واضح آرشیو وب فارسی:فارس: صبح ديروز از سوي دختر مقتول و متهم رديف اول پرونده صورت گرفت تلاش براي رهايي زن متهم به قتل از مجازات
گروه حوادث؛ دختر خردسال و همدست زني كه متهم است در قتل شوهرش دست داشته، در جلسه دادگاه به نفع اين زن شهادت دادند تا او را از مجازات برهانند.
به گزارش خبرنگار ما در جلسه صبح ديروز هنگامي كه رئيس شعبه 74 دادگاه كيفري استان تهران رسميت جلسه را اعلام كرد محمد شادابي به عنوان نماينده دادستان به معرفي متهمان پرداخت و گفت؛ امير و زهره اوايل سال گذشته مرد 35 ساله يي به نام حسين را كه شوهر متهم رديف دوم است به قتل رساندند و جسدش را به آتش كشيده اند. پس از كشف جسد سوخته حسين در بيابان هاي اطراف تهران تحقيقات در مورد هويت وي انجام گرفت و مشخص شد، حسين به اتفاق همسر و دختر كوچكش نگار زندگي مي كرده است. با توجه به اختلافي كه حسين و همسرش داشتند، زهره به عنوان مظنون دستگير و مدعي شد هيچ اطلاعي از مرگ شوهرش ندارد اما دختر كوچك اين زن به پليس توضيح داد كه چطور مادرش با همدستي مردي به نام امير پدرش را به قتل رسانده است.
شادابي ادامه داد؛ گفته هاي نگار تنها دليل پرونده نيست و مدارك و شواهد ديگري وجود دارد كه اظهارات دخترك را تاييد مي كند. مطابق مدارك موجود در پرونده، زهره پس از بازداشت چند شماره تلفن به مامور بدرقه خود داد و به او گفت؛ به اين شماره ها زنگ بزن. آنها اعضاي خانواده من هستند، بگو من هيچ اعترافي نكرده ام، آنها هم چيزي نگويند. اين در حالي است كه شماره تلفن امير متهم رديف اول نيز در ميان آن شماره ها بود. همچنين پدر زهره در بازجويي ها گفته است؛ دخترم با امير در ارتباط بود و همين ارتباط باعث درگيري او و شوهرش شد و آنها هيچ اختلاف ديگري نداشتند. شادابي ادامه داد؛ من به عنوان نماينده دادستان تهران با توجه به اينكه ولي دم مقتول صغير است از سوي رئيس قوه قضائيه براي متهم رديف اول تقاضاي اعمال مجازات قصاص و براي زهره درخواست صدور حكم قانوني دارم.
پس از اظهارات نماينده دادستان امير به عنوان متهم رديف اول در برابر قضات قرار گرفت و گفت؛ من با حسين دوست بودم و گاهي براي تنظيم آنتن ماهواره به خانه اش مي رفتم. روز حادثه به خانه امير رفته بودم. زهره برايم چاي آورد و متوجه شدم صورتش كبود است. از او پرسيدم چه شده است. او جواب داد؛ شوهرم سيگار مي كشد وقتي مي گويم نكش مرا كتك مي زند. در همين حين حسين وارد خانه شد و از گفته هاي زهره ناراحت شد. او را به داخل اتاق انداخت و كتكش زد. من به حمايت از اين زن، حسين را از اتاق بيرون كشيدم در را به روي زهره بستم و بيرون از اتاق با ضربات چاقو حسين را زدم، سپس او را لاي فرش پيچيدم و به بيرون از خانه بردم و آتش زدم.
وي ادامه داد؛ زهره هيچ نقشي در اين درگيري نداشت و حتي از اتاق هم بيرون نيامد. سپس متهم رديف دوم در برابر قضات ايستاد. زهره گفته هاي امير را تاييد كرد و مدعي شد هيچ نقشي در قتل نداشته است. وي گفت؛ شوهرم خيلي بداخلاق بود و سر هر موضوع كوچكي مرا كتك مي زد. آن روز هم به خاطر اينكه به او گفته بودم سيگار نكش، عصباني شد و مرا كتك زد. وقتي امير به خانه ما آمد اين موضوع در حضور او مطرح شد. شوهرم دوباره عصباني شد و مرا مورد ضرب و جرح قرار داد. در نهايت به خاطر همين رفتار شوهرم، او و امير با هم درگير شدند. آنها در را قفل كردند و من و دخترم در اتاق زنداني شديم. من مي دانستم كه شوهرم به دست امير كشته شده، اما از بازگو كردنش مي ترسيدم چون امير مرا تهديد كرده بود.
زهره در پاسخ به اينكه چرا پدرش از رابطه او و امير صحبت كرده است، گفت؛ من اين حرف ها را قبول ندارم چون هيچ رابطه يي با امير نداشتم و اعترافات قبلي ام تحت فشار بوده است. دادرس تردست در ادامه نگار دختر هشت ساله مقتول را به جايگاه فراخواند. اين دختر نيز گفته هاي قبلي اش را پس گرفت و گفت؛ من نمي دانم امير پدرم را چطور كشت، اما مي دانم مادرم هيچ نقشي در اين قتل نداشت. من و مادرم در اتاق تنها بوديم و در را روي ما قفل كرده بودند. ما خيلي ترسيده بوديم و هر چه هم مادرم فرياد مي زد هيچ كدام از همسايه ها به كمك مان نمي آمدند.
وي گفت؛ آنچه قبلاً گفته ام دروغ است و من هيچ چيز نديدم و چيزي كه حالا مي گويم حقيقت دارد. پس از پايان جلسه دادگاه هيات قضات براي صدور راي دادگاه وارد شور شدند.
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]