محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843827820
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداخته اند كه گزيده برخي ازآنها در ذيل ميآيد. آفرینش روزنامه آفرینش در سرمقاله امروز خود با عنوان " رايزني وزيران خارجه 1+5 درباره ايران" آورده است: نشست وزراي امور خارجه روسيه، چين، آمريکا، انگليس، فرانسه و آلمان به منظور بررسي راه هاي حل مسئله هسته اي ايران ديروز در لندن برگزار شد. روز گذشته تا لحظه تنظيم اين گزارش(ساعت:20/30) جزئيات مذاکرات لندن منتشر نشده بود.قرار بود در اين ملاقات راه هاي حل و فصل مسائل پيرامون فعاليت هاي هسته اي ايران مورد بررسي قرار گيرد. اين کشورها به ايران پيشنهاد داده اند که در صورت تعليق برنامه هسته اي، مشوق هاي اقتصادي، سياسي و فني دريافت کند. پيشنهادات ارائه شده به ايران هنوز علني نشده اند و آنچه رسانه ها دريافت کردند نشان مي دهد که بسته پيشنهادي مبهم بوده است. بسياري کشورها از جمله روسيه مي گويند که اين پيشنهادات بايد بهبود يابد. شوراي امنيت سازمان ملل تاکنون سه قطعنامه تحريم را عليه ايران اعمال کرده است تا تهران را متقاعد به توقف فعاليت هاي هسته يي اش کند. در همين حال خبرگزاري فرانسه روزپنج شنبه به نقل از آندرياس پوشکه، سخنگوي وزارت خارجه آلمان گزارش داد: نشست مقامات آلمان، چين، فرانسه، روسيه، آمريکا و انگليس مناقشه اي درباره اين که جامعه بين المللي چگونه مي تواند مذاکره با ايران را برقرار کند و اين که آيا مي توان اقدامي آشتي جويانه در قبال ايران انجام داد يا خير خواهد بود. وي با بيان اين که " گفت وگوها با هدف پيشرفت در زمينه رويکرد دوسويه غرب در قبال ايران(تهديد تحريم ها وپيشنهاد همکاري) متمرکز خواهد بود" ادامه داد: ما روز جمعه به مذاکرات درباره اين که چگونه و در چه چارچوبي مي توانيم مذاکرات با ايران را آغاز کنيم و چگونه در صورتي که فرصتي حاصل شود، مي توانيم گامي به سوي ايران برداريم، ادامه خواهيم داد. وزارت خارجه فرانسه نيز بر تمايل آن ها براي " اثبات تمايل شان به مذاکره با ايران از طريق ارائه يک پيشنهاد جديد همکاري براساس پيشنهادي که در سال 2006 به تهران ارائه شد" تاکيد کرد. همچنين در آستانه برگزاري نشست لندن، ايران بسته پيشنهادي خود براي حل و فصل نه تنها مسئله هسته اي خود، بلکه "حل و فصل کلي اين مشکل" را به گروه1+5 ارائه داده و برغم اعلام قبلي خود مبني بر عدم تمايل براي گفتگو با اين گروه، در تصميم خود تجديد نظر کرده و حاضر به مذاکره با آنها البته بر اساس پيشنهادات جديد خويش شده است. مسکو در خصوص مثبت بودن نتيجه نشست لندن اميدوار است. با اين حال وزير امور خارجه آمريکا روز پنجشنبه در گفت وگو با خبرنگاران نسبت به اينکه هرگونه مشوقي بتواند ايران را از روند فعلي اش در زمينه هسته اي منصرف کند ابراز ترديد کرد و خواستار اعمال شديدتر سه قطعنامه تحريم شوراي امنيت سازمان ملل شد. به گزارش ايسنا به نقل از خبرگزاري فرانسه، کاندوليزا رايس که براي شرکت در نشست1+5به لندن سفر کرده است، گفت: ما نگاهي به آنچه به ايران ارايه کرده ايم خواهيم داشت. اما من بايد بگويم که هيچگونه نشانه اي حاکي از اينکه ايراني ها به اين روند علاقه اي دارند نمي بينم. وي در ادامه گفت که از نشست روزجمعه انتظار نتايج ملموسي را ندارد. رايس که در گذشته علاقه چنداني به ارايه مشوق هاي جديد به ايران نداشته و بسته پيشنهادي را بسيار سخاوتمندانه خوانده است به خبرنگاران گفت که هيچ گونه مخالفتي با گفت وگو درباره ايجاد تغييرات در بسته مشوق ها ندارد، اما به عقيده وي مشکل اصلي مشوق ها نيست، بلکه سياست هسته اي ايران است. وزير امور خارجه آمريکا گفت: اگر چيزهايي هست که مي تواند براي بالا بردن احتمال اينکه ايران کاري را که بايد انجام دهد انجام دهد و از آن استفاده شود، خوب است، بياييد به آن نگاه کنيم، اما به عقيده من مشکل اصلي بسته پيشنهادي نيست، بلکه اراده ايران است. زيرا با توجه به چيزهايي که به ايران پيشنهاد داده ايم اگر آنچه آنها واقعا به دنبال آن هستند انرژي هسته اي صلح آميز است مي توانند آن را داشته باشند. آفتاب يزد روزنامه آفتاب يزد در سرمقاله امروز خود با عنوان "مديريت جزيرهاي و سوء استفاده خارجيها!" آورده است: دوره جديد مديريت كشور، داراي ويژگيهايي است كه آن را از سالهاي پيشين متمايز ميكند. پركاري دولت و اراده رئيسجمهور براي حصول اطمينان از اجـراي سـيـاستهاي خود را ميتوان مثبتترين ويژگي در دوره اخير دانست. در كنار اين نقطه مثبت، سوق داده شدن دستگاهها و قواي گوناگون به سوي جـزايـر مستقل از نقاط منفي است كه ميتواند پيامدهاي نامطلوب و حتي خطرناك داشته باشد. در اين دوره، به نظر ميرسد بسياري از مسئولان دولتي، بدون توجه به هشدارها و اظهار نگرانيهاي مكرر ساير قوا، آنچه را كه خود به مصلحت كشور ميدانند تعقيب مينمايند. اين در حالي است كه بسياري از فعالان و صاحبنظران سياسي و اقتصادي – اعم از اصلاحطلب، اصولگرا و مستقل، دولت نهم را فـاقـد اسـتـراتـژي دربـرخي عرصهها ميدانند. در چنين شرايطي، بيتوجهي به ديدگاه ساير قوا و دستگاهها و اصرار بر اجراي برنامههاي تجربه نشده، آيـندهاي نامعلوم در بعضي زمينههاي سياسي و اقتصادي را در برابر مردم و مسئولان قرار خواهد داد. البته ممكن است مسئولان دولتي، ادعاي بعضي افراد مانند باهنر و توكلي در خصوص <فقدان استراتژي و قطبنما در بعضي رفتارهاي دولت را قبول نداشته باشند، اما هم اكنون نشانه هايي وجود دارد كه ثابت ميكند بدليل تبديل دولت به جزيرهاي مستقل از ساير قوا و محدود شدن حوزه مشورت مسئولان دولتي به افرادي خاص، بخشي از برنامه ها، اقدامات و اظهارنظرها در دولت نهم معمولا ً به نتايج مثبت نميرسد و تنها ميتواند هزينه ساز باشد. اصرار بر اجراي پروژه هايي كه به ادعاي برخي اقتصاددانان روش پيگيري و تبليغ آن در دولت نهم زمينهساز افزايش نقدينگي و تورم گرديده است و نيز علاقهمندي سران دولـت نهم به افزايش تعداد و ارزش قراردادهاي منعقده با ساير كشورها، دو عرصهاي است كه ميتوان براي روشن شدن بحث به آن اشاره كرد. در زمينه برخي پروژههاي عمراني و نحوه تامين مالي آنها، گروهي از اقتصاددانان و از جمله تعدادي از نمايندگان اصولگرا در مجلس هفتم، بارها مخالفت خود را با روش مورد علا قه دولت جديد بيان كردند. آنها از نخستين ماههاي آغاز فعاليت دولت نهم، اين روش را تورمزا و مشكل آفرين دانستند اما دولتمردان ايـن هـشـدارها را مورد بي توجهي قرار دادند و هم اكنون به راحتي ميتوان قضاوت كرد كه در اين عرصه، حق با چه كساني بوده است. علاقه شبه افراطي به افزايش كمّي قراردادهاي خـارجـي، نـمونه دومياست كه هم اكنون شاهد بي توجهي مسئولان دولتي به هشدارها هستيم كه علاوه بر زيانهاي داخلي، موجب سوء استفادههاي خارجي شده و ميشود. اين مسئله، در ابعاد گوناگون قابل بررسي است اما آنچه كه بيش از همه در معرض اطلاع و قضاوت همگاني قرار دارد، قراردادهاي طولاني مدت صادرات گاز و به صورت ويژه قرارداد خط لوله صلح است. از حدود يكسال قبل، بسياري از نمايندگان مـجلس، به نيازمنديهاي تامين نشده داخلي از جمله عدم تزريق گاز به چاههاي نفت اشاره كردند كه موجب از بين رفتن ميلياردها دلار ثروت كشورمان ميشود و خواستار خودداري دولت از انعقاد قرارداد صادرات گاز شدند. مركز پژوهشهاي مجلس هم– كه توسط يكي از حاميان جدي دولت نهم اداره ميشود – به صراحت اعلا م كرد كه حداقل تا ده سال ديگر، گاز مازاد براي صادرات وجود ندارد. اما هنگامي كه مشخص گرديد دولت بر پيگيري پروژه و عدم پاسخگويي به منتقدان و معترضان اصرار دارد متأسفانه هشداردهندگان بدون آنكه به اشتباه بودن گزارشهاي اوليه خود اذعان كنند سياست سـكـوت را پـيـشه ساختند. در حالي كه وضعيت زمستان سال گذشته، نشان داد هشدارها در خصوص كمبودهاي داخلي گاز كاملا ً دقيق بوده است. البته پس از بي اعتنايي مسئولان دولتي به تذكرات و هشدارهاي مخالفان صادرات گاز، برخي از مديران سابق اجرايي و تعدادي از نمايندگان فعلي مجلس، نگراني خود از روش قيمت گذاري گاز در پروژه خط لوله صلح را اعلا م كردند كه تنها با تكذيب و انكار مسئولا ن دولتي مواجه شد. اكنون به نظر ميرسد رفتار مسئولان دولتي در مواجهه با منتقدان داخلي – كه عدهاي از آنها نيز شـريـك قـانـوني دولت در اداره كشور هستند – طرفهاي خارجي را قانع كرده است كه دولت نهم بر اجراي اين پروژه، اصرار دارد و همين امر بر طمع ورزي هنديها افزوده است. اگر تا چندي قبل، فقط شاهد تأخيرهاي امريكاپسند هند در تعيين تكليف پروژه بوديم امروز هنديها از ما تضمين و تعهد ميخواهند كه قيمت بازنگري نشود و شخص ثالث، كفايت منابع ايران را تضمين نمايد>! اين در حالي است كه هر كس ميداند هند به شدت نيازمند خريد گاز از ايــران اسـت و اگـر گفتار و رفتار مسئولان ايراني، هنديها را پيشاپيش از انعقاد قرارداد مطمئن نسازد، آنها تا اين حد طمع ورزي نميكنند. البته پروژه خط لوله صلح كه يك نمونه است از آن جهت اهميت دارد كه نتايج مديريت جزيرهاي را به نمايش ميگذارد؛ مديريتي كه برخي از پيامدهاي آن، در ماههاي اخير آشكار شده و بخش عمدهاي از نـتـايـج مـنـفـي آن در سـالهاي آينده براي مردم مشكل ساز خواهد شد. اعتماد ملي روزنامه اعتماد ملي در سرمقاله امروز خود با عنوان "سخني با صدارتمداران كيهاننشين" آورده است: برخي از انديشمندان گفتهاند كه در بلنداي تاريخ پرفراز و نشيب بشري از دو چيز بيشترين سوءاستفاده شده است؛ يكي عنوان آزادي و ديگري نام مردم، كه قدرتمداران تاريخ در بسياري از موارد از آنها به صورت ابزاري بهره بردهاند. با مروري بر مواضع اخير روزنامه كيهان كه گويا دچار توهم شده و صدارتمدارانه خود را داروغه مطبوعات ميداند و امر و نهيهاي فرمانروايانه خود را مرتب براي جرايد ايران صادر ميفرمايد و از آنان به بهانه و بيبهانه بازخواست ميكند، بدون آنكه اجازه دهد لغزشهاي خودش نيز مورد سوال قرار بگيرد، به يكي از مصاديق اين مساله پيميبريم. اخيراً ديده ميشود كه عنوان <مردم> مورد بهرهبرداري ابزاري صدارتمداران كيهاننشين قرار گرفته و از اين عنوان براي زيرسوال بردن روزنامه اعتماد ملي بهره ميبرند. يكي از اين نمونهها خبر ويژه كيهان در شماره مورخ20 ارديبهشت روز پنجشنبه ميباشد كه با عنوان توهين مجدد روزنامه اعتماد ملي به ملت ايران از طرح مندرج در صفحه اول روز چهارشنبه روزنامه اعتماد ملي انتقاد شديد نموده و نوشته است: ظاهراً توهين به شخصيت ملت رشيد ايران در روزنامه اعتماد ملي به رويه تبديل شده كه روزي استقبال ملت در سفرهاي استاني از رئيسجمهور را به رفتار دلفينهاي گرسنه مشابهت ميدهند و روزي ديگر آنان را چون روباهي طماع، در حسرت قطعه پنيري كه بناست از بالا برسد به تصوير ميكشند! سپس، كيهاننشينان ادامه ميدهند: ... واقعاً روزنامه اعتماد ملي به كجا ميرود و آقاي كروبي را با خود به كجا ميبرد؟! در توضيح اين افتراي صدارتمداران كيهان كه طبق دأب هميشگيشان آسمان و ريسمان را به هم بافته و دروغي جهت متهم ساختن روزنامه اعتماد ملي پرداختهاند بايد توضيحاتي بدهيم تا ...! مهمترين گزارش آن شماره اعتماد ملي مربوط به بحران لبنيات در كشور است كه اتحاديههاي مسوول لبنيات اعلام داشتهاند اگر تا پايان ارديبهشتماه دولت محترم به داد صنعت لبنيات نرسد و مابهالتفاوت معوقه سه ساله اين صنف را نپردازد و قيمت اقلام مختلف شير و لبنيات را مشخص نكند، عملا كارخانههاي لبني دچارنه بحران، بلكه تعطيلي ناخواسته خواهند شد. در آن شماره، موضوع شير و لبنيات اتفاقا تيتر يك روزنامهنيز هست. طرح صفحه اول، درختي را نشان ميدهد كه در پاي آن يك خانواده نشستهاند و كلاغي هم بر بالاي درخت است كه قالب پنيري بر دهان خود دارد. در اينجا پرواضح است كه طراح خواسته بگويد با اين بحران جديد، اقلام لبني كه پنير نيز سمبل همه آنهاست، عملا از سفره مردم فقير و زحمتكش حذف شده و از دسترس خارج ميشود. در اينجا نه از <روباه> خبري هست و نه از حيوان ديگري جز كلاغ كه سمبل پنيرربايي و پنيرخواري است. روباه، مولود ذهن شكاك وتوطئهانديش و دچار توهمشده صدارتمداران كيهاننشين است كه به خود اجازه دادهاند آن را از جاي ديگر آورده و با جعل و چفتدادنش با طرح روشن روزنامهاعتماد ملي عليه اين روزنامه، كه هميشه مدافعه جانانه و آشكاري از حقوق مردم و ملت عزيز دارد، اتهامآفريني كنند.بلي، ظاهراً كيهاننشينان آدمها را روباه ميبينند و روباهها را آدم! وگرنه نبايد دچار اين جعل و توهم ميگرديدند. مطلب ديگر اينكه گويا در فرهنگ آنان، نويسندگان در هيچ جا براي تبيين مقاصد خود نبايد از امثال و حكم و نام حيوانات استفاده كنند و با اين مبنا بايد بخش عظيمي از متون ديني و ادبيات فارسي و عربي را بسوزانند و يا به دريا بريزند، چون در آنها از اسم حيوانات استفاده شده است. مثلا آنجا كه در نهجالبلاغه ميفرمايد مردم سه دستهاند: عالم رباني و آگاه، متعلم در راه و همج رعاع( يعني گروهي پشهمانند كه با هر بادي بلرزند.) طبق نظر صدارتمداران كيهان بايد از نهجالبلاغه حذف شود، چون توهين به مردم است و كتابهايي از نوع كليله و دمنه و امثال و حكم نيز بايد سوزانده شوند، زيرا در ديالوگهاي اجتماعي و سياسي خود از نام حيوانات به عنوان تمثيل استفاده كردهاند! و قس عليهذا. كيهانيان اگر راست ميگويند كه مدافع مردمند در همين قضيه لبنيات و مسكن كه زندگي مردم را فلج ساخته است بيايند و از دولت همجناح خود انتقاد سازنده نمايند كه چرا به داد مردم نميرسد، نه اينكه از يك روزنامه مدافع مردم كه از عدم كنترل قيمتها با آوردن يك كاريكاتور انتقاد سازنده نموده، دچار عصبانيت شوند. بلي، در روزنامه اعتماد ملي به مردم توهين نشده، بلكه از منافع آنان دفاع شده و از عملكرد همجناحيهاي كيهان انتقاد شده است، پس به قول علماي عظام: فتأمّل! اما اينكه صدارتمداران كيهاننشين پرسيدهاند و اظهار نگراني كردهاند كه روزنامه اعتماد ملي آقاي كروبي را به كجا ميبرد؟ مطمئن باشند كه اولاً اين آقاي كروبي است كه زيرمجموعه خود را با درايت راهبري ميكند و نه ديگران وي را، ثانيا اگر آقاي كروبي را به سوي هر جايي ببرند قطعا به سوي گروههايي كه شما در اوايل كار دچارشان بوديد نخواهند برد. اما كيهانيان در مورد اين خبر منتشرشده در روزنامه اعتماد ملي كه شخصي به نام محمد قائد كتابي در دست انتشار دارد كه شامل تاريخنگاري روزنامه آيندگان است، نيز انتقاد كردهاند كه چرا اين خبر را در روزنامه آوردهايد؛ ياد شده فردي صهيونيست ميباشد، بايد گفت اولا اين وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي است كه بايد به نشر هر كتابي مجوز بدهد و اگر كتاب صهيونيستي باشد قطعا اجازه نخواهند داد. ثانيا همين جمهوري اسلامي ما به وي اجازه انتشار مجله لوح را داده است و چندين كتاب او نيز در همين نظام با مجوز منتشر شده است. سوم اينكه نويسندگان روزنامه اعتماد ملي و شخص حضرت آقاي كروبي به مسائل كتاب نگاه فرهنگي دارند و اين شما هستيد كه به اين مسائل نگاه امنيتي داريد و برخورد روزنامهتان داروغهوار است. ما پروندهاي از نويسندگان در اختيار نداريم تا به زندگي شخصي و گذشته آنان آگاه باشيم، ما در اين موارد فقط در چارچوب نظام جمهوري اسلامي زيستن و حريم نشكستن در شرايط كنوني را ملاك قرار ميدهيم. پس خواهشمنديم از مسند صدارت عظمايي پايين بياييد و حقوق شهروندي ديگران را پاس بداريد! جمهوري اسلامي روزنامه جمهوري اسلامي در سرمقاله امروز خود با عنوان "رفع مظلوميت از فرهنگ " آورده است: سال گذشته در يكي از ديدارهاي اعضاي هيات دولت با رهبر معظم انقلاب حضرت آيت الله خامنه اي ايشان جمله اي درباره فرهنگ گفتند كه انتظار مي رفت منشا تحركاتي در دستگاه هاي متولي فرهنگ كشور شود. جمله اين است : « از بخش فرهنگ رفع مظلوميت كنيد. بخش فرهنگ انصافا بخش مظلومي است » . عمدهترين كاري كه بعد از اين توصيه مهم صورت گرفت اين بود كه دولتمردان بودجه بخش فرهنگ را افزايش دادند و آنطور كه بارها از زبان مسئولان اجرائي كشور و همينطور قانونگذاران شنيده شده در لايحه بودجه 1387 كل كشور بودجه مربوط به فرهنگ بسيار بيشتر از قبل در نظر گرفته شده است . توجه به بودجه فرهنگي و افزايش آن قطعا يكي از لوازم رفع مظلوميت از فرهنگ است ولي اصل دانستن آن مي تواند يك انحراف خطرناك باشد. كما اينكه نگاه كمي به مقوله فرهنگ نيز يك انحراف ناشي از اصالت دادن به بودجه است . اينها ابزارند و هرگز نبايد در مقولاتي مثل فرهنگ به ابزارها اصالت داده شود. اخيرا يكي از متوليان امور فرهنگي كشور گفته است در سال 1387 كه سي امين سال جمهوري اسلامي و پايان دهه سوم انقلاب اسلامي است مصمم هستيم سي طرح فرهنگي را به نتيجه برسانيم و افتتاح كنيم . در اين وعده سخن از كميت است و روي عدد 30 تكيه شده اما اينكه اين طرح ها چه تاثيري در ارتقا سطح فرهنگي جامعه ما خواهند داشت نكته ايست كه در اين وعده توضيحي درباره آن داده نشده است . مشكل اصلي فرهنگ جامعه ما نيز همين است . فرهنگ ورزش نيست كه با افتتاح هر ورزشگاه عده اي از مردم از بلاتكليفي و بي ابزاري در عرصه ورزش خارج شوند و بخشي از مشكل جامعه حل شود. معني اين سخن اين نيست كه براي ارتقا فرهنگ جامعه به اماكن فرهنگي نياز نداريم بلكه مقصود اينست كه قبل از اماكن بايد به محتواي فرهنگي انديشيد و بستر مناسبي براي رشد انديشه و زمينه هاي فرهنگي فراهم كرد. اگر چنين شود آن طرح ها قطعا ظرف هاي مناسبي براي باروري و شكوفائي فرهنگي خواهند بود و حتي اگر چنين ظرفهائي هم وجود نداشته باشند كار باروري فرهنگي و شكوفائي انديشه هائي كه فرهنگ پرور هستند به پيش ميرود و هدف متعالي رفع مظلوميت از فرهنگ تحقق مي يابد. شايد اساسيترين مشكل در مقوله فرهنگ اين باشد كه يك مقوله « مغفول » است . مظلوميت فرهنگ نيز فقط به اين معنا اگر دانسته شود درست فهم ميشود. كساني كه فكر مي كنند مظلوميت فرهنگ يعني كمبود بودجه هاي فرهنگي يا كمبود ساختمانهاي فرهنگي يا كم داشتن كارمند در دستگاه هاي فرهنگي و يا عدم برخورداري از ابزارهاي همچون دوربين و سالن سينما و كامپيوتر و روزنامه و مجله و قلم و خودكار و كاغذ و... به معناي واقعي از مقوله فرهنگ غافلند. دقيقا همين تفكر است كه فرهنگ را دچار مظلوميت مي كند و تا هر زمان كه چنين تفكري وجود داشته باشد اين مظلوميت نيز ادامه خواهد داشت . بدين ترتيب اولين گام براي رفع مظلوميت از فرهنگ تغيير نگاه به مقوله فرهنگ و شناخت صحيح اين مقوله است . اگر اين گام برداشته شود چهرهاي از فرهنگ جامعه ما نمايان خواهد شد كه همه را به اين نتيجه خواهد رساند كه فرهنگ در مظلوميت بسر ميبرد و در اين واقعيت براي هيچكس ذرهاي ترديد باقي نخواهد ماند. رسيدن به اين نقطه خود پيشرفت مهمي است . زيرا از همين نقطه است كه راه براي تلاشهاي فرهنگي باز مي شود نگاه ها يكي مي شوند و فصل جهت گيري هاي صحيح و دقيق فرهنگي فرا مي رسد . هرگز از ياد نميبرم كه در اوائل دهه 70 جمعي از مسئولان با نظر رهبري براي بررسي موضوع تهاجم فرهنگي و يافتن پاسخ اين سئوال كه آيا اصولا تهاجم فرهنگي وجود دارد يا نه ماموريت يافتند كه مسئولان بلندپايه فرهنگي و امنيتي و روحاني در آن حضور داشتند و صاحب اين قلم نيز عضو آن جمع بودم . بعد از چند ماه جلسات پياپي كه اين جمع تشكيل داد مسئولان اصلي فرهنگ كشور حاضر نشدند بپذيرند كه واقعا « تهاجم فرهنگي » وجود دارد درحالي كه واقعيت وجود تهاجم فرهنگي براي هيچكس قابل انكار نبود و ناديده گرفتن آن درست مثل اين بود كه در روز روشن كسي وجود روز را انكار كند. مغفول ماندن فرهنگ در جامعه امروز ما نيز همين وضعيت را دارد واقعيت تاسف باري كه نتيجه آن مظلوميت فرهنگ است . كيهان روزنامه كيهان در سرمقاله امروز خود با عنوان "براي كتاب" به قلم حميد اميدي آورده است: اتفاق مهمي كه اين روزها در عرصه فرهنگ كشور روي ميدهد، برپايي بيست ويكمين نمايشگاه بين المللي كتاب تهران است كه در نوع خود بزرگترين رويداد فرهنگي كشور به حساب ميآيد و هر ساله در همين ايام، اهالي فرهنگ و انديشه براي «كتاب» جشن مي گيرند. نقش و اهميت كتاب به عنوان يكي از ماندگارترين عناصر فرهنگي و اثربخشي آن در ايجاد و يا تغيير فرهنگ ها، نگرش ها و ديدگاه هاي آحاد يك جامعه بر كسي پوشيده نيست. كتاب در روزگار پيشرفت هاي چشمگير بشري و عصر فن آوري هاي نوين و توسعه علوم و نوآوري هاي جديد، نه تنها اهميت خود را از دست نداده، بلكه ابعاد گسترده تر، تازه تر و پايدارتري نيز يافته است. تجربه جهاني نشان مي دهد كه رشد و توسعه تمدن ها، ريشه در رشد فكري و فرهنگي هر جامعه دارد. بدون ترديد دانشمندان و بزرگاني كه گامهاي بلندي در راه پيشرفت و نيل به اهداف جامعه شان برداشته اند، «كتاب»خواني و مطالعه را به عنوان يك عنصر اصلي و اجتنابناپذير زندگي خود قلمداد كردهاند. طبعاً بدون رشد فرهنگ كتابخواني، نميتوان به رشد هيچ تمدني اميدوار بود. رشد فرهنگي و علمي كشور نيز منوط به رشد فرهنگ كتاب و كتابخواني است و اين، همان نكتهاي است كه همگان- چه مردم و چه مسئولان امر- به آن واقفند، اما با اين وجود و با گذشت سه دهه از انقلابي كه ذات و جوهره آن فرهنگي است، هنوز «كميت»مان در اين ميان «لنگ» است. مقام معظم رهبري، ضمن آن كه كتابخواني را يك فريضه و واجب ديني برمي شمارند، مي فرمايند: «با تلخي بايد اعتراف كنيم كه رواج كتاب و روحيه كتابخواني در ميان ملت عزيز ما كه خود يكي از مشعل داران فرهنگ و كتاب و معرفت در طول تاريخ پس از ظهور اسلام بوده است، بسي كمتر از آن چيزي است كه از چنين ملتي انتظار مي رود.» به طور حتم يكي از اهداف تعريف شده براي برگزاري نمايشگاه كتاب با گستره بين المللي كه هم اكنون دوره بيست ويكم آن را پشت سر ميگذاريم، ترويج و ارتقاء فرهنگ كتابخواني است. اما اين كه اين قبيل سياستها در تحقق اين هدف بزرگ چقدر موفق بوده اند، مقوله ديگري است كه در جاي خود مباحث و گزارشهاي كارشناسي خود را مي طلبد و طبعاً از عهده اين نوشته خارج است، لكن آنچه كه طي اين سالها آمار رسمي و منتشر شده راجع به سرانه مطالعه كتاب در كشور و همچنين واقعيت عيني و ملموس جامعه نشان ميدهد، حقيقتي است كه بايستي آن را سوگواره اي براي كتاب خواند. در اين رابطه چند نكته گفتني است؛ 1- واقعيت آن است كه نمايشگاه كتاب تهران عليرغم ابعاد گسترده و حجم انبوه مخاطب و بازديدكنندهاي كه پيدا كرده است كاركرد فرهنگي و اطلاع رساني خود را از دست داده و تبديل به يك بازار و فروشگاه بزرگ كتاب شده است و بيشتر كاركرد اقتصادي دارد. شايد مهمترين دليل اين امر فقدان شبكه سراسري مناسب براي بازاريابي و توزيع كتاب و نبود يك نظام جامع و بهينه براي اين مهم است. باور كنيم كه همه اميد ناشران و مخاطبان به بازار ساليانهاي دوخته شده كه در ارديبهشت ماه شكل ميگيرد و امكان دادوستد اين كالاي فرهنگي را ميسر مي سازد. اگر بتوان بخش عمدهاي از يارانه فرهنگي كه صرف ترويج كتابخواني ميشود به ايجاد و گسترش ويترينهاي فروش كتاب در سراسر كشور اختصاص داد تا در هر كجاي ميهن پهناور اسلاميمان مخاطب بتواند به كتاب مورد علاقهاش دسترسي داشته باشد، شايد بتوانيم از كاركردهاي واقعي نمايشگاه بين المللي كتاب بهره بيشتري ببريم. 2- كاركرد نمايشگاههاي كتاب در سراسر دنيا، فروشگاهي نيست، بلكه محلي تخصصي است كه در آن به تبادل تجربيات، نظرات و دادوستد امتياز چاپ و نشر بين ناشران پرداخته مي شود. در نمايشگاه كتاب اگر كاركرد فرهنگي و غير اقتصادي آن مد نظر باشد - كه مطلوب چنين است و بايستي به آن سمت حركت كنيم - معمولا از ازدحام جمعيت و مشتريان معمولي براي خريد مستقيم كتاب، خبري نيست. دراين نمايشگاهها ناشران، مولفان، مترجمان، چاپخانهداران، دستاندركاران نشر الكترونيك و سنتي، بطور معمول در حال مذاكره، عقد قرارداد و شركت در كارگاههاي تخصصي، ميزگردها و هم انديشيها و جلسات توجيهي و كاري مشاهده مي شوند. بيش از بازديدكنندگان معمولي بايستي تركيب شركت كنندگان، نويسندگان، ناشران، كتاب فروشان، موزعين كتاب، انجمن هاي مربوطه، كتابخانههاي بخش خصوصي و دولتي و مراكز آموزشي و تحقيقاتي باشند. طي سالهاي برگزاري نمايشگاههاي بينالمللي كتاب تهران، متاسفانه اصل بر برپايي غرفه هاي فروش كتاب توسط ناشران گذاشته شده و ساير برنامههاي فرهنگي و هم انديشيها و جلسات نقد كتاب و آشنايي مخاطبان با نويسندگان و ... جزء برنامه هاي جنبي (!) قرار گرفته اند و اين، خطايي است كه بايستي با باز تعريف جديد و مناسب از كاركرد نمايشگاه كتاب تهران، اصلاح شود. 3- نمايشگاه كتاب فرانكفورت، در سطح جهان مهمترين رويداد درباره كتاب است و سالانه بيش از 100 كشور در آن شركت مي كنند. با اين وجود از آخرين دوره برپايي اين نمايشگاه تنها 300 هزار نفر بازديد كردند. نمايشگاه كتاب لايپزيك كه در آلمان بعد از فرانكفورت مهمترين نمايشگاه به شمار مي رود، سال 2007 توانست 127 هزار نفر را جذب كند. در آسيا نيز از نمايشگاه كتاب پكن در سال 2007 حدود 200 هزار نفر بازديد كردند. اما در ايران، نمايشگاه كتاب سال قبل، بيش از 3 ميليون و پانصدهزار نفر بازديد كننده داشت و امسال انتظار جمعيتي بالغ بر 4 ميليون نفر را مي كشد. اين آمار خيرهكننده است اما، آيا هجوم اين حجم از علاقمندان كتاب از سراسر كشور به نمايشگاه كتاب تهران، بخاطر دسترسي آسان به كتاب، آن هم در بزرگترين فروشگاه كتاب كشور-كه سالي يكبار بر پا مي شود- نيست؟! آيا وقت آن نرسيده كه فكري به حال شبكه ناقص و بيمار توزيع كتاب شود؟ بهتر نيست كه ناشران، مجامع صنفي و فرهنگي مربوط به آنان و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي به عنوان متولي امر كتاب و فرهنگ در كشور از اين «بيماري كه سالهاست در كما به سر مي برد و رو به احتضار است دست بكشند و با هم انديشي و تلاش مشترك و كارساز، انديشه و فكري نو دراندازند. 4-براي نگارنده نيز مثل بسياري از خوانندگان گرامي، به كار بردن برخي از آمارهاي جهاني و مقايسه بين آنان و كشور عزيزمان، خيلي مطلوب نيست؛ اما واقعيتي ناخوشايند در آن نهفته است كه نميتوان از آن گريزي داشت. براساس آخرين آمار، سرانه كتاب در ايران به ازاي هر 6 نفر، يك جلد است كه با توجه به آمار توليد كتاب، اختلاف فاحشي دارد. بد نيست بدانيم همين آمار در آفريقا، 20 عنوان كتاب و در برخي از كشورهاي آسيايي 50 جلد كتاب ميباشد. در نرخ سرانه كتابخواني، كه از سوي برخي از مراجع ذيربط اعلام ميشود نيز اختلاف نظر بين 2 تا 8 دقيقه وجود دارد و اين به معناي آن است كه ما تلاش مي كنيم تا نرخ كتابخواني را در حد دقيقه و ثانيه بالا ببريم حال آنكه همين نرخ در برخي از كشورهاي غربي 8 تا 10 ساعت و در استراليا 16 تا 18 ساعت در شبانه روز است. جالب آن كه با وجود متوسط پايين سرانه كتابخواني كشور، آمار سالانه توليد كتاب بالاست. در همين نمايشگاه كتاب، ناشران شركت كننده بيش از 200 هزار عنوان كتاب را عرضه ميكنند. آيا بهتر نيست كه توليد كتاب را در حد 20 هزار عنوان در سال كاهش دهيم اما توزيع مناسب و دسترسي آسان به آن افزايش مطلوبتري يابد؟ همه اين مباحث تكرار حرفهايي است كه تاكنون بارها گفته شده است، اما متاسفانه نتيجه عملي كه مشكل را حل كند و يا آنكه بتوانيم حداقل خود را در اول مسير حل اين معضل ببينيم، به چشم نميآيد. حكيم فرزانه انقلاب، كتاب را دروازهاي به سوي گستره دانش و معرفت و يكي از ابزارهاي كمال بشري مي خوانند و مي فرمايند: « دين و دنياي بشر و جسم و جان انسان، به بركت كتاب تامين و تغذيه مي شود و فرآيند كمال بشري به وسيله آن تحقق مي يابد.» با اين وصف، هنوز كه هنوز است نگاه ما به مقوله كتاب و كتابخواني از روي «تفنن» است و نه يك «نياز دائمي». بايستي با يك بازنگري اساسي «كتاب» را جزء اولويتهاي زندگي خود قرار دهيم. قدس روزنامه قدس در سرمقاله امروز خود باعنوان «سياستهاي همسو و متضاد» آورده است: خاورميانه در هفتههاي اخير شاهد تحركات گسترده رژيم صهيونيستي و آمريكاست كه در قالب سناريوي تكراري فتنهانگيزي و جنجال آفرينيهاي سياسي و نظامي، اجرا ميشود. بررسي تحولات داخلي صهيونيستها و آمريكا و نيز سياستهاي جهاني آنها بيانگر چالشهاي بسياري است كه بر خلاف ظاهر مقتدر و منسجمشان، از اضمحلال و ناتوانيهاي آنها حكايت دارد. از يك سو رژيم صهيونيستي در عرصه داخلي با بحرانهاي شديد اجتماعي، سياسي، اقتصادي و حتي نظامي روبروست، به گونه اي كه بسياري سرنگوني دولت اولمرت را دور از ذهن نمي دانند و از سوي ديگر در آمريكا نيز دولتمردان نو محافظه كار كاخ سفيد كه ماه هاي آخر حضور در قدرت را سپري مي كنند، همچنان در برابر مخالفتها و اعتراضهاي كنگره و مردم به سياستهاي داخلي و خارجي آمريكا قرار دارند و همچنين جنگ در عراق و افغانستان به كابوسي بدل شده كه كوچكترين موفقيت در آنها، پيروزي بزرگ براي اشغالگران قلمداد مي شود. سناريوي اجراي طرح سازش در خاورميانه با وجود رايزني هاي گسترده و برگزاري نشستهايي چون آناپوليس و پاريس با شكست مواجه گرديد؛ بازيگران جديد به فعاليت در خاورميانه ميپردازند در حالي كه ملتهاي منطقه نيز ديگر گرايشي به همكاري با واشنگتن ندارند؛ سياست ايران هراسي آمريكا با محوريت پرونده هستهاي و توسعه فعاليتهاي منطقهاي و جهاني تهران، با مخالفت هاي منطقهاي و جهاني مواجه شده است، به گونهاي كه با وجود تحركات آمريكاييها، كشورهاي منطقه (بويژه اعراب) و كشورهاي فرامنطقهاي، بر اصل توسعه روابط با ايران تأكيد دارند و موارد بسيار ديگر... در چنين شرايطي كه رژيم صهيونيستي و آمريكا درگير چالشهاي داخلي و بينالمللي فزايندهاي گرديدهاند، سناريوي تكراري آنها براي فرار، بحرانآفريني و تحركات خصمانه در منطقه خاورميانه است. ارزيابي سياستها و اقدامهاي آنها بيانگر اجراي نوعي تدابير همسو و در ظاهر متضاد از جانب آنان است كه در قالبهاي مختلف، اجرايي ميگردد. در طرح آنها، تقسيم كاركردها به گونهاي است كه مجموعهاي از تهديدها و مشوقها ارائه ميشود تا در لواي آن، كشورهاي منطقهاي و فرامنطقهاي به امتيازدهي و حركت در مسير خواست آنان وادار گردند. چنانكه ذكر شد، سران تل آويو كه با شرايط بحران گسترده اي مواجهند، برآنند تا با امتيازگيري از منطقه و عرصه بين المللي، ضمن سرپوش نهادن بر چالشهاي داخلي، به اجراي سياستهاي توسعه طلبانه در اراضي اشغالي و منطقه بپردازند. صهيونيستها در نشست آناپوليس دريافتند كه سياست كشتار و جنايت، راهكاري براي امتيازگيري از اعراب و جهانيان است. هر چند آنها در 60 سال اخير، همواره از اين اصل بهرهبرداري كردهاند، اما در هفتههاي گذشته اين روند تشديد شده و به يك راهبرد با هدفهايي كلان تر مبدل گرديده است. حملات گسترده به مناطق فلسطينينشين و كشتار صدها فلسطيني، استمرار سياستهاي توسعهطلبانه در كرانه باختري قدس، انجام آزمايشهاي موشكي، اجراي رزمايشهاي نظامي در مرزهاي لبنان و سوريه، اعلام طرحهاي فراگير براي آغاز جنگي جديد در منطقه، خريدهاي تسليحاتي جديد از آمريكا و متحدان اروپايي، جايگزين كردن تهديدهاي نظامي به جاي سياست سازشكاري در قبال اعراب و ... بيانگر تشديد طرحهاي نظامي مدارانه صهيونيستها در عرصه فلسطين و منطقه است. در نقطه مقابل، آمريكاييها فضايي كاملاً ديپلماتيك را در خاورميانه اجرا مي كنند. ديدارهاي مقامهاي ارشد آمريكايي نظير چني، رايس، گيتس، پترائوس و كراكر از كشورهاي عربي، تأكيد واشنگتن بر همگرايي با اعراب در قبال تحولات منطقه، ارائه كمكهاي نظامي و تسليحاتي به كشورهاي عربي در حالي كه سخني از دموكراسي و حقوق بشر در اين كشورها به ميان نميآورند و ... بيانگر ديپلماسي فراگير آمريكا در خاورميانه است كه در ابعاد مختلف اجرا مي شود. تحركات آمريكاييها هر چند در قالب هشدار و تحريك اعراب است، اما برگرفته از مشوقها و اقدامهاي ديپلماتيكي است كه حداقل تهديد نظامي در آن به چشم نميخورد. بررسي تركيبي اقدامهاي آمريكا و رژيم صهيونيستي نشان ميدهد تحركات به ظاهر متضاد آنها، به سناريويي همسو مبدل شده كه هدف نهايي آن عبارت است از: گرايش اعراب به اجراي هر چه سريعتر روند سازش با تل آويو، حفظ موقعيت و جايگاه انحصاري آنها در تحولات خاورميانه، استمرار فشارهاي منطقهاي و جهاني بر مقاومت ملت فلسطين، حزب ا... لبنان و كشورهايي كه رژيم صهيونيستي آنها را دشمن مي نامد، اجراي سناريوي «ايران هراسي» با نام دشمن واحد اعراب و صهيونيستها، گرايش اعراب به خريدهاي تسليحاتي تا در لواي آن آمريكا به تأمين هزينه هاي بحران اقتصادي در عرصه داخلي و جنگ عراق بپردازد و... شايد بتوان گفت، اقدام قطر در دعوت از ليوني وزير خارجه رژيم صهيونيستي به اجلاس امنيت و دموكراسي و سكوت اعراب در برابر آن، نتيجه سياستهاي فتنهانگيزانه صهيونيستها و آمريكا بود كه به بهانه كاهش تنش در منطقه اجرا شد. در مجموع، ميتوان چنين نتيجه گرفت كه تحركات اجرا شده از سوي صهيونيستها و آمريكا در منطقه، چارچوب همسويي را پيگيري ميكند كه در دو طيف جداگانه يعني «تهديدهاي نظامي» و «تحركات ديپلماتيك» و با هدف امتيازگيري در قالب بحرانآفريني پيگيري ميشود. سياستي برگرفته از تجربيات آناپوليس كه در آن اعراب براي كاهش بحران در منطقه، به سازش با صهيونيستها پرداختند؛ اما در نهايت نه تنها دستاوردي نيافتند، بلكه صهيونيستها را براي تشديد جنايت براي امتيازگيري تحريك نمودند. اكنون صهيونيستها و آمريكا برآنند تا با تكرار سناريوي بحران، به امتيازگيري از منطقه و عرصه بين الملل بپردازند تا در لواي آن، ضمن كاهش بحرانهاي داخلي، توسعه طلبي در خاورميانه را اجرايي كنند؛ سياستي كه نتيجه آن كشتارصدها فلسطيني و عراقي و تشديد رعب و وحشت در منطقه خواهد بود. مردمسالاري روزنامه مردمسالاري در سرمقاله امروز خود باعنوان«مطبوعات گذرگاه دموكراسي»به قلم داوود سليماني آورده است: امروزه رسانههاي ما تحتتاثير شرايط به شدت محافظهكار شدهاند و تحت تاثير برخي زمينههاي موجود فعاليت مي كنند و اعتراضي هم شنيده نميشود. در سير تكاملي انقلا ب اسلا مي مي بايست از طريق ايجاد آزادي زمينه هاي نظارت بر عملكرد مسئولا ن و حاكمان فراهم گردد اما متأسفانه امروز انتقادهاي بسيار ساده مثل انتقاد اقتصاددان ها، احزاب و حتي مردم نيز از سوي برخي افراد شنيده نمي شود زيرا قصد شنيده شدن در كار نيست و به انحاي گوناگون و از طرق مختلف از جمله افزايش قدرت رسانه اي مثل صداوسيما به گونه اي عمل ميكند كه مطبوعات آزاد از عمل به وظيفه خود كه گردش اطلا عات به صورت آزاد و همگاني است باز بمانند. اين امر باعث شده است كه نتوانيم بر مدار گرايش هاي مردم كه در راستاي نهادينه كردن آزادي در جامعه از طريق فعاليت هاي مسالمت آميز در چارچوب قانون اساسي سرچشمه مي گيرد، حركت كنيم. آنچه مسلم است راه و گذر دموكراسي است كه جامعه را به عدالت مي رساند و ركن ركين چنين مسيري مطبوعات هستند. البته شايد در جامعه اي مثل ما اين انتظار از مطبوعات هم باشد كه در مجموعه صنفي و اتحاديه هاي خود آزادي مطبوعات را پيگيري كنند و در يك مبارزه مسالمت آميز در چارچوب قانون اساسي به سادگي تسليم فشارهاي خارج از ضوابط قانون نشوند. سياست روز روزنامه سياست روز در سرمقاله امروز خود با عنوان «اسراف و راهكارهاي جلوگيري از آن» به قلم علي يوسفپور آورده است: 1- در آموزههاي قرآني تأكيد فراوان بر شكر نعمتهاي الهي شده است و اسرافكنندگان جزء زيانكاران به حساب آمدهاند. اگرچه اسرافدامنه وسيع و گستردهاي دارد و در شرايط زماني و مكاني مختلف داراي مصاديق مختلفي ميباشد، اما در شرايط جامعه امروز ميتوان به راحتي مواردي كه در آنها اسراف وجود دارد را در كشورمان مشخص كرد. آبـ نان ـ برق ـ فراوردههاي نفتي، محصولات كشاورزي،اوقات كاركنان و مديران در سازمانهاي دولتي و ... از عمدهترين مصاديق معنونه ميباشد اين مسئله درمحصولات و خدمات فوق داراي دو منشا اصلي است؛ اول برنامهريزي سازمانهاي دولتي كه داراي نواقص بوده و دوم در رفتار و نحوه استفاده مردم كه البته در هر دو مورد دولت در سايه نقش حاكميتي خود ميتواند در استفاده از محصولات و كالاها و خدمات فوق، نقش اصلي را در بهبود و بهينه ساختن آن ايفا نمايد.آب مايه حياتبخش گيتي است، كشور ما در مناطق خشك جهان واقع است و ميزان بارندگي در آن يك سوم متوسط جهاني است. از اين ميزان 93 درصد در بخش كشاورزي و 7 درصد آب استحصالي در بخش شرب و صنعت استفاده ميشود كه با كمال تاسف در شرايط كنوني بازدهي در بخش كشاورزي 35 درصد ميباشد و در بخشهاي ديگر نيز30 درصد هدر رفت داريم. نان كه در فرهنگ اسلامي ايران يك كالاي مقدس ميباشد و در گذشته نه چندان دور اجازه دور ريختن حتي قطعه كوچكي از آن داده نميشد، اكنون با كمال تأسف در كنار هر سطل زباله يا هر پيادهرو مشاهده ميشود و نان مصرفي شهروندان در اكثر موارد فاقد كيفيت لازم است. برق؛ بيش از 85 درصدبرق توليدي در كشور ما با استفاده از گاز يا گازوئيل يا مازوت بدست ميآيد كه يك ثروت خدادادي ميباشد و به نظر ميرسد با توجه به خشكسالي امسال اين درصد بيشتر خواهد شد. اسراف در توليد و شبكه انتقال و توزيع و مصرف رخ ميدهد كه در بخشهاي اول ميبايد شركتهاي ذيربط مسئول بالا بردن بازده نظامهاي توليدي انتقال و توزيع باشند و در بخشمصرف هم مصرفكنندگان بايد حد اعتدال را رعايت كنند به عنوان نمونه برق مصرفي در بخش كشاورزي هر كيلو وات به قيمت 17 ريال ميباشد كه بدون حساب و كتاب در اختيار كشاورزان قرار ميگيرد اين برق فوقالعاده ارزان باعث ميگردد كه كشاورزان ما در مصرف آب نيز اسراف كنند و دراثر استفاده بيرويه از چاههاي آب، در بسياري از موارد آب شور جايگزين آب شيرين چاهها شود. بنزين؛ در مورد بنزين دولت و مجلس با يك اقدام شجاعانه توانستند سرو ساماني به آن بدهند كه واقعا جاي تقدير و تشكر دارد و شاهد كم شدن مصرف و صرفهجويي قابل توجه در آن ميباشيم. دربقيه فراوردهها نيز دولت برنامههايي دارد كه اميد است به زودي به مرحله اجرا درآيد در بقيه موارد از جمله محصولات كشاورزي نيز بر اثر بستهبندي نامناسب و نداشتن نظام نگهداري مطلوب، ضايعات ميوهها زياد ميباشد. 2- اگرچه در سي سال گذشته در تمام دولتها و مجالس بحث هدفمند كردن يارانهها و بالا بردن بازدهي مورد اهتمام بوده است و قوانين مختلفي از تصويب مجالس مختلف گذشته است اما متأسفانه توفيق دولتها در رسيدن به اهداف تعيين شده بسيار كم بوده در شرايطي كه امسال كشور با تهديد خشكسالي روبرو ميباشد سازمانهاي مختلف دولتي ميتوانند اين تهديد را به يك فرصت طلايي تبديل نمايند و در تمام موارد فوق با يك برنامهريزي دقيق و كاربردي و همهجانبه مردم در جهت استفاده بهينه از كالاها و خدماتي كه يارانه به آن تعلق ميگيرد هدايت نمايند. عزم جدي سازمانهاي دولتي به همراه برنامهريزي ميتواند در اين جهت كارساز باشد البته مردم ايران هم نشان دادهاند كه در مواقع سختي و بحران آنچنان همكاري ميكنند كه خارج از انتظار دولت مردان ميباشد. صداي عدالت روزنامه صداي عدالت در سرمقاله امروز