديدنظرطلب را با رويكرد استحاله نظام شكل دهند و از ميان جوانان دانشگاهي و بدنه فعال جامعه يارگيري نمايند.
* رهبر معظم انقلاب بحث شبيخون فرهنگي را در واكنش به اين سياست ها مطرح كردند؟
- دقيقاً همين طور است. حضرت آقا با نگاه تيزبين خود، به عمق انحراف اين جريان پي برده بودند و مي دانستند كه آنها پايه هاي فكري و عقيدتي نظام را هدف گرفته اند. لذا به درستي ادبيات تهاجم فرهنگي را به ميان آوردند و به مسئولين كشور درباره خطرات آن هشدار دادند اما متأسفانه برخي از مسئولان و متوليان اصلي فرهنگ كشور بر اساس همان غفلت، نه تنها تهاجم فرهنگي را باور نداشتند بلكه حتي وجود آن را از اصل انكار مي كردند.
* پديده دوم خرداد 76 را چطور تحليل مي كنيد؟
- دوم خرداد 76 در حقيقت ميوه هشت سال كادر سازي و بسترسازي جريان روشنفكري سكولار با حمايت مالي تكنوكرات ها بود. در حقيقت فعاليت هاي گسترده علمي، فكري و تشكيلاتي اين جريان از سال 68 تا 76 در دوم خرداد به بارنشست و روشنفكران سكولار با برچسب جناح چپ يا اصلاح طلبان توانستند به حلقه هاي قدرت نفوذ كرده و كرسي هاي مديريتي نظام را تصاحب نمايند.
اكنون آنها خود را فاتح هرم قدرت در جمهوري اسلامي مي پنداشتند و با جسارت تمام، مهره هاي خود را در كليدي ترين پست هاي اجرايي و تقنيني كشور به كار گرفتند تا مجري سياست هاي از پيش طراحي شده آنها باشند. يعني با آغاز قدرت گيري اصلاح طلبان در صحنه سياسي ايران، نسخه هايي كه پيش تر در حلقه هاي فكر جريان روشنفكري تجويز شده بود، به مرحله اجرا درآمد. هدف اصلي و بلندمدت اصلاح طلبان هم نهادينه كردن سكولاريزم در ايران و تهي كردن جمهوري اسلامي از بعد انقلابي و ايدئولوژيك آن بود. يعني آنها مي خواستند جمهوري اسلامي را دچار نوعي دگرديسي هويتي كرده و با زدودن آرمان هاي اسلامي، مدل ليبرال دمكراسي را جايگزين مدل حكومتي مبتني بر ولايت فقيه نمايند.
در عرصه سياست خارجي هم دست كشيدن از سياست هاي ضداستكباري ميراث حضرت امام (ره)، شانه خالي كردن از حمايت گروه هاي مقاومت در منطقه و پذيرش رهبري ايالات متحده و آشتي با غرب در دستوركار قرار داشت كه تمام اين اهداف در قالب سياست تنش زدايي پيگيري مي شد و نمود آن انفعال و كرنش بي سابقه در برابر غرب در عرصه هاي مختلف از جمله پرونده هسته اي بود كه خوشنودي آمريكا و اروپا را نيز به دنبال داشت.
اصلاح طلبان مي دانستند كه براي تحقق آرزوهاي شان در صحنه سياسي ايران با يك مانع بزرگ به نام ولايت فقيه روبرو هستند و با حضور ولي فقيه نخواهند توانست تغيير بنياديني در ساختار حكومتي جمهوري اسلامي ايجاد كنند. راهبرد آنها براي هجوم خزنده و تدريجي به رأس هرم حاكميت و تضعيف جايگاه ولايت فقيه، راهبرد فتح سنگر به سنگر بود كه بر اساس آن نهادهاي استراتژيك نظام و بازوهاي ولي فقيه مانند وزارت اطلاعات و شوراي نگهبان يك به يك مورد حمله قرارمي گرفت و در نهايت، همه فشارها بر ولي فقيه براي واداشتن ايشان به عقب نشيني از مواضع انقلاب متركز مي گرديد.
