واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: معجزهی روانشناسی در ورزش
زمان آن فرا رسیده كه مسوولان داشتن روانشناس و انجام كارهای ذهنی را در ورزش قهرمانی به عرصهی عمل برسانند و از حد حرف خارج شویم .بیتردید در شرایط فعلی جنبههای جسمانی، فنی، تكنیكی و تاكتیكی كار ورزشكاران به بالاترین حد رسیده است و در این موارد همه میتوانند به اطلاعات مورد نظر خود دست یابند؛ اما، برای توسعهی ورزشی در روانشناسی نتوانستیم بیشتر از ده تا پانزده درصد استفاده لازم را ببریم. روانشناسی در ورزش هم اكنون در جایگاهی است كه فیزیولوژی ورزش در 60 تا 70 سال پیش در جهان و 40 تا 50 سال پیش در ایران قرار داشت. از بالاترین مراجع اجرایی تا پایینترین رده كه بازیكنان باشند همه میگویند روانشناسی لازم است؛ اما، هیچ گاه به اجرا نمیرسد در حالی كه روانشناسی ورزش یك وسیلهی راحتی است كه میتوان با اتكا به آن عملكرد ورزشكاران را افزایش داد. این موضوعی است كه در این همایش روی آن تاكید بسیاری شد و از طرف دیگر این ابراز نگرانی اعلام شد كه نباید تحقیقات انجام شده در این زمینه همواره در حد مطرح شدن در همایشها باقی بماند. در حقیقت ما روی این قضیه به بحث و تبادل نظر پرداختیم كه چگونه میتوان فاصله علم با امور اجرایی را از بین برد.
بنابراین اگر ما بخواهیم از این نظر در ورزش كشور موفق باشیم، باید زمینه لازم برای آموزش فراهم شود و از سوی دیگر فرهنگ مخصوص به آن را نیز پدید بیاوریم. قطعا همه كسانی كه در این زمینه پای گذاشتهاند انقلابی بزرگ در ورزش خود پدید آوردهاند. بنابراین اگر در ورزش قهرمانی به دنبال توسعه و مدال هستیم، باید به این عرصهی دست نخورده كه هیچ انتهایی نیز ندارد بهای بیشتری بدهیم. در تیم ملی فوتبال ایران نیز یك روانشناس همراه تیم بود؛ اما، مشخص نیست كه چه مشكلی از تیم حل شده است و یا چه معضلی برطرف شده؟! در این زمینه برآیند كار مشخص نیست چون راهكارهای لازم را قبل از آن مشخص نكردیم. در شرایط فعلی بازیكنان به خوبی در زمین به وظایف خود عمل میكنند و همه نوع تمرینات جسمی را انجام میدهند، در حالی كه ما هیچ گونه تمرین ذهنی نداریم و اگر داریم بسیار محدود است. به عقیده من عملكرد بازیكن در زمین مسابقه صددرصد ذهنی است، درست است كه تمرینات جسمی و ذهنی با هم انجام میشود؛ اما، این قضیه تا اندازهی بسیار كمی به بازیكن كمك میكند. ما باید تمرینات روحی را به صورت جداگانه داشته باشیم. پس از قهرمانی عراق در این رقابتها خیلی از افراد به تجزیه و تحلیل علت این قهرمانی پرداختند و در پایان به این نتیجه رسیدند كه قطعا مسائل روانی بیشتر از مسائل سختافزاری ورزش در قهرمانی آنها اثر داشته است، چرا كه با وضعیت اسفناكی كه كشور عراق برخوردار است، آنها هیچگونه مسابقات لیگ، تداركاتی، كمیته آموزش، كمیته مسابقات و یا هر چیز دیگری كه بخواهد به موفقیت آنها در مسابقات جام ملتهای آسیا كمك كند را نداشتند. همه چیز در كشور آنها تعطیل بود و تمریناتشان در كشوری دیگر برگزار میشد. پس قهرمانی آنها در مسابقات جام ملتهای آسیا خلاف قانون و عرفی بود كه در جهان در حال جریان است. به عقیده و من بسیاری از روانشناسان محرومیت آنها منبع بزرگی از انگیزه برایشان شده بود؛ یك بازیكن عراقی در این رقابتها یعنی سراپا انگیزه. همین قضیه سبب شد تا آنها خالق اثری ماندگار در ورزش آسیا شوند. به عقیده من اثری كه عراقیها در فوتبال از لحاظ مسائل روانی و انگیزه بر جای گذاشتند مقولهای است كه باید برای دیگر تیمها سرمشق شود. در حقیقت عراقیها به دنبال هویت گمشده خود بودند، هویتی كه در حال له شدن بود و آنها تنها میخواستند بودن خود را در میان كشورهای آسیایی و جهان نشان دهند. این طور نبود كه آنها نگران باشند كه در برنامهی 90 ربارهی آنها چه گفته میشود! عراقیها میخواستند بگویند من عراقی هنوز هم میتوانم و هستم. اگر آنها به دنبال این حاشیهها بودند كه فلان مجله در مورد آنها چه مینویسد و در فلان شبكه تلویزیونی در مورد آنها چه میگویند، قطعا به این نتیجه نمیرسیدند. همهی این حاشیهها در وجود آنها صفر شده بود. تمام ذهنیت عراقیها به دنبال كارشان بود آنها علاقهی شدیدی به موفقیت داشتند كه به این موفقیت هم رسیدند. قطعا تفاوت عراقیها با ایران یا با دیگر تیمهای آسیایی در مسائل فنی نبود و این عوامل روانی بود كه ثابت كرد در محدودترین شرایط ممكن میتوان از این طریق معجزه كرد. دکتر مهدی خبیری ؛ عضو هیات علمی دانشگاه تهران
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 431]