واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: گزارش ویژه از پشتصحنه فرزند صبح
افخمی: فرزند صبح فیلمی روشن و لطیف است بهروز افخمی، در پشتصحنه فرزند صبح ضمن اشاره به فرم این فیلم، چگونگی انتخاب بازیگر نقش امام(ره)، چگونگی دوبله فیلم و واكنش درباره اظهارنظر مخالفان تولید این فیلم، گفت: فرزند صبح، فیلمی روشن و لطیف است. جایی در نزدیكی تهران، آخرین مراحل فیلمبرداری فرزند صبح در حال انجام شدن است. وقتی به همراه عكاس خبرگزاری، به روستای محل فیلمبرداری میرسیم، تنها كافی است كه از اهالی بپرسی منزل امام كجاست؟ تا تو را راهنمایی كنند و بعد از پیچ و خمهای زیاد، سرانجام جایی در انتهای روستا، خانه زمان كودكی امام دیده میشود كه به صورت كامل، در این روستا بازسازی شده است. با ورود به این خانه بهروز افخمی را میبینم كه به همراه مرجان شیرمحمدی كه طراح صحنه و لباس فرزند صبح است و منشی صحنه در كنار مونیتور كوچكی نشستهاند و همه به آن نگاه میكنند. اندكی آن سوتر، آرمان ایرانپور در یك آكواریم بزرگ شناور است و قرار است، صحنهای از او زیر آب بگیرند. افخمی به مونیتور نگاهی میكند و میگوید آب به اندازه كافی گل آلود نیست، مقداری خاك در آب میریزند و وقتی افخمی رضایت خود را اعلام میكند به طرف آكواریوم میرود تا به آرام توضیح دهد كه چه كاری باید انجام دهد.
آرمان میفهمد كه باید زیر آب برود، چشمهایش را باز كند، نیم چرخی بزند و در حالی كه حبابهای هوا را از بینی خود بیرون میدهد به روی آب بیاید. افخمی دوباره به پشت مونیتور میرود ولی حالا مشكل این است كه آرمان سبك است و زیرآب نمیماند. یك كمربند كه حاوی چند آجر است، به كمرش میبندند و آرمان آماده زیر آب رفتن میشود. افخمی نگاهی به مونیتور میاندازد و فرمان حركت میدهد. سه برداشت انجام میشود اما افخمی هیچكدام را نمیپسندد. گویا نحوه حركت آرمان و چرخیدن خوب نبوده است. آرمان بالا میگوید و میگوید: آخه این كمربند سنگینه، به پاهام گیر میكنه نمیذاره بچرخم. افخمی دستور میدهد كمربند را در بیاورند اما هنوز مشكل روی آب آمدن آرمان وجود دارد. بچههای بازیگوشی كه مشغول شیطنت در اطراف صحنه هستند، بچه گنجشكی را در حیاط مجاور پیدا كردهاند و به افخمی نشان میدهد. افخمی به حیاط كناری میرود، گنجشك را در لانهاش میگذارد و دوباره سر صحنه باز میگردد. باز چند برداشت انجام میگیرد. افخمی فریاد میزند: به آرمان بگید، هوا رو كمكم بده بیرون، یهو نده افخمی باز هم نگاه میكند و باز هم ناراضی است. سرانجام یكی از دستیاران صحنه پیشنهاد میدهد كه به درون آكواریوم برود و آرمان را بچرخاند. افخمی موافقت میكند اما میگوید: یه استراحت بدیم، آرمان خسته شده كه ناگهان آرمان از داخل آكواریوم فریاد میزند نه خسته نیستم، ادام بدیم! دستیار صحنه درون آب میرود و آرمان را در آغوش میگیرد. افخمی به مونیتور نگاه میكند و میگوید: یه كم نزدیكتر بیارش، آماده حركت باز هم چند برداشت انجام میشود اما هر بار یا آرمان به شیشه آكواریوم میخورد یا لبهایش را زیاد به هم فشار میدهد كه هیچكدام مورد رضایت افخمی نیست. جمشید هاشمپور در نقش امام (ره) جواب نداد افخمی اعلام استراحت میكند و در همین حال به سراغش میروم تا راجع به فرم فیلم از او بپرسم. افخمی میگوید: فرم فیلم بیشتر به جهان پهلوان تختی و مخصوصا گاوخونی نزدیك است تا شوكران. اما با این تفاوت كه گاو خونی فیلم خیلی تلخ و سیاهی بود ولی فرزند صبح بسیار روشنتر و لطیفتر است؛ در كل شیوه داستانگویی خطی در این فیلم هم وجود ندارد. افخمی در ادامه میگوید: داستان گاوخونی داستان بسیار جذابی است اما این حس به تماشاگر میداد كه گویا كتك میخورد و در كل فیلمی نبود كه كسی دیدن آن را به دوستانش توصیه كند. ولی حس میكنم كه چنین فیلمی باید ساخته میشد. فرزند صبح هم تا حدی و امدار تجربیات من در گاوخونی است، اما همانطور كه گفتم برعكس گاوخونی، بسیار روشن و لطیف است وقتی درباره دیگر گزینههای بازی در نقش حضرت امام(ره) میپرسم، افخمی میگوید: جمشید هاشمپور گزینه دیگر ما بود كه تست شد اما با اینكه سعید ملكان در كارش بسیار ماهر است، وقتی به او نگاه میكردم، حس میكردم كه هنوز جمشید هاشمپور را میبینم. ولی این تست برای عبدالرضا اكبری جواب خوبی داد و چهره او بسیار شبیه امام شد، به صورتی كه برای خیلی از افراد قابل شناسایی نبود كه او كیست. استراحت به پایان میرسد. آرمان دوباره در آب غوطه میخورد و باز با وجود تعدد برداشتها افخمی از نتجه كار راضی نیست.سرانجام شانزدهمین برداشت مورد قبول افخمی قرار میگیرد و گروه فیلمبرداری آماده گرفتن صحنه بعدی میشود كه نمای درشتی از چشمان آرمان در زیر آب است. رگبار ریزی شروع به باریدن میكند، همه به زیر طاقها پناه میبرند و هنرورانی هم كه برای ایفای نش سربازان محلی آمده بودند، بعد از اعلام رضایت افخمی، لباسهایشان را عوض میكنند و میروند تا در روز فیلمبرداری دوباره برگردند. بازیگران به جای خودشان صحبت میكنند در این فاصله از افخمی راجع به صدای بازیگران فیلم میپرسم و این كه چه تمهیدی برای سخن گفتن بازیگرانی مثل عبدالرضا اكربری و محمدرضا شریفینیا اندیشده است. افخمی میگوید: فیلم دوبله میشود و توضیح میدهد: امكانات جدیدی در صنعت دوبله به صورت كامپیوتر به وجود آمد. كه در آن بازیگری به جای خودش صحبت میكند، دوبلور، صدای شاهد سرصحنه را در گوشی میشنود و بعد دیالوگش را تكرار میكند و با كمك كامپیوتر صدا به قدری با دقت انتخاب میشود كه لحن و ارتعاشش مانند دیالوگ سرصحنه میشود و به همین خاطر تطبیق صدا و تصویر به گونهای انجام میشود كه هیچ كس متوجه دوبله بودن كار نمیشود. این تكنیك جدید ده سال است كه در دنیا متداول شده و پنج سال است كه به سینمای ایران هم وارد شده است، به طوریكه در فیلم گاوخونی هم، از همین تكنیك استفاده شده اما هیچ كس نفهمید كه این فیلم دوبله شده و نتیجه خوبی هم از كار گرفتیم. افخمی در ادامه گفت: در فرزند صبح هم فیلم به صورت كامل با صدای شاهد سرصحنه به صورت سینك مونتاژ میشود و در استودیو فضای سرلوكیشن و وضعیت صدابرداری فعلی صدابرداری در ایران، روشهای معمولی برای این فیلم مناسب نیست و فیلمی كه فضای خواب و خاطره دارد، باید صدای تمیز و كنترلشدهای داشته باشد. البته ممكن است بسیاری از بازیگران به جای خودشان صحبت كنند و به جای عدهای از بازیگران هم دوبلورهای حرفهای یا مقلدین صدا حرف بزنند ولی این موضوعی است كه باید در استودیو و موقع صداگذاری درباره آن تصمیم گرفته شود، اما امیدوارم كه بیشتر بازیگران بتوانند به جای خودشان صحبت كنند.
گروه فیلمبرداری در این فاصله، ریلها را میچیند و فرخ مجیدی اعلام آمادگی میكند. مونیتور را به خاطر بارش رگبار به درون اتاق میبرند و افخمی از همانجا صحنه را زیر نظر دارد. افخمی به مجیدی میگوید: بیشتر از این از فوكوس خارج میشه. افخمی سری تكان میدهد و بعد از چند دقیقه فرمان حركت میدهد. سه برداشت انجام میشود و سرانجام افخمی رضایت خود را اعلام میكند و جلسه فیلمبرداری تمام میشود. مخالفان حضور این بازیگران در فرزند صبح از سینما چیزی نمیدانند از افخمی درباره واكنشهایی كه در مورد بازیگران این فیلم به خصوص محمدرضا شریفینیا صورتگرفته، میپرسم. او با تاسف سری تكان میدهد و میگوید: فكر نمیكنم این حرفها و مخالفتها اصلا ارزش جواب دادن داشته باشد. كسانی كه این حرفها را میزنند، اصلا فیلمسازی بلد نیستند و برای همین در كار فیلمسازی دخالت بیجا میكنند. فیلمسازی كاری حرفهای است و در این كار به تدریج فیلمساز میفهمد كه یك دیالوگ ممكن است به صورت یك بازیگر بخورد و برای بازیگر دیگری بیمعنی و مضحك باشد. افرادی كه ایراداتی از این دست گرفتهاند، قطعا به اندازهای با كار فیلمسازی آشنایی ندارند كه بتوانند اظهارنظر حرفهای در این مورد بكنند و برعكس فیلمساز كه درگیر كار عملی فیلمسازی است، تنها به نشستن و اظهارنظر كردن بسنده كردهاند. برای من كاملا بدیهی است كه این اظهارنظر كردنها كاملا نامربوط است. اعضای گروه كم كم پراكنده میشوند و آرمان ایرانپور در حالی كه در چند لایه حوله پیچیده شد، با مادرش سوار یك ماشین میشود و میرود. ابرها هنوز میبارند و باد طوفان و خاك برپا میكند. در حالی كه قرار بود تا اواخر خرداد كار به اتمام برسد، احتمالا تا اواخر تیرماه این اتفاق خواهد افتاد چراكه هنوز یك ماه و نیم از فیلمبرداری این كار باقی مانده است، اما آنچه مسلم است تلاش افخمی و گروهش برای نمایش فیلم در بیست و ششمین جشنواره فیلم فجر است. او قاطعانه میگوید: سعی میكنم فرزند صبح را به جشنواره برسانم. منبع: فارسمطالب مرتبط:عبدالرضا اكبری در نقش امام خمینی (ره) فیلم فرزند صبحفرزند صبح از نیمه مرداد بهروز افخمی: دنبال هر بازیگوشی می روم بخش دوم فیلمبرداری "فرزند صبح" شهریور 85 آغاز میشود بهروز افخمی وفیلم زندگی امام خمینی (ره) ادامه فرزند صبح در شهریار شریفینیا نقش سید احمدخمینی در فرزند صبح با بازی....
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 794]