محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1846109757
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: آن روزها که سر کلاس استاد سمندریان می نشست، گمان نمی کرد که به شهرت و محبوبیت اینچنینی دست پیدا کند، شب و روزش شده بود بازی و بازیگری، فوق دیپلمش را از هنرستان صدا و سیما اخذ کرد و تصمیم گرفت بازیگر بودن را تجربه کند، نصرا... رادش او را به محمد رحمانیان معرفی کرد، «هوای تازه» کلید خورد و یوسف تیموری اولین حضورش را در مقابل دوربین تجربه کرد با سیب خنده، چهره اش در ذهن ها ثبت شد، بعد از مدتی کوتاه عوام مردم او را با نام فولاد می شناختند، مجموعه زندگی به شرط خنده در دوران خودش سر و صدا کرد و یوسف این بار از مرز محبوبیت هم گذشته بود، کاراکتر جهان و بازی گیرای تیموری در آن دوران هنوز هم تکرار نشدنی است. متولد 6 دی ماه سال 58 در غرب تهران است، دو خواهر و یک برادر دارد و اکنون هم در محله آرژانتین ساکن است، شبکه سوم سیما در سریال ماه مبارک رمضان امسالش، یک برگ برنده داشت، این برگ برنده یوسف تیموری بود که دیگر سالهاست با گرمای پرژکتورهای فیلمبرداری انس گرفته است و پخته تر تصمیم می گیرد، «یک وجب خاک» را بهانه کردیم و از او خواستیم مهمان هنری ما باشد: * چه شد به دنبال «یک وجب خاک» رفتید؟ همان «یک وجب خاک» کلی ارزش داشت که به دنبالش روم، اگر محسن می گذاشت چند میلیون گیرمان می آمد اما گذشته از شوخی با بهروز مفید و آقای الوند صحبت کردم و به توافق رسیدم و بالاخره ایاز یک وجب خاک شدم. * شنیدیم بالاترین قرارداد این پروژه را شما بسته اید، این خبر صحت دارد؟ نه فکر نمی کنم البته از مبلغ قرارداد سایر عوامل بی خبر هستم، اما مبلغ قرارداد من هم معمولی بود. * در قسمت های اول در تیتراژ اسم شما به عنوان چهارمین بازیگر نوشته شده بود ولی بعد از پخش چند قسمت اسم یوسف تیموری به هفتمین بازیگر سقوط کرد، دلیل خاصی باعث این جابه جایی شده بود! یک روز شاهین باباپور (مجری طرح) با من تماس گرفت و گفت: یوسف جان اگر اجازه بدهید اسم شما را در تیتراژ به عنوان هفتمین بازیگر ثبت کنیم، گویا سایر بازیگران اعتراض کردند، قضیه اعتراض همکاران بود. * شما در جواب باباپور چه گفتید؟ من گفتم: اصلاً شما اسم من را بزنید جزو سایر بازیگران، مهم خوب ایفا کردن نقش است که خوشبختانه ایاز آن طور که باید دیده می شود، البته به نظر من تیتراژ در سینما مهم است ولی در تلویزیون زیاد مورد توجه قرار نمی گیرد مردم خودشان بهترین قاضی هستند، به تیتراژ نیست. * به نظر شما پربیننده ترین سریال ماه رمضان کدام مجموعه است؟ مجموعه ای که خلاقیت بیشتری داشته و کمتر از تکرار استفاده کند. * برای نقش ایاز چقدر خلاقیت خرج کردید؟ برایش وقت گذاشتم با پارتنرهایم صحبت کردم و حتی با کارگردان برای چطور بیان کردن دیالوگ ها کمک می گرفتم. دوست داشتم حتی لباس و گریم ایاز با جهان و فولاد فرق داشته باشد چه برسد به بازی! * سیاست خاصی در انتخاب پروژه ها دارید، چرا در بیشتر اوقات در کارهای مناسبتی دیده می شوید؟ من فقط سه کار روتین داشتم، زیر آسمان شهر، کوچه اقاقیا و زندگی به شرط خنده، دو مجموعه هم در ماه رمضان کار کردم. خوشبختانه در این مجموعه ها خوب دیده شدم و به خاطر همین شما فکر می کنید که من اکثراً در کارهای مناسبتی بازی می کنم. * در بین این همه نقش کدام کاراکتر بیشتر به دلتان نشست؟ اپیزودهای قطار ابدی را که نوشته رضا عطاران بود، مخصوصاً اپیزود حسن کچل، عاشق حس کچل هستم. * تازگی ها خیلی کم کار شدید، دلیلش چیست؟ چند ماهی ایران نبودم و درست بعد از اینکه به تهران رسیدم، به سر این کار آمدم، شاید دلیلش این بود. * در این چند ماه مهمان کدام کشور بودید؟ چین. * برای تجارت و کار رفته بودید یا تفریح؟ هم تجارت هم تفریح. * پس جز بازیگری شغل دیگری هم دارید؟ بله، در کار صادرات و واردات لوسترهای مدرن هستم. زمانی که درگیر بازیگری نباشم در فروشگاه اسکار لوستر مشغول واردات و صادرات لوستر هستم. * به کاراکتر تیموری نمی خورد که بی نظم باشد، پس قضیه بدقول بودنتان بین اهالی سینما و تلویزیون چیست؟ من منطق خاصی برای کارهایم دارم و برای هر ترک و یا انصرافی که دادم دلیل دارم. حتماً شما هم با این جمله که تیموری کار را نیمه رها کرد و رفت آشنا هستید، برای نیمه رها کردن کار هم دلیل داشتم. * چرا در سری دوم مجموعه «زیر آسمان شهر 2» حاضر نشدید؟ من و حمید لولایی در زیر آسمان شهر توانسته بودیم در دل مردم جایی برای خود باز کنیم و موفق هم شدیم، هنوز هم خشایار مستوفی و فولاد را همه به یاد دارند. در سری دوم برای کاراکتر فولاد متن خوبی تدارک دیده نشده بود و کمی فولاد از خشایار جدا شده بود، بازی در این نقش با فیلمنامه نه چندان قوی به کارنامه کاری من لطمه می زد و ممکن بود فولاددیگر برای بیننده جذابیت سری اول را نداشته باشد، من هم دیدم که کار ضعیف است از بازی در سری دوم اجتناب کردم تازه بنا به دوستی و رفاقتی که با بعضی از عوامل داشتم در قسمت اول حضور پیدا کردم و جالب اینجا بود که گفتند: ما یوسف را نخواستیم. * دلیلتان برای نیمه رها کردن مجموعه کوچه اقاقیا چه بود؟ سر کار کوچه اقاقیا قرارداد من 5 ماهه بود یعنی 90 قسمت، ولی 90 قسمت شد 110 قسمت. 5 ماه کار مداوم خسته ام کرده بود و از نظر روحی و جسمی نمی توانستم ادامه بدهم، به هر حال من پیرو قرارداد عمل کردم. * به یاد دارم سر کار «مروارید سرخ» هم از ادامه کار انصراف دادید، کمی در این باره توضیح دهید؟ بعد از کوچه اقاقیا یک کار با وحیدزاده داشتم که به مشکلی بر نخوردم، سایه آفتاب را با آهنج کار کردم و خدا را شکر هیچ مشکلی پیش نیامد تا اینکه بازی در مروارید سرخ را قبول کردم، باور کنید دو ماه و نیم من و مرحوم پوپک گلدره در شرایط سختی بازی کردیم در موقعیتی که تا زانوهایمان در برف بودیم. مدیریت کاملاً ضعیف عمل می کرد، فکرش را بکنید دو ماه و نیم بدون دستمزد در آن سرما کار کردیم، من هم خیلی منطقی اعتراض کردم اما به حرفهایم رسیدگی نشد. من هم کار را ترک کردم، عوامل پشت صحنه گفتند بیا کار کن پولت را هم بگیر، من نرفتم اما آنها سه ماه و نیم کار کردند و چند ماه که گذشت برگه ای از طرف رئیس شبکه به در خانه ما آمد نگاهی به برگه کردم تمام عوامل «مروارید سرخ» به خاطر پرداخت نشدن حقوقشان شکایت کرده بودند اما من برگه را امضا نکردم و فقط نوشتم من از خیر انی چند میلیون گذشتم، چندین بار دیگر هم دستمزدم را بخشیدم ولی زیر بار حرف زور نرفتم. * بعد از «مروارید سرخ» همه اهالی تلویزیون و سینما از اینکه شما را برای بازی به پروژه دعوت کنند ترس داشتند، با این ترس ها و حرف و حدیث ها چگون برخورد کردید؟ یک سال از بازیگری فاصله گرفتم اما بعد از یک سال پیشنهاد قاسم جعفری را برای بازی در مجموعه «برای آخرین بار» قبول کردم سر این مجموعه به مشکلی برنخوردیم. پیشنهاد بازی در «دختر میلیونر» را نیز بعد از بازی «برای آخرین بار» قبول کردم و در اصفهان جلوی دوربین رفتم شرایط سخت بود ولی مدیریت قوی بود پس اینبار هم نه حرفی از انصراف بود و نه ترک کار. * در مجموعه «زندگی به شرط خنده» هم با جان و دل کار نکردید، اینبار قضیه چه بود؟ نقش جهان را دوست داشتم و از دل و جهان برای کاراکترم وقت گذاشتم هم عوامل 3 روز استراحت داشتند اما من نه، در صورتی که دستمزدم هم با سایرین فرقی نمی کرد، خوب به نظر شما این عادلانه بود که من نسبت به همه استراحت کمتری داشته باشم خب باید نیروی جسمی و روحی مرا هم در نظر می گرفتند. همین انتظارها و زیاد از حد کار کردن ها باعث می شد هر روز 10 دقیقه دیر سر صحنه حاضر شوم. * جنجال و دعوای شما با جواد رضویان سوژه داغ نشریان در ایام عید بود، واقعاً از سر کار قرارگاه مسکونی اخراج شدید؟ اخراج! یادم است تیترهای نشریات در آن ایام مرا به خنده می انداخت. جواد رضویان کارگردان «قرارگاه مسکونی» بود و در متن فقط بعضی از کاراکترها را پر رنگ کرده بود از جمله نقش محوری را خودش به عهده گرفته بود. برای من کاراکتر یک سرباز تهرانی را در نظر گرفته بود ولی گریم من به گونه ای بود که باید بلوند و بور می شدم یک گریم کاملاً بی ربط به نقش، با جواد صحبت کردم نتیجه نگرفتم با عابدینی (طراح گریم) جلسه گذاشتم و با استدلال خاطر نشان کردم که این گریم با توجه به این نقش حتی دیالوگ ها کاملاً بی ربط است. ولی گویا مرغه یه پا داشت. تصورش سخت بود یوسف تیموری که گرمی چهره اش و چشم ابرو و مشکی بودنش می توانست در بهتر ایفا کردن نقش دخیل باشد باید با چهره ای بور جلوی دوربین می رفت. چهره من که کمدین هستم به نوعی یخ می شد، یک روز قبل از اینکه کار کلید بخورد، از بازی در این مجموعه انصراف دادم. * پس چه شد که دوباره برگشتید؟ جواد با من تماس گرفت و به توافق رسیدیم. بعد از یک روز تمرین رضویان به من گفت: یوسف جان حاجی تخت کیشیان (تهیه کننده) گفت: اصلاً اگر یوسف نیاید بهتر است تا اینکه دیر بیاید. این هم سیاست خاصی بود که در برخورد با من داشتند تا بگویند ما یوسف را نخواستیم، البته باز هم خدا را شکر که آنقدر ارزش دارم که با من با سیاست خاصی برخورد شود. * فکر نمی کنید دوستانتان بیشتر از دشمنانتان باشد؟ نه درست برعکس است دشمنانم بیشتر از دوستانم هستند، تا دلتان بخواهد دشمن دارم. * در «یک وجب خاک» به مشکلی برنخوردید؟ خیر، جایی که ارزش کارت را درک کنند هیچ مشکلی پیش نخواهد آمد، وجود بهروز مفید هم برای من پشتوانه ای بود تا به حرف و حدیث ها توجه نکنم و همه تلاشم را داشته باشم و ماه رمضان امسال هم خنده به لب های شما بیاورم. * خانواده با شغل شما مشکلی ندارند؟ گاهی از اینکه تا دیر وقت سر کار هستم ناراحت می شوند اما همیشه مشوقم بودند، مخصوصاً پدرم. * فرد دیگری در خانواده تیموری در عالم هنر فعالیت دارد؟ تقریباً، برادرم و خواهرم در رشته گریم فعالیت دارند ولی خواهرکوچکترم اصلاً به هنر علاقه ندارد. * همه اعضای خانواده در کنار هم زندگی می کنید؟ خیر، هر دو خواهرم خارج از کشور هستند. * تا حالا شده بدجوری به بی پولی بخورید؟ شده، مشکل مالی داشته باشم اما نه آنچنان. * ورزش می کنید؟ بله، بوکس کار می کنم، گاهی هم به شنا می روم. * چندی پیش یک عکس خانوادگی و خصوصی از شما در اینترنت و گوشی های همراه پخش شده بود، این موضوع برایتان مشکل ساز نشد؟ آن عکس مونتاژ بود، یادم است در آن روزها هر کسی به من می رسید، می گفت ازدواج کردی؟ باور کنید من مجردم، خیلی پیگیر این قضیه بودم تا منبع انتشارش را پیدا کنم و به شما اطمینان می دهم که از راه قانونی پیگیری کنم و تا آخر راه هم بروم تا دیگر فرد بی کاری پیدا نشود که با حیثیت مردم بازی کند. * در کتابخانه یوسف بیشتر چه نوع کتاب هایی دیده می شود؟ کتاب های رمان، تاریخی و نمایشنامه. * حتماً آرشیو فیلم خانگی هم دارید؟ بله، فیلم زیاد می بینم، مخصوصاً کارهای کلاسیک و کمدی از قدیمی تا جدیدترین فیلم ها در آرشیوم موجود است. * به نظر شما بهترین کمدین جهان کیست؟ عاشق بازی جیم کری و وودی آلن هستم. * بدترین زخم زبانی که تا امروز شنیدید چه بوده؟ یوسف کار را رها کرد و رفت شمال. * ضرب المثلی که در بیشتر اوقات استفاده می کنید چیست؟ کبوتر با کبوتر باز با باز، من بالاتر از اینها کنم پرواز. * آمدیم و قسمت تان نبود بازیگر شوید، به دنبال چه شغلی می رفتید؟ دروازه بانی. * شما که زیاد اهل فوتبال نیستید! از احمدرضا عابدزاده یاد گرفتم که دروازه بانی کار هر کسی نیست، اگر دروازه بان باشی یعنی در رأس هرمی، شاید وجود عابدزاده باعث شد عاشق دروازه بانی شوم. * یک هفته تعطیلی اجباری دارید، چه برنامه ای برای تعطیلاتتان می ریزید؟ یک مسافرت به چین. * با کدام هنرمند واقعاً صمیمی هستید؟ همه همکاران را دوست دارم و همانطور که در بیرون از محیط کار با شهاب حسینی صمیمی هستم در حین کار هم جواد رضویان را دوست دارم، ولی در این میان یک نفر وجود دارد که اگر یک روز نبینمش کلافه می شوم و او رضا شفیعی جم است. * چرا رضا شفیعی جم؟ چون او بی حاشیه ترین فردی است که با علاقه کار می کند و معرفتی که در وجودش است را در دیگران ندیده ام. * از ضبط ماشین یوسف تیموری صدای کدام خواننده به گوش می رسد؟ رضا صادقی * برنامه آینده تان چیست؟ بعد از پایان کار «یک وجب خاک» یک مسافرت دیگر به چین خواهم داشت. * و حرف آخر؟ کسی که ایمان داشته باشد هرگز دیگران را به زمین نمی زند تا خودش پله ای بالاتر برود. اگر کسی را به زمین زدی منتظر روزی باش که خودت هم به زمین بخوری. خانواده ما
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 496]
صفحات پیشنهادی
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری-آن روزها که سر کلاس استاد سمندریان می نشست، گمان نمی کرد که به شهرت و محبوبیت اینچنینی دست پیدا کند، شب و روزش شده بود ...
