واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: در اين بين نيز سريال در مسير زاينده رود به دليل بهره گيري از لهجه اصفهاني که از زير مجموعه هاي گويش فلات مرکزي ايران محسوب مي شود، در بين مردم با استقبال و عدم استقبال روبرو شده است. اين سريال اگر چه در نوع خود براي حسن فتحي کارگردان سريال هاي تاريخي يک تجربه نو محسوب مي شود اما بهره گيري از لهجه اصفهاني با آن پيش ذهنيت و پس زمينه تاريخي مردم ايران حرکتي بسيار دشوار و چالشي محسوب خواهد شد. بهره گيري از لهجه هاي منطقه اي امر رايج در هنر هفتم و حتي تلويزيون محسوب مي شود به گونه اي که در آثار بي بديل تاراکوفسکي نيز لهجه هاي لهستاني - آلماني در يکي دو فيلم او به احياي بخشي از زبان مردم اروپا منجر شد. در ايران نيز سريال ها و فيلم هاي مختلفي در زمينه فرهنگ و آداب مردم يک منطقه با تاکيد بر بهره گيري از لهجه ها و گويش هاي رسمي و غير رسمي مرسوم بوده که در اين بين نيز کيومرث پور احمد با فيلم هاي قصه هاي مجيد بيشترين سهم را از اين بخش از فرهنگ مردم داشته است. فيلم هاي قصه هاي مجيد با بازي و گويش مهدي باقر بيگي در نقش مجيد بسيار فراگير شد و بعدها نيز جهانبخش سلطاني يکي از بازيگران همين فيلم ها با لهجه اصفهاني به فيلم ها و سريال هاي ديگر کوچ کرد. اين روند همواره در سينما و تلويزيون به وفور اتفاق افتاده و بهره گيري از لهجه منطقه اي نيز از سوي ديگر کارگردان هاي کشور دنبال شده به گونه اي که مسعود جعفري جوزاني در فيلم شير سنگي يا در آخرين سريال خود با نام در چشم باد از اين لهجه ها براي پيش برد داستان و قصه سنايوري فيلم خود بهره گرفته بود. اما سريال در مسير زاينده رود به کارگرداني حسن فتحي در شبهاي ماه مبارک رمضان به روي آنتن رفته و يکي مولفه هاي اين سريال استفاده از لهجه اصفهاني حتي به عنوان يک کاراکتر مي باشد. اين سريال به تهيه کنندگي اسماعيل عفيفه، داستان مهران سارنگ فوتباليست جواني است که براي عقد قرارداد با باشگاهي تازه تاسيس به اصفهان سفر مي کند و در پي تصادف رانندگي با مسعود مصيب جوان نخبه اصفهاني با وي درگير ميشود و اين آغاز ماجراهاي اين سريال است. متن مجموعه تلويزيوني در مسير زاينده رود را حسن فتحي به نگارش در آورده و در آن بازيگراني چون حسين محجوب، مهرانه مهينترابي، مسعود رايگان، اشکان خطيبي، بهنوش طباطبايي، پرديس افکاري، مهرداد ضيايي و مهدي باقر بيگي نقش ايفا مي کنند. حسن فتحي به عنوان کارگردان اين سريال مناسبتي آثار خوش ساختي هم چون شب دهم و مدار صفر درجه در کارنامه خود دارد و سريال پيشين اين کارگردان در زمان ژخش با استقبال مخاطبان خاص و عام همراه بود. در اين سريال مناسبتي لهجه اصفهاني به صورت ناپخته و نابلد از سوي بازيگران تکلم مي شود و حتي برخي از بازيگران ميان لهجه اصفهاني و لهجه تهراني گير مي کند و در نتيجه به تلکم آنها دچار دو زيستي لهجه ها مي شود. در اين بين شايد تنها مهدي باقر بيگي و مهرداد ضيايي از همه بيشتر با لهجه اصفهاني قرابت و آشنايي داشته باشند اما نقش کمرنگ و عدم تاثيرگذاري آنها نيز لهجه اصفهاني را در اين سريال پررنگ نمي کند تا همچنان لهجه اصفهاني دچار عدم ارتباط با مخاطب باشد. زبان مادري به عنوان يکي از فرهنگ هاي شفاهي جهان از سوي سازمان ملل متحد و يونسکو به رسميت شناخته به همين دليل در تقويم جهاني نيز روزي را به عنوان پاسداشت زبان مادري تعيين کرده اند. ادبيات عامه و شفاهي اصفهان شامل لهجه و لحن اصفهاني را شايد بتوان گونه اي از گويش رايج مردم فلات مرکزي ايران به ويژه منطقهجي قديم قلمداد کرد چه اين که حمدالله مستوفي خاستگاه گويش رايج اصفهان را منطقه مرکزي ايران مي انگاشته است. زبان مادري، رمز هويت هر ملت است و اقوام و قوميتها در پناه زبان ، هويت دارند و در بحث زبان شناسي به طور عام و غيرتخصصي به هر نوع گفتاري، زبان گفته مي شود اما در بحث تخصصي نيز زبان به عنوان عامل اصلي ارتباط و يکي از شاخصه هاي مهم انساني و انسان شناسي مطرح است. اگرچه کتاب اطلس زبان شناسي شرق اثر ادوارد ري دوبارگان بين لهجه مرکزي ايران و گويش مرکزي ايران تفاوت هاي قائل شده و گويش هاي زاگرسي را منبع لهجه هاي جغرافيايي نقاط مرکزي ايران دانسته اما گويش اصفهاني و يزدي رايج ترين و شناخته ترين گويش هاي مرکزي ايران قلمداد مي شوند که بر روي لهجه هاي ديگر تاثيرگذار بوده اند. همان گونه که در موسيقي نواحي مختلف ايران تفاوت هايي وجود دارد به کارگيري واژگان در معناي مختلف نيز تفاوت هاي وجود دارد که در اين بين در لهجه اصفهاني اگر چه با ساير لهجه هاي کشور داراي مشترکات مفهومي است اما اين وجود مشترکات واژگاني به هم معنايي يک متني ختم نمي شود. يکي از پژوهشگران زبان شناسي مناطق مرکزي ايران گفت: لهجه و گويش اصفهاني که داراي جهت هاي متشرک خلق معناي است به عنوان لهجه ها و گويش هاي اصيل پارسي بايد بيشتر مورد توجه جوانان قرار گيرد. پرنيان بهنام در گفت وگو با ايرنا افزود:زبان و گويش اصفهاني داراي ظرفيت بالايي در زبانشناسي است و بايد نسبت به حفظ آن کوشيد. وي گفت:رسانه ها نبايد نسبت به گويش هاي محلي و بومي مردم مناطق مختلف بي مهري کنند و بايستي آن را در جامعه اشاعه دهند، تا بتوان با پشتوانه اين فرهنگ عامه با تهاجم زبان بيگانه مقابله کرد. به گفته وي، زبان رسانه ها زبان فاخري نيست و در برخي از برنامه ها نيز زبان شکننده مي شود و حتي در برخي از برنامه هاي طنز اقدام به تمسخر گويشهاي بومي مي کنند. وي گفت:همان گونه که درقرن چهارم برخي از شعرا و نويسندگان از زبان رايج و بومي شيرازي و اصفهان در اشعار خود استفاه مي کردند ، زبان و گويش محلي و بومي بايد به آثار مکتوب جوانان راه يابد. به گفته وي،آواها و واج هاي گويش اصفهاني از ظرفيت بالاي ريتميک و ضرباهنگي در برقراري ارتباط دوسويه بين دو فرد برخوردار است و کوتاه سازي جمله از ويژگي هاي بارز اين گويش است. وي گفت:خانواده ها بايد براي حفظ و نگهداشت اين گويش جوانان خود را ترغيب کنند و اين گنجينه ادبيات شفاهي را که نسل به نسل به آنها منتقل کنند. به گزارش ايرنا،پخش سريال مناسبتي در مسير زاينده رود به لهجه اصفهاني بازخوردهاي را در بين منتقدان داشته و بايد ديد برخورد با لهجه اصيل بومي و محلي در سريال هاي تلويزيوني به کجا ختم مي شود.گزارش از محمود رييسي 7359/671
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 409]