تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 14 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام محمد باقر(ع):به راستى كه اين زبان كليد همه خوبى‏ها و بدى‏هاست پس شايسته است كه مؤمن زبان خ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820750464




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

روبه سمت کلمات


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات  - احمد میراحسان یادداشتی کوتاه درباره سهراب سپهری یا شعر سهراب سپهری، چه‌چیز تازه‌ای را می‌تواند درباره شعر و شاعر گوشزد کند؟ به نظر می‌رسد گفتگو از امری متعال، به شیوه‌ای مبتذل، دیگر دارد همه‌مان را خفه می‌کند حتی اگر یادآوری کنی که سهراب سال‌ها کتاب «در کنار چمن یا آرامگاه عشق‌»اش را که آقای مشفق کاشانی برایش به عنوان چکامه‌سرای ناب دیباچه نوشته بود، نهان می‌داشت و در هشت کتابش (مرگ رنگ، زندگی خواب‌ها، آوار آفتاب، شرق اندوه، صدای پای آب، مسافر، حجم سبز، ما هیچ ما نگاه) نوزده سالگی نورمانتیکش را حذف کرده است باز سخن تازه و جذابی نگفته‌ایم. کلیشه‌ها، فرسودگی و تحسین‌ها، در سالگرد سفر جاودانه‌اش، هیچ شبیه امری که جاودانگی را به نمایش می‌نهد نیست. اینکه او تجربه اشراقی می ‌شرق را با شعر نیمایی پیوند داد، اینکه طرفداران شعر متعهد، دوستداران ایدئولوژی‌های چپ و مدافعان رابطه شعر و سیاست و اجتماع و تعهد و مبارزه، همواره با ترشرویی از شعرش حرف زدند و القاب مبتذل به او دادند و منزوی‌اش کردند، حتی اینکه به نحو پارادوکسیکالی طی یک انقلاب که پر از جنگ و مبارزه و دفاع و خون و آتش و کشتار شد، به سبب متافیزیک و عرفان انبوهش - گویا! -شعرش با نظام رسمی قدرت پیوند خورد و در میان آن همه شاعران نیمایی و پسانیمایی، او شاه‌نشین و دلیل نوگرایی و عدم تحجر سلیقه انقلابیون گشت و بر صدر نشست و قدر دید و به پرطرفدارترین شاعر موج‌ نویی سی ساله اخیر بدل شد که پر بود از بازگشت و احیاء سنت و کلاسیسم و رؤیاهای گذشته و هویت و هر آنچه نشانه دیروزی سپری نشده و گذشته‌ای نگذشته به شمار می‌آمد و او همراه طاهر صفارزاده و یکی، دو تن دیگر نشان امکان آشتی نوآوری‌های نسل پیش از انقلاب، در متن انقلاب دانسته شد و... از این دست گفتارها و حتی جستجوی نسبت شعر او و سبک هندی و یا ذن و فلسفه بودیستی و یا اصرار بر وجه و سیمای اسلامی عرفان سپهری، همه و همه نخ‌نماتر از آن هستند که به ما بگویند چه اتفاق افتاد که سپهری چنین محبوب شد و آیا این محبوبیتی گذراست یا گوهر تابناکی در شعر اوست که حتی اگر انقلاب کمونیستی می‌شد نمی‌توانست آن را محو و حذف کند و ابعاد شفافیت و نگاه و حس و سبک و زبان ساختار و تصاویر تکرارناپذیر شعر سپهری است که بدان جاودانگی می‌بخشد و آن سوی سیاست، ایدئولوژی، چپ‌روی، انقلابیگری، متافیزیک یا ماتریالیسم لائیسیته یا مذهب، آن را چون شعله‌ای گرمابخش زنده نگاه می‌دارد، زیرا ما به آن برای انسان بودن نیاز داریم، برای تحقق امکان دیگرمان، باور آن که درنده نیستیم، آدمیم، خاصیت ما خشونت، بی‌رحمی، نفی آزادی و رهایی، نادیده گرفتن صمیمیت و حزن نیست، ما حق داریم امر متعالی را فروکشیم به واقعیتی دسترسی‌پذیر برای زندگی روزمره‌مان بدل سازیم و حساس شویم. ما با شعر سپهری به آن نیاز ابدی‌مان پاسخ می‌گوییم، اینکه در تاریکی بی‌آغاز و بی‌پایان، دری در روشنی انتظارمان را بکشد. ما به شعر سپهری نیازمندیم چرا که با شعر اوست که از خود می‌پرسیم: پس من کجا بودم؟ بگذارید بگویم آن لحظه‌های شعری سپهری که مرا فرامی‌گرفت کدام بودند. من چگونه حس کردم در پس در و قبولش نکردم. بحث بر سر انتخاب تکه‌ای از شعر بود تا پنجره‌ای را توصیف کند. او که از انگشت‌شمار آدم‌هایی است که به خاطر آوانگاردیسم‌اش می‌ستایم‌اش، گفت سهراب دیگر بیش از آن مد شده که انتخابی بکر باشد. بسیار اشتباه می‌کرد وحوصله گوشزد آن را نداشتم که چرا بسیار اشتباه می‌کند. تنها دلیل قانع‌کننده ندیده گرفتن سهراب در هر زمان، دلیل استالینی یک گزینش توأم با پیشداوری ایدئولوژیک احمقانه می‌تواند باشد. جز این هر تردیدی به سبب اقبال به شعر او، فاقد راستی است. مگر حافظ یا شکسپیر به سبب رواج و رویکرد انبوه، بکارت‌شان را از کف می‌دهند. سهراب سپهری شاعری است که اقبال تبدیل آوانگاردیسم متعالی به امری ظاهراً در دسترس و «مبتذل» را یافته است. تنها نااهلان نمی‌دانند این ظهور در وجود همگانی یک نسل، توفیق بزرگ سکنی گزیدن در جان تجربه یک ملت و بدل شدن به شاعری است که زان پس چراغ فرهنگ را در تجربه‌ای ملی و وسیع (و جهانی برای شاعران بزرگی نظیر حافظ و شکسپیر - و الیوت، از راپاوند، آپولی‌نر، بودلر، ایلکر رمبو، شار...) زنده نگاه می‌دارد. تلقی پیش پا افتاده سیاسی از یک شهر و ندیدن جایگاه شعر بزرگ، فراتر از ایدئولوژی‌ها، مشکل جهان‌سومی شبه‌روشنفکری ناتمامی است که نمی‌تواند تمایزی منصفانه بین مقام درونی اثر هنری و درخشش و علل پایداری‌اش و تفاوت ایدئولوژیکش با آن بگذارد. سهراب سپهری شاعری فراتر از مد و سیاست است. او دیگر چون فروغ و نیما و اخوان و شاملو جاودانه در خانه زبان فارسی سکنی گزیده است.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 477]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن