واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: كتاب و معضلى به نام مخاطب
حبيب تركاشوندهنگامى كه به يك كتابفروشى براى تهيه كتاب مورد نيازت مراجعه مى كنى، با يافتن كتاب مورد نظر صفحات اول آن را تورق مى كنى تا قيمت آن را بيابى. اما در اين حين چشمت به تيراژ انتشار كتاب نيز مى افتد ،۱۰۰۰ ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ معمول ترين تيراژى است كه براى كتاب ها منظور مى شود. اين شمارگان را وقتى با جمعيت ۷۰ ميليونى كشور مقايسه مى كنى همانند سوزنى در يك انبار كاه خواهد بود. اگر بخواهيم ميانگين آن را در نظر بگيريم به ازاى هر ۳۵ هزار نفر يك نسخه كتاب. راستى هيچ گاه به صورت ريشه اى بررسى كرده ايم كه چرا كتابى كه شايد حاصل رنج چندين ساله يك نويسنده و محقق است با اين تيراژ بسيار كم به بازار نشر بيايد و همان تيراژ نيز به فروش نرسد.در يك نگاه اجمالى مى توان چند علت براى آن جستجو كرد:۱ - با فضاى آزادى كه پس از انقلاب ايجاد شد به يك باره با رشد صعودى تعداد عناوين منتشر شده مواجه شديم كه اين سير صعودى طى ۳۰ سال گذشته ادامه داشته است. در حال حاضر هفته اى به طور ميانگين ۸۰۰ عنوان كتاب منتشر مى شود. با اين پيش فرض ببينيد طى يك سال چه تعداد كتاب منتشر خواهد شد. خب به نظر شما مخاطبين بايد چگونه از اين حجم كتاب منتشر شده آگاهى يابند. ۲ - در نگاه اول افزايش ميزان نمادين كتاب انتشارى گامى درجهت توسعه كتابخوانى محسوب مى شود، اما به نظر مى رسد اين امر دقيقا برعكس نتيجه مى دهد. چرا كه بسيارى از كتاب هاى منتشر شده، بيشتر كتاب سازى اند تا يك كتاب قوى. اين امر نه تنها باعث رغبت افراد جامعه به سمت كتاب نخواهد شد بلكه باعث مى شود كتاب هاى فاخر و ارزشمندى كه در طول سال منتشر مى شوند با اين آمار تحت مهجوريت قرار بگيرند و امكان عرضه در ميان مخاطبان خاص خود را نداشته باشند.۳ - ضعف اطلاع رسانى كتاب هاى منتشر شده مشكل ديگرى است كه گريبانگير حوزه نشر شده است. رسانه ملى با سيل مخاطبان ميليونى خود در اين زمينه تقريبا هيچ اقدامى انجام نمى دهد. مى ماند عرصه رسانه ها. خبرگزارى ها و سايت هاى اينترنتى با توجه به عدم محدوديت فضا در اين زمينه نقش فعال ترى دارند اما مشكل اينجاست كه تنها قشر خاصى از افراد جامعه دسترسى به اينترنت دارند و از اين قشر نيز تعداد بسيار كمى از راه اين پايگاه ها به دنبال كتاب هاى تازه نشر يافته مى گردند. رسانه هاى مكتوب نيز حجم محدودى از كتاب هاى تازه انتشار يافته را تبليغ مى كنند و مشكل ديگر اينكه خود تيراژ پايين مطبوعات نيزباعث شده كه مخاطبين كمتر از اطلاع رسانى مطبوعات در حوزه نشر آگاهى يابند.۴ - توزيع نامناسب مراكز فروش كتاب را بايد علت بعدى ناميد. درتهران به عنوان پايخت كشور قريب به اتفاق انتشارات بزرگ و مراكز فروش كتاب در حوالى ميدان انقلاب متمركزند. مردم مجبورند براى تهيه كتاب هاى مورد نياز خود مسيرهاى پرترافيك شهر را طى كرده تا به مركز تهران بيايند. بدين خاطر با مشكلات فوق الذكر امكان بازديد مردم از تازه هاى نشر به شدت كاهش مى يابد و مى بينيم كه اغلب ترجيح مى دهند بيشتر كتاب هاى مورد نياز خود را از نمايشگاه كتاب تهيه كنند. فروش نسبتا راضى كننده اكثر ناشران در فصل نمايشگاه كه گاها از فروش يكساله آنها فراتر مى شود گواهى بر اين مدعاست.۵ - فقر دسترسى به كتاب در شهرها و استان هاى مختلف كشور به جز پايتخت را بايد دليل ديگر تيراژ كم كتاب ها دانست. اينكه در هر شهر چند كتابفروشى وجود دارد. در چه محدوده اى گسترده اند؟ تنوع كتاب هاى آنها چگونه است؟ كتاب هاى تازه انتشار يافته كى به دست اين كتابفروشى ها مى رسد؟ همه و همه از عواملى است كه بازار فروش كتاب در شهرستان ها را با مخاطره مواجه ساخته است. همان گونه كه شاهديم در ماه ارديبهشت صدها هزار شهرستانى ترجيح مى دهند سختى سفر را تحمل كرده و با سفر به تهران نسبت به خريد كتاب هاى مورد نياز خود اقدام كنند، البته اگر در شلوغى همانند بازار شام نمايشگاه بين المللى موفق به اين كار شوند.۶ - تولد رقباى جديد براى كتاب را بايد عامل بعدى شمرد. رسانه هاى ديدارى و شنيدارى و همچنين مكتوب و ديجيتال در عرصه اطلاع رسانى كم كم خود را جايگزين كتاب در منازل مى كنند. كمتر كسى اكنون اطلاعات روز خود را در كتاب ها جستجو مى كند.ارائه روزانه و حتى لحظه به لحظه جديدترين اخبار و اطلاعات در حوزه هاى عمومى و تخصصى مورد علاقه افراد با هزينه بسيار كمتر باعث شده كه اين رسانه ها جاى خود را با كتاب در ذهن مخاطبين عوض كنند. هرچند اين رسانه ها نخواهند توانست كتاب را به طور كلى از صحنه رقابت حذف كنند، اما توانسته اند بسيارى از مخاطبين سابق كتاب را به سوى خود جلب كنند.۷ - قيمت كتاب را نيز بايد در شمار علل بعدى به حساب آورد. شايد اين ذهنيت ايجاد شود كه با توجه به هزينه هاى انجام شده يك كتاب به قيمت پشت جلد نسخ نه تنها بالا نيست كه پايين نيز هست كه البته قابل قبول نيز هست، اما قيمت مجموع چند كتاب ماهانه براى يك فرد معمولى ممكن است مبلغى باشد كه توان پرداخت آن را نداشته باشد كه اين امر نيز يكى از دلايل اصلى ركود فروش كتاب در كشور است.نكات فوق الذكر شايد فقط تعداد محدودى از عوامل كاهش تيراژ كتاب در كشورمان باشد كه با بررسى كارشناسانه آنها و راه هاى فائق آمدن بر اين عوامل مى توان تا حدودى شاهد شكوفايى مجدد كتاب بود. توزيع كتابفروشى ها در سطح تهران، شهرستان هاى بزرگ و كوچك، ايجاد نمايشگاه هاى دائمى و فصلى كتاب در استان ها و شهرستان ها، تسهيلات خريد كتاب به مخاطبين اصلى آنها، تبليغ كتاب هاى فاخر در رسانه ملى و روزنامه هاى كثير الانتشار و حتى در سطح شهرها، تجهيز كتابخانه ها به كتاب هاى تازه انتشار يافته، ساماندهى انتشاراتى ها، جلوگيرى از انتشار كتاب هاى زرد و بسيار ضعيف و حمايت مادى و معنوى از كتاب هاى ارزشمند از راه هايى است كه مى توان به احياى مجدد كتاب در جامعه اميد بست.
چهارشنبه|ا|21|ا|اسفند|ا|1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 87]