واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: درباره مدل كسبوكار اُپنسورس عمر اپنسورسي كه ميشناسيم به پايان رسيده
كسبوكار اُپنسور كه فقط به درآمد از محل پشتيباني و خدمات تكيه دارد، در برآوردهكردن انتظارات سرمايهگذاران ناكام بوده است
اگر Red Hat فقط ميخواست روي همان هسته اصلي لينوكس خدمات بدهد به زودي ورشكست ميشد؛ چون هسته اصلي لينوكس به قدري خوب است كه پشتيباني خاصي نياز ندارد. اينجاست كه پارادوكس بزرگي به وجود ميآيد: نرمافزارهاي اپنسورس معمولاً بهقدري خوب هستند كه به پشتيباني زيادي نياز ندارند. پس شركتي كه فقط براي پشتيباني روي آنها حساب ميكند مدت زيادي دوام نخواهد آورد
براي هر كسي كه اخيراً در جريان خبرهاي صنعت نرمافزار نبوده است يك خبر بد دارم: مدل كسبوكار اُپنسورس به پايان عمر خود رسيده است.
اكنون مدتهاست كه شركتها اميدوارند از محل فروش پشتيباني و ويژگيهاي اضافي براي نرمافزارهاي رايگان به درآمد برسند. تعدادي از شركتها هم واقعاً در رسيدن به اين هدف موفق بودهاند. اما بسياري ديگر يا شكست خوردهاند يا بيترديد تا مدتي ديگر سرنگون خواهند شد و با بدتر شدن اوضاع اقتصادي باز هم بيشتر سقوط خواهند كرد. در نتيجه بسياري از شركتها بايد ديدگاه و طرز فكر خود را عوض كنند. اين شركتها بايد اپنسورس را بهعنوان يك ابزار ببينند نه يك هدف.
اكنون مدتي است كه در آستانه تحول قرار داريم. دو سال پيش مايكروسافت با اعلام همكاري و شراكت با شركت Novell كه سيستمعامل لينوكس رايگانش رقيب ويندوز است، تمام دنيا را متعجب كرد.
تا پيش از اين همكاري اگر به حرفهاي استيو بالمر، مديرعامل مايكروسافت، گوش ميداديد فكر ميكرديد كه اپنسورس نوعي بيماري خطرناك مانند سرطان است كه بايد از آن دوري كرد.
طرفداران جدي اپنسورس فرياد اعتراض سر دادند و با دلخوري از ناول اعلام كردند كه اين كار مايكروسافت نوعي حربه رقابتي بوده است. مايكروسافت قول داده بود شركتهايي كه از نسخه لينوكسِ مورد تأييد مايكروسافت استفاده كنند را تحت تعقيب قضايي به جرم كپيبرداري از ويندوز قرار ندهد.
Red Hat و ارزش افزوده
من يكي از معدود مديرعاملهايي بودم كه از يك شركت اپنسورس اين قرارداد را مورد حمايت قرار داد و حتي در مراسم Open Source Development Labs همراه با استيو بالمر و ران هاوسپينام، رئيس ناول، روي صحنه رفتم و دست آنها را فشردم. اين قرارداد همان زمان هم كاملاً موجه بود و هنوز هم هست. به اين ترتيب ناول ميتواند نرمافزارهايي ارائه كند كه هسته يا كرنل لينوكس را كامل ميكنند و قابليت سازگاري را در ميان لينوكس و ويندوز بهبود ميبخشند.
Red Hat كه ميتوان آن را موفقترين شركت اپنسورس دانست نيز روشهايي براي به دست آوردن ارزش افزوده پيدا كرده است. اين شركت لايههاي قابل توجهي از نرمافزارهاي مختلف را روي هسته لينوكس قرار ميدهد، نرمافزارهاي خوب و مفيدي كه بياشكال كار ميكنند و به پشتيباني كمي نياز دارند. به اين ترتيب Red Hat ارزش افزوده زيادي را به مشتريانش ارائه ميدهد. اگر Red Hat فقط ميخواست روي همان هسته اصلي لينوكس خدمات بدهد به زودي ورشكست ميشد؛ چون هسته اصلي لينوكس به قدري خوب است كه پشتيباني خاصي نياز ندارد.
اينجاست كه پارادوكس بزرگي به وجود ميآيد: نرمافزارهاي اپنسورس معمولاً بهقدري خوب هستند كه به پشتيباني زيادي نياز ندارند. پس شركتي كه فقط براي پشتيباني روي آنها حساب ميكند مدت زيادي دوام نخواهد آورد. مدل سنتي اپنسورس كه فقط به درآمد حاصل از پشتيباني و خدمات تكيه دارد در جلب نظر سرمايهگذاران شركتها ناكام بوده است.
غولهاي نرمافزار تمام شدند
براي نمونه خريد يك ميليارد دلاري شركت فروشنده پايگاه دادة اپنسورس MySQL توسط شركت سان مايكروسيستمز را در نظر بگيريد. با اين خريد يك نرمافزار بسيار عالي به دست سان افتاد ولي درآمد چنداني به دست نياورد. MySQL ارزش انتخاب را به كاربران سان ميدهد و براي اين شركت در ميان دوستداران اپنسورس اعتبار هم به بار آورده است ولي اگر سان نتواند ارزش افزودهاي به اين پايگاه داده اضافه كند هرگز نخواهد توانست به ميزاني از محل آن درآمد كسب كند كه بتوان گفت در اين معامله سود برده است.
اپنسورس ديگر در يك جمله «ابزاري براي رسيدن به هدف است.» اين ابزار كمك ميكند كه پروژههاي بزرگ نرمافزاري با هزينه كمتري اجرا شوند و همچنين باعث به وجود آمدن مدلهاي كسب وكار نوآورانه ميشود. غولهاي نرمافزاري تثبيتشده مانند اوراكل و مايكروسافت سر جاي خود باقي خواهند ماند ولي نسل جديدي از شركتها با الهام از آنها به وجود نخواهند آمد. نرمافزار يك كالاي مصرفي است و ارزش افزودهاي كه شركتها روي آن ارائه ميكنند باعث جذابيت آن ميشود.
حالا خبرهاي خوب: فهميديم كه همكاري و همياري باعث ساخت نرمافزارهاي بسيار خوبي ميشود كه به درد همه ميخورند. همكاري، فرآيند ساخت نرمافزار را تسريع ميكند، هزينهها را كاهش ميدهد، استقلال از پلتفرم به وجود ميآورد، و قابليت اطمينان را بالا ميبرد.
مثل تقسيم كردن پيتزا
اگرچه شايد مدل كسبوكار اپنسورس ديگر به آخر خط رسيده باشد ولي مفاهيمي كه پشت سر اپنسورس بودند در آينده نيز ارزش بسياري را در اختيار مصرفكنندگان قرار خواهند داد.
ولي ارزش در همكاري است نه در خود اپنسورس.
به اين مسئله طوري نگاه كنيد كه انگار براي خوردن پيتزا با ديگران بيرون ميرويد. در اغلب موارد شركتها بايد نرمافزارهايي توليد كنند كه از بسياري جهات مشابه محصولات رقبا است و هيچ برتري رقابتي ندارد. وقتي همه يك نوع پيتزا ميخواهند چرا هزينه خريد آن را ميان همه سرشكن نكنيم؟ علاوه بر اين ميتوان در پخت پيتزا هم مشاركت كرد.
كارهايي كه براي همه سود دارند
همكاري در اينجا معني واقعي خودش را مييابد. امروزه شركتهاي مختلف گرد هم ميآيند و جوامعي از متخصصين –مديران اجرايي، مديران محصول، محققها، و كارشناسها- را در يك امر خاص تشكيل ميدهند كه هدفشان تعريف نرمافزارهايي با هزينه ساخت پايين است. شايد اين حرف كه همه برنده خواهند بود كمي كليشهاي به نظر برسد ولي در اينجا واقعاً به حقيقت ميپيوندد. بهترين پروژههاي اپنسورس هم به همين ترتيب آغاز شدند.
اما به ياد داشته باشيد كه امروزه اُپنسورس يك وسيله و ابزار است. جوامعي كه از متخصصين يك امر خاص تشكيل ميشود، از مدل اپنسورس براي ساخت محصول استفاده ميكنند چون باز است و ارزان تمام ميشود ولي در نهايت فرقي نميكند كه محصول نهايي چگونه فروخته خواهد شد؛ بهصورت خدمات ارئه ميشود، بهطور رايگان مجوزدهي ميشود، يا در بستههاي تكي به فروش خواهد رسيد.
اگر اپنسورس نتواند روشهايي را براي ارائه ارزش افزوده به كاربرانش پيدا كند، بهخصوص در شرايط اقتصادي فعلي، رشد چنداني عايدش نخواهد شد.
شايد باز هم خريد شركتهاي كوچكتر توسط شركتهاي قديميتر انجام بگيرد ولي بدون شك ديگر مانند خريد MySQL توسط شركت سان مايكروسيستمز با دستودلبازي نخواهد بود. روزگاري كه استفاده از كلمه اپنسورس به شركتها ارزش ميداد گذشته است.
اما قسمت خوب ماجرا براي بازار اين است كه مشتريها و فروشندگان در كنار هم بهترين جنبههاي اپنسورس را گرفتهاند و براي ساختن شركتهاي نرمافزاري جديدي كه روي همكاري تمركز دارند، به كار ميبرند.
سه شنبه 3 دي 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 306]