واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: جايگاه مطالعات تاريخي در قضاوتهاي روزمره
داستان
چشم يك روز گفت: من در آن سوي اين درهها كوهي را ميبينم كه از مه پوشيده شده است، اين زيبا نيست؟
گوش لحظهاي خوب گوش داد و گفت: پس كوه كجاست؟ من كوهي نميشنوم
آنگاه دست درآمد و گفت: من بيهوده ميكوشم كوه را لمس كنم من كوهي نمييابم
بيني گفت: كوهي در كار نيست من او را نميبويم
آنگاه چشم به سوي ديگر چرخيد:
در آن لحظه همه درباره وهم شگفت چشم گرم گفتگو شدند و گفتند: اين چشم يك جاي كارش، خراب است
(جبران خليل جبران)
امروزه مردم جامعه ما به شدت سياست زده شده و در مورد مسائل مختلف بدون در نظر گرفتن سطح آگاهي نظر ميدهند. به حرف و طرفي حق ميدهند و يا محكوم ميكنند. در اين فضا بحثهايي پيش ميآيد و معمولاً آنكه آگاهي كمتري دارد مجبور به سكوت يا حق دادن به حرف طرف مقابل ميشود درحاليكه عامل بخشي از شكست او ناآگاهي و بيخبري است و معمولاً بيخبري با غرور همراه است. جالب اينجاست كه تمامي اختلافهاي امم و دشمنيهاي فرزندان آدم ناشي از همين غرور و ناآگاهي است.
ما بايد در نظر بگيريم كه در يك رشته چقدر آموزش ديدهايم.
و درجه تخصص ما در آن حيطه چه ميزان است و اساساً چقدر مطالعه داريم؟
آيا در اين صورت به ديگران حق ميدهيم كه ميان نظر شخصي و نظر علمي تفاوت بگذارند؟
آيا اين بيان كه همه مردم همه چيز را ميدانند پذيرفتني است؟
آيا هرچه كه ما از آن اطلاع نداريم و يا آن را قبول نداريم، واقعيت ندارد؟
آيا سطح پذيرش شايعه در جامعه امروزي افزايش يافته است؟
آيا گسترش خرافات در جامعه، ناشي از سطح پايين آگاهي نيست؟
آيا افراد ناآگاه، مطيعترين مردمان نيستند؟
آيا ما به معيارها و بنيادهايي (مشتركات و اصول مناظره) براي قضاوت نياز نداريم؟
اساساً اين معيارها را از كجا ميتوانيم بدست آوريم؟
اميدواريم كه نظام آموزشي ما در مسيري قرار گيرد كه به جاي توجه به مسائل كمي، بيشتر كيفيت آموزش و رشد آگاهي و افزايش توان تفكر و خلاقيت را سرلوحه اهداف و برنامهها قرار دهد. و ما نيروهاي درگير در آموزش و پرورش نيز در فضايي قرار گيريم كه رسيدن دانشآموز به روشنگري و توليد فكر را هدف قرار دهيم. آنچه در ادامه مطالب پيشرو داريم جايگاه علم تاريخ و نقش مطالعه كتابهاي اين حوزه در افزايش توان درك و قضاوت در مورد مسائل روزمره است.
تقسيمبندي علم تاريخ و كتابهاي اين حيطه
علم تاريخ براساس سه معيار زير تقسيمبندي ميشود:
-زمان: (تاريخ قرن سوم هجري، تاريخ سلسله سلجوقي)
- مكان: (تاريخ شهرها و كشورها)
- موضوع: (تاريخ اسلحهسازي، هنر، معماري، خط و زبان، ادبيات، و...)
در ابتدا لازم ميدانيم يك تقسيمبندي از كتابهاي تاريخي ارائه شود:
1- تاريخ نقلي: نويسنده اين دسته از كتابها فقط به ارائه گزارش از حوادثي كه خود در صحنه وقوع آن حضور داشته و يا شنيدههاي حاضران در صحنه ميپردازد. به عبارتي آنچه خود و يا ديگران ولو در گذشته ديدهاند را نقل ميكند.
2- رمان و داستانهاي تاريخي مثل: مجموعه كتابهايي مانند خداوند الموت، ابنسينا، سقوط قسطنطنيه، داستانهاي شيرين ايراني، آثار مهدي آذريزدي با عنوان قصههاي خوب براي بچههاي خوب، داستان راستان شهيد مطهري، طوفان ديگري در راه است، ادبيات داستاني دفاع مقدس و...
اين نوع از كتابهاي تاريخي با نثر ساده و روان در قالب داستان، ضمن دارا بودن مطالب تاريخي، ميتواند توسط علاقمندان با هر سليقه و سطح تحصيلاتي مورد مطالعه قرار گيرد و به قولي به كمك اين نوع از كتابها ميتوان مطالعه تاريخ را وارد لايههاي كمتر باسواد جامعه كرد. نكته قابل ذكر در مورد اين دسته از كتابها اينجاست كه نثر اين كتابها قرابت خاصي با فيلمنامه دارد و افراد با ذوق ميتوانند با تلاش بيشتر از اين داستانها فيلم تهيه كنند.
3- كتابهاي فلسفه تاريخ مثل مقدمه 2 جلدي ابنخلدون كه مطالعه آنها در سطح دانشگاهي است.
4- كتابهاي علمي و تحليلي مثل آثار سيدجعفر شهيدي در مورد تاريخ اسلام و عبدالحسين زرينكوب، سبحاني، معتضد، بياني و ساير عزيزان دانشگاهي و حوزوي كشورمان و آثار دانشمندان خارجي مثل، تاريخ ايران دانشگاه كمبريج، ريچارد فراي، كريستين سن، لمپتون، گيرشمن، هرتسفلد و... كه روي تاريخ ما كار كردهاند.
5 - كتابهاي گردشگري كه مانند كتابهاي داستاني، داراي جذابيت خاصي است. اين دسته از كتابها ضمن دارا بودن اطلاعاتي مفيد در سه حيطه جاذبههاي طبيعي، تاريخي - مذهبي و اجتماعي - فرهنگي، ميتواند موجب گسترش فرهنگ مطالعه شده و در داوريهاي آينده ما در مورد مردم ديگر نواحي مؤثر باشد. اطلاعات گردشگري كه در ايام تعطيلات نوروزي در اختيار مسافران قرار ميگيرد، در اين حوزه قرار دارد.
6- كتابهاي تخصصي تاريخي مثل: باستانشناسي، زبانشناسي، معماري، هنر و...
داستان
تيغ يك گياه به يك برگ پاييزي گفت: هنگام افتادن چه سر و صدايي ميكني همه روياهاي زمستاني مرا به هم ميزني!
برگ بر آشفت و گفت: اي فرومايه فرونشين، موجود بيآواز بدخلق، تو در هواي بالا زندگي نميكني و از صداي آواز چيزي نميفهمي. آنگاه برگ پاييزي روي زمين خوابيد و به خواب رفت چون بهار رسيد باز بيدار شد و ديد كه يك تيغ گياه بود.
هنگامي كه پاييز آمد و خواب زمستاني او را فرا گرفت و برگها از همهجا روي او ميريختند زير لب با خود ميگفت: واي از دست اين برگهاي پاييزي. چه سر و صدايي ميكنند همه روياهاي زمستاني مرا به هم ميزنند.
(جبران خليل جبران)
همان طور كه افراد مطلعند انسانها تحت تاثير عوامل مختلف قرار دارند در نتيجه افكار و انديشههاي متفاوت دارند اين زمينهها عبارتند از: استعدادها - وراثت و محيط (شامل وضعيت جسمي، ارتباط با ديگران ناشي از ميزان مسافرت و مهماني، مطالعه ، شركت در مراسم ديني و ملي) - عمق اعتقادات ديني و باورها، تربيت خانوادگي، نوع مواد غذايي مصرفي و ....
تفاوت در افكار و انديشه موجب تفاوت در قضاوت، تصميم و رفتار حتي در اعمال يكسان ميشود اما مساله مهم اينجاست كه اين فاكتورها باعث ميشود نوع نگاه هستيشناسانه ما متفاوت باشد چرا كه به فرموده حضرت علي(ع):
مراقب افكارت باش كه گفتارت ميشود
مراقب گفتارت باش كه رفتارت ميشود
مراقب رفتارت باش كه عادتت ميشود
مراقب عادتت باش كه شخصيتت ميشود
مراقب شخصيتت باش كه سرنوشتت ميشود
از گهواره تا گور، ما در اقيانوس هايي مثل هوا و ارتباط بسر ميبريم و با موضوعاتي مواجهايم كه ناگزير به قضاوت و تصميم و اجرا در مراوداتمان با مردم به شكل گفتار و رفتار هستيم اما نكته اساسي در اين رهگذر نوع نگاه به حوادث و پيشامد است. همه ما با توجه به پيشفرضهايي كه تحت تاثير موارد ذكر شده در بالا در ذهن پروردهايم از زاويه خاصي به مسايل نگاه ميكنيم كه ميتواند كلي يا جزيي باشد اما با مطالعه تاريخ ميتوانيم افق ديد را بالا برده و درك بهتري از روح حاكم بر جريانات روزمره بدست آوريم و اقدام به آيندهنگري و تعيين هدف براي آيندهسازي كنيم.
تهيهكنندگان: عبدالعلي خجستهنيا ـ هاجر حسنزاده
يکشنبه 22 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 171]