خود با عنوان «نظم جهان و دستگاه ديپلماسي» آورده است: چند اتفاق و اظهار نظر مقامات و كارشناسان سياسي بهانهاي شد تا به نگاه حاكم بر ديپلماسي ايران اشارهاي داشته باشيم و آن را فارق از هر گونه جهتگيري سياسي بررسي كنيم. سالهاست كه عدهاي از مقامات سياسي كشور و برخي از كارشناسان كه در دستگاه ديپلماسي كشور داراي مقام و مسئوليتي نيز نيستند از سياست خارجي كشورهايي مانند ايالات متخده انگلستان و برخي ديگر از كشورها تصويري كه نشان دهنده سطحي نگري و عدم كار كارشناسي است ارائه ميدهند. اين افراد گفتههاي صرفا تبليغي را كه ارزشي بيش از تبليغات ندارد باور داشته و بر مبناي آنها تصميمگيري ميكنند. گفتههاي يكي از سفراي سابق كشور در يكي از كشورهاي اروپايي، اشاره برخي منابع ازمقامات در مورد ديويد پترائوس و بياطلاعي وي از اوضاع ايران، تحليل يكي از معاونان سابق وزارت خارجه در مورد سياست خارجي دولت هشتم كه مبتني بر دموكراسي در داخل و گفتمان در خارج بوده سات و در چند روز اخير ايراد شده است. همگي نشان از يك رويكرد بسيار سطحي و غير كارشناسانه در دستگاه ديپلماسي كشور است. بسياري از ديپماتهاي ايران سالهاست كه به كسب افتخارات مجازي عادت كردهاند. اين عده از هر اتفاق عادي بينالمللي براي خود برگ زريني از تدبير و درايت ترسيم ميكنند و دوست دارند ملت هر چه را كه آنها ميگويند باور كنند.ظاهرا مقامات كشور فرض را بر اين قراردادهاند كه مقامات بزرگترين قدرت جهان از اوضاع دنيا كاملا بيخبرند. اگر مقامات كشوري تلاش كنند از دشمن تصويري ايرائه دهند كه فاقد عقلانيت در عملكرد بوده و افراد بيتدبير بر آن حكومت ميكنند كاري الزاما نكوهيده نيست به شرط آن كه مقامات كشور به تبليغاتي بودن آن باور داشته باشند و آن را محور سياستگذاري قرار ندهند، اما ظاهرا مقامات ايراني از اين قاعده مستثني هستند براي اينكه اين نوع نگاه تخيلي و سطحي را نشان دهيم به چند مورد اشاره ميكنيم. سالهاست كه سفارت خانههاي ايران به تبعيدگاه عدهاي از مقامات سياسي و يا تشويق و دلجويي از برخي ديگر تبديل شدهاند كه هر كس ميتواند با لحظهاي تامل دهها شاهد مثال برايآن پيدا كند. رئيس سابق بانك مركزي به سفارت ايران در اتريش فرستاده ميشود. براي وزراي معزول سفارت پيشنهاد ميَود و دهها مورد ديگر ابتدايي تيرين وسيله برقراري ارتباط با ديگران زبان است. اكثريت قريب بالاتفاق سفراي ايراني با هيچ زبان بيگانهاي آشنا نيستند چه رسد به زبان كشور ميزبان، سفير اسبق ايران در فرانسه كه مدتي نيز سفير ايران در ونزوئلا بوده است دليل كارايي خود را يادگيري زبان فرانسه ذكر ميكند. ظاهرا باقي سفراي كشور در مدت ماموريت خود زبان كشور ميزبان را نيز ياد نميگيرند كه اين سفير اسبق محترم چنين بدان افتخار ميكند. مساله مهم ديگري كه در مورد سفارتخانههاي ايران وجود دارد تعريف داشتن كاركرد صرف سياسي است، البته نه اينكه همين كار را درست انجام ميدهند؛ و كاركرد اقتصادي ندارند. همه كشورهاي دنيا داراي اهميت سياسي نيستند و دليل اينكه براي چند كشور سفير آكروديته انتخاب ميشود نيز همين است. بازرگانان ايراني از سفارت خانههاي كشورشان حمايت خاصي دريافت نميكنند. در زمان حكومت نيكلاي چائوشسكو ديكاتور روماني چشم و گوش ايران در اين كشور يعني سفارت ايران كورو كربود و تحولات آن كشور را نميديد و مقامات سياسي كشور نيز مانند سفارت كشور فقط ميخواستند حسن نيت خود را با دعوت از سران كشورهاي شناخته و ناشناخته به جهانيان نشان دهند. چائو شسكو به ايران سفر كرد و دو هفته پس از بازگشت با قيام مردمي سرنگون و تيرباران شد. البته سفير ايران در روماني بركنار شد اما در تفكر حاكم بر دستگاه ديپلماسي كشور تغييري پديد نيامد. هر چند نميخواهم وارد مباحثي مانند نمره مثبت به سفر از طرف وزارت خارجه در صورت ارسال گزارشهاي مثبت شوم كه در صورت صحت كه دلايل زيادي براي آن وجود دارد، شرمآور است. زيرا سفارت بايد واقعيات كشور حوزهاش را منتقل كند و وزارت خارجه آن را پردازش كند كه در غير اينصورت به دروغگويي و تظاهر مبتلا ميشود. ظاهرا سفراي اي�
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 607]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفتاب يزد روزنامه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور وجهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفتاب يزد روزنامه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسايل روز كشور و ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي امروز خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفرینش روزنامه آفرینش ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در ذيل ميآيد. آفرینش روزنامه آفرینش ...
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده برخي سرمقالههاي روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - پایگاه جامع ایرانیان
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسايل روز كشور و جهان پرداختهاند كه گزيده برخي از آنها در زير ميآيد.
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز كشور روزنامههاي صبح امروز كشور در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران - اضافه به علاقمنديها
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند ...
گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران-گزيده سرمقالههاي روزنامههاي صبح امروز ايران روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها