تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836287404
نگاهي به سازمانهاي يهودي - صهيونيستي و فعاليتهاي آنها در ايران/ قسمت اول
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نگاهي به سازمانهاي يهودي - صهيونيستي و فعاليتهاي آنها در ايران/ قسمت اول
خبرگزاري فارس: در سفر سال 1873 م/1252 ش،ناصر الدين شاه قاجار به اروپا،رهبران و نمايندگان يهود كشورهاى اروپايى،شاه ايران را براى اعطاى يك سرى امتيازات اجتماعى به يهود توجيه و ترغيب كردند.
آغاز سخن
يهودىها در قرن نوزده ميلادى با در دست گرفتن قدرت پولى و اقتصادى،جايگاه بسيار ممتاز و ويژهاى در اروپا به دست آورده بودند.نفوذ در كانونهاى سياسى قدرت،و به دست گرفتن اهرمهاى تأثيرگذارى فكرى و فرهنگى،حضور در اركان حقوقى و مجامع قانونگذارى،موقعيت بسيار مناسبى را براى اين قوم فراهم آورده بود.در چنين دورهاى بود كه شمارى از رهبران و سران يهود،ترويج و تبليغ انديشه قديمى استقرار يهود در سرزمين فلسطين را كاملا مساعد و مناسب تشخيص دادند.با پشتوانه قدرت اقتصادى يهود در اروپا،سازمانها و تشكلهاى سياسى و فرهنگى جديدى از سوى بعضى رهبران و انديشهمندان يهود تأسيس شد.رسالت و مأموريت عمده اين كانونها،تبليغ،ترويج و گسترش انديشهاى بود كه بعدها "صهيونيسم "نام گرفت.اگر چه اين واژه،پس از برگزارى اولين كنگره جهانى صهيونيسم در سال 1897 م/1276 ش،در شهر بال سوئيس،به تدريج بر سر زبانها افتاد و در فرهنگ سياسى جهان مطرح شد،اما سازمانها و كانونهايى با انديشه،ماهيت و اهداف صهيونيستى،در كشورهاى اروپايى،فعاليت خود را آغاز و حتى شعبههايى در نقاط مختلف جهان،به ويژه مناطق يهودىنشين داير كرده بودند.
اتحاديه جهانى يهود
سازمان "آليانس اسرائيليت اورنيورسال " يا اتحاديه جهانى يهود از جمله سازمانهاى يهودى با انديشه صهيونى بود كه در سال 1861 م/1240 ش،در فرانسه تأسيس و فعاليت خود را آغاز كرد.
بنيان گذار اين سازمان يكى از يهوديان سرشناس و برجسته فرانسوى به نام اسحاق موسى آدولف كرميو بود كه در سال 1796 م/1175 ش،در شهر نيمس به دنيا آمد.وى در سال 1840 م/1219 ش،رئيس "انجمن مركزى يهوديان "فرانسه بود و بعدها به عضويت مجلس نمايندگان فرانسه انتخاب و نفوذ و اعتبار فوق العادهاى در جامعه فرانسه كسب كرد.برخى منابع تاريخى نقش او را در زمينهسازى انقلاب 1848 م/1227 ش،فرانسه مؤثر دانستهاند.آدولف كرميو در اواسط قرن نوزده به تدريج به يكى از رهبران سياسى فرانسه تبديل شد و حتى در چند نوبت،عضو كابينه دولت فرانسه و در سال 1870 م/1249 ش،يكى از اعضاى حكومت دفاع ملى فرانسه بود.
او در سال 1860 م/1239 ش،با جمع آورى كمكهاى مالى و همكارى شمارى از رهبران يهودى براى ايجاد "اتحاديه جهانى يهود "اقدام نمود.اين سازمان يكسال بعد با عنوان "آليانس اسرائيليت اونيورسال "در فرانسه تأسيس شد.كرميو اولين رئيس اين سازمان بود كه تا زمان مرگ خود در سال 1880 م/1259 ش،همواره اين سمت را به عهده داشت.
