واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: گفتوگو با ميهن نثري ـ بازيگر پيشكسوت راديو «اگر تمام برنامهها تصويري شوند ديگر راديو وجود ندارد»
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: تلويزيون و راديو
مهين نثري، يكي از پيشكسوتاني كه سالهاست در عرصهي بازيگري در راديو فعاليت دارد، دربارهي طرح تصويري شدن راديو گفت: اگر با اجراي اين طرح كل ذهنيت مخاطب به تصوير كشيده شود، نتايج مطلوبي نخواهد داشت و ديگر اسمش راديو نيست.
اين بازيگر در گفتوگو با خبرنگار سرويس راديو خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: اگر قرار باشد بخشهايي از نمايشها و برنامههاي راديويي تصويري شوند و از صحنههاي خاصي براي مردم فيلم گرفته شود تا نشان دهند راديوييها چطور كار ميكنند، بد نيست؛ من مخالف اضطرار نيستم ولي با تصويري شدن تمام برنامهها، يكسري مسائل نابود ميشوند و قطعا نتيجه خوبي نخواهد داشت.
او با بيان اينكه اگر تمام برنامههاي راديويي تصوير شوند، ديگر راديو وجود ندارد، ادامه داد: از همان روزهاي آغازين كه به راديو آمدم و به كار بازيگري در نمايش مشغول شدم، تنها چيزي كه در نمايشها برايم جذابيت داشت اين بود كه صدا را از جعبهي كوچك راديو ميشنيدم و با تخيلات شخصي خودم درباره آن داستان تصويرسازي ميكردم و نميدانستم كه فلان شخصيت چه شكلي است، لباسش چيست، پير است يا جوان؛ در واقع من شناختي نسبت به گويندهي داستان نداشتم و فقط با نقش خيالانگيزي ميكردم.
وي اضافه كرد: در نمايشهاي راديويي ديدن ذهني برايم مهم بود كه شكل و تصوير ندارد؛ چراكه هر فردي هر طور كه دوست دارد ميتواند دربارهي صدايي كه ميشنود در ذهن خود تصويرسازي كند، هميشه راديو براي ما اين مفهوم را داشت و هنوز هم دارد ولي اگر همه برنامهها تصويري شوند ديگر راديويي وجود نخواهد داشت.
نثري در ادامهي گفتوگو با ايسنا با اشاره به تصويري شدن راديو تئاتر گفت: زماني كه چند سال قبل در راديو تئاتر طرح تصويري شدن را داشتيم، به دليل اينكه همه بخشهاي آن تصويري نبود، قابل قبول بود و طرح جالبي بود؛ زماني كه اجرا داشتيم عكسالعمل مردم را از نزديك ميديديم ولي ايرادي كه داشت اين بود كه به عنوان مثال اگر در نمايش به جاي من كه در حال راه رفتن بودم شخص ديگري راه ميرفت يا در را ميكوبيد بياختيار ذهن تماشاگر متوجه صداي پاهايي ميشد كه مال من نبود. با اين اتفاق ذهن مخاطب مختل و تخيل آنها سردرگم ميشد؛ ولي به مرور زمان يكسري چيزها را پذيرفتند و اينكه كمي در آن حركات تئاتري هم به چشم ميخورد.
او در ادامه با ذكر خاطرهاي از دوران گذشتهي خود، يادآور شد: سالها پيش نقشهايي كه در نمايشهاي راديويي ايفا ميكردم، شنوندهي پروپا قرصي داشت؛ او نمايشهايم را دنبال ميكرد و در واقع با نقشهايي كه ايفا ميكردم زندگي ميكرد و همه چيز را باور كرده بود؛ در حالي كه هيچ چيز واقعيت نداشت و فقط يك نمايش بود. تصويرسازي اين شنونده در ارتباط با نقشهاي من آنقدر قوي بود كه يك روز با همكاران راديويي قرار گذاشت تا به ساختمان راديو ـ ميدان ارگ بيايد و مرا از نزديك ملاقات كند.
نثري به خبرنگار ايسنا گفت: اين شنونده منتظر فردي بود كه سالهاست نقشهاي مختلفي را ايفا ميكند و زماني كه همكاران مرا به عنوان همان نقشي كه در ذهن خود تصوير ساخته بود معرفي كردند صدايم را باور كرد ولي خودم را به هيچ عنوان قبول نكرد و مدام ميگفت تو دروغ ميگويي، تو مرا فريب دادي و مدام به من فحش و ناسزا مي داد و حتي مرا نفرين كرد كه چرا با احساساتش بازي كردم.
اين بازيگر پيشكسوت در پايان توضيح داد: اين خاطره را تعريف كردم تا بگويم كه چقدر ذهن شنونده ميتواند تخيل سازي قوي درباره صدايي كه ميشنود داشته باشد و با او زندگي كند. تاثيري كه بازيگر، صدا ، فضا و... راديويي روي مخاطب ميگذارد، نميتواند واقعيت داشته باشد اما ميتواند او را به فكر فرو ببرد و در ذهنش تخيلسازي كند.
انتهاي پيام
شنبه|ا|10|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]