تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، هرگز بدگويى كسى را نمى‏كردند، سرزنش نمى‏نمودند و در ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815276482




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

غدير، چشمه جوشان امامت و ولايت مولا علي (ع)


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: غدير، چشمه جوشان امامت و ولايت مولا علي (ع)
ايلام - شب از نيمه گذشته است، شهر در سكوت شبانه بخواب رفته اما خواب از چشمانم خسته ام مي گريزد.


دلم مي خواهد بر بال انديشه از فراز كوه ها، دشتها، رودخانه ها و درياها بگذرم و مانند پرنده اي سبك بال تا دورهاي دور پرواز كنم.
بروم در بياباني بي آب و علف، خشك و سوزان، در كنار بركه اي كوچك از آب زلال بر بالاي سنگي قرار گيرم، اينجا غدير است، غدير خم.
آبگيري ميان مكه و مدينه، چند درخت "سمر" بياباني در گوشه و كنار بركه كوچك آب سر به آسمان كشيده اند.
كوههاي بلند از دور دست ها، مانند غول هاي افسانه اي، ساكت و بي حركت به غدير مي نگرند.
بادي سرد، زمزمه كنان در لابلاي شاخ و برگ درختان سمر مي چرخد، ماه در آب زلال غدير،چهره خودرامي شويد و من به آواز پرنده اي گوش سپرده ام كه با صداي بلند و دلنشين مي خواند: "حق" ،"حق" مي انديشم كه "حق" چه اسم مظلومي، در تمام اعصار و قرون، راهزنان دين و دنياي مردم به اسم "حق" خود را كه "ناحق" بودند، حق جلوه دادند و آن را و آنچه را كه "حق " بود، پنهان كردند و انكار نمودند.
چشم هايم را مي بندم به گذشته برمي گردم، گذشته اي كه انگار ديروز بود، مرغ دورپروازفكرم مي رود تا در سال دهم هجرت در مناسك "حجه الوداع" شركت نمايد.
اينجا مدينه است، شهري نسبتا بزرگ، با نخلستانهايي در اطرافش و كوچه ها و مسيرهايي كه به هم راه مي برد، از مسجد پيامبر (ص ) صداي اذان "بلال" به گوش مي رسد: "حي علي خيرالعمل" مردم،از پير و جوان راهي مسجد مي شوند، قاصداني سوار براسب از دروازه هاي مدينه خارج مي شوند، مي روند تا در قبيله ها، واحه ها و شهرهاي دور و نزديك تا به گوش مردم برسانند: "اين آخرين حج من است، هر كس كه مي تواند خود را به مكه برساند".
اين پيام دلهال را مي آشوبد، از آن بوي فراق و جدايي برمي خيزد، مرد و زن براي ديدار حضرتش به سوي مكه مي شتابند، مي روند تا براي آخرين بار جمال مباركش را زيارت كنند و مي روند تا بدانند رسول خدا براي بعد از خود چه برنامه هاي تدارك ديده است.
اينجا مسجد "شجره" است، هزاران نفر از مرد و زن و كودك داخل آن مي شوند، همه آماده اند تا با رسول خدا (ص ) بسوي مكه روانه شوند.
هفتاد هزار نفر سواره و پياده به سوي مكه روانه مي شوند و فرياد "لبيك اللهم لبيك " چون سرودي آسماني در فضا مي پيچد.
مي روند و مي روند، شش شبانه روز، كاروان منزل به منزل پيش مي رود، روز دهم سفر به مكه است، مكه- شهر خانه خدا- به روي رسول خدا و كساني كه به حج آمده اند آغوش گشوده است، مهمانان خداوند گروه گروه وارد مي شوند.
حاجيان به همراه پيامبر به "مشعر" و "مني" رفته اند تا مناسك حج را يكي پس از ديگري مطابق دستور رسول خدا (ص ) انجام دهند.
همگان عبادت مي كنند، قرباني به قربانگاه مي برند، به سوي نماد شيطان سنگ پرتاب مي كنند و سپس به جانب مكه حركت مي كنند.
ناگاه فرمان پيامبر(ص ) آنان را به اجتماع در يك نقطه مي كشاند، احرام- پوشان به دور رسول خدا حلقه مي زنند، هياهوي جمعيت فرو مي نشيند، رسول خدا مي ايستد تا همگان او را ببينند.
سخن خود را مانند هميشه با سپاس و ستايش خداوند آغاز مي كند، پيام آور بزرگ مردم را به صلح و دوستي سفارش مي كند، به اينكه خون، مال و آبروي مردم نزد خداوند محترم است و بايد حفظ شود.
پيامبر دربخشي از خطبه اش به صراحت مي گويد "اگر من نباشم علي ابن ابيطالب در برابر خلاف كنندگان مي ايستدو.
.
.
" سپس مي فرمايد" من دو امانت گرانبها را در ميان شما باقي مي گذارم، اگر از آن دو پيروي كنيد هرگز گمراه نخواهيد شد، كتاب خدا و عترتم يعني اهل بيتم" كم كم حاجيان به مكه بازگشتند و مناسك حج را به پايان رساندند، رسول خدا (ص ) به بلال مي فرمايد" به مردم بگو كه جز بيماران و معلولين كسي حق ندارد در مكه بماند، همگان به سوي "غديرخم" حركت كنند.
نقطه سياهي در دامن صحرا ديده مي شود، پيشروان كاروان در كنار بركه غدير مي ايستند، همه مي آيند، مقداد، سلمان، ابوذر، ياسر و عمار به فرمان پيامبر خارها را جمع مي كنند و سپس نقطه اي را تميز مي كنند.
پيامبر فرمان مي دهد كه از سنگ و جهاز شتران منبري براي او درست كنند، قامت آسماني او به بالاي منبر مي رود و ايستاد، فرمود" سپاس و ستايش مخصوص خداوند است، ما از او ياري مي خواهيم و به او ايمان آورده ايم،.
.
.
.
اي مردم، خداوند مهربان مرا خبر داده كه مدت زندگي هر پيامبري معين و از اين رو مي دانم كه پيك اجل من در راه است، من مسوولم و شما نيز مسووليد.
.
سپس دوباره حديث ثقلين را بيان مي كند، و پس از آن مي فرمايد"اي گروه مسلمانان، تاكنون سه نوبت جبرئيل امين از جانب خداوند بر من وحي آورد كه تمام انبياي پيش از تو خلفا و جانشينان خود را به مردم معرفي كرده اند چون در اين روز ولايت و امامت علي از طرف آفريدگار بر تمام موجودات هستي عرضه شده است، تو نيز بايد ولايت و پيشوايي او را به مردم ابلاغ كني .
.
.
" سپس دست حضرت علي (ع) را گرفت و بلند كرد و فرمود" هر كه من مولاي اويم، اين علي مولاي اوست، پروردگارا: هر كس ولايت علي را بپذيرد، او را دوست بدار و كسي كه با او دشمني ورزد، دشمن شمار، آن كه او را ياري كند ياري كن و هر كه او را فرو گذارد تو نيز فرو گذار" غدير نقطه ثقل تاريخ بشريت است، نقطه عطف حيات انسان است، غدير روزي است كه بزرگترين نعمت خداوند به بشريت ارزاني شد، نعمتي كه در سايه وجود آن دلها مي شكفدو لبها پر از خنده و نشاط مي گردد، جانها به آرامش مي رسد و ايمان و امنيت براي هر دو سرا "دنيا و آخرت" فراهم مي آيد.
دراين روز به فرموده قرآن، دين براي اهل اسلام كامل شد و كافران از شكستن حصار ايمان نااميد شدند.
ازاين رو غدير به راستي بزرگترين روز عيد براي عيد بشريت است، اما كدام زبان مي تواند به نسلهايي كه پس از غدير آمدند و در آشوب و فتنه دشمنان غدير، پنهان كنندگان غدير، منكران غدير و توطئه گران نسبت به غدير سوختند، ستم كشيدند، پژمردند و مردند بگويد كه تمام خيانتها، ستم ها، تحقير شدنها، ستم كشيدنها و.
.
.
و آنچه تا هم اكنون در جاي جاي زمين به ناروا بر يكايك فرزندان آدم تحميل مي شود و دين و دنياي آنان را به بازي مي گيرد، دستاورد عملكردي است كه منافقان و جاه طلبان دنيا پرست، در برابر غدير و امير غدير به انجام رساندند.
كدام چشم بينايي است كه بر مصيبتهاي بي شماري كه جهان انساني از زمان رحلت رسول خدا(ص ) تاكنون كشيده، نگريد؟ كدام دل آگاهي است كه غدير را بشناسد و نداند كه اگر بعد از رحلت پيامبر رحمت (ص ) امير غدير به امر الهي بر منصب حكومت و ولايت استقرار مي يابد، چهره جهان در ديروز و امروز اينگونه داغدار و درمند نبود.
غديرتنها ميزان و معماري است كه جامعه بشري براي رسيدن به آسايش و آرامش ماندگار بايد به آن بگرايد و بر اساس آن چهره زندگي را روشن و زيبا ترسيم كند.
بدون فهم غدير و ايمان به دستاورد آن، جامعه انساني هرگز روي رستگاري را نخواهد ديد، هيچ تمدني نمي تواند بدون تدين، ضامن رفاه جسم و جان آدمي شود و هيچ تديني جز اسلام نمي تواند جامعه بشري را به زندگي هدفدار و رستگار برساند، اسلام بدون غدير مانند كالبدي بدون قلب است.
از اين روست كه آخرين حلقه سلسله معصومان تاريخ، آخرين امام معصوم، اميد محرومان و مستضعفان جهان، فرزند برومند امير غدير، مهدي موعود(عج ) خواهد آمد تا حقيقت غدير خم را در معرض نگاه مردمان بگذارد.
مي آيد تا تاريخ بشري را با حكومت صالحان ورق بزند، مي آيد تا بيعتي را كه در غدير انجام پذيرفت صورت تحقق ببخشد.
7177/633/546 ماره 1001 ساعت 19:21 تمام
 دوشنبه 25 آذر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 232]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن