واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: اوضاع مديريتي مناسبي نداريم
فوتبال- گروه ورزشي:
علي آقامحمدي، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام پس از جدايي از هياتمديره باشگاه استقلال نيز به طور كلي از ورزش دور نشد.
او همچنان عضو هيات موسس اتحاديه مديران فوتبال است و به ريز مسائل ورزش آگاه. تا جايي كه از گفتوگو در مورد خصوصيسازي باشگاهها استقبال ميكند. البته عنوان ميكند كه حاضر نيست از 18 سال حضورش در باشگاه استقلال صحبت كند و معتقد است كه: «وقتي ماموريتم در جايي به پايان ميرسد، سعي ميكنم به گذشته برنگردم.» اما با كمي اصرار حاضر ميشود به 20 سال پيش برگردد. گرچه موضوع گفتوگو، باشگاه استقلال نيست. آقامحمدي حدود 30 دقيقه از خصوصيسازي باشگاهها گفت.
* به نظر شما، يكباشگاهچگونه بايد به سمت خصوصي شدن حركت كند؟
باشگاههايي كه ميخواهند به طور حرفهاي كار كنند، اين پتانسيل را دارند كه به صورت يك صنعت اداره شوند. باشگاه ابتدا بايد به صورت شركت دربيايد، تا سهامش در بورس فعال شود. در اين حالت زمينههاي كسب درآمد بايد مشخص شود. من به اين شكل زمينههاي كسب درآمد را عنوان ميكنم. يك، حق پخش تلويزيوني: باشگاه با مشكلات فراوان نيرو جذب ميكند. كادر فني مشخص ميكند و بازيكن به خدمت ميگيرد و وارد مسابقات ميشود. در اينجا با نشان دادن بازيهاي اين تيم از طريق تلويزيون به طور خودكار بخشي از هزينهها پرداخت ميشود. دوم، حقوق معنوي: در واقع حقوق معنوي يك باشگاه بايد به رسميت شناخته شود. مثل آرم باشگاه و هر نوع حقوق ديگري كه بتوان از آن بهرهبرداري كرد. سوم، تربيت نيروي انساني: سرمايهگذاري باشگاه براي كشف استعداد، تربيت آنها و واردكردن آنها به بازار و درآمدزايي.
* در حال حاضر، به غير از حق پخش تلويزيوني كه آن هم جاي بحث دارد، هنوز زمينه درآمدزايي به اين شكل در باشگاههاي ايراني وجود ندارد. براي مثال، آرم فلان باشگاه كم طرفدارچقدر ميتواند براي هواداران اين باشگاه اهميت داشته باشد كه درآمدزايي كند؟
البته اگر مشكل حق رايت برطرف شود.چرا نميشود درآمدزايي كرد. در مشهد ابومسلم طرفدارانش را دارد و ملوان در انزلي. خوشبختانه تيمهايي كه به استانها رفتند، طرفداران زيادي دارند. البته مطمئنا ظرفيتها برابر نيست، ولي زماني كه حق تبليغات براي باشگاهها فراهم شد، امتيازهايي به باشگاهها تعلق ميگيرد، امتيازهايي كه سبب ميشود آنها از اين طريق هم درآمد كسب كنند.
* ســازمان تـربيتبدنـي در راه خصوصي شدن چه نقشي دارد؟
آنها نقش محوري دارند. سازمان ورزش در اين زمينه بايد فعاليت بيشتري كند. آنها سازماني هستند كه نبايد بنشينند، تا باشگاهها خودكفا شوند. سازمان با هدايت باشگاهها به سمت واگذاري به بخش خصوصي و نظارت ميتواند به اين امركمك كند. ما ديگر فرصت چنداني نداريم. بايد بسنجيم و در اين مدت كم برنامهريزي لازم را انجام دهيم.
* به نظر شما، كداميك از باشگاههاي ليگ اين پتانسيل را دارند كه به بخش خصوصي واگذار شوند؟
استقلال، پرسپوليس و باشگاههاي اصفهاني زودتر ميتوانند به خودكفايي برسند. در واقع باشگاههاي پرطرفدار اقتصاديتر هستند.
* زماني كه عضو هياتمديره استقلال بوديد، چرا هيچوقت اين اتفاق نيفتاد؟ با اينكه در زمان مديريت اوليايي صحبتش مطرح بود و در زمان حضور قريب طرحي براي واگذاري باشگاه به بخش خصوصي به سازمان تربيتبدني ارائه شد. اما به جايي نرسيد...
20 سال پيش به ما ماموريت دادند كه وارد باشگاه استقلال شديم. زماني كه آمديم، سعي كرديم به نحوي پيش برويم كه سياست باشگاه به دولت منتسب نباشد. به همين دليل براي خودمان اساسنامه درست كرديم. هيات موسس شديم و يك حق مجمع عمومي براي سازمان تعريف كرديم. به شيوهاي كار ميكرديم كه براي دولت هزينه نداشته باشيم.
* هزينههاي باشگاه از چه راهي تامين ميشد؟
استقلال از راه ساختوساز دفاتر رسمي بخشي از هزينههايش را تامين ميكرد. سياست باشگاه اين بود كه مدام دفاتر رسمي ميساخت، ميفروخت و از اين راه درآمدزايي ميكرد. در ضمن باشگاه از ترانسفر بازيكن به اروپا هم به درآمدزايي ميرسيد.
* با اين وجود، باشگاه استقلال هيچگاه خودكفا نشد، قبول داريد؟
چون هيچوقت حق پخش تلويزيوني به ما تعلق نميگرفت. نه از پول بليتفروشي خبري بود و نه از حق كپي رايت بهرهمند بوديم. اما الان شدني است، چون الزام هست. البته بيشتر مديران باشگاهها از اين هراس دارند كه با واگذاري صد درصد سهام باشگاه به بخش خصوصي عملا از صحنه ورزش خارج شوند. آقاي نفريه موافق واگذاري صددرصد سهام استقلال نيست و مطمئنا از وضعيت باشگاه پيام هم خبر داريد. مديرعامل اين باشگاه استعفا داده و سهام خود را به تربيتبدني استان خراسان واگذار كرده است.
ما در حال حاضر اوضاع مديريتي مناسبي نداريم. چون مديران دولتي هستند و تغييرات عجيب و غريبي دارند. چطور ميشود يك باشگاه سياست بلندمدتي نداشته باشد؟ در حال حاضر مديران جايگاه محكمي ندارند. اما اگر باشگاه دولتي نباشد، اين مشكلات هم برطرف ميشود. هر كس مالك باشگاه است، خودش مديرعامل ميآورد. البته به اين شكل نيست كه مديران حالحاضر فوتبال كنار بروند. مطمئنا مالك باشگاه هم مدير فني ميخواهد و هم مديري اقتصادي. درواقع اين دوگونه مديريت با هم تفكيك ميشود و مديريت هم تكامل پيدا ميكند. در اين حالت نگاه به فوتبال هم حرفهاي خواهد شد. يعني مديران سعي ميكنند با هر اتفاقي با عجله تصميم به تغييرات در باشگاه نگيرند.
* سرهنگ جعفري، مديرعامل مقاومت سپاسي پيشتر گفته بود؛ كشور ما در بخش خصوصي تمايل چنداني براي در اختيار گرفتن مالكيت باشگاهها ندارد. بهخصوص براي باشگاههايي كه وضعيت مناسبي ندارند.
من اين مسئله را قبول ندارم. شركتهاي خريدار وقتي وارد مذاكره ميشوند، سئوال نميكنند كه اين باشگاه چقدر تاسيسات دارد. آنها دنبال اين هستند كه باشگاه مدنظر چقدر بازدهي دارد. به هرحال، AFC براي حرفهايشدن باشگاهها پيگير اين قضاياست. يعني زماني كه يك باشگاه خودكفا ميشود، كنفدراسيون فوتبال آسيا آن را رد يا تاييد ميكند. بنابراين بايد هزينه يك باشگاه مشخص شود كه از كجا تامين ميشود. اگر چيزي غير از اين باشد، كار به مشكل ميخورد.
سه شنبه 1 بهمن 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 64]