واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: عروسها و مادرشوهرها (1)
در تحلیل روابط میان عروسها و مادرشوهرها، محور بحث ، حول وجود آقا دامادها میچرخد. دامادی که برای عروس خانم شوهر و شریک زندگی است و برای مادر عزیزش پاره ی تن و مونس جان. مادر، فرزند خویش را دوست دارد و او را جگرگوشه ی خود میداند. مادر ، پسرش را که حالا دیگر برای خود مردی شده و همسری انتخاب کرده است، باز هم همان پسرک خردسال، نوجوان و جوانک سالها پیش میپندارد که در آغوشش پرورش یافته است. مادر پسر را همواره برای خود میخواهد و همچنانکه ایثارگرانه همه ی مهر و محبّت خویش را نثار راه رشد و کمال و سعادت فرزند مینماید، خود نیز به مهر و محبّت او در هر شرایطی نیاز دارد و این نیاز به هنگام جدایی و تنهایی، ایّام پریشانی و بیماری و به ویژه در دوران پیری و حمایتخواهی، بیش از پیش خودنمایی میکند.مادر به یقین دوست دارد که آرزوی دیرینهاش تحقق یابد و پسر عزیزش جامه ی دامادی به تن کرده، در کنار عروس دلخواهش زندگی مستقلّی را تشکیل دهد و آن را اداره نماید، امّا دلواپس چگونگی ارتباط و پیوند مستمر عاطفی پسر با او و نیز نحوه ی رابطه ی تازه عروس با دست پروردهاش، یعنی آقا داماد است. هر اندازه میزان وابستگی عاطفی مادر با پسر بیشتر و بیشتر باشد، این نگرانی و دلمشغولی با شدت فراوانتری در فکر و اندیشه و کلام و رفتار مادر جلوهگر خواهد بود. برخی از مادران ماهها و بلکه سالها پس از ازدواج پسرشان هنوز نمیتوانند نگرانیشان را از وضعیت فرزندشان پنهان دارند و حتی گاه نسبت به خوراک روزانه پسر نیز احساس نگرانی میکنند و چنین خیال میکند که عروس خانم نمیتواند غذای دلخواه پسرشان را تهیه کند . این گونه پندارها و حمایتهای افراطی ناشی از آن ، خود زمینهساز پدیدآیی بازخوردها، نگرشها و رفتارهای نه چندان مطلوب نسبت به شخصیّت عروس خانواده میشود. از سوی دیگر، عروس خانم با دنیایی از آرزوها، آرمانها، رویاها و اندیشهها و با کولهباری از سفارشها و توصیههای خانواده ی خود، به ویژه مادر و مادربزرگ پای به زندگی جدیدی گذارده است، میخواهد با همسر همدل و همراهش حیات پربرکت و پرتلاشی را آغاز نماید. آقا داماد برای عروس خانم همسری است همراه، رفیقی است شفیق، دوستی است صمیمی و همدلی است همراز و او بحق همسر را تنپوش خود میداند و خویش را تنپوش همسر (نِسَآئِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَّكُمْ وَ أَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ قرآن کریم).عروس خانم نیز سعادت، خوشبختی و آرامش زندگی مشترک را در گرو بذل محبّت و تعلق خاطر متقابل میداند. او همه ی توجه و محبّت، فکر و اندیشه و جاذبه همسر را برای خود میخواهد و دوست دارد با همه وجود در خانه دل همسر جادوانه جای بگیرد.عروس خانم به رغم بسیاری از واقعیتها نمیخواهد و نمیتواند جایگاه اول همسرش را به عنوان«پسر» آن مادری که وصفش رفت شاهد باشد، او نمیخواهد شوهرش را آقا پسر همیشه ی مادر و یا «بچه ننه» ببیند، هر چند که مادر داماد چنین بیندیشد و چنین بخواهد! عروس خانم دوست دارد و سخت مشتاق است که فکر و روان همسر را در اختیار داشته باشد و با نظر و مشورت او کانون خانواده را بیاراید و برنامه زندگی مشترک را تنظیم و اجرا نماید. عروس خانم مایل نیست که کس دیگری جز او به شوهرش چیزی بگوید، از او چیزی بخواهد و یا فکر و اندیشه او را حتی برای زمان کوتاهی به دور از چشم همسر در اختیار داشته باشد، ولو اینکه این فرد مادر عزیز شوهرش باشد. دخالت مستمر مادرشوهرها در برنامههای زندگی زوجهای جوان، احضار پی در پی پسر (آقا داماد) و ارائه توصیهها ی ویژه و نسخههای خاص، در اختیار گرفتن بخش قابل توجهی از اوقات او و قرار دادن وی در موقعیت دوگانگی احساس و تعارض روانی و بعضاً بدخلقیها، سردیها و ستیزهای ناشی از آن، زمینه ی بدبینی و پیش فرضهای نادرستی را در اذهان بسیاری از عروس خانمها ایجاد میکند. از سوی دیگر، بعضی از مادرشوهرها به دلایل گوناگون شخصی، اجتماعی و ویژگیهای شخصیّتی و یا برای احتراز بر چسبها، نگرشها و اتهامات ناروای دخالتگری، با ازدواج پسر و حضور عروس خانم در خانه ی بخت، ارتباط و مراوده ی خود را با خانواده پسر و شخص عروس خانم به حداقل رسانده، با احساس عدم دخالت در زندگی زوج جوان از کنار همه ی مسائل با بیتفاوتی گذر میکنند و لب فرو میبندند و گاه به رغم میل باطنی و با وجود دنیایی از نگرانیها و دلواپسیها، سیاست در کنار بودن و سکوت کردن را پیشه ی خود میسازند. ادامه دارد... منبع : روان شناسی رابطه ها- با تغییر و تلخیصدکتر غلامعلی افروز : یک زن دیگر معاشرت با خانوادهی همسر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 230]