واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: وهابیت پیشینهی فكری، كارنامهی عملی (5)
نخستین رد بر این كتب را برادر «محمد بن عبدالوهاب»، یعنی شیخ سلیمان بن عبدالوهاب، به نام «الصواعق الالهیه» نوشت. او در كتاب مزبور چنین آورد:اموری كه وهابیان آن را موجب شرك و كفر دانسته و بهانهی مباح بودن مال و جان مسلمانان میپندارند، در زمان ائمهی اسلام به وجود آمده بود. ولی از هیچ یك از ائمهی اسلام شنیده و روایت نشده است كه مرتكبین این اعمال را كافر یا مرتد دانسته و دستور جهاد با آنان را صادر كرده باشند یا آن كه بلاد مسلمانان را همانگونه كه اینان میگویند، بلاد شرك و دارالكفر بنامند. (1)پس از شیخ سلیمان، علما و شخصیتهای بسیاری از اهل سنت به نقد آرای محمد بن عبدالوهاب پرداختهاند كه اسامی برخی از آنها چنین است:1. عبدالله بن لطیف شافعی، مؤلف «تجرید سیف الجهاد لمدعی الاجتهاد»2. عفیف الدین عبدالله بن داود حنبلی، مؤلف «الصواعق و الردود»3. محمد بن عبدالرحمن عفالق حنبلی، مؤلف «تحكم المقلدین بمن ادعی تجدید الدین»4. احمد بن علی قبانی بصری، مؤلف رسالهای در نقد معتقدات فرزند عبدالوهاب.5. شیخ عطاءالله مكی، مؤلف «العارم الهندی فی عنق النجدی»اینها نمونه ای از دانشمندان اهل سنتاند كه در رد وهابیت كتاب نوشتهاند و جز اینها كسان دیگری هم هستند كه اسامی آنان را میتوانید در كتاب بحوث فیالملل و النحل (ج4 ص 355-359) بجویید.در بین شیعیان نخستین ردّیه بر این مكتب، توسط فقیه و مرجع نامدار تشیع مرحوم آیتالله شیخ جعفر كاشفالغطاء نگارش یافت، كه تحت عنوان «منهج الرشاد لمن اراد السداد» حقایق را فاش ساخته و نسخهای از آن را نزد امیر سعود بن عبدالعزیز (پادشاه متعصب وهابی) فرستاد.سلالهی پاك وی، مرحوم آیتالله شیخ محمد حسین آل كاشف الغطاء، نیز زمانی كه وهابیان در سال 1344 ق. دست به تخریب مراقد ائمهی اهل بیت (علیهمالسلام) در مدینه زدند، كتابی به نام «الآیات البینات فی قمع البدع و الضلالات» نوشت و آراء آنان را به منطق وحی، نقد و رد نمود.گستردهترین كتابی كه از جانب علمای شیعه در نقد وهابیت به رشتهی تحریر درآمده، كتاب «كشف الارتیاب عن اتباع محمد بن عبدالوهاب» نوشتهی علامه و مصلح فقید آیتالله سید محسن عاملی است، كه مطالعهی آن برای پژوهشگران مسایل مربوط به این مكتب مفید و راهگشاست. (2)تجدید نظر طلبی در آیین وهابیتوهابیگری براساس سلفیگری استوار میباشد كه با هر نوع تجدد و دگرگونی در زندگی بشر مخالف است. روزی كه عبدالعزیز بن عبدالرحمان در سال 1344 ق. بر حرمین شریفین (مكه و مدینه) مسلط شد، ناچار بود كه وضع حكومت خود را با اوضاع روز جهان تطبیق دهد و زندگی وهابیان را، كه براساس زندگی بدوی استوار بود، دگرگون سازد. لذا با ورود مظاهر تمدن جدید از قبیل تلگراف و تلفن و دوچرخه و اتومبیل و... موافقت كرد و این خود خشم پیروان متعصب او را برانگیخت و غائلهی فجیع و خونین «اخوان» را پدید آورد كه در تاریخ، مشهور است.احمد امین، نویسندهی مصری، ضمن بحث دربارهی وهابیان، سخنی دارد كه معرّف اندیشهی واقعی آنان است و نشان میدهد كه آنچه امروز از آنان میبینیم، با معتقدات پیشین آنها كاملا مخالف است. احمد امین مینویسد:وهابیان دربارهی تمدن جدید و خواستههای آن دقت و فكر نكردند. بسیاری از ایشان غیر از كشور خود، كشورهای دیگر اسلامی را به این علت كه به زعم آنان بدعتهایی در آنها رواج دارد، مملكت اسلامی نمیدانستند و معتقد بودند كه باید با آنها جنگید.زمانی كه ابنسعود روی كار آمد، خود را با دو نیرو مواجه دید كه ناگزیر باید با آنها كنار میآمد. نخست: زمامداران امور دینی در نجد كه سخت به تعالیم محمد بن عبدالوهاب پایبند بودند و با هر چیز تازهای به شدت مخالفت میكردند. دوم: موج تمدن جدید كه نظام حكومت، بسیاری از ابزار و وسایل آن را لازم داشت.حكومت، حد وسط میان دو نیرو را گرفت. به این معنا كه سایر ممالك اسلامی را مسلمان دانست و نیز در جنب تعلیمات دینی، تعلیمات مدنی را قرار داد و ادارهی حكومت را برگونهای از نظام جدید استوار ساخت. (3)خوشبختانه، اولیای حكومت سعودی چندی است از منطق مقررات خشك و دست و پاگیر وهابیت در طرد «سنن و مواریث تاریخی مشترك» مسلمین و برخورد خشن و زننده با مقدسات آنان و نیز نفی هر پدیدهی نوظهور به بهانهی «بدعت»، به ستوه آمدهاند و این امر، همراه با ملاحظهی واقعیتهای عریان و اغماض ناپذیر (چون فشار و تحكم روزافزون آمریكا و اسرائیل به ممالك اسلامی و عربی و حضور جدی و مؤثر جمهوری اسلامی ایران در كانون رهبری مبارزات ضد صهیونیستی و همزیستی مسالمتآمیز آن با همسایگان خویش) سبب شده است كه اندك اندك تعدیلی در رفتار آنان نسبت به ایران اسلامی و بالاتر از آن، تجدید نظر در قبول آموزههای خشك وهابیت و تكفیر مسلمین به وجود آید. از حكومتی كه هم اكنون عنوان «خادم الحرمین» را به خود گرفته و «میزبان» امت بزرگ اسلام در اجتماع باشكوه حج به شمار میرود، جز این تعدیل رویه و تجدید نظر، زیبنده نیست...1) الاسلام فی القرن العشرین، ص 126-1372) برای آگاهی از دیگر كتب علمای شیعه در نقد این مسلك، به كتاب «بحوث فیالملل و النحل» (ج4 ص 359-360) مراجعه شود.3) زعماء الاصلاح فی العصر الحدیث، احمد امین، ص 20-21وهابیت مبانی فكری و كارنامهی عملی نوشته: آیتالله جعفر سبحانی ص43-46
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 249]