يك شرط براي بخشيدن دختر دكوراتور

واضح آرشیو وب فارسی:سياست روز: يك شرط براي بخشيدن دختر دكوراتور

گروه حوادث، فروغ طباطبايي- خانواده داغدار يك جراح، در دومين نشست محاكمه دختردكوراتوري كه به آدمكشي متهم است براي بخشيدن او يك شرط گذاشتند.‌
به گزارش خبرنگارما، رسيدگي به اين پرونده از عصر16 تير1386 پس از آن آغاز شد كه زنگ تلفن دادسراي جنايي تهران به صدا درآمد و از كلا‌نتري 104 عباس آباد خبر رسيد يك جراح پلا‌ستيك، داخل راهروي ساختماني در خيابان جان باخته است.
سپس بازپرس محمد حسين شاملو (كشيك دادسراي ناحيه 27) و افسران دايره 10 اداره آگاهي مركز به قربانگاه رفتند و با ديدن جنازه كارد آجين 44 ساله رسيدگي به جنايت را در دستور كار خود قرار دادند.شواهد از حضور يك زن در ساختمان مورد نظر حكايت داشت و با به دست آمدن نخستين سرنخ و افشاي اينكه قرار بود دكور آنجا تغيير كند تجسسها وارد مرحله تازه اي شد.بدين ترتيب دختر 20 ساله اي به نام كه ساعتي پيش از جنايت به ديدار رفته بود با تلا‌ش پليس تهران در دستگير شد. ‌
كه طراح دكور بود در بازجويي مقدماتي، خود را بي گناه خواند اما وقتي با مدرك‌هاي دادگاه پسند روبه رو شد لب به اعتراف گشود و ادعا كرد را در دفاع از خود كشته است.
در نخستين نشست رسيدگي به اين پرونده كه يكشنبه هفته گذشته در شعبه 74 دادگاه كيفري به رياست قاضي و با حضور چهار مستشار برگزار شد ابتدا نماينده دادستان، كيفرخواست را خواند و براي درخواست اشد مجازات كرد.سپس دو پسر و يك دختر قرباني در جايگاه ويژه قرار گرفتند و براي متهمه حكم مرگ خواستند.
وقتي نوبت دفاع به رسيد جنايت را گردن گرفت و توضيح داد: دو ماه و نيم پيش از جنايت در يك بستني فروشي نشسته بودم كه اتفاقي، دكتر و دوستش آقاي را ديدم.همان موقع زنگ موبايلم به صدا در آمد و سرگرم صحبت بودم كه دوست دكتر از حرف‌هايم فهميد طراح داخلي ساختمان هستم. وي اضافه كرد: دوست جلو آمد، سر صحبت را باز كرد و شماره تلفنم را گرفت تا براي طراحي داخل مطب دكتر، همكاري كنم.چند روز بعد تماس‌هاي آقاي شروع شد تا اين كه يك روز خود تلفن زد و مرا براي بازديد از ساختماني كه قرار بود تبديل به مطب شود دعوت كرد.
متهمه توضيح داد: ساعت 6:15 عصر بود كه به آنجا رسيدم و نگاه‌هاي مشكوك دكتر، دلهره به جانم انداخت.مي خواست در ساختمان را ببندد كه مانع شدم.اسير وسوسه شده بود و به فكر آزارم بود كه در يك لحظه چاقو را از كيفم بيرون كشيدم و ضربه اي به او زدم.
در پايان اين نشست، هيئت قضايي وارد شورشد و با اعلا‌م تنفس، ادامه محاكمه را به سه شنبه موكول كرد. اين بار هم ادعا كرد دستش هنگام دفاع مشروع، به خون آلوده شد.
قاضي: اگر فقط يك ضربه به زدي چرا خون در تمامي اتاق مشهود بود؟
متهمه: از شدت درد، با بدن خونين دور اتاق مي چرخيد.
قاضي: خودت به تنهايي با درگير شدي و چاقو كشيدي؟
متهمه: بله.
همچنين وكيلا‌ن مدافع اظهار داشتند: اين كه مي گويند متهمه با چند پسر، رابطه عاشقانه پنهاني داشته دروغ محض است.تحقيق پليس ثابت كرده وي نامزد دارد و قرار بود با هم ازدواج كنند. ‌
برادر نيز به نمايندگي از اولياي دم، اعلا‌م كرد: خانواده ما نمي خواهد خون را با خون بشويد.صحنه جرم به گونه اي است كه به نظر مي رسد در جنايت، همدست داشته و اگر او را معرفي كند از خونخواهي مي گذريم. ‌
قاضي با شنيدن اين حرف، ادامه محاكمه را غيرعلني كرد و در پايان با چهار مستشار به شور نشست تا درباره راي، تصميم بگيرد.
جمعه 29 آذر 1387

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سياست روز]

[مشاهده در: www.siasatrooz.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 135]