واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: سیاست > دیپلماسی - بررسی سفر لاریجانی و جلیلی به سوریه و لبنان. گروه سیاسی:طی هفته گذشته دو مقام بلند پایه از ایران راهی کشورهای سوریه و لبنان شدند تا به منظور حمایت از مردم فلسطین، راهکاری جهت تقویت مقاومت آنان در مقابل رژیم صهیونیست در نواز غزه بیابند. این دو سفر که به وسیله سعید جلیلی دبیر شورای عالی امنیت ملی و علی لاریجانی رئیس مجلس شورای اسلامی انجام شد اگرچه همزمان نبود اما لاریجانی به فاصله کوتاه چند روزه، پس از جلیلی به دمشق و بیروت رفت تا حلقه تحرکات دیپلماتیک ایران با دوستانش در منطقه کامل شود. البته حضور رئیس مجلس ایران در نشست سه جانبه رؤسای اتحادیه بینالمجالس نیز که در دمشق برگزار شد، اقدام دیگری بود که در خلال این سفر رخ داد تا حاضران در آن شامل ایران، سوریه و اندونزی، به بررسی بحران غزه بپردازند. با این حال رایزنی دو مقام مسئول که از قضا یکیشان تا چند ماه قبل، در کسوت دبیری شورای عالی امنیت ملی به فعالیت مشغول بود چندان برازنده دستگاه دیپلماسی ایران نیست چرا که میتوان تعابیر منفی از آن برداشت کرد. تعابیری که شکست سفیر اعزامی اول در مذاکراتش با مقامات کشورهای مذکور را به ذهن متبادر می کند. مهمتر آن است به نظر می رسد که پرثمر نبودن تلاش سعید جلیلی در همراه کردن دمشق و بیروت با رویکرد تهران در قبال مسأله فلسطین و اسرائیل و فجایع اخیر، باعث شد تا دیپلمات کارکشتهتر دیگری راهی این کشورها شود. این نگاه موقعی تقویت میشود که بیاد آوریم علی لاریجانی پس از آنکه دبیری شورای عالی امنیت ملی را به سعید جلیلی واگذار کرد، در اقدامی نامتعارف با دبیر جدید راهی اروپا شد تا در مذاکره مهمی که از قبل قرار آن با خاویر سولانا نماینده 1 + 5 در گفتگوهای هستهای گذاشته شده بود، شرکت کند و کار ناتمامش را تمام کند. لاریجانی همچنین پس از تکیه زدن بر کرسی ریاست قوه مقننه کماکان لباس دیپلمات را بر قامت داشت و اینبار از تریبون مجلس به اظهارنظر درباره پرونده هستهای کشورمان میپرداخت و تحولات آن را رصد کرده و هرکجا لازم میشد نکاتی را به سولانا یادآوری میکرد. این رویه اگرچه چندی بعد متوقف شد اما اینک یکبار دیگر درخصوص موضوع غزه آن را شاهدیم. انجام رایزنیهای دیپلماتیک موازی که اگرچه در عرص هم انجام نشدند اما در طول یکدیگر قرار داشته و همین میتواند پیامهای متفاوتی را مخابره کند. جنایات اخیر اسرائیل علیه فلسطینیان که به بهانه برخورد با گروه حماس در غزه انجام میشود، آنقدر غیرانسانی و فجیع است که قطعاً میطلبد تا در مجموع رایزنیهای سیاسی گستردهای توسط کشورهای اسلامی از جمله ایران جهت حل این بحران صورت گیرد. از این رو اعزام نمایندگان ارشد کشورمان به کشورهای منطقه از جمله سوریه و لبنان بسیار بجاست؛ چرا که هدف مهمی از این اقدام دنبال میشود و آن هماهنگ کردن نیروهای مخالف اسرائیل در منطقه است اما با رفتارهایی که از ایران سر میزند بعید به نظر میرسد بهرهای که لازم است از این سفرها برده شود یعنی پیامی که ایران میخواهد بدین طریق به رژیم صهیونیستی و حامیانش در منطقه ارسال کند، بنابر آنچه ذکرش رفت، قطعاً توسط آنان دریافت نمیشود. سعید جلیلی اوایل هفته قبل به بیروت و دمشق رفت تا علاوه بر سیدحسن نصرالله دبیرکل حزبالله لبنان، با رئیس جمهور سوریه و نخست وزیر و رئیس مجلس لبنان دیدار کند. در همین چارچوب با خالد مشعل و تعدادی دیگر از رهبران گروههای مقاومت فلسطینی نیز به گفتوگو پرداخت. این افراد هم پیشنهادهایی را برای حمایت از مردم فلسطین و تقویت مقاومت آنان به دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ارائه کردند که البته جلیلی آنها را نیز در دیدارهایش با مقامات سوریه و لبنان مطرح کرد و پس از آن راهی ترکیه شد تا ابعاد حمایت از مقاومت در فلسطین و فشار بر اسرائیل را به ابعادی فراتر از منطقه ببرد. اما پس از آن، علی لاریجانی روز چهارشنبه گذشته به دمشق رفت تا رایزنیهای دیپلماتیک خود را با رهبران گروه جهاد اسلامی و همچنین مسئولان ارشد سوریه و لبنان و اردن آغاز کند. دیدارهای رئیس مجلس ایران در شرایطی صورت گرفت که حماس طرح آتشبس پیشنهادی مصر و فرانسه را دریافت کرده بود. البته جزئیات مذاکرات لاریجانی با افراد مذکور منتشر نشد همان طوری که به جزئیات دیدارهای جلیلی اشارهای نشد. البته لاریجانی تهران را به مقصد سوریه با هدف حضور در اجلاس تروئیکای بینالمجالس آسیایی ترک کرد تا به گفته خودش بنا بر تصمیماتی که چند ماه قبل درباره موضوع فلسطین میان رؤسای مجالس آسیایی گرفته شده بود، رایزنیهای تازهای به خاطر وضعیت اسفبار غزه انجام شود. اما لاریجانی به منظور یافتن راهحلی در اینباره تنها به دیدار با همتایان اندونزی و سوری خود اکتفا نکرد و به مذاکره با افرادی پرداخت که چند روز قبل سعید جلیلی با آنها دیدار کرده بود. وی همچنین همان جا خبر داد که طی یکی از روزهای همین هفته راهی ترکیه خواهد شد تا ادامه رایزنیهایش را در آنکارا پیگیری کند. حال در چنین شرایطی این سئوال میتواند مطرح شود که به راستی آیا فقط وضعیت ویژه مردم فلسطین و تعدی اسرائیل و حساسیت به جای ایران نسبت به آن، موجب بروز اقدامات مشابه دیپلماتیک در فاصله زمانی کوتاه شده است یا کم نتیجه بودن ( و شاید بینتیجه بودن) مذاکرات اولیه صورت گرفته؟! و سرانجام این که رژیم صهیونیستی و مصر با توجه به اتهاماتی که علیه ایران مطرح میکنند، به کدام یک از دو فرض فوق میاندیشند؟ چه خوب میشود اگر رفتارهای دیپلماتیکی که از تهران سرمیزند بیش از اینها زیبنده و تأمینکننده منافع حداکثری ایران باشد تا در عین حال فرصت برای هر نوع امتیازگیری توسط کشورهایی که به اختلاف ایران و برخی کشورهای منطقه چشم دوختهاند، محدود شود.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 300]