تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 28 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):براستى كه قرآن ظاهرش زيباست و باطنش عميق، عجايبش پايان ندارد، اسرار نهفته آن پايان نم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

دیوار سبز

irspeedy

درج اگهی ویژه

ماشین سازان

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

شات آف ولو

تله بخار

شیر برقی گاز

شیر برقی گاز

خرید کتاب رمان انگلیسی

زانوبند زاپیامکس

بهترین کف کاذب چوبی

پاد یکبار مصرف

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

بلیط هواپیما

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1816439073




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

نويسنده:جواد منصوريجهاني شدن، فرصت ‏ها و تهديدهاي فرهنگي


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده:جواد منصوريجهاني شدن، فرصت ‏ها و تهديدهاي فرهنگي
خبرگزاري فارس: جهاني شدن ابعاد متعددي دارد كه از جمله آنها فرصت‏ها و تهديدهاي فرهنگي آن است كه براي همه ملتها به ويژه مسلمانان بحث‏انگيز و تا حدودي نگران كننده مي‏باشد.


چكيده
جهاني شدن ابعاد متعددي دارد كه از جمله آنها فرصت‏ها و تهديدهاي فرهنگي آن است كه براي همه ملتها به ويژه مسلمانان بحث‏انگيز و تا حدودي نگران كننده مي‏باشد.

جهاني شدن يك روند (پروسه) عادي و جهاني سازي يك طرح (پروژه) و جهاني بودن يك واقعيت است و غالبا بدون توجه به صورت مترادف و با برداشتهاي ناصحيح مطرح مي‏شود.

روند جهاني سازي و يا غربي‏كردن. در راستاي منافع سلطه و سرمايه داري و بي‏توجه به منافع و مصالح و ارزشهاي فرهنگي و ديني در حال اجراست و امكانات سخت‏افزاري و نرم‏افزاري را براي پيشبرد آن به كار مي‏گيرند.

طبعا روند تحولات به گونه‏اي است كه مشكلات و بحرانهاي متعددي را شكل مي‏دهد كه در عين حال مي‏تواند براي جهان اسلام و به ويژه جمهوري اسلامي فرصتهايي را نيز تدارك كند. مهمترين تهديدات و دغدغه‏هاي ناشي از جهاني سازي عبارتند از:

1ـ فساد فرهنگي و اخلاقي.

2ـ توسعه و سلطه بيشتر نظام سرمايه داري و تشديد بحران‏ها و بي‏ثباتي بين‏المللي.

3ـ تشديد فاصله طبقاتي و گسترش فقر و تبعات آن.

4ـ سلطه دولتهاي ضد مردمي در جهان سوم.

5ـ جهاني شدن انديشه‏هاي معارض با اسلام.

و همچنين موارد زير فرصتهايي است كه مي‏توان با درايت و هوشمندي به آنها دست يافت.

1ـ امكان برقراري ارتباط با افراد آگاه و علاقمند به فهم و شناخت اسلام در سراسر جهان.

2ـ پاسخگويي به شبهات و نقد آراء و نظرات در سطح جهاني و دفاع از اسلام.

3ـ تحت تأثير قراردادن جريانهاي معارض و حمايت از جنبشهاي اسلامي و ضد سلطه.

4ـ زمينه‏سازي براي مطرح كردن بحثهاي مربوط به حكومت جهاني حضرت مهدي(عج).

5ـ استفاده گسترده از امكانات علمي و ارتباطي و جبران بخشي از عقب ماندگيها.

اميد است كه با تداوم اين جريان، گامهاي بلندي در جهت تحقق صدور انقلاب اسلامي برداشته و موج گرايش به اسلام و مقابله با كفر و شرك و طاغوت گسترش و شدت بيشتري داشته و زمينه ساز حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) باشد.

استعمار سرمايه داري پس از سه قرن سلطه مستقيم و غير مستقيم بر بخش بزرگي از جهان، پذيرفت كه ادامه شيوه موجود، با مشكلات و چالش‏هاي زيادي روبرو مي‏باشد. ژزيرا با گسترش آگاهي و حضور قشرهاي متعدد مردم در صحنه‏هاي سياسي و اجتماعي، امكان سلطه آشكار به سادگي وجود ندارد، به علاوه هزينه اداره سرزمين‏هاي تحت سلطه نيز، روز به روز روبه افزايش مي‏باشد. از اينرو سلطه فكري و مشابه سازي فرهنگي و يكپارچه كردن بازار كالا، با عنوان «جهاني شدن، استراتژي دراز مدت نظام سرمايه داري» براي تداوم سلطه انتخاب گرديد.

گفتمان «جهاني شدن» و به دنبا آن، جهاني كردن يا جهاني سازي ـ كه ارتباط مستقيمي با آينده بشريت دارد ـ جدي‏ترين و مهمترين رويكرد جوامع فرهنگي، سياسي و اجتماعي مختلف، و از جمله چالش‏هاي جريان‏هاي فكري و ايدئولوژيك، در دو دهه اخير بوده است. لذا قبل از طرح موضوع، توضيح مختصري پيرامون سه مقوله فوق ارائه و در ادامه آن، فرصت‏ها و تهديدهاي اعتقادي و فرهنگي جهاني شدن، بررسي مي‏شود.

انسان به لحاظ فطري موجودي جهاني است و هر يك از محدوديت‏ها و مرزبندي‏هاي نژادي، زباني، قومي و جغرافيايي در واقع قراردادي و ساخته انسان ضعيف و خصلت‏هاي منفي و جهالت‏هاي او مي‏باشد. قرآن كريم در اين زمينه مي‏گويد: «يا اَيها الناسُ اِنا خَلقناكُم مِن ذَكر و اُنثي و جَعلناكُم شُعوبا وَ قَبائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ اَكرَمَكُم عِندَاللّهِ أتقاكم إنّ اللّه عَليمٌ خَبيرٌ».

اي مردم! ما شما را از مرد و زن خلق كرديم و شما را در شكل اقوام و قبايل براي شناخت يكديگر ساماندهي كرديم (كه ملاك ارزش و برتري نيست، زيرا قطعا ملاك برتري از نظر خداوند، تقواي شماست. مسلما خداوند به امور كلي و جزيي عالم مي‏باشد.(2)

توحيد واقعي، انسان را چند بعدي و زمين و آسمان را براي او و در اختيار او قرار داده است. اسلام نيز به دليل فطري بودن و هماهنگي با جهان آفرينش طبعا چند بعدي و جهاني مي‏باشد، از اينرو بيش از تمامي اديان ـ حتي اديان آسماني ديگر ـ جهاني فكر مي‏كند و جهاني عمل مي‏كند. در حالي كه غالب اديان، منطقه‏اي و يا مقطعي بوده‏اند و عملاً قابليت جهاني شدن و هميشگي بودن را ندارند.

آيات متعددي تبيين كننده اين واقعيت مي‏باشند كه از جمله آنها عبارتند از:

1ـ «وَ ما أرْسَلناكَ اِلاّ رَحمَهً لِلعالَمينَ».اي پيامبر! ما تو را به عنوان رسول نفرستاديم، مگر اينكه براي تمامي مردم جهان رحمت باشي.

2ـ «وَ ما اَرسَلناكَ اِلاّ كافَةً لِلنّاسِ بَشيرا وَ نَذيرا»(3). اي پيامبر! ما تو را به عنوان رسول نفرستاديم، مگر اينكه براي تمام مردم مأموريت بشارت و انذار و تنبه داري.

3ـ «وَ كَذلِكَ جَعَلناكُم اُمَّةً وَسطا لِتَكُونُوا شهداء علي الناس وَ يَكُون الرَسُول عَلَيكُم شَهيدا».(4) و به اين ترتيب شما (مسلمانان) را امت وسط (به دور از افراط و تفريط) قرار داديم، تا شاهد و الگوي تمامي مردم باشيد و پيامبر اسوه و شاهد بر شما باشد.

از جمع بندي چنين آياتي نتيجه‏گيري مي‏شود كه جهاني شدن روندي است كه بشر به اقتضاي طبع و فطرت خود به سوي آن ميل مي‏كند. رويكرد به توسعه ارتباطات و مواصلات، رسانه‏ها و سازمان‏هاي بين‏المللي، بخشي از آثار جهاني شدن است كه به دليل جهاني بودن انسان به تدريج شكل گرفته است. جهان شمولي اسلام (انترناسيوناليسم) در واقع تحقق شرايط و شكل‏گيري مطلوب جامعه انساني، در ارتباط با انسان‏هاي ديگر و نيز تجلي خصلت‏هاي فطري براي برداشتن موانع تكامل و حركت به سمت كمال و ارتقاي وضعيت زندگي ـ نه صرفا توسعه كمّي و مادي مي‏باشد، زيرا همه انسانها به لحاظ فطري و عقل سليم خواهان عدالت، صلح و ارتقاي وضعيت و موقعيت خود در جامعه مي‏باشند. آنچه باعث تداوم جنگ‏ها، بي‏عدالتي‏ها، تخريب‏ها، ظلم‏ها، واگرايي‏ها مي‏شود، وجود خصلت‏هاي منفي، هوي و هوس‏ها، زياده‏طلبي‏ها و وجود جهالت و تعصبات كوركورانه و مهار نشده و نبود يا ضعف تقواي الهي است. از اين‏رو اسلام با تأكيد بر جهاني بودن، الهي بودن و تقوي ـ به عنوان مميزه انسان با ساير حيوانات ـ زمينه‏هاي همزيستي، همياري (تعاون)، وحدت (اعتصام به حبل اللّه) را فراهم مي‏كند.

