واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: سياست هاي پولي نامطلو ب دولت
دكتر طهماسب محتشم دولتشاهي*: هايك در سال 1899 در شهر وين متولد شده و در سال 1918 از دانشگاه وين موفق به اخذ دكتراي علوم سياسي و حقوق شد. در سال 1927 «موسسه تحقيقاتي توسعه» را در شهر وين تاسيس كرد و تا سال 1931 آن را سرپرستي كرد. بعد از انتشار يكي از كتاب هاي هايك تحت عنوان «راه اسارت» اين كتاب به نسخه اي عليه دخالت دولت در امور اقتصادي، بازار آزاد و رقابت مشهور شد. هايك در كتاب راه اسارت، هيچ گونه اختلافي بين ناسيوناليسم، كمونيسم و فاشيسم قائل نيست. به نظر او تمام اين ايسم ها به ديكتاتوري ختم مي شوند.
دموكراسي و آزادي هاي فردي به نظر هايك با سوسياليسم هيچگونه وجه مشتركي ندارد. او با طرح اين نظريه به عنوان استاد دانشگاه اقتصاد دانشگاه لندن نه تنها در انگليس بلكه در سراسر جهان به عنوان دشمن اصلي چپي ها معرفي شده و يكي از بزرگ ترين منتقدان مكتب سوسياليسم به شمار مي رفت.
هايك به عنوان يكي از جوان ترين پيروان مكتب اقتصادي اتريش در كتاب راه اسارت (به آلماني: (Weg zur Kenechschaft) با هر گونه دخالت دولت در امور اقتصادي به مخالفت شديد مي پردازد. به نظر او دخالت اندك دولت در فعاليت هاي اقتصادي با گذشت زمان موجب دخالت گسترده دولت در اين امور خواهد شد. نتيجه تنها هدايت به سوي اقتصاد برنامه اي نيست بلكه اين امر در نهايت منجر به ديكتاتوري خواهد شد.
اسارت براي هايك به معني عدم وجود امكان مناسب براي افراد يك جامعه در جهت تصميم گيري آزاد فعاليت هاي اقتصادي خود است.
هايك در رابطه با خطرات رژيم هاي «توتاليتر» و چگونگي عدم تحقق وظايف «دولت رفاه» از طريق آنها به طور مكرر هشدار مي دهد. به طور قطع سخنان هايك در آلمان بعد از جنگ دوم جهاني نيز شنيده شد ولي سياستمداران حاكم، راه خود را دنبال كردند. مدل اقتصادي «لودويگ ارهارد» در آلمان بعد از جنگ دوم جهاني، «اقتصاد اجتماعي بازار» ناميده شد، رقابت در اين مدل از طريق دولت ايجاد و نظارت مي شود، به علاوه وظيفه ثبات در بازار و تحقق عدالت به عهده دولت گذارده شده است.
هايك در مورد نظام اقتصادي آلمان بعد از جنگ دوم مي گويد: «بازار اجتماعي» عين بازار آزاد نيست، به همين ترتيب «عدالت اجتماعي» عين عدالت نيست، او نگراني خود در رابطه با اين موضوع كه «دموكراسي اجتماعي» عين دموكراسي نباشد را نيز اعلام مي دارد.
وظيفه دولت در مدل پيشنهادي هايك فقط در تنظيم چارچوب حقوقي نظام اقتصادي و همچنين نظارت بر روابط مشاركت كنندگان در بازار (عرضه و تقاضا) خلاصه مي شود. به نظر او دولت بايد در حفظ اموال مردم كوشا باشد و زمينه را براي اجراي قراردادهاي منعقده بين آنها به وجود آورد.