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری-آن روزها که سر کلاس استاد سمندریان می نشست، گمان نمی کرد که به شهرت و محبوبیت اینچنینی دست پیدا کند، شب و روزش شده بود ...
مصاحبه خواندنی با واحدی نیكبخت
مصاحبه خواندنی با واحدی نیكبخت-مصاحبه با علیرضا واحدی نیكبخت بدون فوتبال می ... با اكثر هنرمندان دوست و رفیقم ولی با یوسف تیموری رابطه خیلی نزدیكی دارم.
مصاحبه خواندنی با واحدی نیكبخت-مصاحبه با علیرضا واحدی نیكبخت بدون فوتبال می ... با اكثر هنرمندان دوست و رفیقم ولی با یوسف تیموری رابطه خیلی نزدیكی دارم.
مارادونا: كتاب من ، خواندنی است
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... گفتگویی ...
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... گفتگویی ...
ميتوان شيره را در گوشت نگه داشت؟
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... بهترینهای ...
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... بهترینهای ...
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... . گوناگون ...
می توان شيره را در گوشت نگه داشت؟ .com ::: 9 هزار مدرسه دخترانه شادابسازي شدند · مارادونا: كتاب من ، خواندنی است · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... . گوناگون ...
اتوبوس تهرانگردي به راه ميافتد
اتوبوس تهرانگردي به راه ميافتد · گردهمایی دهها هزار نفر از هواداران موسوی در اهواز + عکس · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری · 800 نفر "مرغابی وحشی" را دیدند ... ...
اتوبوس تهرانگردي به راه ميافتد · گردهمایی دهها هزار نفر از هواداران موسوی در اهواز + عکس · گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری · 800 نفر "مرغابی وحشی" را دیدند ... ...
حاشیهای بر یک گفتوگوی انتقادی
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران ... کاربرد پیامک در جشن سینما ماجراهای جشن خانه سینما و پیامک: جشن خانه سینما حاشیه ...
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران ... کاربرد پیامک در جشن سینما ماجراهای جشن خانه سینما و پیامک: جشن خانه سینما حاشیه ...
کاربرد پیامک در جشن سینما
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران ... کاربرد پیامک در جشن سینما ماجراهای جشن خانه سینما و پیامک: جشن خانه سینما حاشیه ...
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران ... کاربرد پیامک در جشن سینما ماجراهای جشن خانه سینما و پیامک: جشن خانه سینما حاشیه ...
پوپك گلدره از میان ما رفت
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری حتماً شما هم با این جمله که تیموری کار را نیمه رها کرد و رفت آشنا هستید، برای نیمه رها ... در قسمت اول حضور پیدا کردم و جالب اینجا ...
گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری حتماً شما هم با این جمله که تیموری کار را نیمه رها کرد و رفت آشنا هستید، برای نیمه رها ... در قسمت اول حضور پیدا کردم و جالب اینجا ...
نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران
سقط جنین، از 400 هزار تومان به بالا، در کمتر از یک ساعت! . نمایش تصادفی مطالب. گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران .
سقط جنین، از 400 هزار تومان به بالا، در کمتر از یک ساعت! . نمایش تصادفی مطالب. گفتگوی خواندنی با یوسف تیموری ... نگاهی انتقادی به این روزهای سینمای ایران .
-
گوناگون
پربازدیدترینها