آنچه كه در ادبيات سياسي به نام جهاني شدن گفته مي‏شود، در واقع جهاني كردن(5)، جهاني سازي(6) و يا غربي‏كردن(7) جهان و در واقع پروژه نظام سرمايه داري مي‏باشد. جهاني شدن پروسه و روندي است كه از ابتداي زندگي اجتماعي انسان آغاز و همچنان ادامه دارد. در چند قرن اخير، با پيشرفت‏هاي مادي و صنعتي و گسترش اهداف توسعه طلبانه و تشديد زياده‏طلبي، شدت و سرعت گرفت. بنابراين دولت‏هاي بزرگ سرمايه داري بر موج جهاني شدن طبيعي و تدريجي مسلط شدند و ضمن تسريع در جهت بهره‏گيري حداكثر براي سلطه جويي و استثمار بيشتر، آن را از مسير عادي خود خارج كردند.

رويكرد مخالفين جهاني سازي در ارتباط با جنبه‏هاي مادي و منافع جريان‏هاي خاصي مي‏باشد و ربطي به ابعاد انساني و ارزشي ندارد. آنان نگران سلطه جهاني سرمايه و تكنولوژي برتر و از دست دادن موقعيت و جايگاه نسبي خود مي‏باشند. اگر چه در ظاهر شعارهايي در حمايت از محيط زيست، سوءاستفاده از قدرت، تضعيف بيش از پيش اقتصاد كشورهاي عقب مانده و در واقع عقب نگهداشته شده مطرح مي‏كنند. لذا امكان همكاري با جريان مخالف جهاني سازي ضعيف و محدود است. زيرا مواضع آنان معطوف به حفاظت از منافع خودشان مي‏باشد. اگر چه آمادگي دارند كه ديگران را به صورت نيروي همفكر و همراه در صحنه بين‏المللي به نمايش بگذارند، ولي در عمل اعتنايي به منافع و اهداف جريان‏هاي خارج از مجموعه خودشان ندارند. به ويژه آنكه جريان ضد جهاني سازي، ضد سلطه و ديني باشد!

كشورهاي جهان سوم ـ به استثناي بعضي از آنها ـ نيز عملاً به دلايل متعدد و از جمله وابستگيهاي سياسي قادر به مقاومت در مقابل جريان جهاني سازي نيستند و مخالفت‏هاي آنها براي اقناع افكار عمومي مردمشان و سرپوش گذاشتن بر ماهيت واقعي آنها مي‏باشد جريان ضعيفي از مخالفين جهاني سازي نگران تشديد فاصله غني و فقير، از بين رفتن منابع و منافع كشورهاي ضعيف و به اصطلاح توسعه نيافته و از بين رفتن هويت فرهنگي و ملي است.

مؤلفه‏هاي جهاني سازي وجود سازمان‏هاي بين‏المللي، كه غالبا تحت سلطه قدرت‏هاي استكباري قرار دارند، رسانه‏هاي متعدد و متنوع بين‏المللي با امكانات و تجهيزات مدرن، دولت‏هاي ضعيفي كه در جهت تحقق اهداف جريان مزبور بستر سازي مي‏كنند. گروه‏ها و تشكل‏هاي ضد ملي و وابسته، در واقع زمينه ساز حضور، سلطه فكري، فرهنگي، اقتصادي و خلاصه جهاني سازي سلطه نظام استكباري مي‏باشند.

آينده جهاني سازي
انسان به دنبال فطرت الهي خود به شكل ناخودآگاه حركت مي‏كند و بسياري از ايده‏ها و رويكردها براي تحقق آرمان‏ها و كمال مطلوب او مي‏باشد. تشكيل سازمان‏هاي بين‏المللي طرح و پي‏گيري جهاني شدن، برقراري نظام بين‏الملل، دادگاه‏ها و پليس بين‏الملل، بخشي از اين حركت مي‏باشد.

بشريت دير يا زود مجبور است كه نوعي حاكميت جهاني و حتي دخالت‏هاي آن در امور داخلي كشورها را بپذيرد. زيرا در عمل امكان حركت و ايفاي نقش در صحنه جهاني بدون قوانين و مقررات و سازمان‏هاي بين‏المللي بسيار دشوار و در مواردي غير ممكن مي‏شود. از اين‏رو در چند دهه گذشته، دهها سازمان بين‏المللي شكل گرفت و دولت‏ها بدون توجه به گرايشها و شرايط خاص خود، عضويت در آنها را به خاطر منافع و مصالح ملي پذيرفته‏اند.

روند رو به گسترش گرايش به جهاني شدن، انقلاب اطلاعات و افزايش ارتباطات و مبادلات فرهنگي، سياسي، اقتصادي و اجتماعي، به تدريج زمينه پذيرش حكومت جهاني اسلام را از لحاظ ذهني و عيني شكل مي‏دهد، به گونه‏اي كه سازمان‏هاي بين‏المللي مي‏توانند در آينده، مبلغ و مدافع حكومت جهاني و در دراز مدت خواستار ارزش‏هاي مشترك اديان و فطرت الهي انسان باشند.

همچنانكه در پنجاه سال گذشته تحول عميقي در عملكرد سازمان‏هاي بين‏المللي، حتي در امور فرهنگي و ديني به وجود آورد، در حالي كه اين سازمان‏ها، دوران ابتدايي و تجربه اندوزي خود را مي‏گذرانند.

برگزاري دو كنفرانس بزرگ بين‏المللي توسط سازمان ملل ـ در نيويورك و بانكوك ـ با شركت نمايندگان اديان مختلف و تبادل نظر پيرامون مشتركات آنها و چگونگي ايفاي نقش در راستاي رسالت خود و كمك به بهبود وضع فكري، فرهنگي و اخلاقي جوامع انساني ـ كه دچار معضلات و بن بست‏هاي پيچيده‏اي شده است ـ رويكرد جديدي است كه در ادامه آن، نزديكي و هماهنگي بيشتر اديان را به دنبال خواهد داشت، كه نمودي از گرايش به جهاني بودن فطري و حركت به سمت جهاني شدن طبيعي مي‏باشد.

انقلاب اسلامي، تأثير شگرفي در فعال كردن و نقش دادن به اديان؛ خصوصا اديان توحيدي داشت. از اين‏رو جمهوري اسلامي با درك شرايط و موقعيت بايد در جهت تحرك و انسجام و گسترش ارتباطات و همكاري‏هاي بين الاديان، ساز و كار مناسبي تدارك و با تبيين ابعاد جهاني اسلام و با بهره‏گيري از فطري بودن آن، نقش بيشتري در جهت مقابله با جريان جهاني كردن يا غربي‏سازي و تهديدات آن ايفا نمايد.

تهديدات جهاني سازي
روند جهاني سازي براي جامعه بشريت و اسلام، همراه با تهديدات متعددي است كه مهمترين آنها عبارتند از:

1. فساد فرهنگي و اخلاقي كه عملاً امنيت فردي و عمومي را روز به روز تضعيف مي‏نمايد. جهاني سازي توأم با يكسان سازي يا همانند سازي فرهنگ‏ها، قداست زاديي يا به تعبير عرفي‏تر افسون زدايي از فرهنگ‏ها، سطحي سازي فرهنگ‏هاي ديگر به منظور رمز گشايي، تهي سازي و در هم شكستن مقاومت ارزشي و عقيدتي ملت‏هاي ديگر است. جهاني شدن رد اين مفهوم به عنوان پروژه تهاجم فرهنگي از سوي تمدني به تمدن‏هاي ديگر قلمداد مي‏شود... يعني جهاني شدن معادل غربي‏سازي و غربي‏شدن جهان. غرب در تماميت و كليت ذهني و عيني و با تمام وجوه خوب و بد آن، با ويژگي‏هايي (شعارهايي) چون؛ انسان ـ خدايي، اصالت فرد، سكولاريسم، لائيسم، برابري، آزادي، حقوق بشر، جامعه مدني، سرمايه داري، سود پرستي، تجارت آزاد، تكثرگرايي (پلوراليسم)، خصوصي بودن ايمان، تسامح و تساهل،... در حقيقت جهاني سازي را به معناي فراگير شدن همه اين ويژگي‏ها مي‏داند و مي‏خواهد.

