واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: يادداشت هاي روزانه از نمايش هاي بيست و هفتمين صحنه تئاتر فجر(1) نمايش« بخوان» داستان انسان و شيطان است
تهران - خبرگزاري ايسكانيوز: نمايش« بخوان» داستان انسان ، گمراهي ، گناه ، هوس و شيطان است .
نمايش «بخوان» ،با تصويري كه روي پرده انداخته شده شروع مي شود تصويري سفيد كه آرام آرام رنگ قرمز به خود مي گيرد تا جايي كه كل تصوير قرمز مي شود.انگارخون همه جا را فرامي گيرد. بازيگران با لباس هايي يك دست و هم شكل شروع به انجام حركاتي هماهنگ و يك دست مي كنند.
نمايش« بخوان» داستان انسان، گمراهي ،گناه ،هوس و شيطان است . شيطاني كه تمام تلاش خود را به كار مي گيرد تا قومي درستكار و پاك را به گمراهي بكشاند. و از طريق وارد كردن يك نفر در دورن مردمان يك قوم آنها را به گمراهي كشاند.ودراين راه ازهيچ تلاشي كوتاهي نمي كند. نيستي و نابودي و خشكسالي بر مردم حاكم مي شود و در پايان با كشته شدن آن فرد و نابودي شيطان رحمت بر مردمان آن قوم جاري مي شود.
در اين نمايش عنصر حركت و بدن بازيگران حرف اول را مي زند . حركاتي موزن،نفس گير، سخت، سنگين و تا حدودي خطرناك، به لحاظ اين كه در طول اجرا بازيگران مدام خود را روي سن پرتاب مي كردند كف پاهايشان محكم و با شدت فراوان روي زمين كوبيده شد. بازيگران با بدن و انجام دادن حركات بدني به زبان بدن و غير كلامي با اطراف خود ارتباط برقرار مي كردند. واين غير كلامي بودن نمايش كار بازيگران رادشوار مي كرد. ديالگ وگفتگويي در نمايش وجود ندارد. هر چه هست. فرم ساختن وايجاد تابلو توسط بازيگران نمايش «بخوان» است. البته هر بازيگري روي صحنه براي خود فرم و حركتي را انجام مي داد كه تمركز تماشاگران را از بين مي برد تصويري كه روي پرده نشان داده مي شد. تمركز و حواس مخاطب را تا حدودي از بين مي برد. حركات بازيگران در ادامه نمايش رفته رفته رنگ تكرار به خود مي گرفت و نجواها و صداهايي نامفهومي كه در تصوير و در جاهايي توسط بازيگر ادا مي شد، همه حكايت از نمايشي ساختار گرايانه و متكي به فرم را داشت.
كارگردان نمايش توانسته بود در كنار يكسري اشكالات اجراي از رنگ ها به خوبي در جهت بيان احساسات بازيگران و مضمون نمايش خود استفاده كند. ورود پارچه قرمز به صحنه و رفتن شيطان زير آن ،لالايي خواندن زن جوان كه نوعي زايش و درستكاري را نشان مي داد. پاشيده شدن رنگ قرمز در سبز نمادي از خون ريزي و از بين رفتن زندگي، اميد و نشاط ،كشته شدن انسان به دست شيطان زجر،ناله، فرياد ، روييدن و باز هم خون و تلاشي عبث و بيهوده براي انسان كه در گرداب هوس خويش غرق مي شود .در نمايش «بخوان» از بدن بازيگران، رنگ هاي مختلف ،طراحي دكور، و لباس ساده به نحو موثري استفاده شده و كارگردان سعي كرده تا به زبان بدن نمايش خود را بيان كند.
عمده اشكالات نمايش فقط در بحث تكرار بيش از اندازه و تكراريكسري حركات بازيگران است و در كنار آن سرو صداي پاهاي بازيگران كه محكم به زمين كوبيده ميشدند و رفته رفته اعصاب تماشاگر را به هم مي ريخت.تاجايي كه در صحنه هايي ازبرخورد بدن بازيگران با زمين، تماشاگران نگران مصدميت آنها مي شدند.دراين نمايش بدن بازيگران به رخ كشيده مي شود.
پنجشنبه 3 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]