واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پاورقي آشتي اسلام ، دموكراسي و غرب
همة اينها زماني اتفاق افتادند كه سازمانهاي مالي بينالمللي، مثل صندوق بينالمللي پول، مرا براي كاهش هزينههاي ملي به منظور كاهش كسري بودجه تحت فشار گذاشتند. اين اقدام توانايي مرا براي ادارة كارآمد دولت تضعيف كرد. چنين فشارهايي مرا محدود كرد، درست مانند كاري كه با رهبران دموكراسيهاي نوپا كردند. اگر قرار است آموزش در كشوري مثل پاكستان، جهان اسلام و كشورهاي در حال توسعه موفق شود، رهبران دموكراسيهاي نوپا بايد براي ايستادگي در مقابل ارتشهايي كه آنهاها را با ژنرالهاي جاه طلبي كه مشتاق هستند، يك بار ديگر قدرت را به دست گيرند و از نظر ملي و بينالمللي حمايت شوند. ارتشها بايد از مرزها محافظت كنند، نه اين كه در انتخابات تقلب يا از رهبران منتخب اخاذي كنند. و ارتشي كه مطيع حكومت غيرنظامي است، موجب مستحكم شدن توانايي سازمانهاي دموكراتيك ميشود. حاكميت دموكراتيك وقتي صورت ميپذيرد كه دولتها از شر شمشير داموكلس (خطر ِ در كمين) كودتاي نظامي كه دائم بر بالاي سر پارلمان تاب ميخورد، در امان باشند. اغلب، زماني كه ارتش دولت را رها ميكند، قانوني را از خود به جا ميگذارد كه بر مبناي آن قدرت بين رئيسجمهور و پارلمان تقسيم ميشود. پارلمان صداي مردم است. رئيسجمهور صداي ارتش ميشود. در اين برخورد مردم قربانيان اصلي هستند.
راه مهم ديگري كه از طريق آن آموزش ميتواند زير بنايي دموكراتيك در جهان اسلام ايجاد كند، به تهديد جدي مدرسههاي نظامي مربوط ميشود. بسياري از مدرسههاي سراسر پاكستان و ديگر بخشهاي جهان اسلام اثر قابل توجهي بر آموزش ملت ميگذارند كه بي شباهت به سازمانهاي آموزشي محلي در غرب نيست. تهديد بزرگ عليه حاكميت دموكراتيك اين مدرسههاي ساده نيستند، بلكه مدرسههاي نظامي خطر بزرگي محسوب ميشوند. اين اردوگاههاي تعليم نظامي زمان و منابع چندان زيادي صرف آموزش ابتدايي نميكنند، بلكه آنها در اين مدارس دين را تحريف ميكنند تا كودكان را شستشوي مغزي دهند و آنان را تبديل به سربازان ارتش نامنظم كنند. آنها ساعتها و ساعتها را صرف تعليم شبه نظاميگري ميكنند. آنها خشونت و تنفر را آموزش ميدهند. آنها تروريست به وجود ميآورند نه دانشمند. مدرسههاي نظامي مفهوم هويت ملي و حاكميت قانون را ناديده ميگيرند. وقتي من نخست وزير بودم، منابع سياسي بسياري را صرف توقف اين مدرسههاي سياسي شبه نظامي كردم، اما متأسفانه در دوازده سال پس از كنارهگيري من، اين مدرسههاي نظامي همانند آتش در جنگل گسترش يافتهاند. ما معتقديم كه بهاندازة بيست هزار مدرسة جديد فقط در طول اين مدت دوازده سال ساخته شده است.
اين مدرسههاي آشوب طلب رونق نيافتهاند، چون شهروندان پاكستاني ناگهان از نظر مذهبي بيشتر از هر زمان ديگري در تاريخ، درست آيينتر شدند. آنها از والدين طبقة اجتماعي كم درآمد كه ميخواستند فرزندانشان زندگي بهتري داشته باشند، حداكثر استفاده را بردند. اگر والدين آنقدر فقير هستند كه توانايي تأمين سرپناه، لباس، غذا و مراقبتهاي بهداشتي براي فرزندان خود را ندارند و دولت نيز نميتواند از طريق خدمات دولتي چنين نيازهاي اولية انساني را برطرف كند، آنها به دنبال جايگزين ديگري ميروند. مدرسههاي نظامي، با گذشت زمان، تبديل به دولتي جايگزين براي ميليونها پاكستاني شدند. تضعيف دموكراسي منجر به موفقيت مدرسههاي ستيزه جو شده است.
مدرسههاي ستيزه جو نظام ارائه خدمات اجتماعي دارند كه مطابق خواست فقرا است. اين همان چيزي است كه رهبري سياسي عظيم شهرهاي آمريكا را در اوايل قرن بيستم قدرتمند كرد. نه تنها بچهها در اين مدرسههاي نظامي براي نسل بعدي ستيزه جويان و افراط گرايان سرباز گيري ميشوند، بلكه والدين آنها براي پاسخ گويي به نيازهاي اجتماعي خود به اين مدرسهها وابسته ميشوند. اين رابطة همزيستي افراط گرايي را توسعه ميدهد و فرمان دولت را نقض ميكند. مدرسههاي نظامي در هر جامعهاي خطرناك هستند. جلوي فعاليت اين مدرسهها را نه فقط در پاكستان بلكه در سراسر دنيا در جاهايي كه كودكان را تبديل به سرباز ميكنند، بايد گرفت. اگر دولتي متعهد و جايگزين آموزشي وجود داشت كه آموزش و خدمات اجتماعي را براي فرزندان فقرا تأمين ميكرد، مدرسههاي نظامي، كه به وجود آورندة زمينههاي خشونت هستند، از بين ميرفتند و بر چيده ميشدند.
تغيير اساسي بعدي كه درون كشورهاي اسلامي ضروري است تا جامعه و امكانات را برابر كند، به حقوق زنان مربوط ميشود. در هر جامعه اي، تساوي زن و مرد، پيش شرط لازم براي شكوفايي دموكراسي است. اين امر به ويژه در جوامع اسلامي صادق است، جايي كه عدم تساوي زن و مرد قرنها به عنوان دستاويزي براي ارتقاي فرمانبرداري سياسي و استيلا مورد استفاده قرار گرفته است. اين عدم تساوي، رشد اجتماعي و امكانات را با شكست مواجه ميكند. جوامعي كه در آن زن و مرد مساوي هستند، بدون استثنا كثرتگرا، اهل مدارا، از نظر اقتصادي خود كفا و از نظر دموكراتيك پايدار هستند.
من به عنوان شخصي كه در محيط تساوي زن و مرد رشد يافته است ـ محيطي كه در آن با دختران و پسران يكسان رفتار شده است ـ تحمل عدم تساوي زن و مرد به هر شكلي برايم بسيار دشوار است
جمعه 13 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 54]