توطئه قتل هاي زنجيره اي، با هدفِ از كار انداختن وزارت اطلاعات به اجرا درآمد. اما تلاش هاي اصلاح طلبان براي حذف نظارت استصوابي شوراي نگهبان و افزايش اختيارات رئيس جمهور به شكست انجاميد و دولت اصلاحات در پايان دوره هشت ساله حضور خود در قدرت علي رغم وارد آوردن ضربات سنگيني به انقلاب اسلامي نتوانست تغييرات ساختاري مورد نظر را در جمهوري اسلامي به اجرا درآورد و جدا از اين، محبوبيت و مشروعيت خود در ميان جامعه ايراني را نيز تا حدود زيادي از دست داد.
* دلايل ناكامي اصلاح طلبان را چگونه تحليل مي كنيد؟
- سئوال بسيار مهم و تأمل برانگيزي است. دو دليل را مي توانيم براي اين مسئله ذكر كنيم. اول اينكه گفتمان اصلاحات يك گفتمان عاريتي و اقتباس شده از فرهنگ و انديشه ليبرال غربي بود و ريشه در بطن و متن جامعه ايراني نداشت. شعارها و آرمان هاي جريان روشنفكري سكولار تنها مي توانست براي اقشار خاصي از نخبگان و دانشجويان جذابيت داشته باشد اما قادر به نفوذ در قلب و جان ملتِ عميقاً مذهبي ايران كه پيوندي ناگسستني با اسلام و انقلاب داشتند نبود. لذا پس از گذشت چند سال مشاهده ساختارشكني ها و سياست هاي غربگرايانه اصلاح طلبان، مردم را دلزده و منزجر كرد و اكثريت جامعه خواستار بازگشت به ميراث اصيل امام و انقلاب شدند.
اما دليل دوم به مديريت هوشمندانه و مدبرانه مقام معظم رهبري برمي گردد. در حقيقت معجزه امام خامنه اي اين بود كه هشت سال دولت اصلاحات را كنترل كردند و مانع از افراط و تندروي آنان شدند. رهبر انقلاب با صلابت بي نظير در مقابل زياده خواهي هاي كساني ايستادند كه در كمال گستاخي ايشان را به نوشيدن جام زهر فراخوانده بودند و صراحتاً اعلام كردند كه سياست جبهه انقلاب در برابر دشمنان، نه صلح امام حسن بلكه عاشوراي حسيني خواهد بود. ايشان در سايه الطاف الهي و در پرتو توجهات خاصه حضرت بقيه الله توانستند كشتي انقلاب را به سلامت از اين طوفان خطرناك عبور دهند.
* حالا بهتر است رفته رفته وارد بحث درباره سناريوي فتنه شويم. اصلاح طلبان سكولار كه با پيروزي آقاي احمدي نژاد در سال 84 حاشيه نشين شده بودند، با چه هدفي فتنه 88 را طراحي كردند؟
ببينيد. اتفاقي كه در سال 84 در عرصه سياسي ايران رخ داد، در حكم آب سردي بود كه بر پيكر جريان اپوزيسيون ريخته شد و همه رشته هاي آنان را در طول 16 سال گذشته آن پنبه كرد. پيروزي آقاي احمدي نژاد در حقيقت نه پيروزي يك فرد بلكه پيروزي يك گفتمان و يك طرز تفكر بود. يعني علي رغم تمامي تلاش هاي تكنوكرات ها و روشنفكران سكولار، دوباره ملت ايران خواهان بازگشت به آرمان هاي بلند امام و شيوه مديريتي شهيد رجايي شد. رويكرد خدمت محور و انقلابي آقاي احمدي نژاد در عرصه داخلي و رويكرد ضد استكباري و مقتدرانه ايشان در عرصه بين المللي خصوصاً در زمينه پرونده هسته اي ايران كه موجب خوشحالي و دلگرمي ملت ايران شده بود، اصلاح طلبان را بسيار نگران مي كرد. زيرا جمهوري اسلامي با سرعت در حال حركت در مسيري بود كه عملاً به حذف دائمي آنان از صحنه مي انجاميد. از سوي ديگر كشورهاي غربي و در رأس آنها ايالات متحده و اسرائيل نيز نگراني عميقي از بازگشت روح انقلابي به كالبد جمهوري اسلامي داشتند.
