واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: عزادارى و ضرورت همراهى "شور" با "شعور"
مهرداد كاوياني
در مقاله زير نويسنده با بررسي و انتقاد از برخي بدعتها و رفتارهاي نابهنجار و دور از شأن فرهنگ و قيام عاشورا، بر ضرورت همراه شدن شور و احساسات با شعور و آگاهي و منطق و عقلانيت تأكيد مي كند. اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم:
¤¤¤
آفات فرهنگ عاشورا
در ايام پرشكوه دهأ اول محرم و برقراري سنت سوگواري آن و احياء ياد و راه سومين امام معصوم، حضرت سيدالشهدا هستيم. حادثأ بي نظيري كه آئينأ تمام نماي مكتب حماسه، فداكاري، ايثار و نمايش اوج ايمان، اعتقاد و عمل مخلصانه در راه خداست.
در طول تاريخ اسلام بركات معنوي، اجتماعي، اعتقادي و فرهنگي گراميداشت اين رستاخيز عظيم كه سالانه در گستره اي فراتر از جامعه شيعيان جهان بر پا ميشود، عيان بوده است. به دليل ماهيت والا و منحصر به فرد نهضت عاشورا، اعتقادي فراگير نسبت به حضرت سيدالشهدا و خاندان و اصحاب ايشان در ميان فرقه هاي اهل سنت كمابيش و حتي پيروان اديان ديگر وجود دارد.
هركس به فراخور ظرفيت ايماني و اعتقادي و فكري خود از آن الهام مي گيرد و آنرا فرصتي مناسب براي بهره گيري جان، روح و اعتقاد خويش و تقويت ارتباط معنوي با انسان هاي كامل يعني ائمأ معصومين و مشخصاً حضرت سيدالشهدا(ع)، و نيز خاندان مكرم و ياران باوفاي ايشان ميداند از جمله مسائل مبتلابه فرهنگ عاشورا، آفات آن است كه همواره توسط دشمنان دانا اعم از صاحبان قدرت هاي شيطاني و زراندوزان و تزويرگران ضدمردم و دوستان نادان شامل طرفداران افراطي تساهل و تسامح يا ساده انديشاني كه الزامات عملي و تكاليف شخصي و اجتماعي شريعت را از اعتقادات و ايمان قلبي تفكيك مي كنند، خواسته و ناخواسته مورد هجوم واقع شده است.
بدعت در متون روضه خواني و مرثيه سرايي و آميزش غلو و حتي دروغ در اين متون، افراط در توجه به ظواهر و سوق پيدا كردن آن به جنبه هاي احساسي و هيجاني و خالي شدن از جنبه هاي تعقلي كه سازنده افكار و اعتقادات است، بزرگ نمايي بعد رثايي و كمرنگ شدن بعد حماسي كه تكليف سياسي و اجتماعي از آن برمي خيزد، استفاده بيش از حد لزوم از آلات موسيقي و طبل و دهل به تعداد زياد و در اندازه هاي بزرگ و نامتناسب طي سال هاي اخير، بكارگيري بلندگوهاي قوي در حركت دستجات و نيز محل حسينيه ها و تكايا كه سر و صداي آن عموم مردم- خصوصاً بيماران و سالخوردگان را بيشتر در ساعات استراحت شب و روز آزار ميدهد و توجه كمتر به ريشه هاي فكري، اعتقادي، سياسي و تاريخي اين حادثه بي نظير با كم شدن مجالس وعظ و خطابه در اين دهه، از جمله اين موارد است.
بزرگان و علماي دين در عرصه هاي مختلف تاريخ به مقابله با اين خطرات همت گمارده اند. از جمله در دورأ معاصر امام خميني(ره)(1) و استاد شهيد علامه مطهري(2) به آن پرداخته و با گفتار و نوشتار خود آنها را مورد اشاره قرار داده اند. جا دارد كه در اينجا از اقدام سال گذشته اعمال ممنوعيت حمل «علامت» در دستجات عزاداري توسط نيروي انتظامي تقدير نمود.
«علامت» كه هنوز منشأ پيدايش و كاربرد آن در مراسم عزاداري حضرت سيدالشهدا، مبهم و مشكوك است، بخصوص كه با علائم و نمادهاي مختلفي مانند تمثال حيوانات و جملات و اشعار نامفهوم، مشحون است، ماهيت اين شيء را در استفادأ مستمر آن در عزاداري حسيني با سؤال جدي مواجه مي سازد. حمل علامت در دستجات موجب ايجاد حس رقابت ناسالم روحي و رواني و حسادت در ميان داوطلبان حمل آن و نيز تفاخر دستجات براي تهيه نوع بزرگتر و گرانقيمت تر آن، موجب انحراف اذهان از توجه به اصل مضمون عزاداري ميشود. عوارض منفي ناشي از حمل اين شيء عظيم توسط يك فرد و فشار بيش از حد به جسم و ستون فقرات شخص حامل آن را هم نمي توان از نظر دور داشت.
لزوم تقويت شيوه هاي اصيل سنتي در عزاداري ها
در كنار لزوم پرهيز از بدعت و انحراف در اهداف عزاداري عاشورا، بايد به تقويت شيوه هاي اصيل سنتي عزاداري اهتمام داشت. استفادأ مجازي از پرچم، لباس و ادوات رزم آن زمان بخصوص در رقابت انجام نمايش هاي تعزيه خواني كه بيانگر بعد حماسي حادثه كربلا مي باشد- و قطعاً مهمترين بعد اين حادثأ عظيم تاريخي است-، پوشش لباس سقايي و پخش آب كه يادآور شدت فشار عطش بر آل رسول در آن صحراي سوزان كربلا مي باشد، پوشش لباس سفيد عربي براي كودكان و خردسالان كه نشانه اي زيبا از نذر و نياز و رابطأ معنوي و روحي والدين با اولياء دين در درخواست سلامتي و آرزوي قدم نهادن اين كودكان بر جايگاه مقدس طفل صغير شيرخواره اباعبدالله و همراهي و همدلي با باب الحوائج شش ماهه است، از جمله مصاديق احياء سنت اصيل عزاداري آل پيامبر(ع) است.
از مهمترين آفات دين در طول تاريخ اسلام تفكيك دستورالعمل ها و مصاديق عملي آن از زندگي روزمره و داشتن تصور غيرقابل دسترس از شخصيت و جايگاه چهره هاي شاخص تاريخ اسلام در زندگي عموم مردم مسلمان است.
به عبارت ديگر به جاي آنكه اولياي دين را «انسان هاي مافوق» در نظر بگيريم و سعي كنيم از زندگي و رفتار آنان درس عملي گرفته و بكار بنديم، در ذهن خود از ايشان «مافوق انسان» ساخته و روش و خط مشي ايشان را غيرقابل دسترس تلقي كرده ايم.
گراميداشت نهضت اباعبدالله (ع) هم از اين قاعده مستثني نيست. و در نوعي تفكر عوامانه، اين جريان در هاله اي از قداست قرار دارد. عده اي با آنكه بسيار عزاداري پرشور و حال برگزار كرده و اشك ميريزند و خرج مي كنند، اما از نگاه كاربردي و گرفتن درس عملي در زندگي نسبت به اين جريان، خود را كنار نگاه ميدارند. بايد از گريه بر شهدا و علي الخصوص سيدالشهدا(ع)، قيام و انقلاب بر عليه طاغوت ها و زشتي هاي برون و درون برخيزد و موجب تحرك و بلكه اساس حيات امت اسلامي باشد، اينجاست كه نقش كار فرهنگي اعم از موعظه و ارشاد وعاظ و سخنرانان و نوشتن كتاب و مقاله در نشريات و تدارك لوح هاي صوتي و تصويري و اختصاص زمان هايي از رسانه ملي در اين باره در طول سال و به خصوص در ايام عزاداري محرم و صفر، ضرورت خود را مي نماياند. اهميت موضوع را به صورت اختصاص قسمتهايي از كتب درسي بينش اسلامي و تعليمات ديني و حتي بخش هايي از ادبيات ارائه شده در نظام آموزشي كشور نيز بتوان تعميم داد.
توجه به روضه و گريه در عزاداريها
اگر روضه و گريه بر شهيد را بنابر نصوص مستحكم و متواتر ديني و سخنان بزرگان و علما، عامل حيات و قوام فرهنگي و اقتصادي جامعه مي دانيم، چرا در روز عاشورا كه به عزاداري گسترده در سطح كشور مي پردازيم، كمتر قسمتي از مراسم را براي روضه و گريه عزاداران و مردم ناظر در كوچه و خيابان قرار ميدهيم؟!
روضه و ذكر مصيبت كه به قولي نمك مراسم عزاداري است، تنها در آخر راه پيمايي عزاداران و در محل تكيه، يا مسجد و نه در حضور عامه مردم، اقامه مي شود. درباره مرحوم آيت الله شيخ عبدالكريم حائري يزدي بنيانگزار حوزه علميه قم، نقل مي شود كه ايشان در روز عاشورا با پاي برهنه به همراه دسته هاي عزادار به سينه زني مي پرداختند.
پوشش هاي نامناسب در روز عاشورا
موضوع قابل اشاره ديگر عدم رعايت بعضي شئونات از قبيل نوع پوشش و آرايش بعضي از زنان و مردان در مراسم عزاداري دهه محرم است. در حاليكه بنابه اهميت مراسم عاشورا، اين روز تعطيل و دستجات يكسره به خيابان ها راه مي افتند تا تعظيم شعائر اين روز را به جا آورند، چگونه است كه عده اي از زنان و دختران و مردان و پسران جامعه شيعه، با لباس و آرايش نامناسب و بروز اخلاق و رفتار ناموجه و برخلاف طبيعت عزاداري، در انظار ظاهر ميشوند؟! چگونه است كه كسي از ديگران و بزرگترهاي مجالس عزا هم اعتراضي نميكنند و به الزامات و عرف عزاداري توجه جدي نمي دهند. گويا بزرگترين درس از قيام اباعبدالله كه به گفته خود حضرت، «اقامه امر به معروف و نهي از منكر» در جامعه است، درباره كيفيت خود مراسم حضرت هم به مورد اجرا گذاشته نميشود؟
باتوجه به اين نكات حساس است كه لزوم همراهي «شور» و «شعور» در مراسم آقا، رخ مي نمايد. همانگونه كه شور و حال و صفاي قلبي، كيفيت والايي به مراسم عزاداري مي بخشد، علم و آگاهي و منطق و استدلال و شرح و بسط عقلي و عرفاني اين جريان عظيم، موجب قوت و استحكام اعتقادات شيعه و ضامن تغيير و تحول و تعالي روح و جان به سمت اهداف نهضت كربلا خواهد شد. در اين فرآيند است كه جوان مسلمان، مستغني از فرهنگ هاي بيگانه ميشود. جامعه به سوي انسجام و وحدت فرهنگي و ملي حركت مي كند و اخلاق و عمل در جامه به سوي ارزش هاي والا، متمايل مي گردد.
شيريني درمراسم عزاداري!
موضوع قابل طرح ديگر، پذيرايي كردن مردم از دسته هاي عزادار با شيريني است. آيا مگر شيريني را بطور عرفي هميشه براي مجالس سرور و جشن بكار نمي برده اند؟ چگونه است كه براي پذيرايي از دسته هاي عزادار، شيريني هاي رنگين و معطر كم كم متداول شده است. علاوه بر عدم تناسب و تجانس پخش شيريني، آيا شرايط عزاداري حسيني نبايد به گونه اي باشد كه حداقل اندكي از فشار و محدوديت آل پيامبر در صحراي كربلا و در زمان اسارت تداعي شود؟ همانگونه كه در شيوه هاي سنتي عزاداري شيعه، عزاداران با پريشانحالي و ايجاد محروميت هايي از جمله تشنگي، گرسنگي، تيمن آغشته كردن سروصورت و لباس با گل و خاك (درصورت در دسترس بودن خاك كربلا) و حركت با پاي برهنه، سعي مي كنند كه با تمام وجود، خويش را به وضعيت آن بزرگواران در آن روز بزرگ، نزديك نموده و عزاداري را نه تنها به گفتن ذكر و نوحه آن حضرت، بلكه به طريق اولي به همدردي و همدلي با شرايط سخت ايشان همراه نمايند.
پخش شيريني، شير، شربت و حتي خرما و حلوا كه اين دو آخري متناسب با مجالس عزاداري هم است، بطور گسترده در سالهاي اخير در مراسم دهه محرم در راهپيمايي دسته هاي عزادار درشهرها، كه مسافت هاي حركت آنان به دليل محدوديت هاي شهرها و تراكم جمعيت حاضر، كوتاه و محدود شده است، باعث مي شود تا عزاداري اين ايام و بخصوص روزهاي تاسوعا و عاشورا تحت الشعاع قرارگيرد و بيشتر از آنكه كسي بتواند به اصل مراسم عزاداري بپردازد، يا بايد مشغول به خوردن و آشاميدن نذري ها باشد و يا اينكه جوابگوي تعارف خيرين و دعاگوي صاحبان خير و آمرزش اموات آنان باشد كه سيني ها و ظرف هاي خوردني و آشاميدني را در كنار و حتي در ميان دسته هاي عزاداري حركت مي دهند.
بطور معمول در چند ساعت عزاداري در دسته هاي خياباني، بانيان خير، مقادير زيادي از انواع مواد شيرين و مغذي را درميان عزاداران توزيع مي كنند. با اين اوصاف شخص عزادار ديگر ميل ندارد كه غذاي متبرك امام را هم ميل نمايد. اينجاست كه ظرف هاي غذاي نيم خورده و كنار گذاشته شده بسيار ديده مي شود و چه اسراف وحيف و ميل ها كه نمي شود.
ضرورت ساماندهي اطعام
هرچند خيرات و نذورات مسلمين و ارادتمندان اهل بيت عصمت و طهارت بسيار مستحسن و انشاءالله مأجور است، اما اين بذل مال و نذر و نيت چه بهتر كه در صورت هاي متناسب تر مانند وعده هاي سه گانه غذاي روزانه و بخصوص بصورت عام و فارغ از تعلقات و تعارفات با نزديكان و بيشتر در دسترس اقشار ضعيف و نيازمند، انجام شود. حتي در صورت عدم تكافوي مالي يك فرد خير براي اطعام، مي توان با تبليغ اين فرهنگ و مديريت صحيح آن، زمينه مشاركت تعدادي افراد باني با هزينه هاي فردي ولو اندك را براي اين امر پسنديده فراهم آورد كه هم نيل به هدف اطعام و احسان براي اهل بيت عصمت و طهارت را محقق مي سازد و هم بركات و آثار روحي و معنوي انجام يك كار خير بصورت جمعي را براي مومنين بدنبال دارد.
قابل ذكر است كه ديد انتقادي صرف به تفكرات مردم از قيام حسيني نيز خود خطرناك است. چرا كه مكتب حضرت سيدالشهداء در طول تاريخ اسلام و ميهن اسلاميمان، همواره براي مسلمانان و خصوصا شيعيان ايشان در ايران اسلامي، درس آموز عزت و شرافت و آزادگي و صيانت جانانه از اعتقادات، آب و خاك ميهن و مرزهاي انسانيت و آزادگي بوده است. از جمله مثال هاي عيني مي توان به تاثير منحصر به فرد آن در روحيه و انگيزه رزمندگان در جنگ تحميلي هشت ساله اشاره كرد. از جمله امتيازات يك مكتب الهي و يك حركت خالصانه و عالمانه ديني، تاثيرگذاري آن بر توده هاي مردم است كه مكتب عاشورا اين ويژگي را به كمال در خود داراست و طرح انتقادات و هراس از آفات مبتلابه و خطر دور شدن آن از جايگاه والاي خود، دل نگراني بجا و شايسته عظمت و شأن اين عزاداري است.
در خاتمه از علماي گرامي و گويندگان و مادحين آگاه و متعهد، انتظار مي رود كه با اغتنام فرصت عزاداري حضرت سيدالشهدا، ضمن آموزش و تذكر آداب ممدوحه و سنت هاي پسنديده حفظ و تعظيم شعائر اصيل ديني، نسبت به اينگونه بدعت ها، يا افراط و تفريط ها، هشدارها و آگاهي هاي لازم را به مردم بدهند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1) امام خميني رضوان الله تعالي عليه به دفعات در سخنان ارزشمندشان در ايام محرم در سال هاي بعد از پيروزي انقلاب اسلامي، اشارات متعددي به حادثه عاشورا و لزوم حفظ شيوه هاي ساده و سنتي اصيل عزاداري آن داشته اند. اجراي مراسم عزاداري اباعبدالله عليه السلام بطور ساده و سنتي در قالب روضه خواني توسط مرحوم حجه الاسلام كوثري در حضور امام راحل، بعنوان يك الگوي صحيح عزاداري در مناسبت هاي عزاداري حسيني قابل استناد است.
2) استاد شهيد مطهري نيز علاوه بر اشارات متعددي كه در آثار خود به لزوم حفظ سلامت در شيوه هاي تبليغ، وعظ مدح اهل بيت عليهم السلام، عزاداري و احياء سنت هاي اصيل اسلامي دارند، دربارأ نهضت مقدس حضرت سيدالشهدا و نيز آفات مبتلابه آن در كتاب «حماسه حسيني» بطور دقيق و مشروح به اين مسئله پرداخته اند.
پنجشنبه 12 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: کيهان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 311]