واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - محمد ایرانی سفیر سابق کشورمان در لبنان براین اعتقاد است که هدف لیبرمن از ارائه طرح جداسازی غزه متشنج کردن اوضع سیاسی است. زهرا خدایی: در گیر و دار تبلیغات رسانه ای گسترده ای که آمریکایی ها و اسرائیلی ها درباره مذاکرات مستقیم با تشکلات خودگردان براه انداخته اند، آویگدور لیبرمن طرحی را برای انزوای بیشتر غزه اما با نام پایان دادن به اشغالگری اسرائیل ارائه کرده است که می تواند انشقاق تازه ای را در میان گروه های فلسطینی ایجاد کرده و فشار مضاعفی را بر حماس بیاورد. براساس این طرح غزه به منطقه ای جدا از فلسطین تبدیل خواهد شد که همه مسئولیت های ناشی از ان به گردن گردانندگان آن یعنی حماس خواهد بود. خبر در گفتگو با محمد ایرانی،سفیر اسبق کشورمان در لبنان به تحلیل و ارزیابی طرح لیبرمن پرداخته است. سفیر پیشین کشورمان در لبنان براین اعتقاد است که هدف لیبرمن از ارائه طرح جداسازی غزه متشنج کردن اوضع سیاسی است. تحلیل و ارزیابی شما از طرح لیبرمن چیست؟ هدف وی از ارائه این طرح چه بوده است؟اتخاذ چنین مواضعی در داخل اسراییل،به شخص لیبرمن و وضعیت وی در اسراییل کمک میکند. چرا که جامعه اسراییل جامعهای افراطی است و روند رو به رشدی را در گرایشات تند دنبال میکند.چنین مواضعی به لیبرمن کمک میکند تا بتواند جایگاه سیاسی خود را در اسراییل ارتقاء بخشد.لیبرمن و حزبش امروز تعداد کرسیهایی که در مجلس در اختیار دارند در رده کرسیهای حزب کار است، این امر بدان معناست که اگر امروز در اسراییل انتخابات برگزار شود،وضعیت لیبرمن بهتر از گذشته خواهد بود. لذا اظهارات وی بیشتر در جهت بهبود وضعیت سیاسی در صحنه داخلی و به بنبست رساندن مذاکرات جاری است و الا غزه پاره تن فلسطین است و بخشی است جداناپذیر. بنابراین هدف لیبرمن به بنبست رساندن مذاکرات است ؟بله دقیقا. در مقطعی که مذاکرات وارد فاز جدی شده و تحرکات آمریکا نیز در این راستا زیاد شده است و این احتمال قوت یافته که با دخالت آمریکا مذاکره به نتیجه برسد، لیبرمن با چنین اظهارنظرهایی سعی در فاصله انداختن میان دو طرف اسراییلی و فلسطینی دارد. قرار است این طرح در گفتگوهای میان مقامات رژیم صهیونیستی و اروپا به مذاکره گذارده شود، احتمال پذیرش این طرح تا چه میزان است؟در وهله اول باید بگویم که اروپا در صحنه مذاکرات میان اسراییل و فلسطین جبهه محدودی دارد. به عبارتی گرداننده و مدیر اصلی مذاکرات اسراییل و فلسطین، آمریکاست و اسراییلیها به هیچوجه مایل نیستند که در این رابطه، اروپا،به جای آمریکا نقش رابط و میانجی را بازی کند، این دیدگاه اسراییلیهاست. لذا جایگاه اروپا در صحنه مذاکرات دو طرف محدود است، اما در عین حال خط آمریکا را در مذاکرات طی میکند.اروپا بر این اعتقاد است که توافقات صورت گرفته در اسلو در سال 1993 بین اسراییل و دولت عرفات باید عملی شود. پیشبینی من اینست که اتحادیه اروپا ،نظر موافقی با طرح لیبرمن ندارد.اما در مجموع تا زمانی که مطالبات جامعه فلسطین و اعراب مورد اغماض قرار گیرد،مذاکراه راه به جایی نمیبرد. اصولا اروپایی ها نگاه مثبتی نیز به شخصیت تندرو و افراطی لیبرمن ندارند. نظر شما در این باره چیست؟این موضوع به پیشینه روانشناختی لیبرمن باز می گردد. لیبرمن،رییس حزب اسراییل بیتنا و ازیهودیان روستباری است که مواضع تندی نسبت به اعراب دارد. او در حوزه خارجی حتی با کشورهای دوست و متحد اسراییل نیز رفتار مشابهی دارد. به گونهای که بارها اظهارات تندی علیه حسنی مبارک و ملک عبدالله پادشاه اردن داشته است؛ دو کشوری که اسراییل با آنها رابطه حسنهای دارد. جالب است بدانید که سال گذشته لیبرمن در انتقاد از مصر اعلام کرده بود که امیدوار است سد عالی در این کشور ویران شده و مصر را با خود به زیر آب ببرد. با این همه در همین کابینه ای که لیبرمن در آن عضو است دائما از مذاکرات غیر مستقیم و حتی حالا از مذاکرات مستقمیم صحبت می شود.درک و شناخت مواضع و شخصیت لیبرمن با توجه به تغییر و تحولات صورت گرفته در حوزه دیپلماسی اسراییل از زمان روی کارآمدن وی امری اجتنابناپذیر است. طی یک سال و اندی که از صدارت وی در وزارت خارجه اسراییل میگذرد ثابت کرده است که شخصیت جاهطلبی در میان رهبران اسراییل دارد و همین خصوصیت وی سبب شده فضای سیاسی اسراییل از زمان رویکار آمدنش متشنجتر شود. به گونهای که همین مسئله درگیریهای زیادی را در حوزه داخلی اسراییل به وجود آورده و لیبرمن را بارها با مقامات اسراییلی درگیر کرده است. به عنوان مثال میتوان به موضعگیری و درگیری لفظی هفته پیش لیبرمن با نتانیاهو اشاره کرد که نسبت به ملاقات وزیر بازرگانی اسراییل با داوود اوغلو(وزیر خارجه اسراییل) با این عنوان که ملاقات بدون هماهنگی با وی صورت گرفته اعتراض و علیه نتانیاهو موضعگیری و ارتباطش را با وی قطع کرد. از این رو اساسا می توان گفت که طرح موضوع مذاکره چه غیر مستقیم و چه مستقیم از نظر لیبرمن کاملا بی معنی است. لذا اگر ویژگیهای لیبرمن را بشناسیم در مییابیم هر زمان که موضوع مذاکرات صلح جدی میشود،لیبرمن اظهارات تندی می کند و وضعیت مذاکره و طرفهای مذاکره را به هم میریزد. حرف حساب لیبرمن چیست؟اول اینکه لیبرمن پیرو نظریه ترانسفر اعراب است یعنی انتقال یا اخراج اجباری آنها به جایی دیگر. لیبرمن معتقد است اعرابی که داخل سرزمین اشغالی زندگی میکنند باید به خارج از اسراییل منتقل شوند. در حال حاضر یک و نیم میلیون عرب در داخل سرزمینهای 1948 زندگی میکنند. شهروندان این سرزمینها، اعرابی هستند که دارای تابعیت اسراییلی هستند،هر چند که به لحاظ حقوقی، شهروندان درجه دو محسوب میشوند و از حقوقی که سایر اسراییلی ها دارند،برخوردار نیستند. لیبرمن در خصوص اعراب 1948 بر این اعتقاد است که باید آنها را از اسراییل اخراج کرد،به عبارتی لیبرمن خواهان اخراج شهروندانی است که سازمان ملل حقوق آنها را به رسمیت شناخته است. به علاوه سازمان ملل کرانه غربی رود اردن که در سال 1967 توسط اسراییل اشغال شد را جزیی از فلسطین میداند. شهرهایی همچون راماله، جنین،الخلیل و بیتالمقدس که در نزد سازمان ملل و جامعه بین الملل بخشی از فلسطین است لیبرمن بر این اعتقاد است که این اراضی بخشی از اسراییل هستند و بر همین اساس مخالف هرگونه مذاکره با طرف فلسطینی در مورد این شهرها به خصوص مذاکره غیرمستقیم کنونی نتانیاهو و محمود عباس است که در آن بر تشکیل دولت فلسطینی در اراضی فلسطینی تأکید میشود.لیبرمن مذاکرات کنونی را در راستای جداسازی اراضی 1967 از اسراییل میبیند و بر همین اساس با آن مخالفت میکند. جایی که لیبرمن برای این اخراجی ها در نظر دارد کجاست؟اردن. موضوع دوم همین است. لیبرمن معتقد است که اردن، باید وطن اصلی فلسطینیها در نظر گرفته شود. طرح توطین(وطنگزینی) لیبرمن میگوید که اردن باید وطن فلسطین باشد. همین مسئله موجب نگرانی اردن و مقامات این کشور نیز شده است. اردن از آسیبپذیرترین همسایگان اسراییل است به گونهای که در هر مقطعی که اسراییل به شهروندان فلسطینی فشار میآورد،آنها راهی جز سرازیر شدن به اردن نمیبینند. در حال حاضر 60 درصد جمعیت اردن را فلسطینیها و اردنیهای فلسطینیالاصل تشکیل میدهندو این در حالی است که اردن نگران افزوده شدن جمعیت فلسطینیهاست و بر این اعتقاد است که حاکمیت اردن با این روند به خطر میافتد. پیشبینی شما از آینده مذاکرات میان اسراییل و فلسطین چیست؟مذاکرات تنها در صورتی به نتیجه خواهد رسید که مطالبات جامعه فلسطینی مورد توجه قرار گیرد. اینها مسائلی است که بدون توجه به آن آشتی میان طرفین محقق نخواهد نشد. در حال حاضر اسراییل به دلیل شرایط حاکم بر نظام بینالملل خود را موظف به مذاکره نمیبیند و از سویی حاکمیت افراطی این کشور،اراضی فلسطین را بخشی از سرزمین خود دانسته و لزومی برای مذاکره نمیبیند.به عبارت روشنتر، در حال حاضر اسراییل خود را در وضعیت عقبنشینی از مواضعش نمیبیند. از سوی دیگر اعراب نیز در بدترین وضعیت ممکن قرار دارند و هیچ انگیزهای برای بحث جدی در مذاکرات در خود نمیبینند. در حوزه گروههای فلسطینی نیز در صورتی که موضوع به نتیجه رساندن مذاکرات مطرح شود، قطعا گروههای همچون حماس و جهاد اسلامی و بدنه جنبش فتح به هیچ وجه زیر بار خواست اسراییل نخواهند رفت . در مجموع جناحهای سیاسی داخل فلسطین دید بدبینانهای نسبت به این مذاکرات دارند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 211]