براين اساس در آستانه انتخابات سال 88 برآيند نظرات اتاق هاي فكر اپوزيسيون در داخل و خارج كشور اين بود كه در صورت شكست دوباره گفتمان اصلاحات در انتخابات رياست جمهوري و تداوم حضور گفتمان انقلاب در قدرت، كار براي جريان روشنفكري سكولار به پايان خواهد رسيد و ناكامي در اين عرصه رقابت به معناي مرگ سياسي سكولارهاي غربگرا خواهد بود. به همين خاطر تمام توان موجود در داخل و خارج بايد مصروف اين مي گرديد كه آقاي احمدي نژاد براي باردوم بر كرسي رياست جمهوري تكيه نزند و قدرت به خانواده اصلاحات بازگردد. هم پيمانان غربي جريان اپوزيسيون هم بر سر هدف "هر كس غير از احمدي نژاد" همدل بودند. اما مشكل اينجا بود كه از ظاهر اوضاع سياسي و اجتماعي ايران چنين برمي آمد كه پيروزي احمدي نژاد دور از انتظار نيست و رقباي او شانس چنداني براي موفقيت ندارند.
در نتيجه بايد تدبيري انديشيده مي شد كه اگر اصلاح طلبان محتملاً در رسيدن به قدرت از طرق قانوني ناكام ماندند، به ناچار و براي جلوگيري از هلاك سياسي وارد فاز راديكال شده و با بسيج هوادارانشان و كشاندن آنها به خيابان ها، يك بار براي هميشه تكليف خود را با انقلاب و با ولايت فقيه يكسره كنند. از بررسي اظهارات رهبران اپوزيسيون مي توان به وضوح دريافت كه آنها در اين عرصه، خود را نه در مقابل يك كانديدا بلكه در مقابل اصل ولايت فقيه مي ديدند و مي خواستند با قبضه قدرت به هر طريق ممكن، كار ناتمام دوران اصلاحات يعني هجوم به جايگاه ولي فقيه به عنوان ستون خيمه انقلاب را تمام كنند. لذا سناريوي فتنه با اين اهداف كليد خورد.
* اما چرا به سراغ شيوه هاي جنگ نرم و انقلاب رنگي رفتند؟ چرا از ابزارهاي سخت افزاري استفاده نشد؟
- تجربه نشان داده بود كه روش هاي سخت افزاري در مورد ايران كارايي ندارد. هرگونه تهاجم نظامي به ايران به صورت تمام عيار يا محدود با ريسك بسيار بالا و پيامدهاي كاملاً غيرقابل پيش بيني همراه است. از سوي ديگر تحولات نوين فناوري در عرصه رسانه و فضاي سايبر، ظرفيت فوق العاده اي براي بسيج توده اي در فضاي مجازي از طريق سايت ها و شبكه هاي اجتماعي ايجاد كرده است.
همچنين براندازي جمهوري اسلامي بايد از درون جامعه مدني و به صورت غيرمستقيم صورت مي گرفت تا حساسيت برانگيز نباشد. نمونه هاي موفق انقلاب هاي رنگي و براندازي هاي نرم در كشورهاي اطراف روسيه مانند گرجستان و اوكراين بر مبناي آموزه هاي جوزف ناي و جين شارپ هم اين تصور را در ذهن تحليلگران تقويت مي كرد كه مي توان در برهه كنوني نسخه مشابهي را براي ايران تجويز نمود. لذا وقتي كه انتخابات پرشور 22 خرداد برگزار شد و كابوس شكست اصلاح طلبان به حقيقت پيوست، پروژه انقلاب رنگي و براندازي نرم با شدت تمام و آمادگي و طرح ريزي قبلي آغاز گرديد. همگان شاهد بودند كه يك جنگ احزاب عليه نظام اسلامي با دستمايه قرار دادن دروغ تقلب به راه افتاد و نظام با حجم بي سابقه اي از بمباران نرم مواجه گرديد.
* شما به عنوان يك فرمانده نظامي نقطه قوت جنگ نرم را در چه مي بينيد؟
- اساس جنگ نرم بر هجمه خاموش و غيرمستقيم استوار است. در جنگ نرم مهاجم مشخص نيست و فردِ هدف از مورد حمله قرار گرفتن خود آگاهي ندارد. همچنين از تسليحات ملموس نظامي خبري نيست و ابزارهاي تهاجمي نه توپ و تانك و موشك بلكه شبكه هاي ماهواره اي، سايت ها، وبلاگ ها، پيامك ها و شبكه هاي اجتماعي هستند. از سوي ديگر، مهاجمان به جاي كالبد فيزيكي، ذهن افراد را هدف قرار مي دهند. بنابراين ميزان تخريب و اثرگذاري به نحو چشمگيري افزايش مي يابد.
* علت بالا رفتن هزينه نظام در مهار جريان فتنه را چه مي دانيد؟
- بايد اعتراف كرد كه بسياري از دستگاه ها در برخورد با اين حادثه غافلگير شدند و آمادگي لازم براي برخورد با اين حجم عظيم از هجوم نرم افزاري را نداشتند. ما در سال 88 با شيوه هاي نويني از تهديدات روبرو بوديم كه براي بسياري از افراد در سطح جامعه ناشناخته بود. شيوه هاي نافرماني مدني، بسيج توده اي و ارتباط گيري از طريق شبكه هاي اجتماعي يا مبادله سريع اطلاعات به كمك فناوري الكترونيكي، مواردي بود كه دستگاه هاي اطلاعاتي و امنيتي كشور در گذشته با آنها مواجه نبودند. از سوي ديگر التهاب و غبارآلودگي فضا به حدي بود كه برخي از عوام و خواص نمي توانستند تحليل درستي از شرايط داشته باشند و لذا تبيين اوضاع و شناساندن حق و باطل به گذر زمان احتياج داشت.
* آيا ميان فتنه سال 88 با غائله 18 تير سال 78 ارتباطي وجود داشت؟
- بله، همين طور است. طراحان و تئوريسين هاي فتنه 88 عيناً همان كساني بودند كه ده سال پيش غائله 18 تير را به راه انداختند. ماجراي 18 تير در حقيقت مانور و تمرين اردوكشي خياباني جريان اپوزيسيون بود كه در يك سطح محدود انجام شد و تنها توانست بخشي از قشر دانشجو را با خود همراه كند. اما عمر بسيار كوتاهي داشت و تنها با يك اشاره رهبر انقلاب و يك قدرت نمايي امت حزب الله به پايان رسيد. در آن مقطع جريان اپوزيسيون فهميدكه هنوز توان بسيج توده اي را ندارد و بايد بسترسازي هاي بيشتري صورت گيرد. لذا برگزاري فاز دوم عمليات ده سال به تأخير افتاد. در سال 88 توان كنشگري اپوزيسيون در عرصه جامعه مدني افزايش يافته بود و ابزارهاي رسانه اي و فضاي مجازي نيز به ياري اين جريان آمد تا صحنه بسيار گسترده تري را در قياس با غائله 18 تير عليه اسلام و انقلاب تدارك ببيند.
* اصلاح طلبان در ماه هاي فتنه چه هدفي را دنبال مي كردند؟
- هدف اصلي آنها اجراي سياست فشار از پايين و چانه زني از بالا بود. وقتي كه در 25 خرداد جمعيت قابل توجهي از مردم كه ناخواسته گرفتار بازي خباثت آلود رسانه هاي خبري معاند نظام شده و شبهه وقوع تقلب در انتخابات را باور كرده بودند به خيابان ها آمدند، رهبران اپوزيسيون دچار اين توهم مطبوع شدند كه هواخواهان بي شماري دارند و با پشتگرمي به اين پايگاه اجتماعي مي توانند رهبر انقلاب را به عقب نشيني و تن دادن به خواسته هاي غيرقانوني آنان از جمله ابطال انتخابات وادار سازند.
پس از 25 خرداد تحليل سران فتنه اين بود كه بايد جمعيت معترض را در خيابان ها نگاه داشته و از آن به عنوان اهرم فشاري براي امتيازگيري از ولايت فقيه استفاده كرد. اما رهبر استوار و نستوه انقلاب در نمازجمعه تاريخي 29 خرداد قاطعانه در مقابل اين زياده خواهي ها ايستادند و اعلام كردند كه به هيچ وجه زير بار بدعت هاي غيرقانوني نخواهند رفت. در سايه همين ايستادگي ها و روشنگري هاي صبورانه حضرت آقا بود كه رفته رفته غبارهاي فتنه فرونشست و هر روز كه گذشت شاهد دورشدن مردم از اطراف پرچم مكر و خدعه فتنه گران بوديم.
* به نظر شما چه عواملي زمينه ساز آگاهي مردم و شكست فتنه 88 گرديد؟
- در پاسخ به اين سئوال عوامل متعددي را مي توان ذكر كرد. براي مثال فروكش كردن التهابات روزهاي نخست پس از انتخابات، عدم ارائه هيچ مدرك متقن و قابل قبولي از سوي مدعيان تقلب كه نشان دهنده دستكاري آراء مردم باشد، هتك حرمت ها و ساختارشكني هاي طرفداران دين ستيزِ جريان فتنه و زير پا گذاشتن عزيزترين مقدسات ملت مسلمان ايران در روز قدس و خصوصاً در عاشوراي 88، خارج شدن رشته كار از دست رهبران داخلي اصلاحات و سوءاستفاده جريانات ضد انقلاب خارج از كشور و حمايت مستقيم كشورهاي غربي به ويژه آمريكا و اسرائيل از فتنه گران. مجموع اين عوامل دست به دست هم دادند تا پس از چند ماه جريان فتنه در سراشيبي سقوط قرار بگيرد.
اما مهم تر از همه اين ها عاملي كه در مهار و خاموش كردن آتش فتنه نقش آفريني كرد، هدايت عالمانه، صبورانه و روشنگرانه مقام معظم رهبري در سايه لطف پروردگار متعال و عنايت حضرت بقيه الله بود. عملكرد بي نظير ايشان در دوران فتنه حقيقتاً مي تواند يك الگوي قابل ارائه در زمينه مديريت بحران باشد.
در مديريت حضرت آقا مي شد هم صلابت و قاطعيت و ايستادگي در برابر قدرت طلبان را مشاهده كرد و هم حلم و بردباري و درايت و پرهيز از اقدامات شتابزده را. ايشان با مطرح كردن ادبيات فتنه و جنگ نرم در جامعه، خود به مثابه يك رسانه توانمند به رويارويي با ارتش عظيم رسانه اي دشمن برخاستند. آن هم در شرايطي كه بسيار از خواص و نخبگان سرشناس نظام به دلايل گوناگون پاي در گل مانده بودند و سكوت و گوشه نشيني و موضع گيري هاي چندپهلو را به حضور فعالانه در صحنه و روشنگري ترجيح مي دادند. رهبر فرزانه انقلاب در خلال چند ماه پر التهاب فتنه با صبر و سعه صدر مثال زدني و انجام ده ها سخنراني، گره هاي فكري مردم را يك به يك گشودند و تمام نقشه هاي جريان معاند را نقش بر آب كردند. روشنگري هاي حضرت آقا مهمترين بسترساز شكل گيري حماسه نهم دي بود.
* به حماسه نهم دي مي رسيم. به نظر شما عامل شكل گيري اين حماسه چه بود و چرا نهم دي را به مثابه مهر ابطال جريان فتنه مي دانند؟
- شكل گيري حماسه نهم دي ارتباط عميق و معناداري با حرمت شكني فتنه گران در روز عاشورا داشت. از ابتداي فتنه 88 مشاهده ساختارشكني هاي فتنه گران و عبور آن ها از اصيل ترين شعارها و ارزش هاي انقلاب موجب ناراحتي و تكدر خاطر ملت مومن و انقلابي ايران شده بود. اما حرمت شكني عاشورا كه بايد آن را خودكشي و بزرگ ترين اشتباه استراتژيك جريان فتنه قلمداد كرد، شعله اي بود كه در انبار باروت افتاد و فوران آتشفشان خشم انقلابي و غيرت ديني مردم را به دنبال داشت.
فهم اين مسئله دشوار است كه رهبران فتنه چرا و با چه تحليلي هواداران خود را به خيابان ها فرستادند تا در ظهر عزاي سيدالشهدا به رقص و پايكوبي و هلهله بپردازند، پرچم هاي عزاي حسيني را به آتش بكشند و دست به اعمال شنيعي بزنند كه حتي شنيدن آن هر وجدان بيداري را به درد مي آورد و چگونه نتوانستند واكنش توفنده و خردكننده ملت غيرتمند و شيفته مرام كربلا را پيش بيني كنند.
به نظر مي رسد كه بايد اين ماجرا را يك آيت و لطف الهي دانست. زيرا شاهد بوديم كه دوباره خون حسين تبديل به معيار و فرقان شد و پرده از چهره نفاق و تزوير انداخت و جبهه حق و باطل را به كساني كه گرفتار در غبار فتنه قادر به تحليل شرايط نبودند نشان داد. شايد اگر اين اتفاق نمي افتاد بسياري از افراد همچنان در وادي شك و شبهه مي ماندند. اما آتش گرفتن پرچم عزاي حسين در محرم 88 حجت را بر عوام و خواص تمام كرد و همه ايرانيان آزاده را صرف نظر از سلايق و علايق سياسي شان به جوش و خروش واداشت.
براين اساس حماسه نهم دي به عرصه تجلي پيوند امت با ولايت تبديل شد و بساط 8 ماه فتنه گري معاندان داخلي و خارجي را برچيد. رهبران اپوزيسيون با مشاهده خيل عظيم و باورنكردني جمعيت كه با شعار واحدِ پيروي از ولايت به ميدان آمده بودند، حقيقتِ در اقليت بودنِ خود را علي رغم ادعاي پوچ بي شماري شان درك كردند و فهميدند كه در اين عرصه ديگر كاري از پيش نخواهند برد.
* به نظر شما مهمترين آثار و دستاوردهاي حماسه نهم دي چيست؟
- يكي از مهمترين دستاورد هاي حماسه 9 دي كه مقام معظم رهبري نيز به آن اشاره كردند، واكسينه شدن نظام و مردم در برابر ويروس هاي مخربي است كه اصل و اساس نظام و وحدت ملي مثال زدني مردم ايران را نشانه گرفته بودند. حماسه 9 دي نشان داد، نظام اسلامي مقتدر و مستحكم و داراي ريشه هاي عميق در ميان مردم مومن، ولايت مدار و با بصيرت ايران است.
حماسه 9 دي پايان بخش سناريويي بود كه دشمن از ابتداي فتنه 88 تحت عنوان گسست مردم و نظام طراحي و به مورد اجرا گذاشته بود.
حماسه 9 دي صفوف ملت در برابر دشمن را متحدتر و يكپارچه تر كرده و صف ياران حقيقي انقلاب و امام را از دشمنان و مدعيان دروغين جدا سازد. حماسه نهم دي نشان داد كه انقلاب اسلامي ريشه هاي الهي دارد و خداوند حافظ آن است و مردم مومن و انقلابي هيچگاه صحنه دفاع از انقلاب را ترك نخواهند كرد.
در اين نكته نيز نبايد ترديد كرد كه حماسه حضور پر نشاط و معنوي مردم در 9 دي تاثير قابل ملاحظه اي در دلگرمي دوستان و ياران و علاقه مندان به انقلاب اسلامي در ساير مناطق جهان داشت و ما نهضت بيداري اسلامي در شمال آفريقا و منطقه را نميتوانيم بدون بررسي ابعاد اثر گذاري حماسه نهم دي در ارائه سيمايي جذاب، مردمي و در عين حال پايبندي به اعتقادات اصيل ديني از جمهوري اسلامي تحليل كنيم.
* به نظر جنابعالي با توجه به شكست سنگيني كه دشمن در حماسه 9 دي متحمل شد اقدامات بصري آن ها در تهديد جمهوري اسلامي چه خواهد بود؟
- قطعا آن ها همه عواملي كه در اين شكست دخيل بودند را مورد هجوم قرار داده و خواهند داد. آن ها تلاش خواهند كرد نظام اسلامي ار از پشتوانه مردمي خود تهي سازند. فكر مي كنيد تشديد تحريم هاي اقتصادي كه همزمان با اوج گيري فتنه 88 وارد فازهاي جديد خود شد به چه منظور انجام شد؟
آن ها با تحريم اقتصادي مي خواهند دولت و نظام را در تامين زندگي مردم ناكارآمد و ناموفق نشان دهند و با فراهم شدن زمينه هاي نارضايتي، مردم را دعوت به تقابل با نظام كنند. از سوي ديگر عواملي كه اين شور و نشاط را در مردم بر مي انگيزاند و آنها را به ميدان مي آورد را مورد هجوم قرار خواهند داد. ايمان ديني مردم، ارزش هاي اسلامي و انقلابي از طريق ابزارهاي فرهنگي مورد تهديد قرار خواهد گرفت. هم اكنون دشمن بودجه هاي هنگفتي را در امور فرهنگي خصوصا از طريق ماهواره و رسانه هاي نوين هزينه مي كند تا با تبليغ سبك زندگي غربي، مردم را از هويت ديني، ملي و حتي خانوادگي خود جدا سازد.
آنها تلاش خواهند كرد و كرده اند كه امنيت و آرامشي كه دستاورد حماسه 9 دي بود را به هر طريق ممكن به هم بزنند و تا جايي كه مي توانند براي نظام چالش هاي امنيتي ايجاد نمايند تا علاوه بر مخدوش نمودن چهره نظام، مردم را خسته و فرسوده نمايند.
* به نكته خوبي اشاره كرديد، با توجه به اين كه در آستانه انتخابات مجلس نهم هستيم و مقام معظم رهبري در خطبه هاي عيد سعيد فطر نسبت به امنيتي شدن فضاي انتخابات هشدار دادند، علاقه مند هستيم نظر حضرتعالي را در اين باره جويا شويم؟
- بله، يكي از تلاشهاي دشمن قطعا احياي آشوب ها و اعتراضات اجتماعي با دستاويز قرار دادن انتخابات مجلس است. اخبار و اطلاعاتي كه ما داريم نشان مي دهد از مدت ها قبل آنها براي اين كار نقشه كشيده و طرح هايي نيز آماده كرده اند. آنها مي خواهند با ايجاد نا آرامي ها و با تنفس مصنوعي، جريان فتنه را زنده كنند و از سوي ديگر با نشان دادن و برجسته سازي تقابل معترضين با نظام چهره مردمي نظام را در جهان اسلام مخصوصا در جبهه بيداري اسلامي مخدوش نموده و الهام بخشي انقلاب اسلامي را با مانع روبرو سازند.
*چه راهكاري براي مقابله با اين ترفند ها پيشنهاد ميكنيد؟
- راهكار نظام هميشه اتكال به ذات لايزال الهي و استظهار به حضورتوأم با بصيرت و مومنانه مردم در صحنه بوده است. انقلاب اسلامي با مردم و با شعار الله اكبر آغاز شد و با نام خدا و حمايت مستمر مردم راه تعالي بخش خود را طي خواهد نمود انشا الله مردم مومن ولايتمدار و با بصيرت با درك شرايط حساس كه در آن قرار داريم و با مشاركت حداكثري خود اين توطئه جديد دشمن را نيز خنثي خواهند كرد و با برگزيدن نمايندگاني ولايتمدار، انقلابي، ضد اشرافيت و تجمل طلبي، عدالت طلب وساده زيست، مجلسي قوي و مقتدر شكل خواهند داد و خواب پريشان كساني كه براي نظام چه در بعد امنيتي و چه در بعد سياسي خط و نشان ميكشند را برهم خواهند زد. انشاءالله
با تشكر از شما كه با وجود مشغله اي كه داشتيد وقتتان را در اختيار ما قرار داديد.
دوشنبه|ا|12|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جهان نیوز]
[مشاهده در: www.jahannews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]
-
گوناگون
پربازدیدترینها