محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828676706
دُري نجفآبادي: بايد با قدرت در تبيين اسلام فقاهت تلاش كنيم حضور مردم در بزرگداشت حماسه 9دي ضروري است
واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: دُري نجفآبادي: بايد با قدرت در تبيين "اسلام فقاهت" تلاش كنيم حضور مردم در بزرگداشت حماسه 9دي ضروري است
خبرگزاري دانشجويان ايران - اراك
سرويس: استانها
آيتالله "قربانعلي درينجفآبادي"، نماينده وليفقيه در استان مركزي و امام جمعه اراك، در آستانه سالروز حماسه 9 دي 1388، طي مقالهاي به تبيين "ريشههاي فتنه 88 و چگونگي شكلگيري حماسه نهم دي" پرداخته است.
به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، منطقه مركزي، متن كامل مقاله آيتالله درينجفآبادي بدين شرح است:
«لها فقها، دژهاي استوار اسلام هستند همانطور كه ديوارهاي شهر براي شهر. يكي از موضوعاتي كه قبل از انقلاب نيز بر آن تأكيد داشتم، بحث اسلام فقاهت در برابر ديگر جريانها بود، اين موضوعي است كه بايد حداقل در طول دويست الي سيصد سال گذشته دنبال كنيم. در كشور ما تمام جرياناتي كه در طول سيصد سال گذشته و حتي در دوره قبل از قاجار، زنديه و قبل از نادرشاه افشار به وجود آمده، كم و بيش ناشي از همين مسأله است. در طول تاريخ همواره اسلام فقاهت در برابر جريانهاي مختلف ديگر، كه ريشه اسلامي نداشته و يا جرياني كه اسلام حداقلي، اسلام ليبراليسم، اسلام آمريكايي و يا اسلام التقاتي بوده است و يا اسلام تحريفشده، اسلام متحجر يا اسلام خوارج نهرواني بوده، قرار گرفته است. ما يك خط مستقيمي را از اهلبيت(ع) گرفتيم كه آن خط مستقيم، خط اسلام فقاهت است، بايد روي آن بايستيم و با قدرت در تبيين و تعريفش تلاش نماييم. فرض كنيد زمان ميرزاي شيرازي(رضوان) بحث تحريم تنباكو مطرح بوده كه يك آقاي بزرگواري به نام ميرزاي شيرازي در گوشه سامرا نشسته و فرموده "اليوم شرب توتون يا استعمال توتون در حكم محاربه با امام زمان(عجالله) است". همين حكم بساط انگليسيها را در يك كشور درنورديد. همين طور در جريان مشروطيت هم فقها پيشتاز شده و مردم هم با پيروي از فقها به صحنه آمدند. بنابراين هر زماني كه يك عالم فقيه و فرزانهاي در صحنه حضور يابد حاكمان ظلم و كفر از بين ميروند. در مقطعي ديگر نيز در مقابل اين جريانات فقها ايستادند، علما ايستادند، بزرگان ايستادند و وقتي هم ديدند مشروطه منحرف ميشود، شيخ فضلالله و ديگر علما از جمله آخوند خراساني مجدداً براي مقابله با انحراف به اين حركت پيوستند. در زمان رضاخان و كودتاي آن دوران، باز هم مدرسها شهيد شدند، آقا نجفي اصفهانيها شهيد شدند، مرحوم حاج شيخ عبدالكريم در تنگناي سخت قرار گرفتند تا جايي كه امام(ره) و ديگران در قم ناچار بودند قبل از طلوع آفتاب از حجره فيضيه خارج و در كوههايي كه الان به عنوان كوه خضر در اطراف جمكران معروف است، ساكن شوند و در تاريكي شب بازگردند، چراكه در اين دوران علما در امان نبودند. اما اين اتفاقها اتفاقات كمي نبود و در عين حال جريان فقاهت در برابر رضاخان ايستادند. بعد از دوران سلطنت رضاخان در كودتاي بيستم شهريور، علما و روحانيت جايگاه ويژهاي در بين مردم يافته بودند. اين موارد داستانهاي عظيم و تاريخسازي است تا جاييكه موجب نجات آذربايجان شد. آذربايجان را هيچ چيزي مگر وفات مرحوم حاج سيد ابوالحسن اصفهاني نجات نداد. وقتي وفات آقا سيد ابوالحسن اتفاق افتاد در سال 1325 بساط پيشهوري و ديگران جمع و تمام آذربايجان سياهپوش شد. آنها ميخواستند بيايند اين طرف تودهاي درست كنند، جا براي تودهاي نبود، به تبع آن بساط قاضي محمد در مهاباد جمع شد. اينها وابستگي داشتند، ادعاي استقلال ميكردند و تجزيهطلب و ابزار بودند. بساط همه اينها جمع شد و به هر كيفيت كشور يك وحدتي پيدا كرد. الان نيز انقلاب اسلامي ايران و همه بركاتش به بركت فقاهت اسلام و اسلام فقاهت است. 15 خرداد يعني دوازده محرم سال چهل و دو، هيچ كدام از جريانهاي سياسي حتي سياسيهاي مذهبي در صحنه نبودند و سياسيهاي مذهبي سازمان يافته مثل نهضت آزادي هم نبودند. پس چه كساني در صحنه آمدند و مقدمات قيام خونين را فراهم آوردند؟ اينها همين هيئات و عزاداران حسيني بودند كه در روز عاشورا دستههاي عزا را راه انداخته، نداي "حسين(ع) حسين(ع) شعار ماست" سر ميدادند. همينها پانزده خرداد دو روز بعد از دستگيري امام راحل، شعار ميدادند "حسين(ع) حسين(ع) شعار ماست" و شعار "يا مرگ يا خميني(ره)" و "مرگ بر اين حكومت يزيدي" سر ميدادند. محور، امام(ره) بود و جمعيت و فقاهت بود. شما يك مورد پيدا نميكنيد كه ديگراني مثل جبهه ملي، نهضت آزادي، جريانهاي ديگر حزب توده همراهي كرده باشند؛ اينها همان عزاداران امام حسين(ع) بودند. شايد عجيب باشد كه بدانيد حتي امام(ره) به مثل نهضت آزادي ملاقات خصوصي هم نميداد و در همان سالهاي چهل و دو نيز امام(ره) ملاقات خصوصي با اينها نداشت و همه را جزو مردم ميدانست.
بنابراين ما واقعاً مديون اسلام و فقاهت هستيم و در جامعه ما بجز هدايت كردن در مسير اسلام فقاهت تا زمان ظهور حضرت وليعصر(ارواحنا فداه) راهي نداريم و اين راهي است كه حجت شرعي را بر همه ما تمام كرده؛ چراكه استدلالهاي شرعي پشتوانهاش است. «اما من كان من الفقها صائناً لنفسه حافظاً لدينه مخالفاً لهواه مطيعاً لامر مولاه»؛ علاوه بر كشور ما در جاهاي ديگر نيز همين طور است. در جريان فلسطين پانزده گروه فلسطيني فعاليت ميكردند كه تنها جريان حماس و جهاد اسلامي با الهام از جمهوري اسلامي، حماسه كربلا و عاشوراي حسيني(ع) توفيقاتي را بدست آورد. عليهذا در برابر جريان اسلام فقاهت در طول همين سيوسه سال انقلاب، جريانهاي مختلفي ظهور يافتند. اسلام حداقلي يعني آخوندها بروند گوشه حجره. اول بار امام(ره) نظر شريفش اين بود، بعد ديد نه فايده ندارد بخواهد كار را به امثال آقاي بازرگان يا آقاي بنيصدر بدهد، چراكه اينها به سادگي شهيد رجايي و شهيد باهنر كه بگويند من مقلد امامم، نبودند. بنيصدر ادعا ميكرد اجتهاد، 160 رشته ميخواهد من بلدم و ديگران ندارند. كيش شخصيت خودش شده بود، همان كيش شخصيت، متأسفانه خسرالدنيا و الآخرة ذلك هو الخسران المبين. بنابراين بحث اصلي اسلام، فقاهت است. اگر بخواهيم بيست سال اخير را مقطعبندي جداگانهاي نماييم به نظر من جريانهايي تحت عناوين مختلف با گرايشهاي روشنفكرانه، ليبراليستي، سكولاريستي و يا با هر عنوان ديگري قصد داشتند در برابر اسلام فقاهت بايستند، كه حتي شهادت شهيد مطهريها هم به خاطر همين مسأله بوده است. يعني جريان فرقان و منافقين كه شهيد مطهري، شهيد سرلشكر قرني يا دكتر مفتح را شهيد كردند و تا امروز همين جريان، جرياني است كه در مقابل اسلام فقاهت مقابله كردهاند. سربسته ميگويم، جريانسازي در مقابل اسلام فقاهت خطرناك است. ما هيچ تشكلي منهاي محوريت اسلام فقاهت نميتوانيم به رسميت بشناسيم. تشكلي ميتواند مبنا قرار بگيرد كه محورش اسلام فقاهت باشد نه سليقهها و احياناً اكثريت و اقليتهاي سليقهاي شخصي و قومي و نژادي و سياسي و مانند آن. حوادث دو سال قبل يعني انتخابات 88 يكي از آن جريانهايي است كه - به پشت پردهاش در رابطه با اروپا و آمريكا و ديگران كار ندارم - آنچه در رابطه با داخل است تا زماني كه در چهارچوب قانون اساسي و قانون انتخابات و حضور مردم در صحنهها؛ بسيار خوب، اما آنجايي كه ديگر در برابر اسلام فقاهت با موضعگيري با لشكركشي خياباني، با جريانسازي، با درگيريهاي خياباني، آب به آسياب دشمن ريختند و دشمن را شاد كردند و موجب وهن جمهوري اسلامي ايران در كشورهاي منطقه و جهان شدند، هيچ توجيه شرعي و قانوني و اخروي ندارد و به ضرر كشور، انقلاب و به ضرر همه است. همان سال من در نماز جمعه تهران به عنوان سخنران هفته قوه قضاييه دعوت داشتم و در چهار پنج دقيقه آخر بحثم، عنوان كردم در نظام و قانون اساسي قول رهبر در هر رابطهاي قول فصل است و ديگر كساني كه دچار افراط و تفريط شوند بايد جوابگو باشند و به عواقب اقدامات خود فكر كنند. خود ما هم به عنوان دادستان كل يكي از كساني بوديم كه بنا شد به شكايتها رسيدگي كنيم كه در اين راستا به شوراي نگهبان هم پيشنهاد داديم نتيجه قطعي آراء را 3 تا 5 روز ديگر اعلام نموده و در اين مدت به صورت رندوم 10 درصد صندوقها را بازشماري كنند كه اگر ديگر كانديداها ايراد و اعتراضي دارند، معلوم شود. البته من يادم نيست چون ظاهراً يكي از آقايان ادعا داشت كه در آن بازشماري، آراء من فلان قدر اضافه شده است. اما حالا بنده جزء كساني بودم كه به عنوان هيئت داوران يا امثال هيئت داوران در اين هيئت عضو بودم و در نهايت بيانيهاي را آقاي ابوترابي با بنده هماهنگ و قرائت كردند. اين معنايش اين نبود كه ما؛ مثلاً بنده به بعضي از مسائل و شيوههاي انتخاباتي ايراد داشتم، آن جاي خودش را داشت. اما در نتيجه ديگر به اين معنا جاي بحث و گفتگو نبود. متأسفانه بعضي حوادث اتفاق افتاد كه منجر به وقايع روز عاشورا شد كه بنده همان شب در حسينيه مكبريهاي اراك، در هشت محور و سرفصل به عملكردي كه روز عاشورا اتفاق افتاده بود، ايراد گرفتم و از فرداي آن روز وقتي در نقاط مختلف به صورت متفرق راهپيمايي برپا شد، اينجانب به جناب حجتالاسلام هاشمي، مسئول شوراي هماهنگي تبليغات اسلامي استان پيشنهاد دادم كه با هماهنگي تهران راهپيمايي سراسري در روز 9 دي به صورت يكپارچه برگزار شود كه مورد قبول واقع شد و الحمدلله راهپيمايي 9 دي به صورت يكپارچه با حضور پرشور اقشار مختلف مردم بصير و ولايتمدار در جايجاي كشور برگزار گرديد.
البته بعد هم راجع به نام روز نهم دي و برنامههاي اين مناسبت سئوال كردند و ما گفتيم حتماً ولايت در آن باشد يعني بحث ولايت و بصيرت به عنوان يك شاخصه براي 9 دي مورد توجه قرار بگيرد كه در نهايت اين حماسه بزرگ به نام روز بصيرت و ميثاق امت با ولايت نامگذاري شد. مسيري كه از تاريخ دويست سيصد سال گذشته ترسيم نمودم هر چه بخواهم بازش كنيم بايد يك دايرةالمعارف برايش بنويسم كه در اين مجال نميگنجد. ما در شوراي مركزي حزب جمهوري اسلامي با شهيد بهشتي، شهيد باهنر و بعضي از اين آقايان كه حالا جزء سران مسائل 88 قرار دارند، عضويت داشتيم و در معاشرت با آنها تا حدودي از افكار و گرايشهايشان مطلع بوديم. طبيعتاً هر چه بتوانيم بايد بحث جريان اسلام فقاهت را تعميق دهيم و بعد لغزشها و انحرافاتي كه در اين رابطه به وجود آمده را تبيين كنيم. به عنوان مثال يك نمونهاش گروهك فرقان در رابطه با برداشتهاي انحرافي از قرآن، برداشتهاي غلط، تفسيرهاي غلط و مندرآوردي؛ قرآن كه كتاب تفسير مندرآوردي نيست، حالا هر كسي بيايد بشود مفسر قرآن، العياذبالله، يك جايش هم ميرسد به آقاي گروهك فرقان و طلبهاي به نام گودرزي، يكي ميشود آقاي فلان، يكي ميشود آقاي بهمان، يكي ميشود دسته منافقين، مسعود رجوي، لعنتالله عليه يا اكبر گنجي، بدتر از منافقين. اينها هر كدام يكي از اين شاخهها هستند. يكي ميشود مرحوم بازرگان، حالا يكي متدين است در عين حال كج سليقه است، يكي تدينش هم تابع سليقهاش است. هر كدام از اينها يك شاخهاي هستند، از اين جرياني كه دارم خدمتتان عرض ميكنم، يكي هم ميشود ميرزا محمدعلي باب، عباس افندي، ميرزا حسينعلي بها، لعنتالله عليهم، سلمان رشدي لعنتالله عليه، سلمان رشدي آذربايجان، رافقي لعنتالله عليه و...
در شرايط كنوني نيز بايد هوشيار و آگاه باشيم، الان هم اين خطرها به شدت احساس ميشود، آدم به سادگي از حب جاه آزاد نميشود «آخِرُ ما يَخْرُجُ مِنْ قلوب الصِّدّيقينَ حُبُّ الْجاهِ»، آخرين چيزي كه از دل صديقين خارج ميشود، حب جاه است. ممكن است آدم از حب مال و زن و فرزند بگذرد، اما از حب جاه نميگذرد، آن وقت همين حب جاه موجب ميشود كه قرآن و حديث را با سليقه خودمان تفسير كنيم. در حال حاضر بايد در بازگويي و پاسداشت حماسه نهم دي، تنوير افكار عمومي، روشنگري و افشاگري واقعي، بدون تحقير و توهين به افراد مورد توجه واقع شود. همانطور كه قرآن به ما دستور داده، "فبشر عبادي، الذين يستمعون القول فيتبعون احسنه"، معلوم ميشود قول احسنه، قول دارد حسن هم دارد. گفته فيتبعون احسنه؛ ما از احسنه قول را بياوريم مطرح كنيم. به جاي قول حسن و يا غير حسن، احسنه قول را بياييم مطرح كنيم و در واقع جواهرات ارزشمند و قيمتي را در برابر خزفها مطرح كنيم. با زبان خيرخواهي و دلسوزي امر به معروف كنيم. توطئههاي دشمنان و فريبخوردگان را برشماريم. براي خدا مجاهدت كنيم، خداوند هدايت خواهد فرمود. در برابر دشمنان و بيگانگان و نقشههاي شيطاني آنها نيز بايد هوشيار باشيم. آنها از اسلام فقاهت سيلي خوردهاند، از امام(ره) و شهداء سيلي خوردهاند. بنابراين ما بايد بتوانيم با يك ادبيات بسيار سنگين، متين و افتخارآميز، كارهايي انجام دهيم كه موجب خشنودي امام زمان(عج) گردد. روشنگري باشد، افشاءگري باشد، در عين حال مردممان هوشيار باشند، اين حوادث و جريانات را خودشان بشناسند، خودشان تميز بدهند تا براي فرداي انتخابات مجلس نهم چشمها و گوشها باز باشد. پس بايد يادآوري نمايم، ما با سه اصل و چارچوب مهم و اساسي شامل اسلام و اهلبيت(ع)، قانون اساسي و ولايت فقيه و مردم مواجهيم و خارج از اين چارچوبها نميخواهيم كاري انجام دهيم. اين را بايد بدانيم كه تفسير قانون اساسي و تفسير اسلام تنها با ولايت فقيه و فقهاي بزرگ اسلام است. همه بايد مطيع امر وليفقيه باشيم چراكه در نهايت مشروعيت نظام هم از ايشان تجلي مييابد. امسال نيز حضور مردم انقلابي در بزرگداشت حماسه 9 دي لازم و ضروري است، همانطور كه حضور شما در انتخابات و عزاداري امام حسين(ع) هم لازم است. اينها مكمل يكديگرند، خيال نكنيد در عزاي امام حسين(ع) بايد شركت كنيد اما روز 9 دي و انتخابات نبايد شركت كنيد. اينها همه مثل حلقههاي زنجير بههم وابسته و متصلاند. ملت ما بايد وحدت و انسجام خود را در تمامي مراحل حفظ كند و به ريسمان الهي متصل باشد. خداوند متعال توفيق درك معارف و تعاليم اسلام ناب محمدي(ص) و اهلبيت عصمت و طهارت(س) را به همه ما اعطاء فرمايد و قلب مطهر حضرت بقيهالله ارواحنا فداه را از همه خشنود نمايد.
با گراميداشت ياد همه شهيدان بهويژه شهيد مفتح(رض) و همراهانش انشاءالله مأجور باشيد.»
انتهاي پيام
چهارشنبه|ا|7|ا|دي|ا|1390
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]
-
گوناگون
پربازدیدترینها