واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي سير تمدن غرب
مردم فرانسه در يك همهپرسي ديگر كه در ماه مه 1870 در مورد قانون اساسي جديد كه ميتوانست يك نظام پارلماني را به روي كار آورد، يك پيروزي چشمگير ديگر نصيب ناپلئون كردند.
اين پيروزي كوتاه مدت بود و شكست سياست خارجي وي منجر به افزايش انتقادها شد و جنگ با پروس در سال 1870 نسيم مرگي بود كه بر رژيم ناپلئون سوم وزيد.
سياست خارجي: جنگ كريمه
ناپلئون سوم به عنوان وارث امپراتوري ناپلئون، آرزوي نجات فرانسه از قيود معاهده صلح 1815ـ1814 و تبديل فرانسه به اولين حاكم اروپا را داشت.
هرچند سياست خارجي وي عاقبت منجر به فاجعه و نابودي وي شد ولي وي در ابتداي جنگ كريمه شاهد پيروزي بود (1856 ـ 1854).
جنگ كريمه يك فصل ديگر در داستان «قضيه شرقي» بود و اين كه چه كسي برنده اصلي تجزيه امپراتوري عثماني خواهد شد.بيشتر مناطق اروپاي جنوب شرقي سالها در تصرف امپراتوري عثماني بود، اما در آغاز قرن نوزدهم اين نفوذ شروع به كاهش كرد.از زماني كه نفوذ تركها در سرزمينهاي پيرامون جنوب شرق اروپا رو به كاهش گذاشت، دولتهاي اروپايي علاقه جدي به سقوط مشهود امپراتوري پيدا كردند.
نزديكي روسيه به امپراتوري عثماني و پيوندهاي مذهبي موجود بين مسيحيان ارتدوكس روسيه و مسيحيان ارتدوكس يوناني در سرزمينهاي جنوب شرقي اروپاي تحت كنترل تركها طبيعتاً به روسيه امكان بخصوصي براي توسعه حوزه نفوذ در حوزه قدرت تركها ميداد.ساير قدرتهاي اروپايي نه تنها از جاهطلبي روسها بيم داشتند، بلكه خود نيز مدعي اين امر در منطقه بودند.
اتريش مدعي زمينهاي بيشتري در بالكان بود، كه تحقق آن متضمن درگيري ناگزيري با روسيه بود. فرانسه و بريتانيا نيز به دنبال موقعيتهاي تجاري و پايگاههاي دريايي در مديترانه شرقي بودند.
جنگ بين روسها و تركها در سال 1853 زماني آغاز شد كه روسها خواستار حقي در دفاع از زيارتگاههاي مسيحيان در سرزمين فلسطين را داشتند، امتيازي كه فرانسويان قبلاً از آن برخوردار شده بودند.
زماني كه تركها با اين درخواست موافقت نكردند، روسها به مولداوي و والانچياي تركها حمله كردند. عدم حل مسالمتآميز مساله منجر به اعلام جنگ تركها عليه روسيه در 4 اكتبر سال 1853 شد.
در 28 مارس سال بعد، بريتانياي كبير و فرانسه عليه روسيه اعلام جنگ كردند.
علت اين اقدام بريتانيا و فرانسه چه بود؟ يكي از دلايل روشن آن، احتمال به هم خوردن توازن قوا بود. بريتانيا به خصوص از يك روسيه متجاوز كه سعي در سوءاستفاده از موقعيت ضعيف دولت عثماني و تسخير سرزمينهاي تركها و تنگه داردانل كه مدتها روسها به آن چشم داشتند، بيمناك بود.
اين اقدام ميتوانست روسيه را به يك قدرت عمده در اروپاي شرقي تبديل كند و آنها را قادر سازد تا با قدرت دريايي بريتانيا در كنترل مديترانه شرقي به مبارزه برخيزد.
ناپلئون سوم معتقد بود كه روسها اول بار در كنگره وين به فرانسه توهين كردهاند و اكنون هم با اصرار قصد گرفتن جاي فرانسه را در حمايت از مسيحياني كه در امپراطوري عثماني زندگي ميكنند، دارند.روسها نيز فكر ميكردند كه آنها ميتوانند بر روي حمايت اتريشيها حساب كنند (چون سپاهيان روس دولت اتريش را در سال 1849 نجات دادند).
اما، نخستوزير اتريش، با خوشرويي توضيح داد: «ما دنيا را با ناسپاسي خود به تعجب واميداريم.» و اتريش در اين جنگ بيطرف ماند (از آنجا كه اتريشيها تصور ميكردند مداخله در اين جنگ به نفع آنها نيست) و روسها در اين جنگ تنها ماندند.
برنامهريزي و انجام جنگ كريمه، هر دو ضعيف بود. بريتانيا و فرانسه تصميم به حمله به شبه جزيره كريمه متعلق به روسها در درياي سياه گرفتند.پس از يك محاصره طولاني و با هزينه بسيار گزاف انساني براي دو طرف، در سپتامبر 1855 پايگاه عمده روسها در سواستوپول1، درست شش ماه پس از مرگ تزار نيكولاي اول سقوط كرد.
جانشين نيكولا، الكساندر دوم پيشنهاد صلح داد. در معاهده پاريس كه در مارس 1856 امضاء شد، روسيه مجبور شد تا بسارابيا2 در دهانه دانوب را از دست بدهد و در درياي بالتيك بيطرفي اختيار كند.به علاوه، نواحي مولداوي و والاچيا تحت حمايت قدرتهاي بزرگ قرار گرفتند.
جنگ كريمه، روابط طولاني قدرتهاي اروپايي را با همديگر به هم زد و عملاً توافق اروپا را نابود ساخت. اتريش و روسيه، دو قدرت عمده كه در نيمه اول قرن نوزدهم حالت وضع موجود را حفظ كردند، اكنون به علت خودداري اتريش در حمايت از روسيه در اين جنگ در مقابل هم قرار گرفتند.
پينويس ها:
1. Sevastopol
2. Bessarabia
دوشنبه 16 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]