واضح آرشیو وب فارسی:آفتاب: گزارش اختصاصي آفتاب از مانيفست منتشر نشده «زيست مسلماني»-بخش دوم سوسياليستهاي جديد از راه ميرسند؟
در اين مانيفست البته تاكيد شده كه «الگوي زيست مسلماني بر آموزههاي اسلام به عنوان كاملترين دين الهي كه به واسطه پيامبر خاتم، محمد مصطفي ارائه شده استوار است» و بر فلسفه و حقيقت مهدويت نيز تاكيد شده است.
آفتاب-گروه سياسي: مانيفست «زيست مسلماني» از سوي حاميان ميرحسين موسوي همچنانكه در گزارش پيشين آفتاب نيز اشاره شد، در اختيار مقامات نظام و برخي احزاب و گروههاي سياسي و فرهنگي قرار گرفته است.
در بازخواني بخش اول اين مانيفست اشاره شد كه از ديدگاه اعضاي جمعيت «توحيد و تعاون»، وضعيت كشور در موقعيت «زرد و قرمز» قرار دارد و به اعتقاد آنها بهرغم پايداري ساختار سياسي و اعتقاد مردم به آن، همواره رويكردي اعتراضي را در رفتارهاي سياسي و اجتماعي مردم ميتوان مشاهده كرد.
***
اين نويسندگان در ادامه مانيفست خود با اشاره به برنامه ريزي در يك افق 10 ساله براي تحقق الگوي زيست مسلماني و توسعه كشور، نوشتهاند: «براي پاسخگويي به مجموعه تلاشهاي پيش رو انتظار ميرود حركتي اجتماعي شكل گرفته نسبت به معرفي گفتمان فراگير مطلوب اهتمام ورزد و به ديگر سخن، سامانه الگوي زيست مسلماني را براي تحقق كامل جمهوري اسلامي ارائه نمايد تا در يك فرآيند اجتماعي به پارادايم مسلط تبديل شود و مردم اين مرز و بوم با جهشي توسعهاي و سريعتر به زندگي سعادتمند دين مدارانه خود دست يابند».
جزوه ايدئولوژيك يا نقشه راه
بخش دوم اين مانيفست كه دو سوم آن را تشكيل ميدهد اما صرفاً به معرفي بنيانهاي نظري نويسندگان اين مانيفست اختصاص يافته كه نشانگر توجه ويژه آنها به اصلاح فكري و نظري به عنوان پيش زمينه اصلاح سياسي و اجتماعي است. محورهاي مطرح شده در اين بخش به نحو روشني بيانگر رويكرد «سوسياليستي- مذهبي» نويسندگان آن است. آنها از يكسو به تشريح نگاه هستي شناسانه و شناخت شناسانه خود در اين مانيفست پرداخته و از سوي ديگر الگوي عقلانيت جمعي توحيدي را براساس همين شناخت هستي شناسانه خود ارائه كردهاند.
بدين ترتيب درحاليكه در بخش اول اين مانيفست فقدان يك نقشه راه، علت شكست برنامههاي توسعه در ايران معرفي شده بود، اعضاي اين حلقه در ادامه به جاي ارائه يك نقشه راه، صرفا به تدوين يك جزوه ايدئولوژيك و شناخت شناسانه پرداختهاند.
به اعتقاد آنها، انسان به لحاظ «انسان شناختي و معرفت شناختي» ميتواند بر اساس شناخت نسبي خود اقدام به انتخاب و پيمودن راه خويش نمايد. در ادامه اين مانيفست البته تاكيد شده كه «الگوي زيست مسلماني بر آموزههاي اسلام به عنوان كاملترين دين الهي كه به واسطه پيامبر خاتم، محمد مصطفي ارائه شده استوار است» و بر فلسفه و حقيقت مهدويت نيز تاكيد شده است.
بر اين اساس از الگويي به نام «عقلانيت جمعي توحيدي» نام برده شده كه مشخص نيست،اين آموزه، دريافتي در سطح مرامنامه يك حزب ايدئولوژيك است يا ميتواند مبناي يك برنامه اجتماعي هم باشد. در اين مانيفست آمده است: «توانمندي الگوي عقلانيت جمعي توحيدي حاصل تركيب موزون و نقشآفرين همزمان چهار ستون ميباشد: «عقايد و باورهاي اسلامي، قواعد و روشها و احكام اسلامي، پذيرش اجتماعي مردم، انتخاب ابزار و احكام بهينه مادي اجتماعي».
دعوت جهان به عقلانيت توحيدي
در ادامه، نويسندگان اين مانيفست بر ضرورت اعتدال در پرتو عقلانيت جمعي توحيدي نيز تاكيد كرده و نوشتهاند:«عقلانيت جمعي توحيدي، جهتگيري عقل خود بنياد و ابزاري را براي غارت طبيعت و فزون خواهي و تسخير و استثمار طبيعت به رسميت نمي شناسد و جهان متجدد را به روي آوردن عقلانيت جمعي توحيدي براي ساختن جهاني آباد، اخلاق مدار و خدامحور دعوت مينمايد».
موضوعاتي همچون «حق و تكليف در قانون و دين» و «نقد اجتماعي و امر به معروف و نهي از منكر» نيز
” مطابق ديدگاه نويسندگان اين مانيفست، آدمي صرفا دربرابر خالق و پاسخگويي در برابر خداوند، از مسئوليتي فردي برخوردار است و خارج از اين چارچوب در حيات جمعي بشر، از مسئوليت جمعي بايد سخن گفت.... “
از ديگر مباني پرداخته شده در الگوي زيست مسلماني هستند. در اين رساله در بخش نقد اجتماعي و امر به معروف آمده است: «در الگوي زيست مسلماني مبتني بر عقلانيت جمعي توحيدي، بايد همه صداها شنيده شود و وظيفه خطير رسانهها نيز اين است كه صداهاي ضعيف را به اندازه كافي بلند سازند تا به گوش همگان برسد».
دولت،خير عمومي
اين حلقه از نزديكان مهندس موسوي در تعريف دولت و قدرت نيز به نظر ميرسد كه همچنان نگاهي سوسياليستي داشته باشند. به اعتقاد آنها «دولت بايد در راستاي خير عمومي و تامين نيازهاي مقبول جمعي و مشروع فردي عمل كند. اين ديدگاه دولت را داراي اقتدار ميداند به اين معنا كه داراري توانمندي بهكارگيري قدرتي است كه بر اساس عقلانيت جمعي توحيدي به آن تفويض شده است. دولت كه براساس يك ميثاق مكتوب اجتماعي و در قالب قانون اساسي قوام و شاكله خود را پيدا كرده است، مي تواند منابع را به سوي منافع تعريف شده براساس خير و منافع عمومي سوق دهد».
ارزش فرد، تابع ارزش جمعي
تعريف و نگاه آنها به اصالت فرد و جمع نيز حاكي از همين روحيه سوسياليستي و چپ گرايانه ميباشد. آنچنانكه در اين مانيفست آمده است: «ارزش فرد تابعي از ارزش جمعي كه متشكل از كثرتي از افراد است به حساب ميآيد».
مطابق ديدگاه نويسندگان اين مانيفست، آدمي صرفا دربرابر خالق و پاسخگويي در برابر خداوند، از مسئوليتي فردي برخوردار است و خارج از اين چارچوب در حيات جمعي بشر، از مسئوليت جمعي بايد سخن گفت.
با اين حال و بهرغم جمعگرايي نهفته در اين مانيفست كه در شعار اصلي آنها يعني «عقلانيت جمعي توحيدي» نيز به چشم ميخورد، نويسندگان اين مانيفست نوشتهاند: «عقلانيت جمعي توحيدي نه به اصالت فرد و نه به اصالت جمع كه بر آميزهاي از اين دو استوار است، بدين معنا كه امكان مشاركت فرد را در شكلگيري قواعد اجتماعي فراهم ميكند و درعين حال با توانمند سازي سازكارهاي نقد اجتماعي مشفقانه، راه هرگونه استبداد اكثريت و ناديده گرفتن فرديت فرد را مسدود ميسازد».
***
آفتاب در گزارش آينده خود به بررسي بخش پاياني اين مانيفست خواهد پرداخت كه با رويكردي نظري به مطالبات اجتماعي تاريخ معاصر ايران توجه دارد.
دوشنبه |ا| 7 |ا| بهمن |ا| 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آفتاب]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1950]