واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > انرژی - حسین ارغوان بازار بورس مهمترین اهرم و ابزار و شاخصه و مکانیزم اقتصاد بازار آزاد و نیز مهمترین راهکار و مکانیسم موجود برای پیشبرد پروژه خصوصی سازی در اقتصاد برق است. اقتصاد برق از دو عنصر اساسی ؛ صنعت برق و کالای برق ، تشکیل گردیده و بازار بورس نیز مشتمل بر دو بازار بورس سهام و بورس کالاست. بورس سهام محل واگذاری مالکیت دولتی بر صنعت برق از طریق عرضه و فروش سهام صنعت برق به بخش خصوصی است. مطابق ماده 95 برنامه سوم توسعه، شورای بورس کشور مجاز به تشکیل بورس کالا گردیده و تا کنون موضوع تشکیل بورس نفت و فلزات مطرح و موضوع تشکیل بورس فلزات مورد تصویب واقع و جزییات آن در حال بررسی است. دولت با حفظ مالکیت خود بر صنعت برق و با استفاده از بورس کالای برق می تواند این کالا را از کالایی انحصاری و دولتی و یارانه ای به کالایی تجاری و قابل دادو ستد و رقابتی و تابع قانون عرضه و تقاضا با ارزش افزوده و سودآوری بالا تبدیل نماید.کالای برق محصول صنعت برق است و طبعا وقتی کالایی دارای ارزش افزوده و سودآوری بالا باشد، سهم اصلی این ارزش افزوده نصیب صنعت مولد و عرضه کننده این کالا می گردد. لذا راه اندازی بورس کالای برق می تواند جانی تازه در کالبد صنعت برق و اقتصاد برق و روند خصوصی سازی آن بدمد. راه اندازی بورس برق مستلزم انجام تغییراتی در ساختار کنونی مدیریت صنعت برق کشور و اصلاح قوانین جاری برق است.در ساختار کنونی صنعت برق کشور شرکت توانیر در راس هرم مدیریت این صنعت و شرکت های برق منطقه ای در تخت امر آن می باشند. از سوی دیگر هر شرکت برق منطقه ای، نیروگاه ها و شبکه های انتقال و توزیع واقع در محدوده جغرافیایی تحت پوشش خود را مدیریت می کند و از آنجا که صنعت برق تماما دولتی است، لذا تبادل انرژی بین بخش های مختلف آن به صورت رایگان و با برنامه ریزی و هدایت و راهبری دیسپاچینگ صورت می پذیرد.هر شرکت برق منطقه ای از طریق شبکه سراسری با شرکت های مجاور خود تبادل انرژی انجام می دهد و در داخل محدوده هر شرکت نیز تبادل انرژی بین بخش های تولید و انتقال و توزیع تابعه آن صورت می پذیرد. چنانچه بخواهیم که با حفظ مالکیت دولتی بر صنعت برق، واحدهای تابعه این صنعت به صورت بنگاه های اقتصادی سودآور مدیریت گردند، لازم است تا نوع نگرش موجود به برق را متحول نموده و به آن به عنوان یک کالای تجاری نگاه کنیم و رابطه زیر بخش های مختلف صنعت برق با یکدیگر به عنوان بنگاه های اقتصادی برمبنای میزان تولید و عرصه و مبادله این کالا تنظیم گردد. قیمت نهایی این کالا از قانون عرضه و تقاضا تعیین گردیده و سهم هر بخش از قیمت نهایی مبتنی بر هزنیه های تولید و ارزش افزوده کالا در این بخش باشد. به تعبیر واضح تر تبادل انرژی بین بخش های مختلف صنعت برق در برابر دریافت هزینه باشد نه مبادله رایگان، در این صورت نظام بودجه ریزی صنعت برق متحول گردیده و هر بخش به جای آن که بودجه خود را از دولت و وزارت نیرو بگیرد، از محل فروش برق به مشتریان خود درآمد کسب می کند و لذا هر شرکت در دخل و خرج خود مستقل گردیده و برمبنای میزان تولید و فروش و ارزش افزوده ای که در کالای برق ایجاد نموده کسب درآمد می کند و درآمد دولت از صنعت برق ناشی از اخذ حق ترانزیت برق در شبکه انتقال و فروش انرژی اولیه به نیروگاه ها و مالیات بر درآمد شرکت ها و مالیات بر مصرف انرژی خواهد بود. در این صورت وجوه قبوض برق مصرفی به جای واریز به حساب خزانه یا شرکت توانیر با شرکت های برق منطقه ای باید به حساب شرکت های توزیع برق واریز گردد و این شرکت ها نیز بهای برق مصرفی خود را به شرکت های برق منطقه ای یا نیروگاه ها یا شرکت توانیر پرداخت کنند. براین مبنا مدل های پیشنهادی ذیل جهت تغییر ساختار مدیریت صنعت برق در راستای تشکیل بورس کالای برق و حذف انحصار دولتی بر کالای برق ارائه می گردد: 1. در چارچوب ساختار فعلی و فقط با تغییر مبنای بودجه ریزی،رابطه شرکت های تولید و توزیع با شرکت های برق منطقه ای و همچنین رابطه شرکت های برق منطقه ای با یکدیگر مبتنی بر خرید و فروش انرژی از طریق بورس باشد. 2. با ادغام شرکت های برق منطقه ای در شرکت توانیر یک شرکت مادردولتی در صنعت برق ایجاد گردد که مدیریت شبکه سراسری انتقال را در دست داشته باشد و رابطه این شرکت با شرکت های تولید و توزیع بر مبنای خرید و فروش انرژی باشد. در این حالت شرکت توانیر هم نقش خرید و فروش انرژی را انجام می دهد و هم وظیفه انتقال انرژی را. 3. شرکت توانیر بدون ایفای هیچ نقشی در خرید و فروش انرژی فقط نقش انتقال انرژی را انجام داده و خریدو وفروش انرژی بین شرکت های تولید و توزیع بطور مستقیم از طریق بورس انجام گردد و درامد شرکت توانیر از محل ترانزیت انرژی در شبکه انتقال باشد. 4. گستره فعالیت شرکت توانیر محدود به بخش انتقال و توزیع بوده و مدیریت نیروگاه ها و فروش انرژی و انشعاب به مشترکین از حوزه وظایف شرکت توانیر و برق های منطقه ای و شرکت های توزیع حذف شود،به طوری که نیروگاه ها برق تولیدی خود را از طریق بورس عرضه و شرکت هایی با گستره ملی و بدون محدویت جغرافیایی، انرژی را بطور عمده از بورس خریداری و فعالیت فروش انرژی و انشعاب را در سطح کشور بطور رقابتی و به موازات یکدیگر انجام دهند.در این حالت مشتریان دارای حق انتخاب گردیده و می توانند برق مورد نیاز خود را از هر شرکتی که بخواهند خریداری نمایند و وظیفه شرکت توانیر و شرکت های برق منطقه ای و شرکت های توزیع فقط نگهداری شبکه توزیع و انتقال انرژی و دریافت حق ترانزیت انرژی خواهد بود. ایجاد آژانس های فروش برق مانند آژانس های فروش بلیط هواپیما یکی از راهکارهای انجام این روش است.در این روش مشترکین نیز باید بتوانند انشعاب خود(نقطه تحویل انرژی ) را در سطح شبکه جابجا کنند./121 کارشناس صنعت برق
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 281]