به همين دليل است كه امروزه جهاني شدن در افكار عمومي جامعه بين‏المللي، بيشتر به معناي جهاني سازي اقتصاد، سياست و فرهنگ غربي‏است.(8)

گسترش و تجهيز رسانه‏ها اعم از ماهواره‏ها، شبكه‏هاي تلويزيوني و اينترنتي، پيوند فرهنگ و فناوري، گسترش و نفوذ قلمرو فرهنگ در تمامي امور زندگي اجتماعي و سياسي، به گونه‏اي است كه در هر حال انسان‏ها در معرض پيام و ايده‏اي از طرف آن قرار دارند.انسان آينده تا حدود زيادي ساخته «پروژه جهاني سازي نظام استكباري» مي‏باشد.

در چنين شرايطي است كه فطرت انساني به معارضه و تعارض مي‏پردازد و مبارزه براي «انسان» ماندن شروع مي‏شود.(9)

فطري بودن اسلام زمينه مناسبي براي انسان‏هايي است كه مي‏خواهند در چارچوب اصول و ارزش‏هاي آن، زندگي خود را شكل دهند. به همين دليل در هر جامعه كه اسلام به شكل مطلوبي‏ارائه شده، مورد استقبال مخاطبين قرار گرفته است. بيش از 90 درصد تازه مسلمانان جهان، اسلام خود را به دنبال برخوردهاي سنجيده، آگاهانه، انساني و علمي به دست آورده‏اند.

2. توسعه‏طلبي، سلطه جويي و زياده خواهي، امنيت بين‏المللي را در معرض تهديد قرار داده است.

پروژه جهاني سازي آنچنان جذابيت و مقبوليتي براي دولتهاي استكباري دارد كه خود را براي تسلط كامل بر جهان در قرن بيست و يكم آماده مي‏سازند.

در اوايل سال 1992، «كالين پاول» (وزير امور خارجه امريكا) اصل تازه‏اي را به كميته نيروهاي مسلح مجلس نمايندگان كنگره امريكا ارائه داد؛ مبني بر اينكه «ارتش امريكا نياز به چنان قدرتي دارد، كه بتواند هر كشور ديگري را كه حتي رؤياي به چالش گرفتن ايالات متحده را در صحنه گيتي در سر بپروراند، از اين فكر باز دارد».

«پاول» آشكارا اعلام داشت كه ما بايد «گردن كلفت محله باشيم» و به دشمنان بالقوه (خودمان) بفهمانيم كه كوشش در به چالش گرفتن نيروهاي مسلح امريكا هيچ آينده و شانسي ندارد.

در حالي كه «ديك چني» (معاون رئيس جمهور) و پاول، دست اندركار قبولاندن نظرات خود به كنگره بودند، «پل ولفوويتز» (معاون وزير دفاع) مشغول تكميل و گسترش طرح خود و ادغام آن در سياست‏هاي دولت امريكا بود. در اوايل سال 1992 او ناظر بر تهيه بيانيه دروني سياست‏هاي داخلي پنتاگون و رهنمود به رؤساي بخش‏هاي مختلف در مورد تخصيص نيروها، تهيه بودجه و استراتژي‏هاي علمياتي آنان بود.

اين سند طبقه بندي شده معروف به «برنامه ريزي سياست دفاعي» كه محصول كار «پل ولفووتيز» و كاركنان زيردست او در پنتاگون بود، جهاني را ترسيم مي‏كرد كه امريكا بر آن تسلط كامل دارد و نظام خود را به عنوان تنها ابرقدرت جهان، با پشتوانه قدرت نظامي «توان كاه» حفظ مي‏كند. تصوير پادگاني تا دندان مسلح بر بالاي تپه و مسلط بر شهر...

اين سند كه با احتمال زياد آگاهانه به روزنامه نيويورك تايمز داده شد و بخش‏هاي مهمي از آن در شماره 8 مارس 1992، اين روزنامه به چاپ رسيد، به قول نيويورك تايمز چنين برنامه نظامي به طور ضمني بيانگر آن است كه، امريكا چنان ترتيبات امنيتي در جهان برقرار خواهد كرد كه از قدرت‏گيري نظامي ژاپن و آلمان به ويژه اتمي شدن آنها جلوگيري كند.»(10)

3. فاصله طبقاتي و گسترش فقر، تراكم جمعيت، نابودي محيط زيست و مسابقه تسليحاتي، از جمله عوامل عدم امنيت ملي، منطقه‏اي و بين‏المللي ناشي از جريان جهاني سازي در شرايط فعلي مي‏باشند.

امروز ارزش گذاري‏هاي تاريخي و سنتي، از مباني قدرت و اقتدار ملي به تنهايي ـ يعني گستردگي سرزمين و منابع طبيعي، ارتش و سلاح‏هاي پيشرفته ـ از اطمينان و اعتبار نسبتا كمتري برخوردارند. در حال حاضر، تكنولوژي‏هاي اطلاعاتي و ارتباطي در كنار رسانه‏هاي گروهي جهاني، نقش بسيار مهمي را در شكل دادن به ديدگاه‏ها و تفكرات عمومي دولت و حاكميت ملي ايفا مي‏كند و عدم توجه به قدرت چنين تكنولوژي‏هايي، مي‏تواند سبب تضعيف حاكميت دولت ـ ملت در برابر نيروها و عوامل خارج گردد.

4. دولت‏هاي ضد مردمي و فاسد و اغلب وابسته نيز، زمينه ساز ناامني‏هاي مزمن و انفجارهاي اجتماعي ـ سياسي و جنگ‏هاي منطقه‏اي مي‏باشند.

5 . جهاني شدن انديشه‏هاي معارض با اسلام؛

يكي از نتايج جهاني سازي، جهاني شدن انديشه‏هاي رقيب دين و حاكميت اسلام است. زيرا اسلام با ويژگي توسعه گرا و جهاني، طبعا در صدد افزايش پيروان خود و محدود كردن نفوذ و حيطه قدرت ديگران، و نسبت به وقايع محيطي خود حساس مي‏باشد.

به نظر مي‏آيد كه جهاني شدن، امكانات بسيار وسيعي را در اختيار رقباي دين اسلام قرار مي‏دهد، اين رقبا به سه دسته كلي تقسيم مي‏شوند.

1. رقباي ديني؛ به ويژه مسيحيت و يهوديت كه بزرگترين رقيب و تهديد اسلام است؛

2. فرقه‏هاي منحرف به ويژه فرقه بهائيت كه يك فرقه قدرتمند و متحد صهيونيستي و رقيب تشيع به يك معنا و اسلام به طور كلي است.

3. سكولاريسم كه از آن به عنوان جريان نيرومند دين گريزي و حتي دين ستيزي مي‏توان ياد كرد.

اين سه رقيب امكانات بسيار وسيعي پيدا كرده‏اند و عمده چالش ما در آينده در جريان جهاني شدن با اينهاست... پيشاپيش رقباي ما مسيحيت قرار دارد كه از تكنولوژي ارتباطي و اطلاعاتي استفاده مي‏كنند.(11)

بنابراين گسترش موج گرايش به اسلام و شكست ليبراليسم و افشاي ماهيت نظام سرمايه‏داري، به ويژه بعد از پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و آثار و پيامدهاي آن در جهان اسلام، از جمله چالشها و تهديدات جدي جهان اسلام و غرب به ويژه امريكا مي‏باشد. اعلام شروع جنگ صليبي و به كار گرفتن تمامي امكانات براي تسلط بر خاورميانه و پياده كردن فرهنگ و ارزش‏هاي امريكايي و به اصطلاح «دموكراتيزه كردن خاورميانه»! دقيقتا و عميقا تهديدي مستقيم و جدي بر ضد اسلام، مسلمانان و جمهوري اسلامي است.

فرصت ‏هاي جهاني سازي
جهاني سازي در دو دهه اخير با رويكرد تسلط هر چه بيشتر بر جهان و مشابه سازي فرهنگ‏ها و يكپارچه سازي بازار كالاهاي سرمايه داري و سوار شدن بر موج و روند عادي جهاني شدن، با استفاده از تكنولوژي‏هاي پيشرفته و سلطه سياسي و اقتصادي، آثار و پي آمدهاي گوناگوني داشته است.

در چنين شرايطي و با وجود امكانات گسترده هژموني سلطه و ثروت و تكنولوژي، فرصت‏ها و زمينه‏هاي مناسبي در اختيار اسلام و مسلمانان قرار گرفته كه در صورت بهره‏گيري مي‏تواند نقش مؤثري در آينده بشريت و جوامع اسلامي داشته باشد. مهمترين فرصت‏ها براي آينده بشريت عبارتست از:

1. فطري بودن اسلام و قابليت‏هاي جهاني شدن زمينه مناسبي براي انسان‏هايي است كه مي‏خواهند حقيقت را دريابند و در چارچوب آن زندگي خود را شكل دهند. فناوري اطلاعاتي و ارتباطي، فرصت ارزنده‏اي براي مسلمانان فراهم كرده است. پايگاه‏هاي فعال اينترنتي، شكبه‏هاي ماهواره‏اي، موجب گسترش موج اسلام گرايي به ويژه در امريكا و اروپا گرديد، به گونه‏اي كه در موقعيت برتري نسبت به ديگر اديان قرار گرفته است.

2. به كارگيري و تسلط بر رسانه‏ها و شيوه‏هاي پيام رساني و ارتباطات، پاسخگويي به شبهات و ابهامات و ارائه الگوي مناسبي از انسان و جامعه ايده آل و همچنين نقد علمي و عالمانه و دقيق مكاتب، اديان و فلسفه‏هاي موجود، تعبيين ماهيت سياست‏ها و عملكرد نظام استكباري و به خصوص تبيين اهداف جهاني سازي قطعا جاذبه زيادي براي جلب نظرات و عقايد دارد.

در عصر جهاني شدن ارتباطات، دسترسي به تكنولوژي اطلاعاتي، اصلي‏ترين ابزار برخورداري از قدرت نرم و آرام يا قدرت نفوذ فرهنگي و معنوي در مقابل قدرت مادي و ثروت مي‏باشد.

3. ايمان به خداوند، اعتماد به نفس و آگاهي و رهبري مدبرانه، مي‏تواند بسياري از جريان‏ها از جمله جهاني سازي را به نفع مسلمانان كند. آنچه در انقلاب اسلامي ملت ايران، مقاومت و ادامه مبارزه و حفظ نظام جمهوري اسلامي، مقاومت پنجاه ساله ملت مسلمان فلسطين در مقابله با سلطه جهاني در قالب دولت غاصب اسرائيل، شكست دولتهاي مهاجم و در رأس آنها امريكا در تهاجم به افغانستان و عراق واقع شد، نمونه و نشانه‏هايي از امكان مقاومت و حتي پيروزي بر روند جهاني سازي است.

4. طرح گفتمان مربوط به فلسفه سياسي اسلام و موضوع امامت و رهبري جهاني، تبيين فلسفه و ديدگاه پيرامون حكومت جهاني و غيبت و انتظار، و بسياري موضوعات مهم و اساسي در شرايط فعلي و با بهره‏گيري از فناوري موجود، جذابيت و مقبوليت بيشتري نسبت به گذشته دارد، اين فرصت براي اسلام و مخاطبين آن مي‏تواند زمينه ساز تحولات زيادي در آينده بشريت باشد.

به اين ترتيب مسئوليت و رسالت دستگاههاي تبليغاتي، فرهنگي و رسانه‏اي جمهوري اسلامي بسيار سنگين و در صورت ايجاد يك حركت علمي و با برنامه قطعا مي‏توان منشاء تحولات مهمي در دراز مدت بود.

شكست‏هاي اخير امريكا در خاورميانه، نه تنها پيامدهاي سياسي و اقتصادي دارد، بلكه مهمتر و مؤثرتر از آن پيامدهاي فكري و فرهنگي خواهد داشت كه هم اكنون مي‏بايست براي بهره‏گيري از آن تلاش كرد.

5 . با گسترش دسترسي به اطلاعات و آگاهي از تحولات، مي‏توانيم بسياري از عقب ماندگيهاي علمي، فني و ارتباطي خود را به سرعت جبران نمائيم، بدون اينكه استقلال و منافع خود را در معرض تهديد وابستگي‏ها قرار دهيم.

انقلاب اطلاعتي ـ ارتباطي كه مهمترين ابزار جهاني شدن و جهاني سازي است، قدرت فردي انسان را بيش از گذشته افزايش داده است و سلسله مراتب قديمي قدرت و حكومت را تا حدودي تضعيف نموده است.

آنچه درباره ويژگيهاي حكومت جهاني حضرت مهدي بيان مي‏شود، در واقع بازسازي و باز تعريفي از انسان فطري، جامعه توحيدي و حكومت الهي مي‏باشد كه تاكنون به دليل ضعف، جهل و نقص انسانها امكان تحقق نداشته است. اما سرانجام پس از شكست مكاتب و فلسفه‏هاي اجتماعي و سياسي، آمادگي پذيرش چنين حكومتي را پيدا مي‏كنند. بنابراين از جمله مهمترين اقداماتي كه بعد از ظهور حضرت مهدي (عج) مي‏شود رشد عقل، تفكر و بينش انسانهاست، زيرا با محدوديت عقلانيت و فقدان تفكر و ضعف بينش، امكان تحقق جامعه متعالي و زندگي مشترك و توأم با صلح و عدالت، محال و غير ممكن است. زيرا گرايشها، تمايلات و اقدامات غلط و غير واقع بينانه و مبتني بر جهالت و خودمحوري، مانع اصلي همگرايي، همراهي، همكاري و همدردي است، كه در واقع شرط اوليه و اساسي تحقق حكومت جهاني مي‏باشد.

مهمترين محورهاي دعوت جهاني و مؤثر در آينده بشريت توسط مؤمنين و متعقدين به اين مكتب در سطح جهاني و از جمله دستگاهها و رسانه‏هاي جمهوري اسلامي ايران، با توجه به واقعيت‏هاي موجود عبارتند از:

1. دعوت به وحدانيت و توحيد و حاكميت ارزش‏هاي الهي؛

2. دعوت به عدالت و اجتناب از ظلم و تبعيض؛

3. دعوت به برابري انسانها و آزادي و آزادگي (نفي سلطه و سلطه پذيري)؛

4. دعوت به اخلاق و ارزشهاي الهي و نفي ارزشهاي غير خدايي.

پذيرش اخلاق وارزش‏هاي الهي و گرايش به كمال و ارتقا و تعالي در شرايطي فراهم مي‏شود كه بشريت از حكومت‏هاي مادي و خود ساخته و هوي و هوسها به ستوه آمده و خواستار يك تحول عمومي در وضعيت جهاني باشد. شرايطي كه در واقع زمينه ساز ظهور حضرت مهدي (عج) و برقراري حكوت جهاني مبتني بر عدل خواهد شد. همچنانكه در روايات متعددي اين معنا كه همگان به نوعي در انتظار منجي، قائم، حاكم، پيامبر و عادل مي‏باشند وجود دارد. و هر كس و هر فرقه و مذهبي گمشده خود را در وجود «امام عصر» و (صاحب الزمان) جستجو كرده و از او پيروي و تبعيت مي‏كند.

بنابراين راهبرد اصلاح و تكامل جامعه بشريت از منظر اسلام و انقلاب اسلامي و هدف نهايي از صدور انقلاب براساس بينش وديدگاه امام خميني(ره)، تحقق حكومت جهاني، ايمان به خداوند، اجراي فرامين و فرائض با هدف تقرب به خداوند، حذف تفكرات شركت آلود نژادي، قومي، زباني و ملي؛ به معناي تعصب و تأكيد براصالت ملت و مليت، خدمت به مردم، احترام و رعايت حقوق مردم و دعوت آنان به پرستش خداوند، دين واحد، كتاب واحد و سرانجام اجراي عدالت، محور خواسته‏ها مي‏باشد. چنين شرايط و اوضاع و احوالي فقط در يك حكومت الهي، به رهبري امامي معصوم و مهدي از طرف خداوند و قائم بالقسط محقق مي‏شود. و بالاخره سرنوشت محتوم بشريت و تحقق فلسفه وجودي انسان در حكومت جهاني حضرت مهدي (عج) با ويژگيهاي بيان شده آن خواهد بود.

براساس اين ديدگاه و اعتقاد است كه در دعاي افتتاح در بخش خواسته‏هاي آرماني و الهي آينده بشريت مي‏خوانيم و مي‏خواهيم كه: «الهُمَ اِنّا نَرغَبُ اِليكَ في دولةٍ كَريمَةٍ تُعزُّبِهَا اِلاسلام وَ اَهلَه وَ تُذَّلَ بِهَا النِّفاق وَاَهلَه وَتَجعَلنا فيها من الدّعاةِ اِلي طاعَتك وَالقادةِ اَلي سَبيِلك وَتَرزَقنا بِها كِرامَةَ اِلدنيا وَالاخِرةِ»

(خدايا زندگي در حكومت و حاكميت با كرامتي را مي‏خواهيم و مي‏طلبيم، كه اسلام و پيروانش در آن عزيز، و نفاق و پيروانش ر آن خوار و ذليل گردند، و در چنين شرايطي از دعوت كنندگان و مبلغان و علاقمندان به اطلاعت از تو و از پيشتازان راه تو باشيم و بزرگواري، عزت و كرامت دنيا و آخرت را بما ارزاني داري!)

پي ‏نوشت ‏ها:
1. استاد دانشگاه و مشاور وزير امور خارجه

2- سوره حجرات، آيه 13.

3. سوره سبا، آيه 28.

4. سوره بقره، آيه 143.

5. Universality

6. Globalization

7. Westernization

8- فصلنامه «فرهنگ و ديپلماسي». سال اول، شماره 2 و 3، ص 87. انتشارات وزارت امور خارجه.

9- اشاره‏اي به نمايشنامه «كرگدن» نوشته اوژن يونسكو است.

10. مجله «هارپر»، چاپ امريكا. اكتبر 2002، صص 76ـ77.

11. نشريه جهاني شدن و دين، مقاله «جهاني شدن، امكانات...». ص 30 ـ انتشارات دبيرخانه دين پژوهان كشور.
.............................................................................................
انتهاي پيام/

سه|ا|شنبه|ا|8|ا|بهمن|ا|1387





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن