تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836378349
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول
دوران كودكی، رفاقت با آنتونی كویین و موج نو سینمای ایران محمد علی كشاورز متولد 26 فروردین 1309 در اصفهان است و از سال 1327 با نمایش «هیاهوی بسیار برای هیچ» فعالیت بازیگریش را آغاز كرد و در سال 43 با فیلم «شب قوزی» وارد سینما شد. وی تا به امروز ایفاگر نقشهای ماندگاری در تاریخ سینما بوده است كه از جمله آنها میتوان به فیلمهای «خشت وآینه»، "آقای هالو"، «رگبار»، «صادق كرده»، «شطرنج باد»، «كمالالملك»، «مردی كه موش شد»، «كفش های میرزا نوروز»، «مادر»، «پول خارجی»، «دلشدگان»، «روز واقعه»، «ناصرالدین شاه اكتورسینما» ، «خسوف»، «زیردرختان زیتون» و «غزال» و مجموعههای «دایی جان ناپلئون»، «هزاردستان»، «افسانه سلطان وشبان»، «سربداران» ، «گرگ ها»، «پدرسالار» و «روشن تر از خاموشی» اشاره كرد. این بازیگر در آستانه 78سالگی در گفتوگویی تفصیلی با خبرنگار سینمایی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، دربارهی نزدیك به 60 سال حضورش در عرصه تئاتر، سینما و تلویزیون سخن گفت. دوران كودكی من در جلفای اصفهان كه محلهای ارمنینشین است به دنیا آمدم، جایی با سابقه طولانی در زمینه موسیقی، نقاشی، منبتكاری، قالیبافی، قلمكاری و قلمزنی. مردم آنجا اكثرا با ترانههای محلی و اجتماعی همچنین اشعار سعدی و حافظ همخو بودند و شبهای طولانی زمستان مینشستند وشاهنامه میخواندند و در قهوهخانهها هم همیشه بحث «نقالی» داغ بود. تئاترهایی هم به زبان ارمنی اجرا میشد كه از همان زمان برایم بسیار اثرگذار بود. حتی برای اولین بار سالن تئاتر به صورت «جعبه ایتالیایی» در جلفای اصفهان ساخته شد كه هنوز هم وجود دارد. ادیان مختلف بدون آنكه برخورد قومی با هم داشته باشند زندگی میكردند و تئاتر میگذاشتند. من به كودكستان مریم میرفتم و مدیر آنجا فردی بود به نام «گراویدار» كه زبان ایتالیایی و فرانسه را خیلی خوب میدانست و به ادبیات فارسی هم بسیار مسلط بود و راجعبه اشعار سعدی، حافظ، فردوسی، مولوی و شعرای اصفهان بحث میكرد این گفتگوها و بحثهای فرهنگی كه میشد روی ما بسیار تاثیر میگذاشت به خصوص اینكه در دوران كودكی و نوجوانی بودیم و این مسائل برایمان تازگی داشت. من بسیار تحت تاثیر فضای بسیار زیبا و قشنگ اصفهان بودم. به خصوص كاشیكاریهای مساجد كه هنوز هم بعد از گذشت صدها سال پا برجاست و كسی نتوانسته مثل آنها كار كند. آن زمان نه تلویزیون بود و نه رادیو و ما به تماشای نمایشنامههایی كه در قهوهخانهها برای تفریح وسرگرمی مردم اجرا میشد مینشستیم. حدود 12 سال داشتم كه كمكم سینما هم آمد ،در آن روزگار پدیده جدیدی محسوب میشد. اكثر معلمهای ما از تهران فارغالتحصیل شده بودند و آنها مسائل جدیدی را به ما میگفتند و یواش یواش ما را به تئاتر و سینما علاقمند كردند. خانوادهام هم هیچ مخالفتی برای وارد شدنم به كارهای هنری نداشتند. در مدرسه تئاترهایی را كار میكردم كه بیشتر مسائل وطنپرستی در آنها مطرح میشد و به موضوعاتی همچون علم بهتر است یا ثروت میپرداختیم. ورود به هنرستان هنرپیشگی بعد از گرفتن دیپلم در دبیرستان «ادب» به تهران آمدم و بعد از گذراندن دوران سربازی چون كار خاصی نداشتم از زور بیكاری بعد از دادن كنكور به هنرستان هنرپیشگی رفتم و دوره سه ساله را در آنجا گذراندم، در آن دوره 20 نفر حضور داشتند واسماعیل شنگله و جمشید لایق از هم دورههایم بودند. اساتید خوبی مثل استاد نامدار، مهرتاش، دكتر نصر، خان ملك، ساسانی، صدری، گرمسیری و جنتی عطایی آنجا بودند و رشتههای مختلف را به ما درس میدادند. همزمان با تحصیل در هنرستان هنرپیشگی نوشین و دار و دستهاش بعد از سال 32 به خاطر مسائل سیاسی كنار رفته بودند و تئاترهایی مثل دهقان و جامعه باربد وجود داشت كه ما به تماشای نمایشهایی كه در آنجاها اجرا میشد میرفتیم و كارهای كوچكی هم در هنرستان انجام میدادیم و بعد از فارغالتحصیلی جذب كار شدیم. اجرای نمایشهای تك پردهای در تلویزیون از سوی اداره هنرهای دراماتیك چند استاد از فرنگ آورده بودند و تئاتر را به صورت اختیاری آموزش میدادند كه من به همراه نصریان، شنگله، كرامت، والی و خسروی در این كلاسها حضور پیدا كردیم. كمكم تلویزیون ایران شكل گرفت و بچههایی كه در عرصه تئاتر كار میكردند جذب تلویزیون شدند و نمایشهایی را به مدت نیم ساعت اجرا میكردیم. این درست در زمانی بود كه بعد از كودتای 28 مرداد تئاترها به صورت كاباره درآمده بود و مردم به طور كلی از آن زده شده بودند و كمتر به آن توجه میكردند. یواش یواش مجذوب نمایشهای ما ـ كه توسط گروهی از جوانان تحصیل كرده تئاتر كه به صورت تك پردهای در تلویزیون اجرا میشد ـ شدند كه اثر مستقیمی در كوتاهترین زمان میگذاشت، آن زمان سینما هم فعال شده بود و عدهای هم در آن حوزه مشغول بودند و بیشتر فیلمهای تجاری و سطح پایین ساخته میشد اما ما به خاطر اینكه اعتقادی به آنهایی كه سناریو مینوشتند و فیلم میساختند نداشتیم علیرغم درخواستهایی كه میشد در فیلمها شركت نمیكردیم و رسالتی برای كار تئاترمان داشتیم. تاسیس تئاتر سنگلج بالاخره وزارت فرهنگ و هنر مجبور شد سالنی بسازد و سالن 25 شهریور كه الان سنگلج نام دارد، ساخته شد و ما با گروه هنرهای دراماتیك به آنجا رو آوردیم و چون ضعف نمایشنامهنویسی داشتیم مسابقاتی گذاشتیم و نمایشنامههایی از بیضایی، رادی، كاردان و صیاد كه ایرانی مینوشتند دریافت كردیم. اجرای آنها با استقبال زیاد مردم همراه میشد، به طوریكه بلیطها از یك ماه قبل رزرو و از قشرهای مختلف برای تماشا میآمدند. از جمله نمایشهایی كه در آنجا اجرا كردیم میتوان به "پستخانه"، "اشباح"، "افول"، "عروسی باقرخان"،"حكومت زمان خان"، "بختك"،"دشمنان"،"دوزخ"،"سیاوش برباد"،"سیاه زنگی دایره زنگی و مرد فرنگی"، "چند لحظه تا مرگ" و "مترسك شب" اشاره كرد. در تئاتر سنگلج فقط باید نمایشنامههای ایرانی كار میشد. در آن زمان اداره هنرهای درماتیك رییسی داشت به نام دكتر فروغ كه آنرا تاسیس كرده بود و بسیار به رفتار و اخلاق هنرمندان حساس بود و هر كسی كه جزو اداره تئاتر میشد، حتما باید از خصوصیات اخلاقی و سواد كافی بهره میبرد. تاسیس دانشكده هنرهای دراماتیك كمبود تحصیلات عالیه تئاتر احساس میشد و دانشكده هنرهای زیبا دانشگاه تهران هم با گنجاندن این رشته مخالفت كرده بود تا اینكه ما به همراه دكتر فروغ با زحمات زیادی كه كشیدیم دانشكدهای را به نام دانشكده هنرهای دراماتیك با ریاست دكتر فروغ تاسیس كردیم كه رشتههای كارگردانی و هنرپیشگی تئاتر و رشتههای دیگری مثل سینما، ادبیات دراماتیك و طراحی صحنه در آن تدریس میشد و اساتید فوقالعاده خوبی هم در آنجا جمع شدند ما هم با توجه به اینكه پیش زمینهای هم از هنرستان هنرپیشگی داشتیم در آنجا مشغول به درس خواندن شدیم و در دوره اول این دانشكده فارغ التحصیل شدیم كه تعدادمان 20 نفر بود. در دورههای بعد هم كسانی مثل سمندریان و شنگله كه در اروپا تحصیل كرده بودند در آنجا مشغول به تدریس شدند.
ورود به سینما از سال 1343 كم كم موج نو سینمای ایران شكل گرفت و افرادی همچون بهرام بیضایی، فرخ غفاری و داریوش مهرجویی به همراه افرادی دیگر شروع به كار كردند. با آمدن این افراد و كسانی كه فارغالتحصیل رشته سینما دانشكده هنرهای دراماتیك بودند، ممنوعیتی هم كه ما داشتیم برای حضور در سینما برای بعضی از فیلمهای ارزشمند لغو شد ومن در فیلم «شب قوزی» به كارگردانی فرخ غفاری حضور پیدا كردم. آن زمان دیگر در تلویزیون و تئاتر بازیگر مطرح و چهره شناخته شدهای بودم و مردم من را میشناختند ضمن اینكه همزمان در تئاتر هم حضور داشتم. بعد از "شب قوزی" در"خشت و آینه" به كارگردانی ابراهیم گلستان بازی كردم كه تعدادی از بچههای اداره تئاتر و افراد دیگری مثل فنیزاده، مشایخی، فرید و هاشمی با من همبازی بودند. گلستان از آدمهای باشعور وداستاننویسان و كارگردانان خوبی بود و مستندهای خیلی خوبی هم میساخت كه همكاری با او تجربه خیلی خوبی برایام بود. "آقای هالو" وهمكاری با مهرجویی مهرجویی بعد از اینكه به ایران آمد فیلمی را بنام "الماس 33 "ساخت كه فیلم بسیار بدی بود، كاری تجاری كه هیچ موفقیتی را به دست نیاورد. بعد به همراه بچههای اداره تئاتر نظیر نصیریان، مشایخی، انتظامی و دكتر ساعدی "گاو" را ساخت كه كار موفقی بود و بعد "آقای هالو" را كه قبلا نصیریان نمایشنامهاش را كار كرده بود و سناریوی آن را نوشته بود را با هم كار كردیم. آن زمان بازی در "قیصر" هم به كارگردانی مسعود كیمیایی به من پیشنهاد شد كه نقش «فرمان» را ایفا كنم. اما با وسواس خاصی كه داشتم و دارم دوست نداشتم در آن فیلم باشم و در واقع گروه خونیام به آنها نمیخورد و معتقد به آن كارها و آن نوع سینما نبودم و از بچههای تئاتر تنها مشایخی در آن فیلم بازی كرد. كارگردانهای فرهیختهای بودند كه اجازه داشتیم با آنها كار كنیم و حق شركت در كارهای تجارتی را نداشتیم خود بچهها هم آنقدر شعور و سواد داشتند كه خودشان هم در چنین فیلمهایی بازی نمیكردند. "رگبار" و "صادق كرده" "رگبار" را با بهرام بیضایی كار كردم كه در سال 51 ساخته شد. بیضایی از نمایشنامه نویسان خوب تئاتر بود كه از این طریق با هم آشنا بودیم. همین الان هم از پژوهشگران خوب سینماو تئاتر است. در"رگبار" كه اولین فیلم بیضایی بود فنی زاده، معصومی، فرید و لایق بازی داشتند. "صادق كرده" هم اولین ساخته تقوایی بود كه در همان سال ساخته شد. بعد ها هم این همكاری در "دایی جان ناپلئون" تكرار شد و آن زمان دوران اوج شكوفایی تقوایی بود. در "صادق كرده" سعید راد، خوروش، احمدی، داورفر و انتظامی بازی میكردند كه تعدادی از بچههای اداره تئاتر بودیم و بعدها فخری خوروش هم به اداره تئاتر آمد.
"كاروانها" وهمكاری با آنتونی كوئین در سال 55 كارگردان این فیلم كه محصول مشتركی از ایران و آمریكا آلمان و فرانسه بود كارهای سینما و تئاتر من را دیده بود و خواست در كارش بازی داشته باشم. این فیلم به زبان انگلیسی در اصفهان فیلمبرداری میشد و به همراه من، وثوقی، گرامی، كهنمویی و طباطبایی هم حضور داشتند و سایر گروه كاملا خارجی بودند. آنتونی كوئین ومایكل سارازیب از دیگر بازیگرانی بودند كه در این فیلم حضور داشتند. با حضور در این فیلم تجربههای بسیار زیادی كسب كردم. كار من بیشتر با آنتونی كوئین بود او نقاش خیلی خوبی بود و شطرنج را هم فوق العاده بازی میكرد. موزیك را خیلی خوب میدانست و بسیار خوب میخواند و در مجموع آدم باشعور و باسوادی بود گفتگوهایی كه با هم میكردیم برایم جالب بود كه میگفت آرزو دارم یك بار روی صحنه تئاتر بروم و وقتی فهمید من هنرپیشه تئاتر هستم گلایه كرد كه چرا زودتر نگفتهام. ما خیلی با هم رفیق شدیم و بحث و گفتگوهای زیادی با هم میكردیم، حتی یك بار یكی از فیلمهایش در اصفهان اكران میشد و با هم به تماشای آن رفتیم و اینكه میدید صدایش به فارسی دوبله شده است برایش جالب بود و با شوخی میگفت" كی فارس صحبت كردم كه خودم خبر ندارم؟!. "كاروانها" در ایران اكران نشد اما در آمریكا و سایر كشورها نمایش گستردهای داشت، من در طول حضورم در این فیلم دیدم كه چقدر اینها به كارشان مسلط هستند، حتی در صحنهای كه هلی كوپتر میآمد جوری صدابرداری میكردند كه فقط صدای بازیگر گرفته شود. حتی در صحنهای مقابل آنتونی كوئین بازی داشتم كه یك مرتبه مدیر فیلمبرداری كات داد و وقتی علت را پرسیدم گفت باد ملایمی آمد كه روی نور اثر میگذارد و آنرا خراب میكند. دیدم چقدر در كارشان دقت دارند و آنرا عاشقانه دوست دارند، حتی در سر یكی از صحنهها اختلافی میان آنتونی كوئین و كارگردان بوجود آمد و مجبور كردند فیلمنامهنویس اصلی از انگلستان بیاید و صحنهها را عوض كند و در واقع همه چیز با دلیل و منطق بود و بسیار به كارشان احترام میگذاشتند، مسائلی كه در سینمای آن زمان ایران اصلا مطرح نبود. "كاروانها" آخرین فیلمی بود كه قبل از انقلاب بازی كردم. من در فیلم "صحرای تاتارها" هم كه محصول مشتركی با ایران بود نیز بازی كرده بودم در واقع آقایی فرانسوی مصاحبهای با من راجع به تئاتر داشت و بعد من را به كارگردان این فیلم معرفی كرده بود. در "صحرای تاتارها" با ماكس ماكسیدوف كه یكی از بازیگران توانای جهان بود، هم بازی بودم كه آدم بسیار باشعور و بامعلومات بود و حتی ادبیات ایران را خوانده بود و تاریخ ایران را خیلی خوب میدانست بخصوص معماری ایران را، از او هم چیزهای زیادی یاد گرفتم "صحرای تاتارها" در ایران اكران شد. ادامه دارد... مطالب مرتبط :محمدعلی كشاورز: دیگر از ما گذشته كه فقط برای پول كار كنیممحمد علی کشاورز از طنز می گوید
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 507]
صفحات پیشنهادی
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول-محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول دوران كودكی، رفاقت با آنتونی كویین و موج نو سینمای ایران محمد علی كشاورز متولد 26 فروردین 1309 ...
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول-محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول دوران كودكی، رفاقت با آنتونی كویین و موج نو سینمای ایران محمد علی كشاورز متولد 26 فروردین 1309 ...
محمدعلی كشاورز: دیگر از ما گذشته كه فقط برای پول كار كنیم
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول كارگردانهای فرهیختهای بودند كه اجازه داشتیم با آنها كار كنیم و حق شركت در كارهای ... مطالب مرتبط :محمدعلی كشاورز: دیگر از ما گذشته كه ...
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول كارگردانهای فرهیختهای بودند كه اجازه داشتیم با آنها كار كنیم و حق شركت در كارهای ... مطالب مرتبط :محمدعلی كشاورز: دیگر از ما گذشته كه ...
33 چهره سال سینما و تلویزیون ایران
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول ورود به سینما از سال 1343 كم كم موج نو سینمای ایران شكل گرفت و افرادی همچون بهرام ... آن زمان دیگر در تلویزیون و تئاتر بازیگر مطرح ...
محمدعلی كشاورز 78ساله قسمت اول ورود به سینما از سال 1343 كم كم موج نو سینمای ایران شكل گرفت و افرادی همچون بهرام ... آن زمان دیگر در تلویزیون و تئاتر بازیگر مطرح ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها