واضح آرشیو وب فارسی:شبكه خبر دانشجو: تشبه به شرب خمر در سعادتآباد؛ پيش از آنكه دير شود بايد كاري كرد ...
خدا نكند كه شاهد چنين روزي باشيم، هرچند واقعبيني به ما مي گوييد كه اين سينما با سرعتي عجيب و حيرت آور به آن سمت در حركت است! پيش از آنكه دير شود و پيش از آنكه بيش از اين دير شود، بايد چارهاي كرد؛ كسي حواسش است؟!
گروه فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»؛ يكي از نكات مبهم و مغفول مانده در مورد فيلم سينمايي «سعادت آباد»، در ميان حرف و حديثهاي ديگر اين فيلم و نقد و تحليل هايي كه مباحث ساختاري را در بر مي گرفت، تشبه به شرب خمر و حركات و سكناتي بود كه در سكانسهاي مختلف اين فيلم به چشم مي خورد.
اين موضوع تا كنون به شكل و روش عجيب و غريبي مورد غفلت و بيتوجهي مسئولين و مديران امر و نيز اصحاب رسانه هاي گروهي گرديد كه خود جاي سوال جدي دارد. اينكه چطور ممكن است در فضاي سينمايي اسلاميمان!!! چنين رويكردها و تصويرگريهايي در يك اثر سينمايي رخ دهد و هيچ كس پيگير امر نشود، جاي سوال جدي دارد و اينكه ادامه يافتن چنين رويكردهاي و تكرار چنين نمادهايي در فيلم هاي ايراني، سينماي ايران را به كجا خواهد برد و وضعيت را به كجا خواهد كشاند.
البته رخ دادن چنين اتفاقاتي محدود و معطوف به فيلمي همچون «سعادت آباد» نيست و ما پيش از اين هم در فيلم هاي ديگري شاهد و ناظر صحنههاي چه بسا وقيح تر از اين بوديم. هنوز خاطره سكانسهاي تحيرك برانگيز و تأسف بار فيلم هاي همچون «حوالي اتوبان»، «انعكاس»، «اسب حيوان نجيبي است» و ... در خاطره عمومي مخاطبان سينماي ايران باقي است و نيز جاي اين سوال مطرح است كه مديران و مسئولان امر براي مهار اين روند خطرناك و بسيار تأثربرانگيز چه تدبيري انديشدهاند و چه راهكارهايي را در آستين دارند؟!
اما نكته ديگري كه بايد بدان پرداخت اين است كه درست است در فيلمي مانند «سعادت آباد» جلوهها و تصويرگريهاي مبتني بر امر مضموم و غير شرعي مثل شرب خمر وجود دارد كه در جاي خود بسيار تكان دهنده و تأسف بار و نيازمند پيگيري است، اما شايد يكي از مهمترين و جدي ترين مسائل كه در اولويت مباحث قرار دارد، نوع رفتارها، گفتارها، ديالوگها و حركات و سكناتي است كه در امثال اين فيلم مورد ترويج و تبليغ قرار ميگيرد؛ از نوع نگاهها و ديالوگ ها گرفته تا پردهدري ها و عفتشكنيهاي منتشر، مستتر و گاه هويدا در امثال اين فيلم.
چه بسا تأثير ناخودآگاه اين نوع رفتار و القائات فكري ناشي از آن، بسيار خطرناكتر و فاجعهبارتر از نماد و نمودهاي ظاهري و حتي كاري همچون شرب خمر باشد؛ گرچه در حرمت و مزمت و زشتي و زنندگي شرابخواري و حتي تشبه جستن به آن هيچ ترديدي نيست و بايستي در برابر آن به سختي ايستاد و با قاطعيت عمل كرد، اما نبايد فراموش كنيم كه ما با يك منظومه فكري و يك الگوي رفتاري و يك سبك زندگي روبهرو هستيم كه بنا دارد از جامعه ايراني ما هويتزدايي كند و اسلام را از ورطه حيات اجتماعي و نيز فرديت بشري بزدايد.
فيلم هاي همچون «سعادتآباد» و چه بسا آثار ديگري كه بيش از اين فيلم در چنين ورطهاي گام نهادند، سينماي ايران را به سمتي ميبرند كه ديگر حتي هيچ رنگ و بويي از ديانت و معنويت مبتني بر ديانت اسلامي در آن وجود نداشته باشد.
خدا نكند كه شاهد چنين روزي باشيم، هرچند واقعبيني به ما مي گوييد كه اين سينما با سرعتي عجيب و حيرت آور به آن سمت در حركت است! پيش از آنكه دير شود و پيش از آنكه بيش از اين دير شود، بايد چارهاي كرد؛ كسي حواسش است؟!
شنبه|ا|10|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: شبكه خبر دانشجو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]