افكار،علايق و تلاشهاى اسحاق موسى آدولف كرميو،اولين رئيس آليانس جهانى كاملا صهيونيستى بود.به نوشته منابع صهيونيستى: برداشت وى از عظمت قوم يهود و عشق وى به فلسطين،ماهيت صهيونيستى داشت...برداشت كرميو از آينده قوم يهود به جهان بينى روشنفكرانه وى ژرفا بخشيد.براى كرميو احياى سرزمين مقدس از اولويت ويژهاى برخوردار بود.وى مىگفت اميد به بازگشت به سرزمين مقدس[فلسطين]،همچون خورشيد به زندگى ما پرتو افكنده است و به ما آرامش مىبخشد. شارل نتر از يهوديان سرشناس فرانسه و از پيشگامان طرح انتقال و اسكان يهوديان در فلسطين و آلبرت كوهن عضو "انجمن مركزى يهوديان فرانسه "و رئيس "انجمن سرزمين موعود " از جمله اعضاى بسيار فعال و برجسته اتحاديه جهانى يهود (آليانس) بودند كه در مسير تحقق اهداف صهيونيستى اين سازمان،نقش اساسى و فراوان داشتند.
تلاش گسترده و بىوقفه رهبران آليانس جهانى و پشتيبانى بعضى رهبران و ثروتمندان يهود،سرانجام طرح ايجاد مؤسسه كشاورزى "ميكوه اسرائيل " را در حومه يافا در سال 1870 م 1249 ش،محقق ساخت.اين آموزشگاه كه بر اساس ايده اسكان يهود در فلسطين تأسيس شده بود،آرزوى برخى رهبران انديشه صهيونيستى،به ويژه سران سازمان آليانس را تحقق بخشيد.آدولف كرميو رئيس آليانس درباره اهميت تأسيس "ميكوه اسرائيل "گفته بود: اين مدرسه در آينده به دژ بسيار مستحكمى تبديل خواهد شد.وقتى يهوديان به سرزمين بومى خود پاى گذارند،ديگر هرگز آن را ترك نخواهند كرد.
آليانس اسرائيلى در ايران
آليانس اسرائيليت اونيورسال يا اتحاديه جهانى اسرائيلى،به موازات تلاش در مسير اجراى طرح استقرار يهود در فلسطين،دست به تأسيس شعبههايى در بعضى كشورهاى جهان،از جمله ممالك آسيايى و عربى زد.
در سفر سال 1873 م/1252 ش،ناصر الدين شاه قاجار به اروپا،رهبران و نمايندگان يهود كشورهاى اروپايى،شاه ايران را براى اعطاى يك سرى امتيازات اجتماعى به يهود توجيه و ترغيب كردند.
ملاقات و مذاكرات رهبران يهود انگلستان،فرانسه،آلمان،اتريش،بلژيك،هلند و نمايندگان و مأموران بعضى كانونهاى يهودى با ناصر الدين شاه و ميرزا حسين خان مشير الدوله (سپهسالار) صدر اعظم وقت،سرانجام منجر به اتخاذ تصميمات جديدى شد كه تأسيس مدارس آليانس در ايران از آن جمله بود.
به اعتراف تاريخ يهود؛ "در سفر اول ناصر الدين شاه به اروپا در سال 1290 هجرى،مؤسسات و نمايندگان آليانس در غالب نقاط از او پذيرايى بعمل آوردند و يهوديان ايران را به او توصيه كردند.
در (13 ژوئيه) حاجى ميرزا حسين مشير الدوله در پاريس صورت مجلسى از بازديد آليانس،با موافقت شاه امضاء كرد كه داراى تعهدات اميد بخشى درباره يهوديان ايران بود.يكى از آن تعهدات حمايت از مدارسى بود كه آليانس مىخواست در ايران افتتاح كند. " به نوشته حبيب لوى:
شنبه 12 ژوئيه 1252]1873 ش/1300 ق]طبق دعوتى كه از كميته مركزى آليانس بعمل آمده بود،سر ساعت معينى در هتل،رياست پارلمان فرانسه،محل اقامت شاه ايران در پاريس،حضور بهم رساندند.جناب آقاى ميرزا ملكم خان وزير امور خارجه ايران،هيأت كميته مركزى آليانس را در سالن پذيرايى به حضور شاه وارد نمود.
موقعى كه آقاى آدولف كرميو رئيس آليانس مىخواست شروع به صحبت كند، اعليحضرت وى را شناخته و به او دست دادند.آقاى كرميو اين قسم شروع به سخن نمود:اعليحضرتا!آليانس اسرائيلت اونيورسال كه نماينده آن،انجمن مركزى مىباشد فوق العاده افتخار دارد كه به وى اجازه شرفيابى حضور داده شده است. آدولف كرميو رئيس آليانس اسرائيليت اونيور سال با ارائه گزارشى درباره يهود ايران و علايق شاه دوستى آنان،ناصر الدين شاه را با كوروش هخامنشى مقايسه و اعطاى بعضى امتيازها براى يهودىها را تقاضا كرد.
سخنان همراه با چاپلوسى و تملق رئيس "اتحاديه جهانى اسرائيلى "چنان احساسات ناصر الدين شاه قاجار را تحريك كرد كه فورا حمايت خود و صدر اعظم ايران را از يهود يادآور شد: شاه با دست خود،صدر اعظم (ميرزا حسين خان سپه سالار) را نشان داده و به زبان فرانسه فرمودند:اين نخست وزير حامى يهوديان است و اين كار را مانند كار خودش مىداند.او به قدرى دوست يهوديان است تا به اندازهاى كه مسلمانان كينه به وى پيدا كردند.صدر اعظم با تبسمى تعظيم نمود. كرميو گفت:اعليحضرتا آليانس اسرائيلت مايل است كه رعاياى يهود شما نسبت به وظايفى كه نسبت به وطن پرستى و پادشاه خود دارند آشنا گردند.لازم است كه از طفوليت آنها را به نتايج نيكوى فرهنگ آشنا ساخت.ما پيشنهاد مىكنيم كه در بعضى از شهرهاى كشور شما[ايران]،همان قسم كه در شهرهاى شرق كردهايم، مدارسى تأسيس كنيم كه معلمين ما آنها را اداره كنند.آيا اين فكر مورد تصويب ملوكانه واقع خواهد گرديد؟ شاه به زبان فرانسه جواب داده فرمودند: "بلى من از مدارس شما حمايت خواهم كرد.آقاى كرميو!با صدر اعظم موافقت نمايند و من آن را تصويب مىكنم. " سرانجام اين گفت و گو به تهيه و تدوين نامهاى چهارده مادهاى از سوى آدولف كرميو رئيس سازمان جهانى آليانس منجر شد و فورا مورد موافقت ميرزا حسين خان سپه سالار صدر اعظم وقت به نمايندگى از شاه ايران قرار گرفت.
ناصر الدين شاه در سفر بعدى خود به اروپا و در واقع انگلستان،در سال 1888 م/1267 ش، در زمان ملكه ويكتوريا و وليعهد او،ادوارد،عمدتا ميهمان دوستان يهودى ملكه انگليس و وليعهد او بود.به طورى كه نوشتهاند: در اين سفر بار اصلى پذيرايى از پادشاه ايران به دوش آلفرد فرديناند روچيلد [يهودى]بود،به نوشته آلفرى،اكنون،سر آلبرت ساسون،[يهودى]كه پير و سالخورده بود خود حكمران يك امپراتورى شرقى محسوب مىشد.او در كنار ادوارد [وليعهد وقت و پادشاه بعدى با عنوان ادوارد هفتم]در انتظار شاه ايران نشست.
شاه در لندن براى شام ميهمان روزبرىها (كنت و كنتس/حنا روچيلد) بود و فرداى آن روز آلبرت[ساسون يهودى]او را به نهار[ناهار]دعوت كرد.آلفرى معتقد است توجه آلبرت ساسون به شاه ايران يك مسأله اخلاقى نبود. در اين سفر دو نفر از رهبران سرشناس جامعه يهود انگلستان كه از پيشگامان حركت صهيونيستى به شمار مىآمدند با ناصر الدين شاه ملاقات و گفت و گو كردند.اين دو،بارون ادموند روچيلد و موسى مونته فيورى بودند.
بارون ادموند روچيلد (1934-1845) كوچكترين پسر جيمز روچيلد،همان كسى است كه نام وى با استقرار يهوديان در فلسطين و تأسيس دولت اسرائيل پيوند ناگسستنى دارد.به نوشته بعضى اسناد،ادموند روچيلد 70 ميليون فرانك در راه انتقال و اسكان يهود در فلسطين سرمايه گذارى كرد.
موسى مونته فيورى يا موزز مونته فيوره از ديگر پيشگامان بزرگ صهيونيسم انگلو-يهودى است كه قبل از برگزارى كنگره بال در مسير پيشبرد آرمان صهيونيسم تلاش بىوقفه داشت.
بعضى منابع يهودى و صهيونيستى نوشتهاند صهيونيسم،نخست مرهون آرمان و تلاش اين شخصيت يهودى است كه ملكه ويكتوريا لقب شهسوار امپراتورى بريتانيا (شواليهگرى) را به او اعطا كرد.
نبايد از ياد برد كه ارتباط محافل مرموز يهود اروپا با ناصر الدين شاه قاجار و دربار او از پيشينه قابل توجه برخوردار بود.حضور و نفوذ گسترده و همه جانبه يهوديانى چون حكيم يحزقل (حق نظر) و ياكوب ادوارد پولاك با عنوان طبيب در دربار تنها يك نمونه آشكار آن است.حكيم يحزقل كه پيش از اين طبيب مخصوص محمد شاه بود-با نفوذ مرموزى كه بر مهد عليا،مادر شاه داشت-مىتوانست منشاء بسيارى از رويدادهاى حساس باشد.همانگونه كه ادوارد ياكوب پولاك يهودى از سال 1855 تا 1860 م/1234 تا 1239 ش،به عنوان طبيب مخصوص ناصر الدين شاه از چنين موقعيت و نفوذ و تأثيرى برخوردار بود.به اعتراف نويسنده تاريخ يهود ايران،ياكوب ادوارد پولاك وسيلهاى براى اطلاع يهوديان خارجى،خصوصا انگلستان از وضع يهوديان ايران گرديد. گفتنى است؛عزرا فرزند يعقوب،نوه داود شيرازى از ثروتمندان معدود آن عصر،داماد يحزقل بود كه بين تهران و بغداد و تهران و منچستر انگلستان به امور تجارى اشتغال داشت. بىترديد ثروت اندوزى عزرا بن يعقوب،بىتأثير از نقش و نفوذ يحزقل در دربار حكومتى نبود.
"سفرنامه پولاك "با اشاره به يك مورد اختلاف منافع بين حكيم يحزقل يهودى با ميرزا آقا خان نورى صدر اعظم ناصر الدين شاه قاجار،حمايت دربار از طبيب يهودى و بركنارى صدر اعظم را ناشى از تأثير و ميزان نفوذ يحزقل در دستگاه حكومتى مىدانسته،به طورى كه او را معادل مردخاى،عموى ملكه استر يهودى،همسر خشايار شاه قلمداد كرده و با عاريه گرفتن از كتاب استر در عهد عتيق مىنويسد: "و مردخاى-در اين مورد همان حق نظر-در بين قوم خود بزرگ و نام آور بود. " به هر روى،سفر اول ناصر الدين شاه قاجار به اروپا،زمينهساز تأسيس شعبههاى آليانس در ايران شد و سفر دوم او ايجاد مدارس آليانس را به دنبال داشت.به اين ترتيب،حدود سى و هشت سال بعد از تأسيس آليانس اسرائيليت اونيورسال در فرانسه،در سال 1898 م/1277 ش، مدارس وابسته به آن در ايران ايجاد و شروع به فعاليت كردند.
