واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: خاطرات دفاع مقدس سيده زهرا حسيني بررسي شد بلقيس سليماني: «دا» بهترين كتاب خاطرات زنان است
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: فرهنگ و ادب - كتاب
نشست نقد و بررسي كتاب «دا» - خاطرات سيده زهرا حسيني از دوران دفاع مقدس - نوشتهي سيده اعظم حسيني عصر ديروز (سهشنبه، سوم دي ماه) برگزار شد.
به گزارش خبرنگار بخش كتاب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، عليرضا كمري - نويسنده و پژوهشگر - در اين نشست كه در شهر كتاب مركزي برگزار شد، گفت: يكي از مشخصههاي كتابهاي خاطرات جنگ، اين است كه اين كتابها يا ديگرگفت يا خودنوشت و يا ديگرنوشت هستند كه راويان با جبهه و جنگ شروع و با جبهه و جنگ تمام ميكنند و جا و موقعيت صاحب خاطره گم است؛ البته اين ايراد، به مرور دارد حل ميشود و ما با جايگاه و خاستگاه راوي مواجه هستيم.
او افزود: در بخش دوم اين اثر ما وارد جنگ ميشويم و تا فصل 13 به صورت تقويمنگار، حوادث روز نگاشته شده است. در فصلهاي بعدي، وارد فضايي ميشويم كه اوج حادثهي 20روزه را ندارد. اينكه چه اتفاقاتي در كمپ افتاده است، ميتوان پيوند و تلفيق زندگي و جنگ را در آن مقطع تاريخي ديد.
اين نويسنده يكي از نكات قابل توجه اين اثر را زير چنبرهي روايت و حوادث قرار گرفتن خواننده دانست و يادآور شد: به تعبيري، خواننده در اين اثر، دچار غلبهي احساسي ميشود كه اين موضوع در وهلهي اول مانع ميشود كه جنبهي شناختي، استحصال شود، ما ابتدا دنبال چگونه نيستيم؛ اول مسحور و مقهور خود راوي هستيم. چيزي كه در وهلهي اول قابل درنگ است، اين است كه ما با اين واقعه، به حسب تحقق متن آشنا ميشويم؛ وگرنه، سيده زهرا حسيني بوده و خاطراتش نيز بوده است؛ ولي ما متن را نبايد فراموش كنيم. آن اتفاقي كه دربارهي آن در كتاب صحبت ميشود، در متن اتفاق افتاده است.
او با تأكيد بر اينكه اين اثر به وسيلهي يك نويسنده نوشته نشده است، گفت: كتاب يادشده، نوشتهاي گفتاري يا خاطرهيي است كه در سياق كتابت؛ اما نه با اصالت كتابت خلق شده و خصلت اين اثر، گفتاري بودن آن است؛ نه نوشتاري بودن.
كمري تصريح كرد: اين خاطراتگفت، در شكل طبيعي در كنار هم قرار گرفته است، جزييات، مونولوگها و ديالوگهاي كنار هم قرار گرفتهاند و اين باعث اقبال اهل سينما شده است.
در ادامه، سيده اعظم حسيني - تدوينگر اين اثر - سخن گفت و يادآور شد: من نويسنده نبودم و همچنان هم خود را نويسنده نميدانم.
او سپس به سابقهي آشنايياش با سيده زهرا حسيني و روند شكلگيري اين اثر اشاره كرد و توضيح داد: سال 80 ، سيده زهرا حسيني از سوي دفتر ادبيات مقاومت به من معرفي شد و بعد از جلساتي كه دوستان رفته بودند كه بپذيرد كه با من صحبت كند و خاطراتش را تعريف كند، به سراغ او رفتم. حسيني با هدف خاصي، تن به مصاحبه داد. او خيلي در مقابل سؤالات انعطاف نداشت.
او متذكر شد: كتاب يادشده، در سال 83 آماده شد؛ اما خيلي از خاطرات موشكافانه نبود، بعد به او نزديكتر شدم و تعامل ما بيشتر شد، آن وقت، نگاه او به موضوع دقيقتر شد و به سؤالات من دقيقتر پاسخ گفت. نوع مصاحبه و گفتوگويي كه اتفاق افتاد، كار را به اين شكل آماده كرد. در واقع همهي جملات، جملاتي است كه به زبان او گفته شده است.
سپس بلقيس سليماني - داستاننويس و منتقد ادبي - با اين پرسش كه چرا سيده زهرا حسيني بعد از اصرارهاي فراوان، خاطراتش را نوشت، سخن خود را آغاز كرد و يادآور شد: همهي ما به يك دليلي خاطره مينويسيم؛ وقتي خاطره مينويسيم ميخواهيم گذشته را از چنگال فراموشي نجات دهيم. خاطرهنويس ميآيد خودش را در طول زمان كش ميدهد و سعي ميكند گذشته را با نوشتن خاطراتش وارد آينده كند؛ بهگونهاي كه وقتي نيست، هم باشد. آيا سيده زهرا حسيني به اين دليل خاطراتش را ثبت كرد؟ آيا او نوشت كه يك الگو باشد؟ آيا او نمونه است؟
وي در ادامهي اين بحث دربارهي دلايل ديگر خاطرهنويسي گفت: يكي ديگر از دلايل نوشتن خاطره، درس به امروز دادن است كه نگاه به ارزشهاي زندگي چيست. آيا حسيني ميخواست به امروزيها درس دهد؟ آيا او به اين دليل نوشت كه ميخواست نسبت به گذشته شهادت دهد؟ آيا حسيني ميخواست قدرتنمايي كند؟ زيرا خاطره نوشتن يك معنايش اين است كه همچنان ميخواهي قدرتت را به رخ ديگران بكشي. آيا او ميخواست فرديتسازي كند؟ من دشمن سرسخت خاطرههايي هستم كه بر اساس فرديت نوشته نميشود. خاطره بايد بر مبناي فرديت شكل گيرد؛ چرا كه عرصهي شخصي است. آيا او ميخواست براي خرمشهر فرديت بسازد؟ همهي كساني كه راجع خرمشهر خاطراتشان را گفتهاند، سعي كردهاند كه خرمشهر را مفهوم مركزي قرار دهند.
اين نويسنده تصريح كرد: ممكن است خاطرهنويسي بگويد به دليل خاصي خاطراتش را نوشته است، مهم است كه از پس آن، اميال و نيات نسبت به آن را دريابيم، كه فكر ميكنم همهي اينها در اين اثر هست.
سليماني با بيان اينكه كتاب «دا» بهترين كتابي است كه در زمينهي خاطرات زنان نوشته شده است، توضيح داد: اين اثر، جزيينگر است و تدوين آن بسيار خوب است. سيده اعظم حسيني اين كار را به خوبي انجام داده و آن را بالا كشيده است. او ميتواند داستاننويس شود؛ چرا كه اين اثر بسيار ظريف و شستهرفته است.
بلقيس سليماني همچنين دربارهي مناسب بودن ساختار كتاب گفت: من كتابهاي خاطرات جنگ خانمهاي زيادي را خواندهام كه از بچههاي جنگ شروع ميشود و تا يك مقطعي ادامه مييابد؛ اما اينكه كجا تمامش كنند، مهم است. اين مرا واداشت كه اين اثر را با كتاب «شما كه غريبه نيستيد» مرادي كرماني مقايسه كنم كه اين اثر را تا لحظهاي كه شخصيت وارد تهران ميشود، ادامه ميدهد و نقطهي پايان خوبي براي آن انتخاب ميكند؛ اما «دا» اين مشكل را دارد. كاش قسمت بعد از جنگ نبود و تا مجروحيت سيده زهرا حسيني و يا آزادي خرمشهر، اثر به پايان ميرسيد. بخشهاي بعدي بسيار شتابزده بود؛ مثل سفرهاي كه انداخته شده بود و بايد جمع ميشد. در اين قسمت، روايت تند و شتابزده است و بهترين قسمت همان 20 روز جنگ است. مسألهي ديگر، بخشهاي عكس كتاب است كه بهعنوان يك زن حس بدي به من داد كه عكسهاي مردان شهيد است. در صورتي كه اين خاطرات، خاطرات يك زن است. اين چه نگاهي است؟ آيا بچههاي حوزه اينگونه نگاه ميكنند؟
به اعتقاد اين نويسنده، فرم خاطرهنويسي در ايران شكل نگرفته و نميگيرد؛ زيرا اصولا خاطرهنويسي شرح ماوقع بخشهاي پنهان آدمهاست.
او افزود: برخلاف بسياري از كتابهايي كه بچههاي جنوب نوشتند، كتاب حسيني خالي از شور زندگي بود. همچنين رنگوبوي اقليمي و جنوبي در اين كتاب ديده نميشود. ايرادي ديگري كه در كار زنان و مردان در خاطرهنويسي وجود دارد، اين است كه اصولا خاطرات در دايرهي كوچك اقليم ميچرخد و ما عرصهي عمومي از خاطراتمان خارج است و اين ضعف كارهاي ماست.
عليرضا كمري نيز در توضيحاتي ديگر گفت: اين را كه متن بر چه پايههايي شكل گرفته و راوي كيست، ميتوان از خود متن درآورد. نقشي كه راوي دارد، يك دختر است كه اين بسيار مهم است؛ او دختري عملگرا، فعال، داراي روحيهي استيلاجويي و استعلاخواهي و داراي نگاهي تيزبين و دقيق است. يكي از بنمايههاي اثر، وجود چنين راوياي بود. اگر اين ويژگيها، در شخص بهصورت بالقوه نبود، در مقام بالفعل به اثر نميرسيديم.
او همچنين دربارهي نقش سيده اعظم حسيني در خلق اين اثر گفت: اگر موضوع و زمينه، حادثه و راوي باشد، اما كسي نباشد كه آينگي كند، اثر به ثمر نمينشيند. كاري كه اعظم حسيني كرد آينگي بود. او در راوي اين باور را ايجاد كرد كه خاطره به گفت بيايد و توانايي اين به گفت رساندن مهم بود.
كمري با تأكيد بر اينكه اين كار را نبايد به شكل يك متن ادبي نگريست، گفت: اگر توجه كنيم، خاطرات صرفا بيان من فردي نيست؛ بلكه تركيبي از من حال و واقعه است.
او با بيان اينكه زندگي با زنان حيات مييابد، يادآور شد: جنگ، زندگي را مختل ميكند و نقش زن در پيكرهي زندگي، نقش گلبولهاي سفيد است كه كارش ساختن است. مصائب پنهان جنگ، زنان و كودكان را تهديد ميكند. جنگ كه به پايان مييابد، براي مردان تمام ميشود؛ ولي براي زنان پايان نمييابد، كه ما در اين كتاب با اين روند مواجه هستيم.
كمري همچنين دربارهي اينكه چرا عكس زنان در كتاب نيست، توضيح داد: دفتر ادبيات مقاومت و يا ناشر پرهيزي ندارد كه عكس زنان نيايد؛ ما به جنگ نگاه مردانه نداريم و تأكيد ميكنم كه با نگاه ادبي به اثر نگاه نكنيم و خاطره اساسا بنا نيست يك ژانر ادبي باشد؛ زبان خاطره، زبان راوي است و استثنا كساني هستند كه نويسندهاند و دست به قلم ميشوند.
علياصغر محمدخاني - مدير شهر كتاب مركزي - نيز در اين نشست گفت: بيست سال از جنگ ميگذرد و در اين 20 سال، فعاليتهاي مختلفي در اين زمينه صورت گرفته است. داستانها و رمانهاي منتشرشده در اين دوران، بسياري از افرادي را كه در دوران دفاع مقدس نبودهاند، با فضاي آن دوران آشنا كرده است.
او با بيان اينكه بخش خاطرهنگاري در حوزهي ادبيات دفاع مقدس، كارنامهي پربال و پرتري دارد، گفت: متأسفانه نقش زنان در ادبيات دفاع مقدس كمتر بوده است.
انتهاي پيام
چهارشنبه 4 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 716]