واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: حوادث بمبئي و جهتگيري سياست خارجي پاكستان
كليات. پاكستان. هند. سياست خارجي
اسلام آباد - احمد فراهاني : استقرار دولت جديد و غير نظامي درپاكستان و اتخاذ راهبردي به شدت تنش زدا در سياست خارجي ، نگراني رهبران هند درباره تنش در روابط با اسلام آباد را تاحدودي كاهش داده بود اما حوداث اخير در بمبئي بسياري از ارزيابيها و تحليلها را تغيير داد.
رهبران جديد پاكستان نيز با رويكردي غير تهاجمي و البته اعمال سياست تنش زدايي در روابط دو كشور تلاش كردند چهره متفاوتي از خود در عرصه سياست خارجي نشان دهند،سياستي كه اگرچه با واكنش مثبت ديگر كشورها مواجه گرديد ، اما در داخل خيلي با استقبال مواجه نشد.
سياستهاي جديد و اعلامي آصف علي زرداري رييس جمهوري پاكستان درباره كشمير بدون توجه به ساخت سنتي و شكل گرفته در اين موضوع با واكتنشهاي تند برخي از جريانات قدرتمند سياسي در داخل اين كشور روبه رو گرديد ، بطوريكه بسياري از شخصيتهاي سياسي و امنيتي پاكستان در مقابل اين سياست موضع شديدي اتخاذ كردند.
اين واكنشها ،رهبران جديد پاكستان را به عقب نشيني وادار كرد و باعث شد آنها در اظهارات بعدي خود خطوط قرمز جريانات حاكميتي پاكستان را رعايت كنند و به موضوع كشميربه عنوان منطقه حياتي براي اين كشور نگاه كنند.
با وقوع حملات تروريستي دربمبئي ،سياست خارجي پاكستان نيز با تغييراتي همراه شد،تغييراتي كه به نظر بسياري از تحليل گران نشان داد كه رهبران پاكستان تا چه اندازه عملگرا هستند.
عملگرايي در سياست خارجي پاكستان طي يك ماه گذشته به وضوح نشان داد كه رهبران پاكستان از مقدورات و محذورات خود به خوبي آگاه هستند و مي توانند پيوندي واقع بينانه بين حوزههاي منفعتي خود در داخل و خارج ايجاد كنند.
بعد از حوادث بمبئي بسياري از تحليلگران معتقد بودند كه دولت اين كشور به دليل ضعف در بخشهاي امنيتي و اقتصادي ممكن به دليل فشارهاي وارده از هم پاشيده شود اما اتخاذ سياستي جديد از سوي رهبران اسلام آباد ،نه تنها به از هم پاشيدن اين دولت نيانجاميد ه بلكه توانست
دولت اين كشور را تقويت كند.
در واقع حوادث بمبئي بار ديگر پاكستان را درمركز توجه غرب قرار داد، همانطور كه بعد از ۱۱سپتامبر ، ۲۰۰۱مشرف با سياستي واقع بيانيه توانست نوك تهاجم نظامي آمريكاييها را به سمت افغانستان سوق دهد، در حوادث بمبئي نيز رهبران پاكستان اگرچه در روزهاي اول دچار سرگيجه و آشفتگي بودند اما در روزهاي بعد توانستند با عملگرايي توجه ديگر كشورها را به ديگر مسايل معطوف كنند.
- روابط هند و پاكستان از منظري ديگر
روابط هند وپاكستان با وجود فرازو نشيبهاي مختلف طي شصت سال گذشته در حالي كه به سمت تشنج زدايي و همگرايي منطقهاي حركت ميكرد،بعد از حوداث اخير در بمبئي با بحران رو به رو شده است.
وقوع سه جنگ مختلف بين دو كشور ، فضاي بسيار سنگيني را تا سال ۲۰۰۴ميلادي بين دو كشور ايجاد كرده بود اما به تدريج با درك سران دو كشور به ويژه حزب حاكم در هند از يكسو و پرويز مشرف رييس جمهوري سابق پاكستان ، گفت و گوهاي دهلي نو و اسلام آباد آغاز شد .
شكلگيري اين گفت و گوها تاثير زيادي در شكسته شدن فضاي بد گماني بين هند و پاكستان داشت بطوريكه برگزاري چندين دور از اين گفت و گو و همچنين مذاكرات سه جانبه خط لوله صلح اين اميد را در شبه قاره ايجاد كرده بود كه جنگ و منازعهاي درمنطقه رخ نخواهد داد.
به عبارتي كاركردگرايي به معناي خاص بين دو كشور حاكم شده بود و درايت سران دهلي نو و اسلام آباد باعث شد كه مذاكره درباره موضوعات حساسي چون كشمير در اولويتهاي انتهايي اين گفت و گوها قرار بگيرد.
با استعفاي پرويزمشرف از سمت رييس جمهوري ،مقامهاي هندي با وجود نگراني هاي گذشته درباره عمليات مجاهدين كشميري در هند ، اعلام كردند كه به اين گفت و گوها پايبند هستند و مايلند با دولت جديد پاكستان به رهبري آصف علي زرداري همكاري كنند .
انتخاب زرداري به عنوان رييس جمهوري جديد و يوسف رضا گيلاني به عنوان نخست وزير، دهلي نو را به تثبيت وضعيت صلح با اسلام آباد اميدوار تركرد.
مواضع ملايم دولت گيلاني درباره كشمير- جايي كه ارتش پاكستان در آنجا جاي پاي محكمي دارد- مانوموهان سينگ نخست وزير هند و ديگر رهبران را خشنود كرده بود كه ميتوانند به ادامه فرايند صلحسازي با كشور رقيب خود ( پاكستان ) ، بيش از گذشته اميدوار باشند.
در واقع سياست خارجي پاكستان بعد ازاستقرار دولت جديد ( به عنوان دولتي غير نظامي )استمرار تنش زدايي دولت سابق با هند بود هرچند اين سياست با مخالفتهايي نيز از سوي برخي گروهها به ويژه بدنه ارتش مواجه گرديد.
طبيعي بود كه اين نوع رفتار با سياستهاي ارتش اين كشور به عنوان بازيگر اصلي و موثر در مساله كشمير- خيلي سازگار نبود.
اين كشور بعد از تغييرات حادث شده در كاخ سفيد و انتخاب باراك اوباما به عنوان رييس جمهوري جديد و اعلام راهبرد وي براي جنوب آسيا و تمركز بر مساله افغانستان،اسلام آباد تا حدودي وضعيت خود را شكننده تر از گذشته مشاهده كرد.
پيشترامضاي معاهده هستهاي بين آمريكا و هند،فشار مضاعف پنتاگون به اسلام آباد براي مقابله با طالبان و القاعده و در نهايت مشكلات مالي وضعيت دولت جديد پاكستان را ضعيف كرده بود ،
بطوريكه بسياري از تحليلگران بر اين عقيده بودند كه دولت گيلاني دو ماه بعد از آغاز سال جديد ميلادي ( ( ۲۰۰۹نمي تواند به حيات خود ادامه دهد و حزب مردم مجبور خواهد شد حكومت را به رقيب خود يعني شاخه نواز مسلم ليگ واگذار كند .
فشارهاي مضاعف اقتصادي از يكسو و مشكلات امنيتي در مناطق قبايلي و تاكيد آمريكا براي مبارزه جدي با طالبان و القاعده از سويي ديگر توان و انرژي دولت گيلاني را به شدت كاهش داده
بود.
اما حوادث بمبئي تغييراتي را درسياست خارجي پاكستان ايجاد كرد كه دولت گيلاني - و البته حزب مردم - بهره فراواني از آن بردند.
با تشديد حملات لفظي هند عليه مقامهاي پاكستاني رهبران اين كشور با توجه به حساسيت افكار عمومي به سمت سياست تركيبي از همكاري و منازعه كم شدت لفظي حركت كردند ،سياستي كه تاكنون موفقيت آميز بوده است.
شاخصها و مصداقهاي اين سياست از ۲۶نوامبر تا كنون مانند :
- اظهار تاسف از حوادث بمبئي
- رد اتهام از سوي هند مبني بر دخالت دولت پاكستان در حوداث بمبئي - تاكيد بر همكاري با هند در زمينه بررسي دقيق حوداث بمبئي - رد درخواست هند براي تحويل مظنونان بازداشتي
- پذيرش دخالت اعضاي گروه لشگر طيبه در حوادث بمبئي
- اعلام آمادگي ارتش پاكستان براي ورود به منازعه با هند
- بازداشت شماري از اعضاي گروه لشگر طبيه و جماعت الدعوه
- چشم پوشي از ورود جنگندهاي هندي به حريم هواي پاكستان
و . .... موارد ديگر نشان داده كه سياست پاكستان بعد از حوادث بمبئي بر اساس تغييراتي كه در صحنه بيروني رخ داد تنظيم و اعمال شده است و اين تركيب رعايت شده است .
- ارزيابي
شايد بيهوده نباشد كه بگوييم پاكستان با حوادث بمبئي توانست بار ديگر اهميت خود را در منطقه با اثبات برساند.
موقعيت اين كشور به دلايل مختلف در حال تضعيف شدن بود و كشوري كه فقط در بحران ميتواند زيست داشته باشد، اين وضعيت ميتوانست به قيمت از بين رفتن حاكميت سرزميني اين نظام سياسي منجر شود؟ اما به واقع رهبران اسلام آباد به كمك حوادث بمبئي توانستند به غرب به ويژه آمريكايي ها نشان دهند كه ميتوانند براي امنيت منطقه مهم باشند .
برخي تحليل گران اعتقاد دارند كه سياست خارجي پاكستان بعد از حوادث بمبئي به دليل فشارهاي وارده از سوي آمريكاييها و مجموعه كشورهاي غربي و هند از يكسو و ترس از وقوع جنگي ديگر با هند به سمت انعطاف بيشتر سوق پيدا كرد .
اما به نظر ميرسد بايد به شكلگيري سياست خارجي پاكستان از ابعاد مختلف نگاه كرد و نميتوان با سطح تحليل خرد سياست خارجي اين كشور را ارزيابي كرد.
ازمنظر سطح تحليل كلان بايد تاكيد كرد سياست انعطاف پذيرانه اسلام آباد به واقع درجهت منافع اين كشور شكل گرفته و نه به دليل ترس از جنگ و يا فشارهاي وارده.
در واقع جنگ بيش از آنكه به پاكستان ضربه بزند به اقتصاد رو به توسعه هند آسيب جدي وارد خواهد كرد ،اظهارات اخير مانوموهان سينگ درباره اميد به بهبود روابط با پاكستان نيز نويد همين برداشت است .
در مجموع پاكستان نيز به نحو مطلوب از تنش سطحي با هند بهره برده كه در مقابل ضررهاي وارد ه بسيار ارزشمند است (از منظر پاكستان ):
اول: وحدت ملي همگرايي داخلي بين احزاب و گروههاي سياسي
دوم :كاهش فشار بر دولت پاكستان ( به دليل مشكلات اقتصادي )
سوم : توجه دوباره كشورهاي غربي به ويژه آمريكا به پاكستان (سفر مقام هاي آمريكايي به اين كشور)
چهارم : افزايش كمكهاي مالي ديگر كشورها
پنجم : معرفي پاكستان به عنوان متعادلكننده امنيت در منطقه ( هند - افغانستان )
حوادث بمبئي نشان داد كه پاكستانيها امنيت خود را با امنيت كل منطقه گره زدهاند و به آمريكاييها نيز فهماندند كه در دوران جديد بايد به پاكستان به عنوان يك كشور راهبردي و مهم توجه شود كه ميتواند در عين سازندگي مخربكننده هم باشد.
دوشنبه 25 آذر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 71]