تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  حضرت زهرا (س):خدا اطاعت و پیروی از ما اهل بیت را سبب برقراری نظم اجتماعی در امت ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835260894




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

انتظار فرج و امید به آینده


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: انتظار فرج و امید به آینده
امام زمان علیه السلام
اشاره: انتظار ظهور امام مهدى (عج) یا به تعبیر دیگر انتظار فرج آل محمد صلی الله علیه و آله در آموزه‏هاى دین اسلام از اهمیت و جایگاه بسزایى برخوردار است، اما این مفهوم خود مصداقى از مفهوم عام «انتظار فرج‏» یا امید به آینده است كه در روایات اسلامى بر آن تاكید فراوانى شده است . مكتب اسلام با هدف زنده نگهداشتن روحیه تلاش و پشتكار در فرد و جامعه اسلامى بر امیدوارى نسبت‏ به آینده و انتظار فرا رسیدن گشایش از سوى خدا سفارش بسیارى كرده و مؤمنان را از هرگونه یاس و ناامیدى برحذر داشته است .در این مقاله تلاش شده كه با بررسى مفهوم عام و خاص انتظار و امید به آینده ریشه‏هاى فطرى این مفهوم و نقش سازنده آن در فرد و اجتماع را روشن سازد .  1 . مفهوم و جایگاه انتظار «انتظار» ، یعنى «چشم‌داشتن‏» و «چشم به راه بودن‏.» (1)  چش‌مداشت‏ به یك تحول، چشم‌داشت به ‏یك رویداد خوب، چشم‌داشت به ‏یك گشایش ... یا چشم به راه یك آینده مطلوب، چشم به راه یك عزیز سفر كرده، چشم به راه یك دستگیر، چشم به راه یك منجى و ... به این معنا انتظار مفهومى است كه با نهاد همه انسان‌ها عجین شده است و مى‏توان گفت كه همه انسان‌ها به نوعى منتظرند .به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است و اگر امید به آینده را از او بگیرند، سرنوشتى جز سكون، ركود، مرگ و تباهى نخواهد داشت، از همین روست كه در كلام نورانى پیامبر گرامى آمده است: الامل رحمة لامتى و لولا الامل ما ارضعت والدة ولدها و لاغرس غارس شجرا (2) ؛ امید براى امت من مایه رحمت است و اگر امید نبود هیچ مادرى فرزندش را شیر نمى‏داد و هیچ باغبانى درختى نمى‏كاشت . امام صادق علیه السلام می‌فرماید:براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مى‏سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مى‏دارد از یاران حضرت قائم باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم، به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت ‏خداوند!همچنین حكایت ‏شده است كه: روزى حضرت عیسى(ع) نشسته بود و پیرمردى با بیل زمینى را شیار مى‏كرد. عیسى فرمود: بار خدایا! امید (آرزو) را از او برگیر . آن پیر در دم بیل را به كنارى انداخت و دراز كشید . ساعتى گذشت و عیسى گفت: بار خدایا! امید را به او بازگردان؛ بى‏درنگ آن پیر برخاست و شروع به كاركرد. (3) لحظه لحظه زندگى انسان با امید همراه است و او هر دوره از عمر خود را به امید رسیدن به دوره بعدى پشت‏سر مى‏گذارد. كودكى كه تازه به دبستان پاگذاشته به امید رفتن به كلاس بالاتر و پشت‏سر گذاشتن دوران آموزش ابتدایى درس مى‏خواند و تلاش مى‏كند. همین كودك دوران راهنمایى را با امید رسیدن به دوران دبیرستان سپرى مى‏كند و دوران دبیرستان را با این امید كه روزى به دانشگاه راه یابد پشت‏سر مى‏گذارد . وقتى همین كودك دیروز و جوان امروز وارد دانشگاه مى‏شود امیدهاى تازه به او توش و توان مى‏دهد و به زندگى او معنا مى‏بخشد؛ امید رسیدن به جایگاه مطلوب اجتماعى، تشكیل خانواده، داشتن فرزند و ... . پس از تشكیل خانواده و به دنیا آمدن فرزندان، همه امیدها و آرزوهاى انسان متوجه پیشرفت و ارتقاى فرزندانش مى‏شود و به این ترتیب حكایت پایان‏ناپذیر امید به آینده، تا آستانه مرگ، انسان را همراهى مى‏كند . ناگفته نماند كه این امید به آینده و انتظار تحقق فرداى بهتر، خود ریشه در یك ویژگى فطرى دارد و آن كمال‏جویى انسان است. انسان همواره طالب رسیدن به مراتب بالاتر و دست‏یافتن به قله‏هاى پیشرفت و ترقى است و این در همه انسان‌ها با تفاوت‌هایى در سطح كمال موردنظر و تلاش و جدیتى كه براى رسیدن به كمال مطلوب صورت مى‏گیرد، وجود دارد . در هر حال، انتظار و چشم به راه آینده بودن شعله‏اى است در وجود انسان كه هر چه فروزان‏تر و پرفروغ‏تر باشد تحرك و پویایى او نیز بیشتر خواهد بود و برعكس هر چه این شعله به سردى و خاموشى بگراید؛ تلاش و فعالیت انسان نیز كاستى مى‏پذیرد تا آنجا كه او تبدیل به موجودى سرد، بى‏روح، بى‏نشاط، گوشه‏گیر و بى‏تحرك مى‏شود و این همان حالتى است كه در روانشناسى به «افسردگى‏» تعبیر مى‏كنند . حالتى كه شدت و ضعف و زمینه‏هاى به وجود آمدن آنها در افراد مختلف متفاوت است، اما عامل آن در هر حال چیزى جز خشكیدن نهال امید در وجود انسان نیست .با توجه به اهمیت و نقش اساسى امید به آینده و انتظار فرج در زندگى انسانها مكتب اسلام تلاش نموده است‏ با تقویت این روحیه، تلاش و سرزندگى جوامع اسلامى و مسلمانان را به نهایت درجه خود رسانده و آنها را در هر زمان پویا و پایدار نگهدارد . هر كس با مراجعه به خود و بررسى مصادیق مختلف انتظار در مى‏یابد كه این مفهوم سه پایه اساسى دارد: 1 . ناخشنودى از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛ 2 . امید و باور به آینده مطلوب؛ 3 . تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب . به نظر مى‏رسد امید به آینده و انتظار فرج به دو معنا در آموزه‏هاى دین اسلام به كار رفته است: الف- انتظار به معناى عام؛ در این معنا مكتب اسلام تلاش كرده است كه از یك ‏سو با فضیلت ‏بخشیدن به «انتظار گشایش‏» و امید به آینده و از سوى دیگر با نكوهش یاس، ناامیدى، دلسردى و دلمردگى، روحیه تلاش و تكاپوى سازنده را در افراد جامعه‏ اسلامى زنده نگهدارد و از ایجاد حالت ‏یاس و ناامیدى در زندگى شخصى مسلمانان جلوگیرى كند . اهتمام اسلام به این معناى عام از انتظار و امید به آینده تا بدان حد بوده كه از یك سو امید به فرا رسیدن گشایش از سوى خداوند در زمره برترین اعمال برشمرده شده و از سوى دیگر یاس و ناامیدى از رحمت‏ خداوند از جمله گناهان كبیره به شمار آمده است . شاید بتوان گفت‏ بسیارى از روایاتى كه در آنها به فضیلت «انتظار فرج‏» به ‏طور كلى و بدون ذكر متعلق فرج اشاره شده، به اصل تقویت روحیه امید به آینده و مقابله با حالت ناامیدى و بدبینى نسبت ‏به آینده نظر داشته‏اند، كه از آن جمله مى‏توان به این روایات اشاره كرد: - از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل شده است كه: من رضى عن الله بالقلیل من الرزق رضى الله عنه بالقلیل من‏العمل و انتظار الفرج عبادة (4) ؛ هر كس نسبت ‏به رزق كمى كه خداوند به او داده خشنود باشد، خداوند نیز نسبت ‏به عمل كمى كه او انجام مى‏دهد خشنود مى‏گردد و انتظار گشایش عبادت است . انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهرى، سطحى و محدود زندگى گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده‏اى باشید كه حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاكم شود .- امام على علیه السلام در بخشى از روایت مفصلى كه در آن به چهارصد مورد از امورى كه براى صلاح دین و دنیاى مؤمن شایسته است، اشاره مى‏كنند؛ پس از توصیه به طلب رزق در بین طلوع فجر و طلوع شمس مى‏فرمایند: انتظروا الفرج، ولا تیاسوا من روح الله، فان احب الاعمال الى الله عزوجل انتظار الفرج (5) ؛ در انتظار گشایش باشید و از رحمت‏ خداوند ناامید نشوید؛ زیرا دوست ‏داشتنى‏ترین كارها نزد خداوند انتظار گشایش است . - آن حضرت در بخش دیگرى از روایت‏ یاد شده پس از اشاره به این مطلب كه ناشكیبایى در هنگام بروز ناگواری‌ها موجب از بین رفتن اجر انسان مى‏شود، مى‏فرماید: ... افضل اعمال المرء انتظار فرج الله عزوجل (6)؛ برترین كارهاى انسان، انتظار گشایش از سوى خداست .- امام صادق علیه السلام نیز در ضمن سفارش‌هاى خود به ابوحنیفه مى‏فرمایند: ... و افضل الاعمال انتظار الفرج من الله ؛ برترین كارها انتظار گشایش از خداست .
امام زمان
ب- انتظار به معناى خاص: در این معنا، انتظار گشایش و امید به آینده از حالت امرى محدود، سطحى و فردى خارج شده و تبدیل به امرى گسترده، عمیق و اجتماعى مى‏گردد .در توضیح این مطلب باید گفت: تعالیم ادیان الهى و به‏ ویژه دین مبین اسلام، دقیقا بر گرایش‌هاى درونى انسانها تكیه دارد و اهداف و برنامه‏هاى آنها بر اساس همین گرایش‌هاى درونى و ویژگی‌هاى فطرى سامان یافته است و در این میان نقش دین تنها جهت دهى، توسعه و تعمیق این گرایشهاست . در موضوع مورد بحث نیز دین مبین اسلام با توجه به اینكه امید به آینده و انتظار یك گرایش فطرى و جوهره زندگى انسانهاست تلاش نموده كه این گرایش را از یك‏سو توسعه و از دیگر سو تعمیق بخشد.به این بیان كه دین اسلام به همه انسانها مى‏گوید: اولا، شما فقط منتظر بهبود وضع زندگى خود و اطرافیانتان نباشید و تنها سعادت نزدیكان خود را طلب نكنید، بلكه این انتظار را نسبت ‏به همه افراد جامعه گسترش دهید و چشم‏انتظار روزى باشید كه رفاه، سعادت، عدالت و معنویت نه تنها در شهر و دیار شما بلكه در همه جهان گسترده شود . ثانیا، انتظار شما نباید تنها متوجه امور ظاهرى، سطحى و محدود زندگى گردد. شما باید انتظارتان را تعمیق بخشید و چشم به راه آینده‏اى باشید كه حقیقت مطلق، عدالت مطلق و معنویت مطلق در جهان حاكم شود . در این معنا، انتظار تنها به ظهور مردى تعلق مى‏گیرد كه اگر بیاید نهایت ‏خوبی‌ها براى همه انسان‌ها در سراسر جهان فراهم خواهد شد. این انتظار به همان اندازه فضیلت و برترى دارد كه تحقق متعلق آن . نگاهى اجمالى به روایاتى كه در فضیلت انتظار ظهور امام عصر (عج) وارد شده‏اند ما را به سطح ارزش این انتظار واقف مى‏سازد: الف- امام سجاد علیه السلام منتظران را برترین مردم همه روزگاران بر مى‏شمارند: ... ان اهل زمان غیبته القائلون بامامته المنتظرون لظهوره افضل من كل اهل زمان (8) ؛ آن گروه از مردم عصر غیبت امام دوازدهم كه امامت او را پذیرفته و منتظر ظهور او هستند برترین مردم همه روزگاران هستند . ب- امام صادق علیه السلام در فضیلت انتظار به معناى دوم مى‏فرماید: المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبیل‏الله (9) ؛ كسى كه در انتظار تحقق امر ما (برقرارى حكومت اهل بیت) باشد همانند كسى است كه در راه خدا به خون خود غلتیده است . ج- آن حضرت در روایت دیگرى منتظران ظهور را از زمره «دوستان خدا» برمى‏شمارند: طوبى لشیعة قائمنا المنتظرین لظهوره فى غیبته و المطیعین له فى ظهوره اولئك اولیاءالله الذین لاخوف علیهم ولا هم یحزنون؛ خوشا به حال شیعیان قائم ما كه در زمان غیبتش منتظر ظهور او هستند و در هنگام ظهورش فرمانبردار او . آنان دوستان خدا هستند، همانها كه نه ترس به دل راه مى‏دهند و نه اندوهگین مى‏شوند . د- امام صادق علیه السلام در بیانى دیگر منتظران ظهور را با شهیدشدگان در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله برابر دانسته، مى‏فرمایند: من مات منكم و هو منتظر لهذا الامر كمن هو مع القائم فى فسطاطه . قال: ثم مكث هنیئة، ثم قال: لا بل كمن قارع معه بسیفه . ثم قال: لا والله كمن استشهد مع رسول‏الله، صلى‏الله علیه و آله (11) ؛ هر كس از شما بمیرد در حالى كه منتظر این امر باشد همانند كسى است كه با حضرت قائم (عج) در خیمه‏اش بوده باشد . سپس حضرت چند لحظه‏اى درنگ كرده، آنگاه فرمود: نه، بلكه مانند كسى است كه در خدمت آن حضرت شمشیر بزند . سپس فرمود: نه، به خدا همچون كسى است كه در پیشگاه رسول خدا صلی الله علیه و آله شهید شده باشد .  
امام زمان
2 . نقش سازنده انتظار براى درك درست نقش سازنده انتظار و امید به آینده در فرد و جامعه لازم است كه اركان و پایه‏هاى اساسى آن را بررسى كنیم . هر كس با مراجعه به خود و بررسى مصادیق مختلف انتظار در مى‏یابد كه این مفهوم سه پایه اساسى دارد: 1 . ناخشنودى از وضع موجود یا قانع نبودن به آن؛ 2 . امید و باور به آینده مطلوب؛ 3 . تلاش در جهت تحقق آینده مطلوب . بدون تردید، انتظار، چه در معناى عام و چه در معناى خاص آن، زمانى فعلیت مى‏یابد كه سه ركن یاد شده محقق شود. كسى كه هیچ احساس ناخوشایندى نسبت‏ به وضع موجود خود و شرایطى كه در آن به‏ سر مى‏برد ندارد، یا آینده روشنى پیش روى خود نمى‏بیند و از باور درستى نسبت‏ به امكان تغییر شرایط موجود برخوردار نیست، یا هیچ تلاشى در راه تحقق آینده‏اى كه آن را مطلوب مى‏داند و رسیدن به هدفى كه چشم‏ انتظار رسیدن آن است، نمى‏كند، هرگز نمى‏تواند در زمره منتظران باشد .حال اگر بخواهیم با توجه به سه ركن اساسى انتظار، به تحلیل مفهومى انتظار ظهور امام مهدى (عج) بپردازیم و مشخص كنیم كه چه زمانى مى‏توان فردى را واقعا منتظر ظهور دانست، باید به سه نكته اساسى اشاره كنیم: 1 . آگاهى نسبت ‏به شرایط موجود و معرفت نسبت ‏به شرایط عصر موعود؛ 2 . باور به تحقق وعده الهى در مورد آینده جهان و حاكمیت نهایى دین خدا بر سراسر زمین؛3 . حركت و تلاش در راه زمینه‏سازى و یا تحقق جامعه موعود . نخستین شرط انتظار این است كه انسان به آن حد از آگاهى و شناخت‏ برسد كه بفهمد وضع موجود جهان و مناسبات حاكم بر آن به هیچ ‏وجه خشنود كننده نیست و شرایطى كه در آن زندگى مى‏كند تناسبى با عظمت وجودى انسان و شان او ندارد . این شناخت تنها در صورتى حاصل مى‏شود كه آدمى ابتدا شرایط موجود جامعه خود و شرایط جامعه موعود را به درستى بشناسد و آنگاه به مقایسه آنها پرداخته و به داورى بنشیند كه واقعا كدامیك از این شرایط، شایسته مقام انسان به عنوان اشرف مخلوقات است . شرط دوم باور به سعادتمند شدن جهان و رستگارى بشر در پایان تاریخ است . باور به این حقیقت كه جهان بالاخره طعم خوش حقیقت، عدالت و معنویت را خواهد چشید و ریشه هر چه دروغ، ستم، فساد و تباهى است از زمین بركنده خواهد شد . بدون تردید تحقق شرایط یاد شده مستلزم تلاش فراگیر فردى و اجتماعى در حوزه‏هاى مختلف فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، سیاسى و نظامى است . تلاشى كه اگر به واقع محقق شود، فرد و جامعه مصداق روایاتى خواهند شد كه در آنها منتظران ظهور را با یاوران امام مهدى (عج) و حاضران در صحنه‏هاى نبرد عصر ظهور مقایسه كرده و اجر و ثواب و شان و مرتبه آنها را یكسان دانسته‏اند .كلام خود را با ذكر روایتى از امام صادق علیه السلام به پایان مى‏بریم؛ روایتى كه با تامل در آن مى‏توان همه بایسته‏هاى انتظار فرج را دریافت: ان لنا دولة یجیى‏ء الله بها اذا شاء . ثم قال: من سره ان یكون من اصحاب القائم فلینتظر و لیعمل بالورع و محاسن الاخلاق، و هو منتظر، فان مات و قام القائم بعده كان له من الاجر مثل اجر من ادركه، فجدوا وانتظروا، هنیئا لكم ایتها العصابة المرحومة (12) ؛ براى ما دولتى است كه هر زمان خداوند بخواهد، آن را محقق مى‏سازد. و آنگاه [امام] فرمود: هر كس دوست مى‏دارد از یاران حضرت قائم باشد باید كه منتظر باشد و در این حال به پرهیزكارى و اخلاق نیكو رفتار نماید، در حالى كه منتظر است، پس چنانچه بمیرد و پس از مردنش قائم، به پا خیزد، پاداش او همچون پاداش كسى خواهد بود كه آن حضرت را درك كرده است، پس كوشش كنید و در انتظار بمانید، گوارا باد بر شما [این پاداش] اى گروه مشمول رحمت ‏خداوند!  پى‏نوشت‌ها: 1 . دهخدا، على‏اكبر، لغتنامه، ذیل كلمه «انتظار» / معین، محمد، فرهنگ فارسى ذیل كلمه «انتظار» . 2 . المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏77، ص‏173، ح‏8 .3 . تنبیه‏الخواطر، ج‏1، ص‏272 . به نقل از: محمدى رى‏شهرى، محمد، میزان‏الحكمة، ترجمه حمیدرضا شیخى، ج‏1، ص‏184، ح‏675 . 4 . المجلسى، محمدباقر، همان، ج‏52، ص‏122، ح‏3 . 5 . همان، ج‏10، ص‏94 . 6 . همان، ص‏99 . 7 . همان، ج‏75، ص‏208، ح‏77 .8 . همان، ج‏52، ص‏122، ح‏4 .9 . الصدوق، محمدبن على بن‏الحسین، كمال‏الدین و تمام‏النعمة، ج‏2، ص‏645، ج‏6 .10 . همان، ص‏357، ح‏52 . 11 . المجلسى، محمدباقر، همان، ص‏126، ح‏18 .12 . النعمانى، محمدبن ابراهیم‏بن جعفر، كتاب الغیبة، ص‏200، ج‏16/ المجلسى، محمدباقر، بحارالانوار، ج‏52، ص‏140، ح‏50 . منبع:فصلنامه موعود، شماره 38 ، ابراهیم شفیعى سروستانى  





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن