واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > ادبیات - سیامک گلشیری من آثار زیادی را نخواندهام، اما تا جایی که دیدهام، در دهه هشتاد نویسندگان زیادی از طیفهای مختلف آثاری را خلق کردند؛ در این میان عدهای ادعای سورئال بودن میکردند، بعضی پست مدرن بودند و نویسندگانی هم آثار رئالیستی خلق کردند.نکتهای که درباره ادبیات این دهه قابل توجه است، تعداد نویسندگان است، تعداد آنها در این دهه بسیار زیاد است، در حالی که این تعداد در دهه 40 و 50 اینقدر نبود. از این رو، در آن دههها سبکها مشخصتر بود، ضمن اینکه تا حدود زیادی سبک نویسندگان هم شبیه هم بود، از این رو قضاوت کردن درباره ادبیات آن دهه راحتتر است. الان تعداد نویسندگان زیاد شده و به همان اندازه تعدد ژانرها هم بالا رفته، به همین دلیل نمیتوان قضاوت کاملی درباره ادبیات این دوره داشت، چون برای هر سبک خاص باید نظری جدا داد. اما نکتهای که میتوان اشاره کرد این است که در این دهه، آثاری که به سمت رئالیستی شدن پیش رفتند، موفقتر بودند. البته در بعضی از آثار نوعی رئالیسم ناقص دیده شد که این بر میگشت به نویسنده که نتوانسته بود، داستانش را خوب در بیاورد. از سوی دیگر، در این میان شاهد خلق آثاری به نام پست مدرن بودیم، تا جایی که من این آثار را خواندهام، نمیشد به آنها گفت که پست مدرن هستند. البته این موضوع قابل انکار نیست که نویسندگانی در این ژانر، گاهی استعدادهایی داشتند، اما با انتشار یک یا دو اثر دیگر ادامه ندادند و دچار جوانمرگی ادبی شدند. این نویسندگان در کارشان تداوم نداشتند و اگر احساس میشد که ممکن است این نویسندگان در آثار بعدیشان بهتر شوند، تداوم نداشتن در کارشان باعث شد که به زودی فراموش شوند. به نظر میرسد که در سبک پست مدرن استعدادهایی وجود داشته باشد، اما شرط اصلی برای موفقیت در کار این است که تدوام داشته باشی، نویسندگی مثل هر کار حرفهای به تداوم نیاز دارد. با همه اینها، فقدانی که من در ادبیات امروز دیدهام، این است که فضای ایران معاصر در آثار دههی اخیر به شدت کم شده است، این همان دلیلی است که نتوانستم با خیلی از آثار ارتباط برقرار کنم. یکی از دلایلش این است که نویسنده نتوانسته این فضا را خوب معرفی کند، در حالی که بسیاری از آثار ادبیات امریکای لاتین و به دلیل توصیف خوب فضا، به راحتی میتوان با آنها ارتباط برقرار کرد. یکی از چیزهایی که در داستانهای این دهه به خصوص در آثار نویسندگان جوانتر دیده میشود، شهری شدن داستانهاست، چیزی که قبلا کمتر در داستانها دیده میشد. بیشتر نویسندگان این دهه سبکی را برای خود دارند، اما در عین حال از بعضی آثار نویسندگان دهه 40 و 50 به خصوص در نثر تبعیت میکنند. با تمام این توصیفات هنوز نمیتوان پیشبینی برای دهه بعدی داشت. چشم انداز دهه آینده مشخص نیست. نکته دیگر این است که داستانهایی که در این دهه منتشر شدهاند، در سالهای آینده مشخص خواهد شد که دارای چه ویژگیهایی بودهاند. از این رو هیچ پیشبینی برای دهه بعدی نمیتوانم داشته باشم. 52
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 455]