گفتنى است،تا قبل از برپايى مدارس رسمى آليانس اسرائيليت اونيور سال در ايران،مدارس ويژه يهود در ايران با حمايت و پشتيبانى كانونها و محافل خارجى در اين كشور داير بود:
تا گشايش نخستين مدرسه آليانس در تهران،با يارى انگليسىها در ايران چند آموزگار پروتستان تبليغ و تدريس فرزندان جماعت يهود را عهدهدار بودند.يكى از آنان ميرزا بابا نامى بود كه يك سال پس از گفت و گوهاى پاريس و كسب اجازه از ناصر الدين شاه،مدرسه كوچكش را در 1875 م (1291 ق) /[1254 ش]،گشود.
دومين مدرسه در 1899 م (1316 ق) /[1278 ش،]در اصفهان برپا شد.اين نهاد را يك يهودى به نام نور اله كه او نيز دين پروتستان آورده بود اداره مىكرد.باز هم او بود كه در سال 1894 (1311 ق) [1273 ش]دو شعبه ديگر همان مدرسه را در تهران و همدان به راه انداخت. به اين ترتيب شعبه رسمى مدارس آليانس اسرائيليت اونيورسال در ايران برپا شد.
در 14 ژوئيه 1898 م (1315 ق) [1277 ش]كميته مركزى پاريس نامهاى براى نظر آقا يمين السلطنه سفير ايران در فرانسه فرستاد و اعلام داشت كه اين روزها كميته در اين خيال است كه مدرسه آليانس تهران را به راه اندازد.
به همين قصد يهوديان،بارون هيرش،يكى از بانوان بزرگ و سرشناس خود را از لندن جهت پا در ميانى به تهران فرستادند.پس از آنكه پذيرش حكومت را گرفتند، ژوزه كازه را كه از استادان بيروت بود براى تدريس و اداره مدرسه به تهران خواستند.
اما سرپرستى با لون نامى بود كه درباره چگونگى گشايش مدرسه،گزارشهاى گرانبهايى براى وزير خارجه فرانسه فرستاد. به اين ترتيب مدارس آليانس در تهران به راه افتادد.
در 30 اكتبر[1898 م/1277 ش]مدرسه زاد روز مظفر الدين شاه را جشن گرفت.
رفته رفته پيشرفت آليانس يهود توجه دولتمداران را به خود جلب كرد.وزير امور خارجه (ميرزا محسن خان مشير الدوله) صد نفر از نوآموزان مدرسه را به حضور پذيرفت و شادباش گفت و 500 فرانك كمك هزينه داد.آن وزير يادآور شد:براى ما يهودى و غير يهودى هر دو ايرانى هستند و شاه ايران "ميان رعاياى خود،از هر كيش كه باشند تبعيض قائل نيست. "همچنين مظفر الدين شاه به نظام السلطنه دستور داد كه سالانه 200 تومان به اين مدرسه كمك كند.نيز تشويق نامه فرستاد[...]نوشت: من با خوشوقتى اطلاع يافتم كه گروهى از يهوديان مايلند به فرزندانشان تعليماتى بدهند كه در ساير مدارس برايشان ميسر نيست.زيرا كه درهاى آن مدارس به رويشان بسته است.پس اكنون برآنند كه به جمع آورى كمك هزينه برآيند و يك نهاد آموزشى بر پا كنند تا در آنجا كودكان ندار و يتيم بياموزند چگونه بر اساس دين موسى به بزرگداشت نام من[مظفر الدين شاه قاجار]برآيند و براى من و سرزمين من دعا كنند. ايجاد يك تشكيلات پوششى فرهنگى با اغراض سياسى در ايران از سوى آليانس جهانى تلاش همه جانبهاى براى ترويج و تبليغ انديشه صهيونيستى در جامعه يهود بود.مدارس آليانس پس از تهران،يكى پس از ديگرى در شهرهاى يهودى نشين ايران،از جمله در اصفهان،شيراز، همدان،كرمانشاه،سنندج،نهاوند،تويسر كان،بروجرد،يزد،رشت،گلپايگان،كاشان،گروس (بيجار) و...تأسيس شد و فعاليت خود را آغاز كرد.
مؤسسات آليانس،به موازات گسترش فعاليتهاى خود در جوامع يهود اروپا،از شمال و شرق آفريقا تا خاورميانه و آسيا نيز شعبههاى خود را توسعه و بسط داد.به طورى كه،طى مدت كوتاهى از لندن،وين و برلين تا تتوان و طنجه مراكش در شمال آفريقا،و بغداد و ادرنه در حوزه قدرت امپراتور عثمانى و تا ايران فعاليت خود را به طور هماهنگ رونق بخشيد.
درباره فعاليت به اصطلاح آموزشى و فرهنگى آموزشگاههاى آليانس،به ويژه در ايران،دو نكته حائز اهميت وجود دارد.نكته اول آنكه،مدارس و مؤسسات مزبور،به طور مرموزانه و تقريبا نيمه آشكار،كودكان و نوجوانان غير يهودى،از جمله مسلمانان را نيز جذب و تحت آموزش قرار مىدادند.اين موضوع در برخى نقاط ايران موجب عكس العمل مردم مسلمان،به ويژه عالمان دين گرديد.طورى كه در بعضى بلاد ايران عالمان بزرگ و سرشناس،ورود و حضور كودكان و نوجوانان مسلمان را به اين آموزشگاهها منع و تحريم كردند.
در سال 1900 ميلادى مدرسه آليانس در اصفهان افتتاح گرديد و چند سال بعد در سال 1907 م سيّدى[...از عالمان مسلمان]از عدهاى از بزرگان يهود تعهد گرفت[...]اطفال مسلمان حق ندارند در مدارس يهود (آليانس) حضور يابند.اين دستورات هم در اثر دخالت وزير مختار ايران عقيم ماند. همگرايى و هماهنگى دولتمداران وقت با محافل يهودى در پيشبرد ايدههاى صهيونى در ايران آن زمان،به طور جدى نيازمند تأمل و تدقيق است.
نكته دوم اين كه،دست پروردگان و دانش آموختگان مسلمان آموزشگاههاى آليانس،به طرز بسيار شگفتآور و سؤال برانگيزى،بعدها،وارد دستگاهها و مراكز قدرت در عرصه سياست و فرهنگ در كشور مىشدند.كوهنكا رئيس آموزشگاههاى آليانس در ايران در اين باره گفته بود: خوشوقت است وقتى ملاحظه مىكند اكثر دانشمندان،نويسندگان و رجال سياسى و نظامى اين كشور از تحصيلكردگان مدارس آليانس مىباشند.و باز هم مزيد افتخار است كه همين تربيت يافتگان مدارس ايران امروز از بهترين دوستان اين مؤسسه مىباشند.در اين راه پرافتخار،آليانس اسرائيلت دوستانى هم دارد كه با كمكهاى مادى و معنوى خود تسهيلات لازم در راه پيشرفت مقاصد فرهنگى او را فراهم مىسازند. ترويج ايده سياسى و فرهنگى هماهنگ و واحد در جوامع يهودى جهان در مسير آرمان صهيونيسم،تلاش بىوقفه و مستمرى از سوى آليانس اسرائيليت اونيورسال در بسيارى از كشورها از جمله ايران بود.اما رهبران و سران آليانس،در تعقيب ايده مزبور،از تربيت مأموران محلى غير يهودى براى پيشبرد اهداف و مطامع خود نيز غافل نبودند.
در يكى از منابع يهودى با اشاره به حضور دانش آموزان مسلمان در مدارس آليانس،اعتراف شده است كه در برخى مناطق كشور،تعداد دانش آموزان مسلمان حتى از يهودىها بيشتر بوده است: "به مثل در مدرسه همدان از 654 شاگرد تنها 173 نفر يهودى بودند. " منابع يهودى علت جذب كودكان مسلمان در مدارس آليانس را ايجاد همگرايى فكرى و فرهنگى بين يهوديان و مسلمانان ادعا كردهاند: سياست آليانس اسرائيلى از آغاز اين بود كه در حدود 20 درصد دانش آموزان مسلمان را به منظور نزديكى دو جامعه،ايجاد ارتباط و انواع اهداف مثبت ديگر در خود جاى دهد نكته قابل توجه ديگر در مدارس آليانس در ايران،عدم توجه به زبان،ادبيات،تاريخ و فرهنگ ايران،در برنامههاى آموزشى بود: بنابر گزارشهاى مفتش وزارت معارف در مدرسه آليانس يهود چندان توجهى به زبان فارسى و تاريخ و فرهنگ ايران نداشتند.برنامههاى مدارس دولتى و آئيننامه وزارت معارف را پشت گوش مىانداختند و وا مىنهادند. 1 در بخش متوسطه،تدريس ادبيات فارسى،به ويژه اشعار و قطعات برگزيده كه در ساير مدارس اجبارى بودند،در اينجا "خوانده "نمىشدند و به طور كلى فارسى اين كلاسها با پروگرام وزارت معارف هماهنگ نبود.نيز در سال يكم متوسطه حساب تدريس نمىشد.فارسى شاگردان مدرسه "ضعيف "بود نمايندگان و مأموران آليانس مركزى پيوسته به ايران سركشى و چگونگى فعاليت مدارس وابسته را از نزديك تحت كنترل و مراقبت و هدايت داشتند.آموزشگاهها و مؤسسات وابسته به آليانس اسرائيليت اونيورسال تا سال 1357 ش،در ايران فعاليت داشتند و تحت راهبرى و اداره مركزيت فرانسوى آن،به مدت 80 سال،اهداف و برنامههاى اين كانون جهانى صهيونى مستقر در پاريس را در ايران پياده مىكردند.
صرف نظر از روابط مستحكمى كه تشكيلات آليانس با مراكز سياستگذارى و تصميم گيرى، دولتمداران و كانونهاى قدرت داخل كشور ايران داشت،دانش آموختگان مدارس و آموزشگاههاى آليانس نيز به آسانى به داخل حوزههاى مديريت و قدرت كشور نفوذ و حضور پيدا كرده بودند.اينها تماما حاكى از موقعيت ممتاز يهود در ايران آن دوران است.
زمينههاى ايجاد آموزشگاهها و مؤسسات وابسته به آليانس اسرائيليت در دوره ناصر الدين شاه به وجود آمده بود،اما اين تلاشها پس از روى كار آمدن مظفر الدين شاه و در واقع حدود يك سال پس از برگزارى اولين كنگره جهانى صهيونيسم در شهر بال سوئيس،در ايران نتيجه داد.آموزشگاهها و مدارس آليانس اسرائيليت بذر افكار صهيونى را در ميان يهود ايران پاشيد.بر اين اساس مىتوان گفت كه آليانس اسرائيليت اونيورسال،منشاء و مادر انديشهها، تلاشها و تشكلهاى صهيونيستى در جامعه يهود ايران بوده است.اسناد،مدارك و منابع مختلف تاريخى نيز اين واقعيت را تصريح و تأكيد مىكند كه پس از فعاليت مدارس آليانس در ايران،زمزمههاى صهيونى در جوامع يهود اين كشور نضج گرفت و سرآغاز فعاليتها در اين باره گرديد.
...............................................................................................
ادامه دارد...
يکشنبه|ا|18|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 168]
-
گوناگون
پربازدیدترینها