بعد از جنگ دوم جهاني در كشورهاي غربي از بعد نظري در مباحث اقتصادي، جنبش ها و افكار ضد ليبراليستي مشاهده مي شد. در اكثر كشورهاي غربي مخصوصاً كشورهاي اروپايي (به دليل خرابي هاي ناشي از جنگ) بر دخالت دولت در مناسبات اقتصادي به استناد نظرات كينز تاكيد مي شد، ارز كشورها كاملاً به يكديگر قابل تبديل نبود، محدوديت هاي تجاري برقرار شد و اقتصاد كشورها تحت كنترل نسبي دولت ها قرار گرفت. هايك در اين روند خطرات نهفته اي را پيش بيني مي كرد. نظريه كينز بعد از جنگ دوم جهاني، تبديل به نظريه اي غالب شده بود. نتيجه آنكه پديده اي به نام «تورم همراه با ركود» در سال هاي 1960
به بعد در دنيا به وجود آمد. وقوع اين پديده، ضعف نظريه كينزين ها را آشكار كرد. افكار دنيا متوجه نظريه نوسان هاي اقتصادي هايك شد. ميليتون فريدمن (باني مكتب اقتصادي شيكاگو) كه برخي از رئوس نظرات خود را از هايك الهام گرفته بود، با طرح مكتب پول گرايي، ظهور پيدا كرد. نظريه هايك و فريدمن (هايك به عنوان جوان ترين پيرو مكتب اقتصادي اتريش در آن زمان) در سياست هاي ريگان در آمريكا (ريگانيسم) و مارگارت تاچر در انگليس (تاچريسم) مورد توجه و اجرا قرار گرفت.
استاد هايك، لودويگ فن مزيس ابتدا با داشتن دانشجويي مثل هايك به خود مي باليد ولي با گذشت زمان و هنگامي كه بعد واقع گرايي از نقطه نظرات تكميلي هايك دور مي شد، به يكي از منتقدان نظريه هايك مبدل شد.
هايك بر اهميت اطلاعات و دسترسي آزاد آن براي همگان در اقتصاد تاكيد داشته و اظهار مي دارد كه برنامه ريزان در نظام هاي متمركز اداري، اطلاعات كافي در مورد نيازها و استعدادهاي افراد نداشت لذا مبناي برنامه هاي آنها در انطباق با واقعيت نبوده و تامين كننده منافع فردي نيست.
به نظر او بازار آزاد از طريق نظام قيمت گذاري با توجه به اطلاعات واقعي بازار، موجب تخصيص بهينه عوامل توليد خواهد شد. هايك در جاي ديگري از نظراتش دولت را عامل به وجود آمدن بحران هاي اقتصادي از جمله بحران جهاني سال هاي 1929 مي داند. براساس نظريه نوسان هاي اقتصادي هايك، دليل بحران جهاني مذكور- به صورتي كه كينز استدلال مي كرد، كمبود تقاضا نبود بلكه عدم وجود سرمايه گذاري توسط بنگاه هاي توليدي و بانك ها، موجب بروز بحران شد كه اين امر نيز به نوبه خود ناشي از اتخاذ سياست هاي نامطلوب پولي و اقتصادي توسط دولت ها به شمار مي رفت لذا مداخلات دولت در بازار آزاد را براي از بين بردن بحران، راه حل تلقي نشده بلكه دليل ايجاد بحران از نظر او محسوب مي شود.
در كنار تحريرات او، كتاب هاي نظريه پول و نوسان هاي اقتصادي (1929 وين) و راه اسارت (1944 مونيخ) كه توسط هايك انتشار يافت، توجه بسياري از اقتصاددانان و علاقه مندان به مباحث نظري و كاربردي اقتصادي را به خود جلب مي كرد. او مقالات متعددي نيز به زبان هاي آلماني و انگليسي در نشريات در رابطه با مباحث مختلف از جمله نقش اطلاعات و دسترسي آزاد اطلاعات در فعاليت هاي اقتصادي به چاپ رسانده است.
در حال حاضر «بنياد هايك» و «جامعه هايك» دو نهاد علمي- تحقيقاتي كه در سال هاي 1998 و 1999 در فرايبورگ آلمان تاسيس شده اند كه در جهت تنوير افكار او در رابطه با برقراري نظام اقتصادي و اجتماعي آزاد تلاش مي كنند. هايك اين اقتصاددان اتريشي در سال 1974 با توجه به مشاركتي كه در بسط و گسترش افكار و عقايد اقتصادي در سطح جهاني داشت به دريافت جايزه نوبل در اقتصاد نائل آمد.
*مدرس دانشگاه
منبع: سايت هاي مختلف اينترنتي
به زبان هاي آلماني و انگليسي
و همچنين آرشيو روزنامه آلماني
Die Zeit
يکشنبه 6 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 189]