تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):زبان مؤمن در پس دل اوست، هرگاه بخواهد سخن بگويد درباره آن مى‏انديشد و سپس آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828668005




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دوکوهه


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: دو کوهه
شهید همت در پادگان دوکوهه
«دو کوهه» آخرین ایستگاه قطار بود؛ بچه‌ها از همین جا به مناطق مختلف در خطوط مقدم اعزام می‌شدند. دو کوهه نام آشنای همه رزمنده‌هاست. ردپای همه شهیدان را می‌توانی توی دو کوهه پیدا کنی، دو کوهه پادگانی نزدیک اندیمشک و متعلق به ارتش که زمان جنگ بخش جنوبی آن سهم سپاه شد.این ساختمان‌های خالی هر کدام حکایتی هستند برای خودشان. گوش‌ات را روی دیوار هر کدام که بگذاری، صدایی می‌شنوی. صدای یکی از روضه قاسم می‌خواند، صدای کسی که روضه علی‌اکبر...، اینجا دیوارها هم چون بچه‌ها زخمی‌اند هنوز، نگاه کن شاید پوکه فشنگی تو را مهمان گذشته کند، تعجب نکن، گاهی وقت‌ها، عراقی‌ها بمب‌هایشان را یکراست سر همین پادگان خالی می‌کردند، تا شاید اینجا خالی شود.همه بودند. اصفهانی، اراکی، همدانی، خراسانی همه لهجه‌ای صبح‌ها ورزش صبحگاهی داشتند؛ یک، دو، سه ... شهید! اگر خوب گوش کنی صدای دلنشین شهید گلستانی را هم می‌شنوی. که با صدای دلنشین را هم می‌شنوی. که با صدا دلنشین پادگان را گلستان می‌کرد. هنوز صدایش از بلندگوهای سرتاسر پادگان می‌آید؛ اللهم اجعل صباحنا، صباح الابرار... تابلوی تیپ‌ها و گردان‌ها را هنوز برنداشته‌اند، خوش سلیقگی کرده‌اند تا تو بروی و بخوانی؛ حمزه، کمیل، میثم، سلمان، مالک، عمار، ابوذر... اینجا همه شیطنت می‌کنند، سر به سر هم می‌گذراند، شور و حال دارند. به خوبی می‌دانند که بعد از عملیات، خیلی‌هایشان پرنده می‌شوند، بچه‌ها می‌کردند تا برای سفر آسمانی‌شان، همسفر پیدا کنند.گاهی که عملیاتی در پیش باشد، دوکوهه پر از نیرو می‌شود. آنقدر که فضای اطراف ساختمان‌ها هم چادرهای بزرگ و کوچک برپا می‌کنند. آن وقت تو فکر کن دم اذان است. دوکوهه است و یک حوض کوچک ویک حسینیه کوچک. بسیجی‌ها می‌ریزند دور حوض، اصلا صف می‌گیرند دور حوض، «قربان دستت، داری می‌روی حسینیه به امام جماعت هم بگو قامت نبندد ما هم برسیم!» چه دست‌ها که در این حوض وضو نگرفت و در میدان مین نیفتادند.نمازهای حسینیه حال و هوای دیگری داشت. سرسری نبود. همه‌اش تضرع و گریه و خوف... تن آدم می‌لرزید. این همه یار خمینی؟! که همه چیزشان را فدای نگاه او می‌کنند. خدایا اگر مهدی (عج) می‌آمد چه می‌شد؟! دو کوهه، سردار زیاد داشت. حاج احمد متوسلیان، حاح همت و ... . همت می‌گفت فرمانده‌ای که عقب بنشیند و بخواهد هدایت کند، نداریم. خودش می‌رفت خط مقدم. آخرش هم شد سردار بی‌سر خیبر، اسم حسینیه هم شد «حاج همت». باید همت کنی تا به راز نهفته دوکوهه پی ببری.وقت عملیات، سکوت پرمعنا وحزن انگیزی فضای پادگان دوکوهه را فرا می‌گیرد. کسی هم اگر می‌ماند، همه‌اش به این فکر می‌کرد که حالا سینه چند نفر، سپر گلوله‌های دشمن شده است. نه فقط ایمان و خلوص بلکه، حس میهن ‌پرستی را هم باید در چشم‌های رزمنده‌های اینجا پیدا می‌کردی. خانه و زندگی و سرمایه جانشان را می‌دادند برای این یک وجب خاک، «ایران!»، راستی کجا بودند آنانی که در بد حادثه در کنار شومینه‌ها در دل زمستان لم می‌زدند، به یاران خمینی ناسزا می‌گفتند و دم از ایران می‌زدند، کجا بودند آنانی که یک لحظه گرمای پنجاه درجه جنوب را درک نکردند و در رستوران‌های شمال شهر بستنی هفت رنگ ایتالیایی می‌خوردند ودم از ایران می‌زدند.اگر شلمچه را با غروبش می‌شناسند، دو کوهه را هم با شب‌هایش می‌شناسند. دلت می‌خواهد توی تاریکی شب، لابه‌لای این ساختمان‌ها پیچ و تاب بخوری، بروی، بیایی و در این رفتن و آمدن‌ها، بعضی حقایق، دستگیرت شود.این وسط، چاشنی دیوانگی‌های تو. جملاتی است از شهید سبز، سید مرتضی آوینی که تو را همراهی می‌کند قدم به قدم. «دوکوهه مغموم است و دلتنگ یاران عاشورایی خویش است...» و می‌توانی بفهمی «شرف المکان بالمکین» یعنی چه؟یعنی کسی که روزی اینجا نشسته بود، وضو گرفته بود نماز خوانده بود. اهل آسمان بود پس اینجا آسمان است نه!یکی از بسیجی‌ها روی یکی از دیوارها نوشته: «ای کسانی که بعداً به این ساختمان‌ها می‌آیید، تو را به خدا با وضو وارد شوید. «دو کوهه مغموم مباش که یاران آخر الزمانی‌ات از راه می‌رسند...» و شاید تو هم یکی از آنها باشی.منبع: مجله امتداد 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 517]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن